استان يزد بهشت معادن ايران به شمار مي رود اما زخم معادن بر پيکره محيط زيست اين استان درديست که ظاهرا درماني ندارد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما،مرکز یزد ،استان يزد با دارا بودن بيش از 500معدن فعال و بيش از 10 ميليارد تن مواد معدني بعد از کرمان در رتبه دوم ذخاير معدني کشور قرار دارد.دربخش معدن در استان يزد در حدود دوازده هزار نفر مشغول بکار هستند و استان يزد با استخراج ساليانه 61 ميليون تن انواع مواد معدني و تامين نيمي از خوراک واحدهاي معدني کشور لقب دومين استان معدن خيز کشور را به خود اختصاص داده است. اين معادن برغم آن که رونق توليد را در پي داشته است روستاها و شهرهاي پيرامون خود را درگير مسائل و مشکلاتي جدي کرده است.
زخم هاي معادن بر پيکره طبيعت
يکي از معادني که پيشروي آن در حريم روستايي مشکل ساز شده ،معدني در نزديکي ندوشن در 88 کيلومتري يزد است.ندوشني که روزگاري قطب دامپروري استان محسوب ميشد فعاليت روز افزون معادن تهديدي جدي براي آن شده است و آسيب هاي جبران ناپذيري را به اين منطقه وارد کرده است تا آنجا که ديگر خبري از رونق دامپروري در اين منطقه نيست.
کمي آن طرفتر از مرکز استان و در سويي ديگر مردم کرد آباد از توابع شهرستان تفت از فعاليت هاي معادن سنگ در محدوده اين روستا گله مندند.روستايي با 55 خانوار جمعيت از توابع شهرستان تفت که در مسير يزد به ابرکوه قرار گرفته است.
اين روستا در ميان کوههاي نه چندان بلند و تپه هاي سنگي قرار گرفته که به گفته زمين شناسان سنگ هاي آن از بالاترين کيفيت در کشور برخوردارند.اين موضوع موجب شده تعداد زيادي معدن سنگ در اطراف اين روستا فعاليت کند.
معادني که بسياري از آنان شبانه روزي کار ميکنند و با کندن توده هاي بزرگ سنگ آن را براي فرآوري به ديگر استانها ميفرستند.
چيزي از کشاورزي ديگر باقي نمانده است...
آنگونه که اهالي اين روستا ميگويند فعاليت اين معادن طبيعت زيباي اطراف روستا را از بين برده و به محيط زيست و منابع طبيعي آسيب رسانده است.مهمتر اينکه قنات روستا نير بر اثر حفاري ها ريزش کرده و کم آب شده است.
مزيدي رييس شوراي اين روستا گفت:تا چند سال قبل در سال قنات روستا آب داشت اما با آغاز فعاليت معادن آبدهي قنات اين روستا بسيار ناچيز شده و کشاورزي روستا تقريبا از بين رفت.
کرد ابادي يکي ديگر از اهالي روستاست که ما را به سمت باغ خشکيده اش ميبرد.درختان انار ، بادام ، زرد الو و پسته اي که تقريبا همه اش خشک شده، تنها چيزي است که از باغ او باقي مانده است. شاخه هاي درختان خشکيده است.
پيرمرد بغضش را در گلو ميشکند و ميگويد به چه اميدي زندگي کند، همه حاصل عمرش از بين رفته است، هم خشکسالي هاي پياپي و هم معادن امانشان را بريده است.
دام هايي که ديگر نيستند ...
حاج حسين ديگر پيرمرد روستاي کرد اباد است او دامدار است اما حالا ديگر چيزي از گله اش باقي نمانده است
او ميگويد تا ده سال قبل بيش از هزار گوسفند داشته است اما با گسترش معادن مجبور شده گوسفندانش را بفروشد و حالا تنها چند دام برايش باقي مانده است.
او درست ميگفت بسياري از مردم مثل او چون جايي براي چراي دام ها نداشتند مجبور به فروش دام هاي خود شده بودند.
همسر او نيز گله مند بود او ميگفت تا قبل از آمدن معدنکاران زنان روستا هم دوشادوش مردان و حتي به تنهايي در مراتع همراه گله بودند اما با آمدن معدنکاران که عمدتا غريبه و از ديگر استانها هستند ديگر نتوانستند به تنهايي اندک گوسفندان باقي مانده شان را به چرا ببرند.
آرامشي که ديگر نيست....
زني نيز در حالي که بچه اش را بغل کرده بود ميگفت عبور کاميون ها و تريلر هاي حامل سنگ در شب ها آرامش آنان را گرفته است.
اينگونه هم بود، جاده روستا از کنار خانه هاي روستاييان ميگذشت و اغلب کاميون ها هم به دلايلي از جمله نگرفتن بارنامه و نبودن پليس راه ترجيح ميدادند شب ها بارشان را حمل کنند.
يادش بخير چه روستايي داشتيم
با اصرار تعدادي از اهالي به اطراف روستا رفتيم.البته زياد دور نبود معادن تقريبا تا حريم روستا پيش رفته بودند.بالاي يک تپه سنگي که از ديگر تپه ها بزرگ تر بود ايستاديم و نظاره گر شديم.تقريبا همه کساني که از روستا با ما آمده بودند با اندوه و بغضي نهفته و مبهوت به روستا و اطراف آن نگاه ميکردنديکي ميگفت ببين چه به سر مراتعمان آمده ،ديگري ميگفت صداي برش سنگ ها را که ميشنوم انگار ناله ميکنند. يکي هم گفت يادش بخير 13 فروردين هرسال آنجا پايين تپه که حالا جولانگاه معدن است همه خانواده ها دور هم بوديم.
نظارت بر معادن بر عهده کيست....
کرد اباد را با همه مشکلاتي که داشت ترک کردم و براي مشورت و پيگيري اين موضوع به سراغ مدير عامل نظام مهندسي معادن استان رفتم.اسدي گفت: نظارت بر عملکرد معادن هم از سوي مسئولان فني نظام مهندسي و هم کارشناسان صنعت و معدن انجام ميشود.او ميگويد هيچ معدني بدون کسب مجوز هاي لازم حتي يک روز هم نميتواند فعاليت کند.
علمدار رييس سازمان صنعت معدن و تجارت ديگر مسئولي بود که براي پيگيري به سراغش رفتم او گفت تا صاحبان معادن مجوز هاي لازم را از ادارات مرتبط نگيرند پروانه بهره برداري آنان صادر يا تمديد نميشود.
با اين حال نتيجه گرفتم همه معادني که در منطقه کرد آباد فعاليت ميکنند داراي مجوز هاي لازم هستند که اگر نبودند حتي يک روز هم نمي توانستند فعاليت کنند.
معدن کاران حقوق دولتي پرداخت ميکنند ....
به سراغ يکي از معدن کاران هم رفتيم.صفوي پور ده سالي بود که در محدوده کرد آباد معدن دار است.او ميگويد تمام فعاليت هاي معدني او با اخذ مجوز هاي لازم انجام ميشود.ضمن اينکه حقوق دولتي اش را نيز تمام و کمال پرداخت ميکند.
حقوق دولتي که صفوي پور از آن سخن ميگويد مبلغي است که معدن کاران در قبال بهره برداري از معدن بايد به حساب خزانه دولت واريز کنند.
رييس سازمان صنعت معدن و تجارت استان يزد ميگويد بر اساس قانون، از مجموع حقوق دولتي واريز شده معادن بايد 20درصد آن به استان برگردد و صرف زير ساخت ها و آباداني روستاها و مناطق هم جوار معدن شود.
علمدار مي گويد: سال گذشته حدود 300 ميليارد تومان حقوق دولتي از معادن اخذ و به خزانه واريز شده است.
از بازگشت حقوق دولتي به استان خبري نيست......
موضوع تا حدودي روشن شد، اما در پيگيري متوجه شدم چند سالي هست سهم استان يزد از حقوق دولتي که از معادن اخذ ميشودپرداخت نشده است که اگر ميشد موجب اقداماتي ارزشمند در روستاها و خشنودي روستاييان بود نه گله مندي و شکايت آنان از فعاليت هاي معدني.
ضمن اينکه نميدانم مجوز هاي معدن هم در حالي که ميدانند مخرب منابع طبيعي ، محيط زيست و روستاهاست چگونه باز صادر يا تمديد ميشود.
وقتي موضوع را در سازمان مديريت و برنامه ريزي استان پيگير شدم به نکته مهمي دست يافتم.
معاون اين سازمان ميگويد موضوع پرداخت 20 درصد حقوق دولتي معادن تبصره 6 ماده 12 اصلاح قانون معادن بود که چند سال هم در کشور و استان اجرايي شد.
نبي ميگويد از سال 96 به بعد با تصويب مجلس شوراي اسلامي اين بند قانوني به گونه ديگري تصويب شد و مجلس رديف استاني اين قانون را حذف کرد و قرار شد 20 درصد سهم استانها بصورت ملي پرداخت شود .
به گفته وي از سال 96 تاکنون پرداخت سهم استانها از حقوق دولتي معادن حذف شده و در قالب طرح هاي ملي پرداخت ميشود.
معاون مديريت و برنامه ريزي استان ميگويد تاکنون چندين مکاتبه با نمايندگان مجلس انجام داده ايم و بصورت شفاهي هم موضوع را با نمايندگان مطرح کرده ايم اما تاکنون اثري نداشته است.
به سراغ نماينده بافق بهاباد خاتم ابرکوه و مهريز در مجلس شوراي اسلامي رفتيم
پيگيري در مجلس شوراي اسلامي
صباغيان عضو کميسيون معادن مجلس است و آنگونه که مي گويد در مجلس پيگير تصويب اين موضوع است.
او مي گويد: در اين موضوع بايد قانون اصلاح شود تا سهم حقوق دولتي مناطق معدن خيز، قبل از واريز به خزانه به آن مناطق اختصاص یابد.
صباغيان حقوق دولتي را حق مناطق معدن خيز مي داند و می افزاید: بايد اين موضوع از سوي نمايندگان بيشتري از استانها پيگيري شود و مهمتر اينکه عزم و اراده اي جدي تر مي خواهد تا مجلس نيز هر چه زودتر آن را تصويب کند.
حکایت همچنان باقیست...
اگر چه خسارات معادن به بخش هاي مختلف از جمله منابع طبيعي، محيط زيست و بخصوص روستاها زياد و جبران ناپذير است اما شايد اختصاص همان 20 درصد حقوق دولتي معادن به مناطقي که معدن در آن قرار گرفته است مرهمي باشد بر زخم ايجاد شده بر پيکر بسياري از روستاها و مناطق استان.
حال بايد منتظر ماند و ديد که آيا مجلس شوراي اسلامي مصوبه چند سال پیش خود در اين زمينه و ملي شدن پرداخت حقوق دولتي معادن را تغيير خواهد داد يانه.
تا آن موقع همچنان صداي دلخراش برش کوهها در جاي جاي استان به گوش مي رسد و اين يعني حکايت هم چنان باقيست.
نویسنده :غلامرضا استاد
کاش خبرنامه صدای روستای مارا هم به مسئولین برساند.
کاش خبرنامه صدای روستای مارا هم به مسئولین برساند.
کاش خبرنامه صدای روستای مارا هم به مسئولین برساند.