تحرکات نظامی بی حاصل رژیم صهیونیستی از منظر تقابل سیاسی و اقتصادی ایران - آمریکا ارزیابی میشود.
رژیم صهیونیستی دیروز جمهوری اسلامی ایران را به تلاش برای ساخت موشک های دقیق در لبنان متهم کرد.
ارتش رژیم صهیونیستی پنجشنبه ایران را به تلاش برای ساخت موشک های هدایت از راه دور دقیق از طریق متحدش حزب الله متهم کرد. گفته میشود این موشک ها قادرند در اراضی اشغالی خسارات زیادی برجای بگذارند.
ارتش رژیم صهیونیستی این مسئله را در حالی مطرح میکند که به گفته مقامات لبنانی، پهبادهای این رژیم روز یکشنبه مجددا به حریم هوایی لبنان تجاوز کرده اند. گفته میشود این حمله در پاسخ به حمله روز چهارشنبه ارتش لبنان به پهپادهای صهیونیستی انجام گرفته است. ارتش اسرائیل در روز پنجشنبه حادثه برای پهپادهایش در بیروت را تایید کرد.
مناقشه نظامی بین رژیم صهیونیستی و رزمندگان مقاومت در لبنان نیز چند روز پس از آن صورت گرفت که انبارهای حشد الشعبی در عراق هدف موشک قرار گرفت و تلاویو مسئولیت آن را بر عهده گرفت. البته صاحبنظران معتقدند آمریکا این انبارها را هدف گرفته ولی چون نظامیان آمریکا در معرض موشکها و رزمندگان حشد الشعبی قرار دارند رژیم صهیونیستی مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت؛ شاید به این ترتیب نظامیان آمریکایی در معرض خطر قرار نگیرند.
اما مطلب مهم در این ارزیابی این است که رژیم صهیونیستی در شرایطی تحرکات نظامی خود در لبنان را افزایش و مدعی است حشد الشعبی را هدف قرار داده است که تنشها با ایران به علت خروج ترامپ از برجام و اقدامات تحریمی کاخ سفید تشدید شده است. این تنشها تا جایی پیش رفته که ایران یک پهپاد آمریکایی را هدف قرار داده، یک نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز - در واکنش به توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق - توقیف کرده و در دو مرحله دو ماهه دو گام اساسی برای کاهش تعهدات برجامی خود برداشته است.
اقدامات متقابل ایران نیز بشدت دیپلماسی آمریکا را به چالش کشید و همین چالش سبب شد رئیس جمهور فرانسه پس از گفتگوی تلفنی با ترامپ و جلب رضایت وی باب گفتگو با ایران را باز کند و «طرح انجماد در برابر انجماد» را مطرح سازد.
طرح ایمانوئل مکرون زمانی مطرح شد که آمریکا همه برگهای سیاسی و تحریمی خود را رو کرده بود اما تهران روند واکنشها را تازه آغاز کرده و به این ترتیب ایران در اوج فشارهای ناشی از تحریم ها باید اهرمهای فشار خود را متوقف میکرد چیزی که تنها به سود آمریکا و اروپا تمام میشد.
به نظر میرسد تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی همزمان با رای زنیهای رئیس جمهور فرانسه به نوعی تلاشی برای تغییر موازنه نظامی به سود آمریکا و متحدانش در منطقه است؛ موازنهای که به خاطر اقدامات متقابل ایران به سود تهران رقم خورده و سبب شد تهران در مذاکرات با فرانسه دست بالا را داشته باشد.
این تنها رژیم صهیونیستی نبود که سعی کرد موازنه نظامی را به زیان تهران رقم بزند. تحرکات نظامی آمریکا در منطقه بخصوص اجرای طرح ائتلاف حمایت از کشتیهای تجاری در تنگه هرمز نیز مکمل تحرکات نظامی این رژیم است. ائتلافی که در نهایت با امتناع کشورهای جهان از پیوستن به آن و تنها با تعدادی انگشت شمار از کشورها - انگلیس، بحرین، رژیم صهیونیستی و استرالیا- تشکیل شد.
اما در اینجا یک سوال اساسی مطرح میشود و آن اینکه «واقعا این اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا چقدر کارایی دارد؟»
جواب روشن است هیچ کارایی. رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت اسلامی اوضاع بسیار شکننده ای دارد. هنوز زمانی از اصابت صدها موشک مقاومت اسلامی فلسطینی به ارضی اشغالی و اعلام نخستین آتش بس یک طرفه این رژیم نمیگذرد. علاوه بر این چند روز هم از هدف قرار گرفتن پهپاد صهیونیستی از جانب پدافند هوایی جنبش حزب الله نمیگذرد. این تحول نشان میدهد دیگر حریم هوایی لبنان و مقاومت برای جنگندههای صهیونیستی - بر خلاف شش دهه گذشته - امن نیست.
امریکا نیز در منطقه و در برابر جمهوری اسلامی ایران اوضاع شکننده ای دارد. سکوت دولت ترامپ در برابر هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی و در نهایت طرح ادعاهایی دروغین درباره هدف قرار دادن پهپادهای ایرانی و استقبال نکردن کشورهای جهان از ائتلاف به رهبری آمریکا برای حمایت از کشتیهای تجاری در تنگه هرمز نیز حاکی از آگاهی استراتژیستهای آمریکا و جهان از این واقعیت دارد.
با توجه به این مطلب بنابراین همه تحرکات سیاسی و نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه یک ژشت تبلیغاتی برای بازگشت توازن سیاسی و نظامی بین آمریکا و ایران است. ژستی که ممکن است برای افکار عمومی جهان اغناء کننده باشد ولی نمیتواند تهدیدات آمریکا و ژیم صهیونیستی در منطقه و از جانب ایران و مقاومت اسلامی را کاهش دهد.
------------------
عبدالرضا خلیلی