رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچگاه دلبسته دنيا نشد و دنيا و زرق و برقش را نمی ديد.
با شروع جنگ تحمیلی، در بخش امداد بیمارستان، مشغول به كار شد و سه سال به كار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ، ادامه داد. در این مدت خود نیز یك بار زخمی و در بیمارستان بستری شد.
او به هنگام آزادی آبادان و آزادی خرمشهر و بسياری از عمليات های ديگر، فعاليت چشمگيری داشت. بعد از آزادی خرمشهر، به دليل اينكه ديگر كار زيادی در زمينه امدادگری وجود نداشت، وارد بنياد شهيد آبادان شد و خود را وقف خدمت به خانواده های شهدا كرد. او بارها با زبان روزه و در گرمای طاقت سوز خوزستان، همراه با همكاران خود، برای سركشی به خانواده های شهدا می رفت و برای خدمت به آنان، آرام و قرار نداشت.
همرزمانش می گویند رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچگاه دلبسته دنيا نشد و دنيا و زرق و برقش را نمی ديد.
مريم روحی پويا داشت و سكون و يكجا ماندن را نمی توانست تحمل كند و اگر می ديد در جای ديگری می تواند خدمت كند خود را به آنجا می رساند.
دختری کنار شط نام کتابیست از خاطرات این دختر رشید آبادانی