به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، برایان کاتولیس کارشناس «مرکز پیشرفت آمریکا» با اشاره به این که دشوار است بگوییم آمریکا چه اقدامی میتواند درباره ایران انجام دهد، گفت: تصمیم ترامپ به خروج از توافق هسته ای، به معنای واقعی، آمریکا را به صورت یکجانبه خلع سلاح و گزینههای سیاست گذاری آن را به شیوهای غیر ضروری محدود کرد.
پایگاه اینترنتی واشنگتن پست نوشت: ایران اعلام کرد ذخیره اورانیوم غنی شده خود را افزایش خواهد داد تا این میزان، فراتر از حد و مرزهای تعیین شده در توافقنامه هستهای سال ۲۰۱۵ باشد. این رویدادها پس از آن صورت میگیرد که دولت آمریکا تهدیدها و فشارهای مضاعف علیه تهران در پیش گرفت. دولت آمریکا همچنین متحدان خود را که همچنان به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ پایبند هستند، تحت فشار قرار داده است. دیدگاه دولت آمریکا، به وضوح، خروج از برجام و سپس تشدید فشارها علیه ایران و تحریک این کشور به اقدام نظامی و در نتیجه اجبار به رویارویی با اتحادیه اروپا یا اقدام این اتحادیه در خروج از برجام بود. مشکل آنجاست که رئیس جمهور ترامپ صراحتاً اعلام کرده است خواستار جنگ نیست، حتی اگر مشاوران وی ظاهرا مایل به وقوع چنین رویدادی هستند. بنابراین، پاسخ مناسبی که جنگ را در پی نخواهد داشت، چیست؟
نخست، فهم این نکته مهم است که در پشت اقدام ایران چه موضوعی نهفته است. اریک اس. ادلمن سفیر پیشین آمریکا در ترکیه در این باره گفت: "به نظر من اقدامات ایران بیشتر با هدف عصبی کردن اروپاییها و تحریک آنها به محقق کردن مزایای کاهش تحریمهایی است که به گفته اروپایی ها، قرار است همچنان در اختیار ایران قرار بگیرد. این در حالی است که اروپاییها نتوانسته اند این منافع را محقق کنند بهتر است به اروپاییها اجازه داده شود خودشان پیامدهای توافق هستهای ایران را عهده دار شوند.
لزوم ارائه شواهد بیشتر در این خصوص، نتیجه شک منطقی و معقول متحدان آمریکا و کنگره این کشور در این خصوص است که ترامپ و تیم وی، ممکن است در حال ارائه حقیقت بی پیرایه به آنها نباشند. هیچ کس در دولت آمریکا، اعتبار چندانی در داخل این کشور یا خارج از آن ندارد. در واقع دلایل بسیاری برای شک و تردید وجود دارد.
واشنگتن پست پیشتر در این باره در گزارشی نوشته بود: برخی از این شک و تردیدها، ریشه در تردید به رئیس جمهور ترامپ دارد که تا کنون اظهار نظرهای گمراه کننده متعددی را در گذشته مطرح کرده است. برخی از این شک و تردیدها نیز به جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا معطوف است که در سال ۲۰۰۳ از حمله به عراق حمایت کرد، آن هم با استناد به این اظهارات نادرست که صدام حسین دارای تسلیحات کشتار جمعی است. برخی از تردیدها نیز، پمپئو را هدف قرار داده است. پمپئو در اشاره به رفتارهای مشابه ایران طی هفتههای گذشته، اعلام کرد تهران عامل بمب گذاری ۳۱ مه در کابل بوده است که در آن، یک کاروان عبوری نیروهای آمریکایی هدف قرار گرفت. در این حوادث، چهار نیروی ارتش آمریکا زخمهای سطحی برداشتند و چهار افغان نیز کشته شدند. طالبان مسئولیت این حمله را به عهده گرفت. اما پمپئو اعلام کرد ادعای طالبان را نباید باور کرد.
اما در نهایت، این ترامپ است که پس از طرح ۱۰ هزار "ادعای غلط یا گمراه کننده"، باعث شده است اعتباری که رئیس جمهور آمریکا یا جامعه اطلاعاتی آن داشت از بین برود. بزرگترین و آسیب زنندهترین فریب ترامپ، ادامه پافشاری وی بر این موضوع است که تحقیقات روسیه "فریبکاری" بوده است، و اینکه تردیدهایی در این باره وجود دارد که کدام کشور در انتخابات آمریکا مداخله کرده و این مداخله به نفع چه کسی تمام شده است. متحدان ما که میدانند این سخنان باطل و پوچ است، به این نتیجه رسیده اند که نباید ترامپ را یک رهبر درستکار دانست، بلکه یک دروغگوی جهانی که درباره تصویر ارائه شده از خود وسواس دارد.
الیوت انگل رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا که از چهرههای دموکرات است در این باره گفت: اگر ما میخواهیم اروپاییها نیز پشت سر ما از توافق هستهای خارج شوند، احتمالا نباید آنها را با تحریمهای ثانویه تهدید میکردیم. ما اکنون در حال پرداخت بهای خروج یکجانبه و بدون اندیشه کافی از برجام هستیم، بدون آنکه بیاندیشیم در گام آینده چه رخ خواهد داد.
ترامپ ممکن است خود را به عنوان فردی سرسخت بداند، اما متحدان و دشمنان آمریکا، وی را به عنوان فردی خیال پرداز میدانند که آمادگی عمل کردن به تهدیدهای خود را ندارد (برای مثال، او بارها از تهدیدها علیه مکزیک عقب نشینی و کره شمالی را به جنگ تهدید کرده است). برایان کاتولیس کارشناس «مرکز پیشرفت آمریکا» در این باره گفت: دشوار است بگوییم آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ چه اقدامی میتواند انجام دهد، زیرا تصمیم ترامپ به خروج از توافق هسته ای، به معنای واقعی، آمریکا را به صورت یکجانبه خلع سلاح و گزینههای سیاست گذاری آن را به شیوهای غیر ضروری محدود کرد.
ما اکنون با دو سناریوی مشکل آفرین روبرو هستیم. کاتولیس در این باره گفت: "بسیاری از تحلیلگران به درستی در خصوص رویکرد بی پروای دولت ترامپ در قبال ایران نگران هستند، زیرا این رویکرد ممکن است آمریکا را در سرازیری لغزنده به سمت جنگ دیگری در غرب آسیا سوق دهد. یک سناریوی دیگر نیز از این قرار است که قدرتهای جهانی، به تهدیدهای آمریکا بی توجهی کنند و مسیر جدیدی را برای مشارکت با ایران بیابند. ما در میانه یک بازی خطرناک هستیم که هر یک از طرفین تلاش میکند دیگری را مرعوب کند. ایران، اقدامات ناپایدار کنندهای را انجام داده است. تیم ترامپ نیز ظاهرا از این اقدامات نهراسیده و مجموعهای از سناریوهای منفی را طراحی کرده است که میتواند طی روزها و هفتههای آینده محقق شود.
در مجموع، به واسطه ضعف ترامپ و بی اعتباری وی، دوستانمان به ما اعتماد نمیکنند، و دشمنانمان از ما نمیهراسند.