شوراي امنيت شريک جنايات ائتلاف جنايتکار سعودي در يمن
در باره سکوت شوراي امنيت در برابر تحولات جنوب يمن چاره اي جز آن نيست که بگوييم اين شورا از ابتدا با هدف تجزيه اين کشور، مسير تجاوز نظامي ائتلاف جنايتکار سعودي به يمن را باز گذاشت.
در هفته هاي اخير شوراي انتقالي جنوب يمن که از حمايت امارات برخوردار است با بيرون راندن نيروهاي منصور هادي از عدن و تصرف کاخ رياست جمهوري و بيرون راندن اين نيروها از استان هاي ابين و شبوه، تحولي جديد را در اين کشور رقم زدند که از يک زاويه ديگر اين تحولات جاي بررسي دارد.
در ابتدا بطور خلاصه اشاره مي شود که منصور هادي معاون علي عبداله صالح رئيس جمهور سابق يمن بر اساس طرح شوراي همکاري خليج فارس پس از قيام مردمي در سال 2011، کنترل اوضاع را بطور موقت در دست گرفت تا زمينه برگزاري انتخابات رياست جمهوري را برگزار کند و سپس او در انتخاباتي که بطور توافقي فقط خودش کانديدا بود انتخاب شد تا ماموريت هايي چون تدوين قانون اساسي و برگزاري انتخابات رياست جمهوري را فراهم سازد.
اما هادي به جاي چنين اقداماتي طرح تقسيم بندي يمن به شش اقليم را مطرح کرد که مورد قبول گروههاي يمني نبود. به نتيجه نرسيدن طرح تدوين قانون اساسي و استمرار فساد حکومتي و ناکامي دولت در تامين نيازهاي ضروري مردم و محقق نشدن وعده هاي هادي زمينه ساز موج دوم انقلاب عليه هادي شد و همين اتفاقات سب شد تا منصورهادي استعفا دهد و سپس به عدن بگريزد.
با گريختن هادي به عدن، انصارالله وديگراحزاب يمني از جمله حزب کنگره ملي به رهبري علي عبدالله صالح قدرت را در صنعا به دست گرفتند.
پس از اين تحولات هياتي از شوراي همکاري خليج فارس به عدن رفت و در ديدار با هادي از او خواست که استعفاي خود را پس بگيرد و با متهم کردن انصارالله به کودتا عليه خود از سعودي ها بخواهد که او را به قدرت بازگردانند.
در 25 مارس 2015 عربستان به همراه امارات که ستون اصلي ائتلاف سعودي را تشکيل مي داد تحت عنوان عمليات طوفان قاطعيت به يمن حمله کرد تا هادي را مجددا به قدرت برساند. و چند هفته بعد در 14 آوريل 2015 شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه 2216 از مشروعيت هادي حمايت کرد وبدين ترتيب ائتلاف سعودي همين قطعنامه را مستمسک قرار داد تا به امروز به جنايت خود در اين کشور ادامه دهد.
اکنون شوراي انتقالي يمن عدن را به تصرف خود در آورده آن هم در حاليکه از حمايت يکي از ستون هاي اصلي ائتلاف سعودي يعني امارات برخوردار است. اگر از تفاوت هاي اساسي ميان تصرف صنعا توسط انصارالله و ديگر گروههاي يمني با تصرف عدن وچند استان جنوبي توسط شوراي انتقالي و تجزيه طلب جنوب بگذريم و اين دو تحول را يکسان تصور کنيم در حاليکه ضروري است بارديگر تکرار کنيم که منصورهادي استعفا داده بود و اقدام انصارالله و ديگر گروههاي يمني در خلاء قدرت براي کنترل اوضاع بود، چند سوال مطرح مي شود؟
نخست اينکه چرا ائتلاف سعودي در برابر اقدام شوراي انتقالي تجزيه طلب جنوب يمن که منصور هادي را از عدن اخراج کرد عملياتي چون طوفان قاطعيت به راه نيانداخت؟ در حاليکه عليه انصارالله جنگ به راه انداخت که هنوز هم با شدت و حمايت دهها کشور غربي از جمله امريکا، انگليس و رژيم صهيونيستي ادامه دارد؟
دوم چرا ائتلاف سعودي به جاي سرکوب کودتاگرايان شوراي انتقالي جنوب يمن، آنها را به جده دعوت کرد تا با نيروهاي منصورهادي گفتگو کنند اما از انصارالله در سال 2015 براي گفتگو و حل مشکلات از طريق سياسي دعوت نکرد؟
سوم اينکه چرا شوراي امنيت که منصور هادي را مشروع مي داند در برابر تحولات جنوب سکوت کرده است در حاليکه در سال 2015 قطعنامه 2216 را صادر کرد؟
چهارم اينکه اگر امارات يکي از ستون هاي اصلي ائتلاف سعودي با ادعاي مشروعيت هادي شريک عربستان در حمله به يمن شد چرا اکنون از جريان کودتاچي شوراي انتقالي جنوب يمن حمايت مي کند؟
پنجم اينکه آيا با توجه به چنين تحولات نمي توان تائيد کرد که از ابتدا ائتلاف سعودي به دنبال تجزيه يمن و جلوگيري از تشکيل دولت قدرتمند مردمي و به جاي آن تشکيل دولت هاي ضعيف براي کنترل آنها بوده است؟
ششم اينکه آيا برخي اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل هم با حمايت ضمني از ائتلاف سعودي از ابتدا به دنبال تجزيه يمن نبوده اند؟
هفتم اينکه با توجه به اين تحولات آيا برخي اعضاي شوراي امنيت با حمايت از ائتلاف سعودي در جنايات ضد بشري اين ائتلاف در يمن شريک نيست؟
-----------------------------------------
رضا محمدمراد