خبر ساده است: " ناشران و کتابفروشان، از پرداخت مالیات معاف هستند "؛ اما این جمله با وجود سادگی، برای برخی شعبههای اخذ مالیات، معنایی ندارد....
حالا در آستانه " هفته مالیات" میبینیم، باز هم با وجود قانون " معافیت مالیاتی ناشران "، تعداد زیادی از صاحبان نشر، برگه تشخیص مالیاتی دریافت کرده اند، برگهای که میتوانست نباشد، اما برگی بر قصه پرغصه صنفی فرهنگی اضافه میکند.
در این گزارش، به ابعاد مختلف معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان و موارد جدیدی که امسال برای آنها پیش آمده است، میپردازیم شاید گامی در جهت بهبود شرایط کسب و کار تولید کنندگان کتاب برداریم.
***
وضعیت عمومی صنعت نشر و معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان
***
در حال حاضر، در کشور ما هشت هزار ناشر و جود دارد که البته از میان آنها، تعداد اندکی عناوین بالایی در سال منتشر میکنند و بقیه ناشران، یا نوپا هستند یا سرمایههای مالی کمی دارند.
این ناشران گاهی در خانههای شخصی خود فعالیت میکنند (فعالیت نشر در واحدهای مسکونی بلا مانع است)، گاهی به صورت گروهی در آپارتمانهای اشتراکی فعالیت دارند، و گاهی صرفا به داشتن انبار بسنده کرده اند و خلاصه این که از نظر شرایط کاری شبیه بسیاری از اصناف و تولید کنندگان نیستند.
اما وضعیت ناشران بزرگ کمابیش بهتر است، ناشران بزرگ که بار اصلی فعالیت حرفهای نشر بر دوش آن هاست، با داشتن کتابفروشی و دفاتر بزرگتر و کارمند و پرداختن حق بیمه کارکنان، با سرمایه بیشتری وارد بازار نشر شده اند، اما وقتی پای درد دل شان مینشینی میبینی که آنها هم بیشتر بنا بر ذوق و علاقه شخصی قدم در این راه گذاشته اند چرا که معتقدند اگر همین سرمایه را در محل دیگری خرج میکردند، درآمد بالاتری داشتند. ناشرانی که در گروههای کودک و نوجوان، عمومی، دانشگاهی، پزشکی و دینی در سراسر ایران فعالیت دارند و عمده تولید کتاب را البته در شهرهای بزرگتر مثل تهران، اصفهان و قم انجام میدهند.
حالا، اما در فصل مالیات، نگاه سازمان امور مالیاتی، به این فعالیتهای فرهنگی که در آمد کاری شان در اصل با هدف "تولید در عرصه فرهنگ" است جدی است.
البته قانونگذار در سال ۱۳۸۰، ارزش این کار را درک کرده و بر همین اساس، ناشران را از پرداخت مالیات معاف کرده است که این موضوع از اهمیت فعالیتهای این گروه خبر میدهد و نشانگر تاثیری است که اقدامات اهالی نشر در دراز مدت بر پیشگیری از ناهنجاریهای اجتماعی دارد و به نوعی سرمایه گذاری فرهنگی محسوب میشود.
قانونی که البته در سال ۱۳۹۴ در بند «ل» ماده ۱۳۹ دچار اصلاحیه شد، اما این اصلاحیه، معافیت مالیاتی ناشران را لغو نکرد بلکه با اصلاحاتی، آنها را صرفا به ارائه " اظهار نامه مالیاتی " مکلف کرد تا از مالیات معاف شوند.
سید عباس حسینی نیک مدیر مسئول انجمن ناشران دانشگاهی و حقوقدان درخصوص این قانون میگوید: قانون معافیت مالیاتی ناشران گرچه اصلاح شد، ولی همچنان پابرجاست و به صراحت، حکم به معافیت مالیاتی ناشران میدهد.
این ناشر و حقوقدان در ادامه معتقد است مجریان باید روح این قانون را درک کنند و میافزاید: مجریان اجازه ندارند که برای این معافیت، از خود تفسیری داشته باشند و با ایجاد موارد جدید که در قانون به آن اشاره نشده است برای ناشران ایجاد مشکل کنند.
حالا سوال این جاست که چرا با وجود این قانون محکم، تفسیرها کماکان ادامه دارد، یک بار به بهانه رد نشدن اسامی ناشران به اداره مالیات، در دورهای به خاطر نداشتن دفتر مالیاتی و امسال هم که به خاطر تناقض اسامی کتابهای اعلام شده در فهرست خانه کتاب ایران؟ سوالاتی که سعی میکنیم در این گزارش به آنها پاسخ دهیم.
***
مطالبات" به حق "و "ناحق" سازمان امور مالیاتی
***
سازمان امور مالیاتی بارها در اطلاعیه ها، بخشنامهها و یا از طریق مصاحبه مسئولان خود اعلام کرده است که ناشران از پرداخت مالیات معاف هستند.
در گفتگویی که به تازگی با معاون مالیاتهای مستقیم سازمان امور مالیاتی انجام داده ایم باز بر این مهم تاکید میشود و وی میگوید که فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی و قرآنی که دارای مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند از پرداخت مالیات معافند.
نادر جنتی میافزاید: تنها شرطی که برای معافیت مالیاتی برای ناشران تعریف شده است، ارائه اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر و داشتن مجوز رسمی است.
این مطالبهای است که سازمان امور مالیاتی به صورت شفاف و رسمی بارها مطرح کرده است و به نظر میرسد، مطالبه" به حقی" است. اما مشکل اینجاست که همین قانون ساده وقتی به مرحله عمل میرسد، دچار تناقضها و پیچیدگیهایی میشود که بیشترین عامل آن هم ادارههای زیر مجموعه سازمان امور مالیاتی و به گفته ناشران برخورد سلیقهای ممیزان است. اینجاست که بحث مطالبه" ناحق" سازمان امور مالیاتی پیش میآید.
*******
اما ممیزان چه بهانههایی را مطرح میکنند؟ تفسیرها چیستند؟.
یکی از نکتههایی که بیشتر در سالهای قبل مطرح میکردند، داشتن " دفتر برای حسابداری بود. نکتهای که ناشران در این خصوص بسیار حرف دارند چرا که داشتن دفتر مستلزم صرف هزینه برای استخدام یک حسابدار است و با توجه به بدنه غیر حرفهای نشر ایران و فعالیت ناشران کوچک و عمدتا خانگی، این امکان کمتر است.
مرتضی زینعلی (ناشر حوزه دانشگاهی) در این خصوص میگوید: بدنه اغلب بنگاههای نشر کوچک است، توانایی ارائه سند، ترازنامههای مالیاتی و اسناد ریزی که ممیزان میخواهند توسط مودیان وجود ندارد و این مبلغ هنگفتی بر هزینههای ما اضافه میکند.
وی میافزاید: حتی در حال حاضر وضع به صورتی است که برخی ناشران، ویراستاران را هم به کار نمیگیرند. با اینکه متن درست و ویرایش شده از ملزومات چاپ کتاب است، اما به خاطر هزینهها، ناشران این افراد را هم استخدام نمیکنند.
نکته دیگر، در این بین، درخواست فهرست خانه کتاب است.
خانه کتاب ایران، مرجع نشر کتاب ایران است، اما در این بانک اطلاعاتی که عمدتا در اختیار خود ناشران است، فقط تعداد و شمارگان کتابهای چاپ شده یعنی صورت تولید کتاب منتشر میشود و از وضع فروش خبری نیست. درحالی که به گفته ناشران، برخی ممیزان سازمان امور مالیاتی همین موضوع را بهانهای قرار میدهند و به بهانههای مختلف از جمله این که مقدار گردش مالی اعلام شده از سوی ناشر با این فهرست در تناقض است برای ناشران مالیات تعیین میکنند.
نخستین نکتهای که ناشران در این خصوص اعلام میکنند این است که نقض معافیت مالیاتی ناشران است.
عبدالعظیم فریدون (ناشر) با اشاره به این که درخواست فهرست خانه کتاب کار بی موردی است میگوید: از ما میخواهند که برویم و فهرست خانه کتاب را بیاوریم، در حالی که فهرست خانه کتاب، فهرست تولید است نه فروش. وقتی قانون ناشران را معاف کرده است دیگر فرقی ندارد که شما چه فهرستی را ارائه میکنید.
وی افزود: طبق قانون ناشر باید اظهار نامه را ارائه کند و تکالیفش را انجام دهد، اصلا هر تعداد کتاب هم که در فهرست خانه کتاب باشد مهم نیست. ناشر به هر حال از مالیات معاف است.
از طرفی، نیکنام حسینی پور (مدیر عامل خانه کتاب ایران) فهرست کتابهای ناشران را در فهرست خانه کتاب چندان دقیق نمیداند و میگوید: این فهرست کتابهایی است که ناشر خودش اعلام میکند و همان هم منتشر میشود.
وی در عین حال از نکتهای حاشیه ای، اما مهم خبر میدهد و میگوید: در ایران هیچ مرجعی برای نشان دادن فروش کتاب ناشران وجود ندارد و تنها در برخی ایام مانند برگزاری نمایشگاه کتاب یا در تخفیفهای فصلی نمایشگاهها این موضوع به اطلاع میرسد.
*********
وضعیت کتابفروشان.
در کنار معافیت مالیاتی ناشران، کتابفروشان هم از مالیات معاف هستند، اما به نظر میرسد این مورد هم به اندازه خود، چالش برانگیز و دستخوش مشکلاتی است.
در حالی که کتابفروشان نباید مالیات بدهند، قانونگذار در تفسیری که از قانون معافیت مالیاتی کرده، گفته است این معافیت در صورتی است که کنار کتاب، اقلام دیگر به فروش نرسد. در واقع، فروش لوازم التحریر، کیف، دفترچه و سایر محصولات غیرکتابی آن واحد صنفی را مشمول مالیات میکند.
این درحالی است که برای برخی از کتابفروشان و بازرسان تفکیک این محصولات ساده نیست از طرفی رئیس اتحادیه ناشران هم اخیرا اعلام کرده کتابفروشی که بیشتر محصولاتش کتاب است، از نظر ما کتابفروشی است و اگر غیر از این باشد ما به آن واحد صنفی تحت عنوان کتابفروشی اجازه فعالیت نمیدهیم.
نتیجه گیری
***
در نهایت به نظر میرسد که معافیت مالیاتی ناشران دستخوش اعمال سلیقه هاست. سلیقه مفسران قانون، ممیزان و ادارههایی که هر کدام با سلیقه مدیری اداره میشود.
قانون همچنان روشن است و در کتابچه قانون به صراحت درباره معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان آمده است، اما این چالش هرساله در فصل بررسیها زنده میشود.
حالا دست اندرکاران حوزه فرهنگ امیدوارند با نقد و نظرهایی که هر سال اوج میگیرد و هر دوره نکته جدیدی بر تفسیرهای این قانون ساده و صریح اضافه میشود، بحث معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان یک بار برای همیشه حل و فصل شود تا در کنار کمبود کاغذ و نگرانیهای فروش و کم بودن مخاطبان کتاب، بار این موضوع از دوش تولید کنندگان کتاب برداشته شود.