یادش بخیر! سالهای اولیه رشد سینمای بعد از انقلاب و فیلمهایی که تصمیم داشتند فکر کنیم و فکر کنید و فکر کنند!
اگر به فهرست فیلمهای آن زمان نگاه کنیم، این فیلمها کمابیش وجود داشته است از فیلمهایی که تب انقلاب و انقلابی گری را متاثر از فضای اجتماعی آن روزها نشان میداد: مانند" کشتی آنجلیکا"، " مسافران مهتاب"، "شیلات" تا فیلمهای دفاع مقدس و بعد سینمایی که با عنوان" معناگرا " تعریف شد.
تعدادی از کارگردانها هم سیاسی یا غیرسیاسی، این " هنر فکر کردن " را به هر طریقی بود به مخاطب خود آموختند، اما امروز، این فکرهای عمیق جای خودش را به فضاهای خبری و گرته برداری سطحی از مسائل اجتماعی داده است و فیلمهای کمدی و تجاری هم که یک طرف دیگر این قصه را اشغال کرده اند و دیگر هیچ.
در واقع آنها که خیلی هم اهل خاطره بازی نیستند خوب میدانند فیلمهای آن دوران در زمانه خودش جذاب بود، اما وقتی به شرایط روحی خودشان عمیق میشوند که چرا فیلمهای آن زمان را هنوز دوست دارند یک علت ساده پیدا میکنند:، چون جایگزینی ندارند!
در حقیقت با رشد فارغ التحصیلان سینمایی، سینمای ایران در زمانهای که پیشرفت خودش را تجربه میکند، هنوز کمبودهایی جدی دارد. چون فیلمهایی که به عنوان یک اثر هنری ماندگار قلمداد شود، کم است. درحالی که فیلمنامه نویسان و کارگردانها زبدهتر و مسلطتر بر امور فنی و دانش سینمایی هستند، اما سینما بیش از گذشته دچار فقر محتواست.
علت هم شاید مطالعه کم و تحقیق اندک و فقدان سینماگران مولف باشد، اما دلیلها هر چه هست نتیجه آن شده است که تماشاگران، این روزها برای " سرگرمی" خوراکهایی دارند، اما برای فکر کردن و آموختن خوراک کمتری دارند.
در واقع این روزها، دیگر کمتر فیلمی را پیدا میکنی که دیالوگش را حفظ کنی. سکانس ش را به خاطر بسپاری و موضوعش فرا زمانی باشد.
شاید در میان این انبوه فیلمها مواردی باشد، اما حجم تولید فیلمهای کمدی یا اجتماعی سبک سرانه و فیلمهایی با نگاه خبری و ژورنالیستی، به قدری بالاست که در این صحنه شلوغ، کار خوب یا کمتر به چشم میآید یا قد و قواره اش خیلی بالاتر از بقیه نیست. درحالی که اگر استاندارد ساخت فیلم بالاتر رفته، به همان نسبت باید سینماگران مولف حرفهای به شدت جدیتر و پرداختهای بسیار متفاوت داشته باشند تا برای مخاطبان خاص سینما راضی کننده باشند و بقیه مخاطبان را هم از لحاظ دانش بصری و سینمایی بالاتر ببرند.
خلاصه دلیل هرچه هست، سینمای این روزها نیازمند " نگاه " است.
نگاهی که تو را به یک جشن خوب سینمایی دعوت کند، به مهمانی گلها ببرد و جانشینی مناسب برای بهترین و خاطره انگیزترین فیلمهای زندگی ات باشد.
در این سینما گاهی دلمان برای خودمان تنگ میشود.