شور و شعور عزاداران سید الشهدا در محرم امسال هم نشان داد که عشق حسین آتشی در دل ها برافروخته که هرگز خاموش نمی شود.
"به مجلس عزای امام حسین خوش آمدید!" ، " آجرک الله یا بقیه الله" ، " اینجا سفره عزای حسین پهن است" ...این ها و خیلی جملات دیگر، پرچم نوشته هایی است که بر روی پارچه های مشکی نگاشته شده و این روزها زینت بخش سر در خیلی از خانه ها و تکایای شهرمان است؛ دسته دسته جمعیتی که وارد خانه ها و تکایا می شدند تا با گریه بر مصیبت حسین (ع) غبار دل بزدایند و خود را محب حسین بدانند.
در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در حالی که رخت عزای سالار شهیدان بر تن داشتم راهی کوچه پس کوچه های شهر و اطراف حرم بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه شدم، تا مشاهداتم را از این دو روز ماندگار در تاریخ به رشته تحریر در آورم.
چراغی با روشنایی 100 ساله
اولین مقصدم یکی از قدیمی ترین و معروف ترین تکایا و مجالس روضه استان قم بود که به گفته اهالی محل، چراغش بیش از 100 سال است که روشن است.
ساعت نزدیک 9 صبح بود که از کوچه ماهی فروشان گذر خان، در مجاورت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها گذشتم؛ همه مغازه های این گذر قدیمی و معروف بسته بودند اما انگار بوی سبزی، ماهی و انواع تره بار و خرما با تارو پود این کوچه عجین شده بود؛ وارد کوچه ای فرعی شدم که انتهای آن یک خانه قدیمی بود و بر سر در چوبی اش پرچم عزایی نصب بود که روی آن نوشته بود" یا شهید کربلا".
در دهانه آن درب چوبی قدیمی زن جوانی ایستاده بود و به مهمانان خوش آمد می گفت. جالب بود که در همان نخستین دقایق آغاز مراسم، حیاط مفروش و مسقف آن و اتاق های دور تا دور پر شده بود؛ چند دختر جوان لابلای جمعیت مشغول پذیرایی با چای در استکان های کمر باریک بودند؛ هیچ لیوان یک بار مصرفی آنجا استفاده نمی شد و همه چیز مثل در و دیوارش رنگ و روی سنت داشت؛ چند پیر مرد هم با شال سبز در یکی از اتاق های خانه نشسته بودند و اشک ماتم می ریختند.
از زن جوان در مورد مراسم پرسیدم؛ خود را یکی از نوادگان سید عبدالله مجتهد برقعه ای قمی معرفی کرد و گفت : بنا بر وصیت جدمان سال هاست چراغ این محفل را روشن نگه داشته ایم و من به همراه سایر عموزاده ها و اقوام چند روز قبل از شروع محرم از تهران و شهرهای اطراف به قم می آییم و مقدمات مراسم را فراهم می کنیم.
اینجا سفره کرم حسین(ع) گسترده است
هر چه به ظهر نزدیک می شدیم صف هایی برای پخش غذای نذری شکل می گرفت؛ انگار نه انگار که مردم از فشارهای اقتصادی به تنگ آمده اند؛ گویا اسم حسین که در میان باشد هیچ تنگنایی حس نمی شود.
یکی از طولانی ترین صف ها مربوط به یک هیئت عرب زبان بود که ناهارش قیمه عربی بود؛ غذایی لذیذ با دستور پخت ویژه؛ آنچه که بیش از همه در آن رفت و آمد ها و شلوغی ها به چشم و گوش می رسید مجموعه ای از صدا ها و نواها و مداحی های مختلف بود که از هر ایستگاه به گوش می رسید؛ یکی ترکی می خواند، یکی عربی، یکی ریتمی شبیه این مداحی های نوظهور و یکی نوایی شبیه نوای زینب زینب سلیم موذن زاده!
با چند نفر از صاحبان چادرهای ایستگاه های صلواتی به گفتگو نشستم؛ مردی میان سال در پاسخ به این سوالم که بهتر نبود همگی یک نوای واحد را گوش می دادید گفت: هر کس یک سلیقه ای دارد و با یک صدا و نوحه حالش خوب می شود؛ او موافق تنوع اصوات در آن شلوغی رفت آمد بود.
دیگری می گفت : ساماندهی این صدا کار دشواری است؛ نمی شود سرتاسر خیابان بلندگو نصب کرد.
خانمی که چای و کیک یزدی در دست داشت اما می گفت: اگر کاری می کردند که شلوغی سر و صدا نبود و آدم چیزی از یک نوحه واحد و با محتوا می فهمید بهتر بود.
حسینیان حقیقی دوستدار محیط زیست اند!
تاسوعای حسینی بود؛ روزی که آن را منتصب به سقای دشت کربلا، ابوالفضل العباس می دانند.
با توجه به تجربه حضورم در سال ها گذشته، به نظرم می رسید امسال شهر تمیزتر از سال های قبل است؛ دیگر کمتر لیوان یک بار مصرف و ظرف غذای کثیف در جوی ها و معبر ها دیده می شد؛ هیئت ها یا از استکان های شیشه ای استفاده می کردند و یا سطل ها زباله ای را که شهرداری در اختیارشان گذاشته بود، در دسترس مردم گذاشته بودند تا چهره شهر هم همسو با آموزه های دینی مان باشد؛ مردم احساس مسئولیت می کردند و شهر را خانه خود می دانستند؛ در این بین چند جوان که کاورهای سبز رنگ با شعار " نذر من پاکیزگی" پوشیده بودند، نظر رهگذران را جلب می کردند؛ کیسه های زباله در دست داشتند و هر زباله یا ظرفی را که روی زمین می دیدند جمع می کردند؛ خانم فراهانی یکی از اعضای این گروه از فعالیت زیست محیطی چندین ساله خود و دوستانش گفت و ادامه داد: بیش از دو سال است که در دهه اول محرم به ویژه روزهای تاسوعا و عاشورا تلاش می کنیم محل رفت و آمد عزادارن تمیز باشد؛ او هم اذعان داشت که در سال ها اخیر به ویژه امسال، مردم احساس مسئولیت بیشتری می کنند و هر یک خود را پاسدار محیط زیست می دانند.
گویا فرهنگ سازی ها و تلاش های فعالان محیط زیست و همچنین رسانه ها اثر خود را گذاشته بود.
قم؛ دهم محرم 1441
قم به واسطه وجود قومیت ها و فرهنگ های مختلف در آن، در ایام محرم و صفر شاهد تنوعی از شیوه ای مختلف عزاداری است؛ میدان آستانه و حرم حضرت معصومه (س) نیز میزبان این تنوع مذهبی است؛ دسته سینه زنی هیئت های برداران افغانستانی، زنجیر زنی ترک زبانان ساکن قم، مشعل گردانی عرب های مقیم قم و ده ها نوع دیگر از حضور ارادتمندان سالار شهیدان در خیابان های منتهی به حرم؛ تنوعی که قم را به لحاظ جلوه های بصری از شهرها و هیئت های منسجمی مثل حسینیه اعظم زنجانی ها یا عزاداران یزدی و بندرعباسی و کرمانی متمایز می کند.
به هر حال این شور و حضور خیابانی و این سیل جمعیت سیاه پوش حاضر در هر کوی و برزن، فقط برای تماشا و یک حضور صرف و ساده نیامده بودند و قطعا فلسفه ای به درازای تاریخ در پس آن وجود داشت.
در این خصوص از دکتر صادق نیا جامعه شناس، دین پژوه و استاد حوزه و دانشگاه خواستم تا برایم از فلسفه این شکوه و ماندگاری بگوید؛ از تاثیرات اجتماعی و فردی قیام عاشورا که همچنان پس از گذشت قرن ها کارکرد دارد.
وی به دلیل مشغله های تبلیغی و درسی در کشور آلمان به سر می برد، با این وجود دعوت مرا برای گفتگو در فضای مجازی پذیرفت.
مکتب حسین(ع) همه جا جاریست!
آقای صادق نیا که دانش آموخته حوزه علمیه نیز هست، در ابتدا از ثمرات فردی سوگواری برای امام حسین(ع) گفت.
او معتقد بود حضور در این مراسم می تواند اسباب رشد عاطفی آدم ها باشد، به این معنا که رنج ناشی از چالش ها و ناملایمات زندگی روزمره، از جمله از دست دادن عزیزان و سایر مشکلات، با شنیدن مصیبت های اباعبدالله سهل تر می شود.
وی همچنین مشارکت در این مراسم را تجلی نوعی معنا بخشی به زندگی دانست و گفت: هدف مندی و ارزشمند شدن زندگی افراد، دیگر کارکرد فردی سوگواری ها برای امام حسین است.
این استاد دانشگاه معنا بخشی را اینگونه توضیح داد که تامل و تفکر بر زنده بودن یاد و نام امام حسین (ع) باعث می شود تا هر انسان آزادی خواهی با خود بیندیشد که مبارزه در مسیر حق، نامی ماندگار از او به جا می گذارد و موجب می شود تا فرد خوشبینانه به زندگی نگاه کند.
حجه الاسلام صادق نیا تاکید داشت که این منظر از عزاداری برای امام حسین متفاوت از هر نوع عزاداری دیگر است؛ او می گفت: بر خلاف نظر برخی مدعیان که می گویند عزاداری ثمره ای جز اندوه و افسردگی ندارد، گریه برای اباعبدالله و یارانش باعث نشاط روح می شود.
آقای صادق نیا صحبت هایش را با بیان کارکردهای اجتماعی عزاداری برای امام حسین ادامه داد.
او با اشاره به سه کلید واژه اصلی یعنی انسجام اجتماعی، توافقات اخلاقی و کنترل اجتماعی گفت: همانطور که ملاحظه می کنید در جامعه ایران در روز عاشورا همه مردم از همه ادیان و اقوام و مذاهب عزاداری می کنند؛ شیعیان، سنی ها و حتی اقلیت های دینی و مذهبی، همه به نوعی خود را سوگوار می دانند و این مشارکت دسته جمعی باعث می شود اختلاف ها فراموش شود و مردم به صورت خود جوش تجلی یک انسجام اجتماعی باشند.
او می گفت: به وسیله عاشورا و مشارکت در عزاداری امام حسین، همگی بر باورداشت ها و اصول اخلاقی خود تاکید می کنیم و آنها را بار دیگر به یکدیگر یادآور می شویم؛ با شرکت در جلسات یادمان می آید که نسبت به چه عقایدی با یکدیگر توافق داریم و اینکه چه نظام اخلاقی بر رفتار ما حاکم است.
او همچنین از کنترل اجتماعی سخن گفت و آن را یکی از کارکردهای مهم عزاداری بر سرور و سالار شهیدان می دانست؛ آقای صادق نیا گفت : همین که تاکید می شود در ایام عزاداری آمار جرایم کاسته می شود، خود نتیجه کنترل اجتماعی بالا در بین افراد است؛ این بدان معناست که افراد در این ایام و در این مراسم هم خود را بیشتر کنترل می کنند و هم تلاش بر کنترل دیگران دارند.
عاشورا، بستری برای معرفی تشیع
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان صحبت هایش گفت: فرصت عاشورا و حضور در عزاداری ها را برای معرفی شیعه در جهان مغتنم است؛ او به حضور خود در کشور آلمان اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال همین گردهمایی و حضور یکپارچه شیعیان در مسجد ها، تکیه ها و خیابان ها باعث می شود تا پیام آزادی خواهی و ظلم ستیزی امام حسین و یارانش، و به تبع آن مذهب تشیع و اسلام راستین در افکار عمومی ریشه دواند و بر سر زبان ها بیفتد و هر انسان فرهیخته ای را وادار به تامل و تفکر در این باب کند.
ظهر عاشورا بود و صدای اذان یکپارچه از همه تکیه ها و ایستگاه ها و مساجد بلند شد؛ همگی آماده اقامه نماز شدند؛ پخش نذری، سینه زنی و زنجیر زنی ها را رها کردند و به نوای الله اکبر حسین لبیک گفتند.
حسینی که قیام کرد برا احیای دین جدش. حسینی که در چنین روزی و چنین ساعتی در سال 61 هجری قمری از جان و مالش گذشت تا اسلام زنده بماند.
و چه شور انگیز لحظاتی بود دیدن مردمانی که سیاه پوش مردی از تبار محمد (ص) بودند و بازو به بازوی یکدیگر صف های طولانی نماز تشکیل داده و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین پاسخ گفته بودند.
مردمی که تک تکشان باور داشتند حسینی شدن و حسینی ماندن عزمی می خواهد استوار؛ چرا که در کشاکش تاریخ چه بسیار مردمانی بودند و هستند که بسان کوفیان، پیمان شکنی رسمشان است. مردم این روزها فارغ از تنگناهای زندگی هر چه داشتند به میدان محرم آوردند و نگذاشتند حتی چراغ یک خیمه خاموش شود.
محبوبه آقانوری – خبرگزاری صدا و سیما – قم