روزنامه جام جم از پشت صحنه مدلینگ در ایران و ارتباط طراحان خارجنشین لباس با تیمهای مدل و عکاسی پرده برداشت .
همین چند روز پیش پایگاه خبری
دی سایت آلمان گزارشی منتشر كرد از برخی گردانندگان صفحات مد و استایل در ایران. گزارشی كه نشان میداد این بازار آن قدر جذاب است كه بسیاری از طراحان خارج از كشور را هم وسوسه كرده با رهبری تیمی در ایران در این بازار ،حضور فعال داشته باشند. در این گزارش فاش شده است مدیر بسیاری از این صفحات ساكن اروپا هستند و تیمهای عكاس و مدل خود را از دور اداره میكنند! یكی از این افراد طراح مد، جوانی مقیم پاریس است. او كه در حوزه استایل خیابانی فعالیت میكند به محدودیتهای پوششی در ایران اشاره میكند و به این سایت آلمانی میگوید: «در ایران قوانینی برای پوشش مردان وضع شده است كه بعضی اوقات توسط پلیس تفسیر میشود به این مفهوم كه مردان با پوشیدن شلوارك در خیابان دچار مشكل میشوند!» اینكه ذهنیت این طراح از وضعیت فرهنگی ایران چقدر دور است، در همین نقل قول او مشخص است، اما اینكه طراحان داخلی و مسؤولان فرهنگی میدان را به چنین افرادی و با چنین ذهنیت دور از واقعیتی نسبت به ایران واگذار كردهاند، عجیب و تلخ است.
طراح دیگری كه در گزارش پایگاه خبری دی سایت با او گفتوگو شده عكاس و طراح لباس مقیم برلین آلمان است. در حرفهای او هم میتوان نكتههایی را یافت و حسرت خورد كه چطور فرهنگ پوششی جامعه ایرانی توسط چنین افرادی جهت پیدا میكند و دستگاههای فرهنگی ما
غافلند. او در جایی از این گفتوگو میگوید:«ده سال پیش، چیزی مانند یك مانتو باز و بدون دكمه غیرقابل تصور بود، اما امروز طراحان بسیاری در اینجا مانتوهای جالبی طراحی كردهاند كه حتی نامزد دریافت جایزه برای طراحان مد جوان هم شدهاند» او حتی به محدودیتهای تبلیغاتی هم اشاره میكند، اینكه مدلهای ایرانی حق ندارند روی جلد مجلاتی مثل وُگ بروند! او بهصراحت میگوید: « صحنه ما كوچك است، اما مردم نیز باید سخت تلاش كنند. آنها فقط اینستاگرام دارند.»
پولی كه این طراحان به جیب میزنند
رد حرفهای این طراح مد ساكن آلمان را میشد در پروژه عملیاتی عنكبوت هم دید، وقتی مصطفی علیزاده، سخنگوی وقت مركز بررسی جرایم سازمانیافته سایبری سپاه پاسداران در گفتوگویی اعلام كرد سر رشته جهتدهی مدلینگ در خارج از ایران است. علیزاده بهصراحت گفته بود: «وقتی كالك عملیاتـی را جلوی آدم رسم میكنند، میفهمیم این هدفگذاری، خارجی اسـت.»
حالا سوال اینجاست كه مگر چقدر درآمد در این حوزه وجود دارد كه طراحان مد ساكن اروپا را به صرافت استخدام نیرو در ایران انداخته است؟ یا اینكه این چرخه اقتصادی چگونه شكل گرفته است كه كسی از آن سر دنیا جیبش را پر پول میكند. در همین گزارش پایگاه خبری آلمانی اشاره شده است كه كار یكی از طراحان لباس مقیم آلمان كه از آنجا تیم ایرانیاش را هدایت میكند تهیه حداقل دو عكس در هفته از استایلهای خیابانی ایران است. او و البته طراحان دیگر لباسهایشان را تن مدلهای ایرانی میكنند و در خیابانهای تهران به تماشا میگذارند، وقتی هم درخواستهایی برای این لباسها صورت گرفت، مشتریان یا به مزونهای خود این افراد ارجاع داده میشوند یا مزونهایی كه به عنوان نماینده این افراد در كشور فعالند. به این مفهوم كه خوشباورانه است فكر كنیم این افراد تنها در تغییر سلیقه پوشش جامعه ایرانی تاثیر میگذارند و باید بدانیم در این میان منفعت اقتصادی بالایی هم به چشم میخورد.
ویترینی به نام اینستاگرام
استقبال جوانان حاضر در كشور خوشحال اینستاگرام از نوع پوشش و ترویج مدلینگ با یك محتوای انبوه همراه است. محتوایی كه طراحان داخلی كمترین سهم را از آن دارند. همین است كه تولیدكنندگان محتوای مدلینگ را بیرقیب كرده است. آنطور كه از حرفهای مینو پدرام، نایبرئیس انجمن طراحان پارچه و لباس میتوان متوجه شد در خوشبینانهترین حالت، طراحان داخلی بین 20 تا 30 درصد تولید محتوا دارند. از او درباره چرخه رشد مدلینگ در فضای مجازی میپرسم. او میگوید: «رسانه ای به نام فضای مجازی در ایران به واسطه محدودیتهای اجتماعی و سیاسی حضور این افراد، راه بیدردسر و البته تاثیرگذاری برای هدف قرار دادن مخاطبان مد در جامعه است. این مساله بهویژه از لحاظ اقتصادی بسیار تاثیرگذار است، چرا كه جامعه هدف آنها مخاطبانی هستند كه اتفاقا حضور فعالی در شبكههای اجتماعی دارند. به همین دلیل است كه بسیاری از حاضران در این شبكهها جزو دنبالکنندههای این صفحات میشوند و به نوعی از مدهای معرفی شده توسط آنها الگوبرداری میكنند.»
شاید برخوردهای سلبی با مروجان مدلینگ غربی در فضای مجازی لازم باشد اما بدون شك كافی نیست. مینو پدرام هم معتقد است به جای محدودسازی فضای مجازی باید به آن به چشم یك «فرصت» نگاه كرد. او به جامجم میگوید: «نگاه ما هم به حضور این افراد در شبكههای مجازی باید بر مبنای ایجاد یك فرصت باشد. اینكه به باور ما تاثیرپذیری نادرستی از این حوزه میشود یك بحث است اینكه ما چقدر میتوانیم از این بازار و فرصت شبكههای اجتماعی استفاده كنیم بحثی دیگر. به این مفهوم كه اگر ما معتقدیم این تاثیرپذیری به نوعی فرهنگ جامعه و سبك زندگی ایرانی ما را نشانه گرفته است، نباید به پای رسانه منتشركننده بیندازیم، باید از همین رسانه استفاده كنیم تا بتوانیم نگاه دنبالكنندگان آنها را به سمت خودمان تغییر بدهیم.» مورد اشاره نایبرئیس انجمن طراحان پارچه و لباس همان خوراكی است كه قرار است تولید شود و نمیشود. به گفته او، ما وقتی در این میدان نتوانیم تولید محتوای درستی داشته باشیم، نباید هم انتظار داشته باشیم دنبالكنندگان این صفحات به سوی نوع نگاه و سلیقه ما بیایند. نوع محتوای تولیدی ما باید طوری باشد كه جذابیت ایجاد كند و مخاطب را به سوی خودش بكشاند. شیوه فعالیت در این زمینه از سوی ما طوری است كه حدود 70 درصد بازار را در فضای مجازی در اختیار آنها قرار دادیم.
تولید محتوای جذاب و منطبق بر فرهنگ ایرانی هر چند زمانبر است، اما گام اول برای رقابت با این افراد است. این روزها دیگر فقط جوانان مخاطبان این صفحات نیستند و بازه سنی دنبالكنندگان صفحات مد و لباس از نوجوانان آغاز میشود در حالی كه ما هیچ خوراك مناسبی برای این اشتیاق و وسوسه این رده سنی تولید نكردیم و به همین دلیل است كه این افراد در بازار تقریبا بیرقیبی به سمت اینها جذب میشوند.
مینو پدرام البته با عینك واقعیت به موضوع نگاه میكند، همین است كه خیلی زود به محدودیتهای موجود در این راه هم اشاره دارد. او میگوید: البته برای این حوزه در ایران محدودیتهایی هم وجود دارد، من معتقد به وجود برخی از خط قرمزها در این حوزه هستم، یعنی باید متناسب با فرهنگ زندگی ما در ایران، خط قرمزهایی هم وجود داشته باشد، اما به این نكته هم باور دارم كه برخی از این خط قرمزها میتواند با نگاه معتدلتری ایجاد شود، برخی از محدودیتها با در نظر گرفتن همه معذوریتهای فرهنگی و اجتماعی هم میتواند برداشته و نگاه بازتری در این حوزه غالب شود.