برنامه بدون تعارف جمعه ۲۸ تیر ماه سراغ فردی رفته که سالها در کنار جوانان بوده و از جوانی هم مسئولیتهای مهمی داشته است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، ”بدون تعارف“ گفتگو کرده است با حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه که متن گفتگو به این شرح است:
مجری: چقدر سؤالات بدون تعارف میتوانم ازتون بپرسم؟
مهمان: حالا شما بپرسید.
مجری: حاج آقا چند سال دارید.
مهمان: من دقیقاً ۵۵ سال دارم. ۵۵ سال و چند روز.
مجری: اهل کجایید؟
مهمان: دماوند.
مجری: یک بیوگرافی میتوانید از دوران کودکی تان بگویید؟
مهمان: اهل دماوند هستم یک خانواده مذهبی، بافت شهرستان ما کاملاً مذهبی است در خانواده ما هم جدمان مرحوم آیت الله آقای شیخ احمد دماوندی که ایشان یک شخصیت سرشناسی بوده است، از نظر علمی، از نظر عرفانی، خاندان ما دوست میداشتند یک بار دیگر آن جنبههای روحانیتی در این خانواده باشد و این قرعه فال به ما افتاد خدا این توفیق را به ما داد.
مجری: پدرتان مشغول چه کاری بوده است؟
مهمان: کارمند بودند.
مجری: روحانی نبودند؟
میهمان: نه نبودند.
مجری: مشوق اصلی شما چه کسی بود؟
مهمان: مشوق اصلی من مادرم بودند.
مجری: از چند سالگی وارد میدان شدید به قول خودتون.
مهمان: از دوره ابتدایی.
مجری: از چند سالگی وارد میدان شدید.
مهمان: باید این را هم بگوییم که پدر بزرگ ما خدا رحمتشان کند به مغازه شان میرفتیم به او کمک میکردیم اینجا ایشان یک منبری میگذاشت من میرفتم منبرها را تقلید میکردم منبریهای خوبی میآمدند منطقه ما من هم با اینکه سن کمی داشتم میرفتم ضبط میکردم یک ضبط کوچکی داشتم سخنرانیها را ضبط میکردم بعد پدربزرگ ما هم یک امکانی درست کرده بودند بعد از ظهرها توی مغازه، همسایهها را خبر میکردند من اون پشت قایم میشدم و اجرا میکردم عین اون کسی که سخنرانی کرده بود بله از همون وقتها تقریباً شروع شد و البته گاهی امام جماعت من میایستادم در مدرسه.
مجری: حاج آقا چرا سخت اهل گفتگو و حضور در رسانه هستید؟
مهمان: رسانه گاهی وقتها مسئولین را میاندازد به یک مواجهههای غیر واقعی بنابراین من بیشتر پرهیز رسانهای دارم از این جهت است که بیشتر کارهایمان را انجام دهیم و برسیم به یک نقطهای که خود کار ارائه شود مثلاً مردم ما در نماز جمعه کشور احساس تحول بکنند احساس کنند بهتر شده از گذشته.
مجری: یک حرکتی شده.
مهمان: آره خبر همون است.
مجری: جوانترین امام جمعه تهران هستید این از دید خودتان چه حس و حالی دارد؟
مهمان: این حس خوبی است ببینید مسئولیتها مسئولیتهایی است که بیشتر به بزرگترهایمان میآید از این جهت شاید یک مقدار کمتر شده، اما مهمتر از اینها یک نکته بود که شاید یک کسی که یک دوست جوان هاست آمده مثلاً و حرف هایشان را میفهمد درد و دلاشون را میفهمد بله خدا را شکر شاید بشود اگر من متعهد به این معنا باشم تا بتوانیم جامعه روحانیتمان را مخصوصاً روحانیتی که الان در کسوت امام جمعه است و در جایگاه بسیار حساسی است بتوانیم بیشتر با محیط جوان نزدیک کنیم با این ادبیات بیشتر آشنا شویم.
مجری: روزی که تشریف آوردید به عنوان امام جمعه امام جمعه موقت تهران یک تصمیمی به قول معروف، توفانی گرفتید گفتید این نردههای دو ردیف را اگر اشتباه نکنم بردارید این نرده بین مردم و مسئولین قرار نیست داشته باشیم چی شد این تصمیم را گرفتید؟
مهمان: نماز متعلق به همه است و نمیشود صف هاش را جداسازی کرد و بگوییم آقا شما سه گروهید، طبقاتی، سه گروه است، گروه اول وزیر که لابد مثلاً خیلی رتبه بالایی دارند لابد به خدا هم خیلی نزدیکترند بعد یک گروه دوم میآیند پشت سر آنان مینشینند مثلاً یک سری ۵۰۰ ـ ۶۰۰ نفر و یک هزار نفر هم ردیف بعد بعدش هم مردم قرار میگیرند.
مجری: دیگر آن دست پینه بستهها هم صف آخر باشند.
مهمان: این جالب نبود همیشه ماها را و دوستان را آزار میداد.
مجری:، ولی الان مردم بخواهند بیایند این جلو راحت میتوانند بیایند.
مهمان: بله بیایند قشنگ آن جلو و اگر بخواهند با کسی هم کار داشته باشند دیگر دسترسی دارند صدا میکنند آقای فلانی دیگر پشت همان دروازه ورودی (گیتِ) که همان ردیف اول هستند بله بله. نه. به نظرم و فکر هم نمیکردیم خود ما که اینقدر مردم خوشحال بشوند.
مجری: اصلاً خیلی چسبید.
مهمان: سرّش هم این است که اساساً مردم ما انقلاب کردند که فاصلهها برداشته بشود یک کلمه است.
مجری: حاج آقا چرا این فاصلهها ایجاد شد بین مردم و بعضی از مسئولین بعضی جاها واقعاً از این نردهها داریم که باید برداشته بشود؟
مهمان: بله یادتان است که تو آن خطبهها تو آن خطبه گفتم فاصلههای ظاهری و واقعی باید یک تلاش دست جمعی در آستانه چهلمین سال دوم نظام اسلامی بشود همه دست به دست هم بدهند این فاصلهها را باید کاهش بدهند و بردارند واقعاً باید برداشته بشود.
مجری: امام جمعهای که میرود پای تریبون در نماز جمعه بعضی موقعها میبینیم یک سری حرفهای کلی زده میشود شاید دست رو درد اصلی جامعه گذاشته نمیشود یا یک چیزی گفته میشود که زیاد مردم لمسش نمیکنند حسش نمیکنند.
مهمان: خب این را درک میکنم خطبه خواندن کار مشکلی است الان هم که دارم میخوانم گاهی وقتها خیلی کار مشکلی است واقعاً هر جور شما خطبه میخوانید یک عدهای بالاخره، ولی آنچه که وظیفه است این است که آقا فرمودند خطبهها هم جامع باشد پر جاذبه باشد کوتاه باشد و هم امید بخش باشد هم بصیرت آفرین باشد بی تعارف و بی رودربایستی باشد با مسئولین و مدیران مجموعه در عین حال مؤدبانه باشد.
مجری: الان از خطبهها راضی هستید.
مهمان: ببینید جهت گیری این است داریم میسنجیم با خود آقایان امام جمعهها هم داریم صحبت میکنیم دارد روی همین موازین و شاخصهها بالاخره کار میشود.
مجری: امام جمعه یک شهری یا یک استانی اگر بخواهد کار اقتصادی بکند مجاز است.
مهمان: ببینید صریح فرمان رهبر عزیزمان این است که؛ نه.
مجری: اگر دیده بشود جلویش گرفته میشود.
مهمان: بله. اینکه امام جمعه بخواهد وارد فعالیت اقتصادی بشود این ممنوع است قطعاً این نکته را بگویم جالب است ما ۹۰۰ تا نماز جمعه داریم شما اینها را بروید ببینید از نزدیک، اکثر قریب به اتفاق امام جمعهها تو متن مردم اند تو متن مردم زندگی میکنند.
مجری: پس اینکه میگویند همه کاره شهر و استان اند.
مهمان: نه این خبرها نیست جزء مشاغل سخت است واقعاً همه جا توقع از این آقایان تو این شهر تو این منطقه میرود در حالی که بسیاری از امکانات در اختیارشان نیست.
مجری: جدی، امکانات در اختیارشان نیست؟
مهمان: نَه بندههای خدا گاهی هم دور و بر آقایان یک کسهایی هستند که سوء استفاده کرده اند بله داشتیم نمونهای را که اینان عبرتهای کار ماست کسهایی بودند که نزدیک شدند زیر این پوشش، آنان گاهی سوء استفاده کردند اگر چه موارد کمی است در این کل ۹۰۰ پایگاه نماز جمعه، ولی ما یکی اش را زیاد میدانیم با همت خود آقایان در حال رسیدگی.
مجری: تعارف ندارید.
مهمان: نه نه داریم تنظیم میکنیم و اصلاح میشود.
مجری: آقازادگی هم داریم در ائمه جمعه به هر حال فرزندانشان.
مهمان: ما بیشتر آقازادههای خوب را داریم الحمدلله بچههای خوب، زحمتکش، درسخوان، نواند واقعاً نواند. میشناسم از نزدیک بله ما هم در بعضی از قسمتها و مخصوصاً تو بعضی از شهرهای شلوغ شهرهای شاخصمان پدیده آقازادگی بد را داشتیم که بعضیها بالاخره ناخلف درآمدند و یک مقدار عوارضش هم متوجه آقایان شده متأسفانه.
مجری: اوضاع مالی ائمه جمعه خوب است. درآمدهایشان خوب است.
مهمان: اصلاً نه چیز جالب این است که ما اساساً نهاد نماز جمعه حقوق به آن معنا نداریم.
مجری: یعنی حقوق ندارند؟
مهمان: نه حقوق اساساً ما نداریم.
مجری: پس از کجا درآمد دارید؟
مهمان: بله امام جمعه ما میتواند منبری خوبی باشد که معمولاً مردم حمایت میکنند.
مجری: درآمدی از آن منبر به هر حال داشته باشد.
مهمان: میتواند استاد دانشگاه باشد خیلی هاشون دارند شرایطش را.
مجری: درآمدها از این طریق است.
مهمان: نوعاً این جوریه دیگر. حالا نظام ما را مردم به عنوان نظامی که در اختیار روحانیت است میشناسند حاصل جمع اینها این شده که تو ذهنشان این است که هر کسی که این لباس را دارد پس لابد.
مجری: صاحب کشور است و همه چیز.
مهمان: در حالی که بین و بین اللهی اینطور نیست بله یک عده بسیار کمی از هم لباسیهای ما تو شرایط خوب هستند یا به لحاظ خانوادگی و اصالتی خودشان اند بعضی هاشون هم باز از همان بدون تعارفها تو بعضی از مناصب و مسئولیتها اینها خیلی کم اند.
مجری: شما همچنان میروید خرید کنید میروید با خانواده جایی بین مردم.
مهمان: آره همیشه خیلی شیرین است.
مجری: وایس میایستید با مردم.
مهمان: تو صف نانوایی، تو صف وایس میایستید صحبت میکنید میشنوید.
مجری: من میخواهم بدون تعارف صحبت کنید. با مردم و مسئولین.
مهمان: اولویت با حل مشکلات معیشتی مردم است به ویژه قشر محروم مردم تحت یک فشار سنگینی اند و البته با نجابت اند یک پیچ تاریخی است باید عبور کنیم به رغم دشمنان فعلاً هم نکبت افتاده توی دشمنان ملت ایران، نکبت افتاده توشون نمیدانند چه خاکی به سرشان کنند فهمیدند که نمیتوانند با این مردم اینقدر درگیر بشوند کم کم به شدت مستأصل اند از این طرف ان شاء الله مسئولینمان هم به این نسل جوان با طراوت، فهیم، صاحب دانش، ابتکاری که از راه رسیده اعتماد کنند. یک جاهایی هم جا را خالی کنند، بدهند اینها، خودشان وایسند به اینها مشورت بدهند بیایند حمایت کنند یک انقلاب دیگری پیش خواهد آمد.