خبری از مهاجرت پرندگان نادر به تالاب بین المللی میانکاله نیست .
همه چیز با از نفسافتادن گاوخونی، جازموریان و پریشان شروع شد و با سیاهبخت شدن بختگان، خشکی هامون، نابودی هورالعظیم، بیجان شدن تالاب انزلی، صابری ، هیرمند ، یادگارلو و دهها تالاب دیگر ادامه پیدا کرد و این داستان گویی تمامی ندارد.
باورش سخت است کشوری که خود کنوانسیون رامسر را برای حفاظت از تالاب ها در جهان پایه گذاری کرد ، این روزها خروج یک به یک تالابهایش از فهرست این کنوانسیون را بهنظاره بنشیند.
اول دی سال 1382؛ بهشت میانکاله
15سال گذشت از اولین باری که در اولین روز زمستان به همراه خانواده به تالاب میانکاله در بهشهر مازندران رفتیم. از در نرده ای بزرگ که یک تابلو قدیمی نخودی رنگ با این کلمات "پناهگاه حیات وحش میانکاله" روی آن بود، وارد شدیم. با کلاه به سر، کاپشن به تن، شال به گردن، بوت به پا و عینکی به چشم راه افتادیم. زمین یخ بسته بود و انگشتان دست های ما هم.
در نگاه من، خانواده من و همه کسانی که تازه به تالاب رسیده بودند، تنها حیرت ناتمام بود. نم نم باران، آبی آب تالاب، بال های سفید و رنگارنگ پرندگان و صدای گوش نوازشان و در پس همه آنها قله با شکوه دماوند چه هارمونی دلنشینی داشت. همه جا قشنگ، همه جا لطیف و همه چیز هم به هم می آمد.
زوج جوانی در کنار ما ایستاده بودند و مرد برای همسرش پرنده ها را معرفی می کرد: این یکی اردک سرحنایی است، آن پرنده ای که کنار مرغابی است، اسمش عروس غاز است و همینطور ادامه داد: اردک مرمری، فلامینگو، پلیکان سفید، قوی فریادکش، اردک سرسفید، غاز پیشانی سفید، چوبپا، باکلان، خوتکای ابرو سفید، پلیکان پا خاکستری، اردک سیاه کاکل. او می گفت هر ساله همین است، هزاران هزار پرنده مهاجر هر ساله همین موقع به تالاب می آیند چون زمستان اینجا برایشان گرم تر است.
12 آذر سال 1397؛ حال غم انگیز تالاب !!!
تیتر شوکه کننده " تند شدن ضربان خشکی در تالاب میانکاله" را در خبرها خواندم که قابل باور نبود. تالاب میانکاله را که در موتور جستجوی گوگل نوشتم تیتر خبرهای ظاهر شده روی صفحه، روایتگر حال خراب میانکاله بود: "احتمال تبدیل تالاب میانکاله به کانون گرد و غبار"، "کمبود آب شیرین؛ چالش بزرگ تالاب میانکاله"، " پروژه نجات تالاب میانکاله در دوراهی مازندران و گلستان".
به همراه همکاران برای تهیه گزارش به میانکاله رفتیم. در بزرگ و تابلو روی آن مثل قبل بود و فقط یک اتاق و یک ساختمان جدید به قسمت ورودی تالاب اضافه شده بود.
به تالاب رسیدیم اما زمین خشک خشک بود، مرگ بر تالاب نقش بسته بود، نه آبی بود، نه پرنده ای. همه جا خاکستری سرد و بی روح. از دسته دسته پرندگان زیبای میانکاله دیگر خبری نبود، تعداد پرندگان انگشت شمار بود که آنها هم گونه خاص نبودند.
از گردشگران و علاقمندان به طبیعت خبری نبود و ما تصور می کردیم چون در یک روز هفته آمدیم، اینگونه است اما محیط بان می گفت آخر هفته هم خیلی فرقی با الان نمی کند، جمله ای که غم عجیبی داشت.
یک بومی متعصب و طبیعت دوست می گفت: یک زمانی اینجایی که اکنون ایستاده ایم 70 سانتی متر آب بود، هر روز به تماشای پرنده های می آمدیم و از دیدنشان لذت می بردیم، الان تنها خاطره ای مانده و شاید تا چند سال دیگر فرزندان مان حرف مان را باور نکنند.
جوان دامدار منطقه می گفت: چند سال اخیر آب شیرین اصلا وارد تالاب نمی شود و زندگی تالاب و مردم منطقه که از تالاب امرار معاش می کردندند، به خطر افتاده است.
دیگری می گفت: تالاب روز به روز خشک تر می شود و اگر همینطور پیش برود مردم همه زمین ها را با گاو آهن شخم می زنند و تبدیل به زمین کشاورزی می کنند.
دلایل این اتفاقات ناگوار را جویا شدیم تا بدانیم چه بر سر تالاب آمده است، به همین منظور به اداره کل محیط زیست استان مراجعه کردم و با مسئولان به گفتگو نشستم .
اسماعیلی رییس اداره محیط زیست طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران گفت: در همین چند سال اخیر 10 هزار هکتار از تالاب خشک شده، به ویژه در 5 سال گذشته که خشکی با شدت بیشتری پیش رفت و دیگر زندگی مثل گذشته در آن در جریان نیست
وی تشریح کرد: در حق تالاب بی نظیر میانکاله ظلم ناروایی شده که منشا آن هم طبیعی بود مثل واقع شدن ایران روی کمربند خشکی، کاهش نزولات آسمانی و پایین آمدن تراز آب دریای خزر و هم انسانی که می توان به سد زدن و احداث واحد های پرورش ماهی در مسیر رودخانه های منتهی به تالاب، اختصاص بخش عظیمی از آب نزولات آسمانی به کشاورزی و به طور کلی از بین رفتن حق آبه مورد نیاز تالاب اشاره کرد.
ابوطالبی کارشناس محیط زیست منطقه که خود از نابودی تدریجی تالاب غمگین است می گوید: هر سال 100 هزار پرنده کمتر از سال قبل به میانکاله مهاجرت می کنند و میانکاله که روزی با 1 میلیون و 400 هزار پرنده به بهشت حیات وحش ایران مشهور شده بود، در آخرین سرشماری پرندگان فقط میزبان 380 هزار پرنده بود، یعنی به یک سوم رسیده است.
وی ادامه داد: به دلیل نبود آب شیرین و به دنبال آن نروییدن گیاه در آب و کمبود منبع غذایی، گونه های زیبایی مثل عروس غاز، اردک مرمری و قوی فریادکش و برخی دیگر را در اینجا دیگر نمی بینیم که این خود غم بزرگی است، حتی برخی پرندگان مسیر مهاجرت خود را عوض کرده اند و برای همیشه با میانکاله خداحافظی کرده اند.
ابوطالبی گفت: مهمترین نگرانی این است که با خشک شدن آخرین گونه گیاهی بازمانده یعنی سالسولا و از بین رفتن رطوبت خاک، تالاب کانون ریزگرد شود و سرنوشتی همچون دریاچه ارومیه پیدا کند که البته با ادامه این روند خیلی دور نیست.
جلوی ضرر را چگونه باید گرفت تا به خسرانی بزرگ تبدیل نشود ؟
مرگ تدریجی میانکاله نگین تالاب های جهان اندوهی سخت است اما جای امیدواری است که هنوز چیزی تمام نشده، هنوز هر چند کم اما پرندگان به تالاب سر می زنند و هنوز آب هست، هنوز زندگی جریان دارد اما بر کسی پوشیده نیست که بازگشت روزهای خوش تالاب نیاز به ساز و کاری دقیق دارد و تنها به انتظار باران و بهبود شرایط اقلیمی نشستن کاری از پیش نخواهد برد.
ابوطالبی گفت: لایروبی انهار و رودخانه ها اولین کاری بود که می شد کرد و تقریبا نصف این نهرها و رودخانه ها لایروبی شدند اما باید توجه کرد مشکل بیشتر تامین آب است نه مسیر جاری شدن آن.
وی با گفتن این مطلب که بزرگترین مشکل موانع سر راه تالاب است گفت: اراضی کشاورزی 200 هکتاری بالادست و واحد های پرورش ماهی که به طور قارچ گونه در این منطقه به وجود آمدند، سدی بر ورود آب به تالاب هستند که باید با تعامل این مشکل بر طرف شود تا سر تالاب بیشتر از این کلاه نرود.
این کارشناس محیط زیست اضافه کرد: حتی برای افزایش ورود آب به تالاب می توان آب رودخانه ها از جمله نکا رود را با ایجاد کانال یا پمپاژ قوی به سمت تالاب هدایت کرد و یا حتی با باز کردن دریچه آب سد گلورد می توان بخشی از آن را در کانال هایی که محیط زیست حفر کرده وارد کرد تا شاید بخشی از تالاب را زنده کرد.
ابوطالبي همچنین پيرامون اوضاع تالاب بعد از وقوع سيل در مازندران گفت: با بارش شديد باران در اواخر اسفند كه منجر به سيلاب عظيمي شد، حجم آب تالاب براي مدت 15 تا بيست روز شرايط ايده آلي داشت اما از آنجاكه با كاهش سطح درياي خزر، شيب از تالاب به سمت درياست، حجم عظيمي از سيلاب به سمت دريا روانه شد و مقدار آب دوباره به حالت قبل بازگشت.
وی با تاکید بر تاثير كم سيل بر روي مقدار آب موجود، آن را مفيد دانست و افزود: درحاليكه با كم شدن ورود آب شيرين، شوري آب تالاب و دريا برابر شده بود، سيلاب موجب كاهش اين شوري در اين شبه جزيره شد و رشد گونه هاي گياهي را جان دوباره بخشيد.
با این اوصاف، این روزها تالاب میانکاله بیش از پیش تنهاست و رنج این تنهایی با سردرگمی وبلاتکلیفی میان وعده ها و وقایع، بیش ازپیش نمایان است.