کارون، روایت چهره آفتاب سوخته ماهیگیری است که خاطرات زیادی را در دل نهفته دارد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز خوزستان، ابو حمید از وقایع تلخ و شیرین روزهای گذشته میگوید ، از دوران اوج کارون. زمانی که آنقدر پرآب بوده که کشتی های تجاری در ساحلش پهلو میگرفته . اتفاقی که این روزها بیشتر به یک افسانه می ماند.
ابو حمید به بنای تاریخی معین التجار اشاره و میگوید: هر چند در دورانی که اینجا کشتی پهلو میگرفته محمد تقی معین التجار این خانه را بنا کرده اما حالا هم میتوان با مرمت و بازسازی ، برای جذب گردشگر از آن استفاده کرد.
کارون پرآب ترین رودخانه ایران ، از چهارمحال بختیاری سرچشمه گرفته و در مسیر خود به خوزستان می رسد .
وجود پیچ و خم های فراوان در مسیراین رودخانه تا همین چند دهه قبل ، خوزستان را به جلگه ای کم نظیر تبدیل کرده بود ، اما خشکسالی های پی در پی سالهای اخیر و به دنبال آن گسترش بیابان ها و وقوع پدیده گرد و غبار ، چند سالیست که اهالی خوزستان را به زحمت انداخته ودرگیر مشکلات متعددی ساخته است .
بهارلویی ، مدیر دفتر برنامه ریزی منابع آب استان خوزستان میگوید : برداشت آب در بالا دست ، توسعه در بالا دست سدهای خوزستان و سایر استانها ، منابع ورودی را کاهش داده و کیفیت آب را تحت تاثیر قرار داده است .
او کاهش کیفیت آب به دلایل متعدد از جمله تخلیه بخش عظیمی از فاضلاب های شهری و صنعتی ، توسعه ناهمگون ، شرایط اقلیمی و خشکسالی را از دلایل اصلی شوری آب در کارون مقطع اهواز بر می شمارد و شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی را یکی از آلوده کننده های اصلی رودخانه کارون می داند که با ورود زهاب ها و آلاینده های خود نقش بسیار زیادی دراین مقوله دارد.
قلاب خالی ابو حمید ، ماهی های جوروا جور را به یادش می آورد ، ماهی هایی که حالا با پایین آمدن سطح آب و آلوده شدن آن با پسآب های صنعتی و کشاورزی در این رودخانه کمتر یافت می شوند.
در ادامه با حسین همراه میشوم که سالهاست بر روی آبهای گرم کارون بلم رانی میکند. شغلی که از پدر خود به ارث برده امروز دیگر رونق چندانی ندارد .
آلودگی و ضعف شدید پیکر نیمه جان کارون کسب او را از رونق انداخته ، حالا دیگر گردشگران هم رغبتی به قایق سواری ندارند.
کافه رستوران متروکه خیام با ظاهری پریشان در بخش دیگری از ساحل کارون قرار گرفته ، مکانی تا چند سال پیش پذیرای میهمانانی میشد که برای ساعاتی این زنده رود پر خروش را به تماشا می نشستند، اما اکنون زیر غباری از فرسودگی ساکت و متروک رفته رفته به فراموشی سپرده میشود.
حسین معتقد است رودخانه کارون مثل یک بیمار، نیازمند مراقبت و درمان است .
او میگوید خیلی دردناک است که امروز در رودخانه ای که زمانی قابلیت کشتیرانی داشته نتوان قایق سواری کرد .
به گفته کارشناسان ، تا قبل از وقوع سیلاب یکی از دلایل اصلی مرگ تدریجی کارون ، این شاهرگ حیاتی خوزستان ، پدیده خشکسالی بود، اما با وقوع بارندگی های سیل آسا و به تبع آن بالا رفتن آب پشت سدها ، بارقه ای از امید رخسار پژمرده این بزرگ رود را دگرگون کرد. ولی این طراوت و سرزندگی دیری نپایید و با فروکش کردن سیل رنگ امید هم به سرعت از چهره کارون رخت بر بست .
حالا تا چشم کار میکند ، خشکی های بد منظره از دل این رودخانه سر برآورده و آن را به مجمع الجزایری بنام کارون تبدیل کرده است .
با بارش های مناسب و وقوع تر سالی بعداز خشکسالی های پی در پی ، تصور می شد که کارون بعد از این دوران طولانی فصل ، به روزگار وصل خویش بازگردد اما با محبوس شدن دوبارۀ آب پشت سدها ، باز هم از آن زنده رود ، فقط یک پیکر نحیف و نیمه جان بر جای مانده است.
کارون ، برای حسین ها و ابو حمیدها ،نه یک رودخانه ، که شاهرگ زندگی ست ، و اگر اهمیت این شریان حیاتی در برنامه های کلان دولت ها گنجانده شود ، برای همگان مسجل خواهد شد که ماموریت این رودخانه ، تنها رساندن آب به زمین های تشنه ، تالاب های غم زده ، محیط زیست بحرانی ، صنایع آلوده کننده و مزارع بحران زای نیشکر نیست، بلکه کارون در رسالتی بس عظیم تر نور امید را به قلب همه مردم خوزستان می تاباند. کارون را دریابیم.
*سهام خزلی