روز عرفه از اعیاد عظیم است اگر چه به عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و سفرههای جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده است.
روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم کمک میخواست شنید، و به او فرمود: وای بر تو آیا از غیر خدا سوال میکنی در این روز و حال آن که امید میرود در این روز برای بچههای در شکم که فضل خدا شامل آنها شود و سعید گردند.
پس در این روز در زیر آسمان روند و اعتراف و اقرار کنند نزد حق تعالی به گناهان خود تا سعادتمند گردند به ثواب عرفات و گناهانشان آمرزیده شود و مشغول گردند به اعمال و ادعیه عرفه که از حجج طاهره علیهم السلام روایت شده است؛ که در کتاب مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی در اعمال روز عرفه نقل شده است
عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف میکنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت: «عرفات» و او پاسخ داد آری، از این رو به این نام خوانده شد؛ و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. زیرا یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.
*حضرت آدم (ع) در عرفات:
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ
آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.
طبق روایت امام صادق (ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:
ـ چرا گریه میکنیای آدم؟
ـ چگونه میتوانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.
ـای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.
ـ چگونه توبه کنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند؛ و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و، چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:
خداوندا با ستایشت تو را تسبیح میگویم سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک
جز تو خدایی نیست لا الهَ الاّ اَنْتْ
کار بد کردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی
به گناه خود اعتراف میکنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی
تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ
آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک میریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند؛ و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت...
*حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او میفرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).
طبق نقل مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز میگردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه میکنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هانای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش میکنم که به زنان نیکی کنید، زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی برشما حلال شده اند.
هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیری از اموال مسلمانان بر مسلمان دیگری حلال نیست مگر این که به طیب خاطر به دست آورده باشد.