يادداشت روز؛
موقعیت دشوار لندن در واکنش به توقیف نفتکش آن
به نظر می رسد اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ايران، بیشتر متأثر از شرایط پیچیده سیاسی و امنیتی برگزیتی بریتانیا است.
به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما؛ توقیف متقابل نفتکشهای ایران و بریتانیا موردتوجه محافل سیاسی و تحلیل گران مسائل بینالملل قرار گرفته است. محافل سیاسی و دولت بریتانیا نیز در روزهای اخیر با فشار زیادی در خصوص نحوه واکنش و مدیریت این بحران مواجه بودهاند.
پرسش اینجاست که اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ایرانی با چه منطقی و در بستر چه شرایطی صورت گرفته است؟ پرسش دیگر نیز آن است که محدودیتها، امکانات و دامنه واکنش بریتانیا به اقدام متقابل ایران در توقیف نفتکش بریتانیایی چه خواهد بود؟ به نظر میرسد اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ایرانی در منطقه جبلالطارق را بیشتر از منظر موقعیت بیثبات تصمیمگیری این کشور به دلیل مواجهه با مسئله پیچیده و چندوجهی برگزیت باید در نظر بگیریم.
در ضمن بریتانیا در روزها و ماههای آینده محدودیتهای ساختاری و سیاسی قابلتوجهی برای بروز واکنشی تند به اقدام ایران در توقیف نفتکش بریتانیایی دارد.
دو فرضیه اصلی پیرامون اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ايراني قابلطرح است. در فرضیه نخست میتوان این اقدام را در راستای تلاش برنامهریزیشده بریتانیا و یا حداقل بخشهای آتلانتیک گرا و ملیگرای این کشور برای قرار گرفتن در محور آمریکایی فشار بر ایران از جمله به دلیل نیاز پسابرگزیت بریتانیا به آمریکا ارزیابی کرد.
در ضمن در چارچوب این فرضیه، بریتانیا به دنبال بسترسازی حضور نظامی در منطقه خلیجفارس است تا از دستاوردهای اقتصادی و ژئوپلیتیک آن در قالب ایده و سیاست "بریتانیای جهانی" استفاده کند.
در فرضیه دوم، کنشهای سیاست خارجیِ گاهی متعارض بریتانیا در ماههای اخیر، به دلیل آن چیزی است که وضعیت "خلبان خودکار" سیاست خارجی نامیده شده است. تقریباً تردیدی وجود ندارد در بستر تحولات پس از همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، از منظر ادراک جهانی، بریتانیا بهتدریج بهعنوان کشوری درک شده است که در مدیریت یکی از مهمترین تحولات سیاسی تاریخ خود ناتوان است و از کشوری باثبات و منطقی، به کشوری غیرقابلبازشناسی تبدیل شده است.
در واقع برگزیت بریتانیا را از جمله در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی نیز بیثباتتر جلوه داده است. در این چارچوب بسیاری از ناظران مسائل بینالملل، بهوضوح به استعارهها و سیاستهای محبوب حزب محافظهکار، چون "بریتانیای جهانی" نیز با دیده تردید مینگرند.
این شرایط وضعیتی را به وجود آورده که برخی تحلیل گران از آن بهعنوان وضعیت "خلبان خودکار" در سیاست خارجی یاد کردهاند. در این نگاه، فقدان غایت؛ چشمانداز و اجماع پیرامون بریتانیای پسا برگزیت موجب آن شده است که حداقل در بازه زمانی کوتاهمدت و احتمالاً میانمدت، انتظار آن را داشته باشیم که ملاحظات حسابشده مبتنی بر قدرت؛ منافع و ارزشهای بریتانیایی در برسازی سیاست خارجی بریتانیا کمتر از گذشته مؤثر باشند.
نتیجه، سطحی از بیثباتی و حرکت آونگی در حوزه سیاست خارجی و عین حال امکان اتخاذ سیاستهای تهاجمیتر توسط بریتانیا است. این در حالی است که در دهههای اخیر، پراگماتیسم و تغییر تکاملی بهجای تغییر انقلابی یکی از مهمترین رویکردهای سیاست خارجی بریتانیا بوده است.
به نظر میرسد اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ايران در عین اینکه در چارچوب عناصری از فرضیه نخست قابل نگریستن است بیشتر متأثر از شرایط پیچیده سیاسی و امنیتی برگزیتی بریتانیا است. مسئلهای که کنشهای متناقضی، چون توقیف نفتکش ایرانی با هماهنگی آمریکا را از یکسو و مخالفت صریح با قرار گرفتن در کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران را از دیگر سو به همراه می آورد.
با این وجود بریتانیا در واکنش به اقدام ایران در توقیف نفتکش بریتانیایی با محدودیتهای قابلتوجهی مواجه است. نخست آنکه اقناع افکار عمومی جهان و حتی بریتانیا در خصوص لزوم اتخاذ رویکردهای سخت علیه ایران با توجه به اینکه این که آمریکا و بریتانیا بودهاند که گام نخستِ افزایش تنش در منطقه را برداشتهاند بسیار دشوار شده است.
دیگر آنکه، امروزه تردیدی در تغییر موازنه ژئوپلیتیکی در منطقه خلیجفارس و تثبیت نظام چند بازیگری در منطقه وجود ندارد. شرایطی که در آن با افزایش نقش کشورهای منطقه بهویژه ایران از دامنه و عمق کنشگری کشورهایی، چون بریتانیا کاسته شده است.
نکته مهم دیگر، تردید در خصوص برقرار ماندن چتر امنیت ساز آمریکا در منطقه است. بهگونهای که آمریکا بهصراحت اعلام کرده است که بریتانیا باید حفاظت از کشتیهای خود را بر عهده گیرد.
محدودیت دیگر، موقعیت ژئوپلیتیکی شکننده موجود در منطقه و موقعیت حساس برجام است. بریتانیا بر این اعتقاد است که برخلاف نظر برخی سران کاخ سفید، جنگ علیه ایران، به تغییر رژیم در ایران منجر نمی شود بلکه به جنگی بی پایان با پیامدهای فاجعهبار برای منطقه، جهان و بریتانیا منجرمی شود.
محدودیت دیگر بریتانیا به ناتوانی بریتانیا در اعمال کنشهای مستقل تحریمی و نظامی بازمی گردد. مسئلهای که با مسائلی، چون کاستیها و ضعفهای نیروی دریایی بریتانیا در ارتباط است. بسیاری از محافل سیاسی و رسانهای بریتانیا در روزهای اخیر، توقیف نفتکش بریتانیایی را در خليج فارس نشانهای از ضعفهای اساسی نیروی دریایی بریتانیا و آسیبپذیری نظامی و اقتصادی این کشور ارزیابی کردند.
مواجهه بریتانیا با دوران گذار سیاسی و برگزیتی، محدودیت دیگر واکنش یکپارچه و قدرتمند بریتانیا به تحولات اخیر است. بریتانیا در روزهای آینده در مسیر جایگزینی نخستوزیر و دولت جدید قرار دارد و باید در چند هفته آینده تا پیش از زمان انقضای مهلت برگزیتی اتحادیه اروپا از این اتحادیه خارج شود. بدیهی است این شرایط دشوار سیاسی، دشواری تصمیمگیری در خصوص پرونده نفتکشها را نیز به همراه خواهد آورد.
نتیجه گيري
به نظر میرسد اقدام بریتانیا در توقیف نفتکش ایرانی در منطقه جبلالطارق را بیشتر از منظر موقعیت بیثبات تصمیمگیری این کشور به دلیل مواجهه با مسئله پیچیده و چندوجهی برگزیت باید در نظر بگیریم. در ضمن بریتانیا در روزها و ماههای آینده محدودیتهای ساختاری و سیاسی زیادی برای بروز واکنشی تند به اقدام ایران در توقیف نفتکش بریتانیایی دارد. متن بیانیه «جرمی هانت»، وزیر امور خارجه بریتانیا در پارلمان درباره واکنش به اقدام ایران در توقیف نفتکش بریتانیایی نیز نشانهای از وضعیت دشواری است که این کشور در آن قرار دارد. در این بیانیه از یکسو اقدام ایران دزدی دریایی نامیده میشود و از دیگر سو بهاستثناء درخواست تشکیل ناوگان اروپایی در خلیجفارس، هیچ واکنش عملیاتی مشخصی روی میز قرار نمیگیرد.
با این وجود با توجه به در پیش بودن اجلاس گروه هفت، باید به این نکته توجه کرد که ایالاتمتحده از تمام ظرفیتهای خود و تمام ظرفیتهای بحران نفتکشی اخیر برای اجماع سازی جهانی و اروپایی علیه ایران استفاده خواهد کرد.
نويسنده: حسین مفیدی احمدی پژوهشگر مسائل اروپا