امروزه احزاب راستگرای پوپولیسم با تضعیف موقعیت احزاب چپ و راست میانه در سپهر سیاسی اروپا به بازیگرانی مهم تبدیلشدهاند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ نتایج اخیر انتخابات پارلمان اروپا تأییدی بود بر پیشبینیهایی که بر تضعیف جایگاه احزاب راست میانه و افزایش نفوذ احزاب راست پوپولیست در پارلمان آینده اروپا تأکید میکردند. در این انتخابات، راستهای پوپولیست فرانسه، ایتالیا، مجارستان و چند کشور دیگر اروپایی با افزایش کرسیهای خود، جایگاه احزاب راست و چپ میانه را به چالش کشیدهاند. پرسش اینجاست که نقشه راه احزاب راست پوپولیست در پارلمان اروپا چه خواهد بود و حضور این احزاب بر سپهر سیاسی اتحادیه اروپا چه تأثیری بر جای خواهد گذارد.
دلایل توفیق نسبی احزاب راست پوپولیست در انتخابات پارلمان اروپا
باوجودآنکه تعداد پناه جویان وارد شده به اروپا کاسته شده است، مسئله مهاجرت و پناهجویی همچنان نقش مهمی در مناظرات ملی و عاملی برای جذب آراء توسط احزاب راست پوپولیسم و همچنین ایجاد همگرایی بیشتر بین این احزاب است ذیل مفهوم "قلعه اروپایی" تبدیل شده است. در این چارچوب، تعدادی از احزاب راست پوپولیست چون حزب لگای ایتالیا از استراتژی مشابهی در انتخابات پارلمان اروپا استفاده کردند که برای موفقیت در انتخابات ملی از آن بهره بردند. بهعنوانمثال آقای سالوینی از این واقعیت که ایتالیا بر اساس آمارهای موجود، در میان کشورهای اول با بیشترین میزان تصور منفی نسبت به اتحادیه اروپا است، بهعنوان محملی برای موفقیت در انتخابات ملی و انتخابات پارلمان اروپا استفاده کرد. سالوینی با تأکید بر سیاست تحمیلشده توسط آلمان در حوزههای ریاضتی و مهاجرتی، مسئولیت عملکرد ضعیف اقتصادی ایتالیا و تبدیلشدن آن به اردوگاه پناه جویان را به گردن آلمان و نهادهای اروپایی انداخته است. در واقع به اعتقاد بسیاری از مردم ایتالیا، سازوکار توزیع پناه جویان اتحادیه اروپا با شکستی فاجعهبار مواجه شده است و کشورهای شمال اروپا پشت قوانین دوبلین در حوزه پناهجویی پنهان شدهاند.
در ضمن در نگاه آنها ایتالیا مدتهاست که به حدنصاب پذیرش پناهجو رسیده است حالآنکه دیگر کشورهای اروپایی به اندازه کافی به ایتالیا در این شرایط دشوار کمک نمیکنند. در واقع در کنار اوضاع بد اقتصادی، مسئله پناه جویان از مهمترین دلایل ناامیدی بخشهایی از مردم اروپا از اتحادیه اروپا بوده است. مسئلهای که با نرخ بالای بیکاری جوانان اروپایی تلازم نیز داشته است.
اوربان نیز انتخابات آینده پارلمان اروپا را نقطه عطفی در سیاست اروپایی میدانست. اوربان به عنوان قهرمان اردوگاه ضد مهاجرت به دنبال آن بود که با قطبی کردن مسئله مهاجرت، آن را به عنوان مسئله اصلی انتخابات پارلمان اروپا تبدیل کند.
نکته قابل تأمل دیگر آن بود که تلاش افرادی چون مکرون در قطبی کردن انتخابات پارلمان اروپا بین دو قطب اروپا گرا و اروپا گریز حداقل در تعدادی از کشورها به نفع رهبران راست پوپولیست تمام شد. چراکه این احزاب در فضای قطبی شده، امکان بیشتری برای ارائه راهحلهای ساده به واقعیات پیچیده اروپا به دست آوردند. در ضمن فضای دوقطبی به نفع احزاب و رهبران راست پوپولیست تمام شد که در حوزه مسئله مهاجرت و اقتصاد اولویتها و راهبردهای متفاوتی دارند.
نقشه راه احزاب راست پوپولیست
بسیاری از رهبران راست پوپولیست در اروپا همچون ماترو سالوینی به دنبال مأموریت متحد کردن راستگرایان پوپولیست هستند. آنها همچنین به دنبال ایجاد نوعی بینالملل ملیگرا در پارلمان اروپا هستند تا قدرت لازم را برای بازسازی طبیعت همگرایی اروپایی به دست آورد. سالوینی بارها اوربان را تحسین کرده است و حتی یک باز به دلیل مقاومتش در برابر "اتحاد جماهیر اروپایی" از او تقدیر کرده است. او در سفر 9 ژانویه 2019 خود به ورشو و در جریان دیدار با رهبر حزب حاکم قانون و عدالت، از هدفش برای تشکیل یک محور ایتالیایی لهستانی از احزاب حاکم پوپولیست دو کشور برای نجات اروپای مسیحی و موازنه بخشی با محور آلمانی فرانسوی جریان اصلی احزاب سیاسی اتحادیه اروپا سخن به میان آورد. افرادی چون اوربان و سالوینی همچنین به دنبال ایجاد اتحادیه اروپایی رقیقتر متشکل از دولت ملتهای قویتر هستند تا بدینوسیله تحمیل هنجارها و قواعد اتحادیه اروپا را تضعیف کنند. درواقع در نگاه آنها تغییر موازنه قوا به نفع پوپولیست های ضد و یا شکاک به اروپا، نهادها و تعامل بین نهادهای اروپایی را نیز متأثر خواهد کرد. در ضمن بازگرداندن قدرت از بروکسل به پایتختهای ملی و ساخت یک سیستم اروپایی ضد مهاجرت از مهمترین اهداف راستهای پوپولیست در پارلمان اروپا است.
احزابی چون جبهه ملی فرانسه و لگای ایتالیا، از موضع شدید ضد اروپایی پیشین خود عقبنشینی کردهاند. (ازجمله از تقاضاهای پیشین خود برای همهپرسی برای عضویت در اتحادیه و خروج سریع از منطقه یورو) در عوض در تلاش هستند تا اتحادیه اروپا را از درون تغییر دهند. این احزاب ادعا میکنند که در تلاشاند اتحادیه اروپا را از سازمانی که در خدمت منافع بانکداران؛ سرمایهداران؛ لابی گران؛ بوروکرات ها و شرکتهای چندملیتی است به اتحادیه اروپایی تبدیل کنندکه نماینده واقعی مردم اروپا است.
راهحل نجات اروپا از منظر احزاب راست پوپولیست
راهحل احزاب راست پوپولیست برای نجات اروپای در حال فروپاشی، حرکت به سمت اروپایی با مرزهای بسته خارجی؛ اروپایی مبتنی بر حاکمیت ملی و اروپایی متکی به ارزشهای سنتی است. به اعتقاد افرادی چون اوربان، بسیاری از احزاب اصلی اتحادیه اروپا که شامل رهبران دموکرات مسیحی آلمان و دیگر کشورهای اروپای غربی میشوند، در چارچوب مفاهیم لیبرالی چون مدارا، لیبرال دموکراسی و حکومت قانون به تحقق یک "تمدن مخلوط" دامن زده اند. به اعتقاد او " یک اروپای مسیحی نباید به اروپای مسیحی- مسلمان" تبدیل شود.
اختلاف احزاب راست پوپولیست
ذکر این نکته ضروری است احزاب و رهبران راست پوپولیست در حوزه مسئله مهاجرت و اقتصاد اولویتها و راهبردهای متفاوتی دارند. بهعنوانمثال درحالیکه سالوینی خواستار توزیع پناه جویان مستقر در خاک ایتالیا میان کشورهای عضو اتحادیه است، اوربان با همراهی دیگر کشورهای عضو گروه ویزگراد، با ایده جابجایی پناه جویان به شدت مخالفت کرده است. دیگر آنکه ایتالیا به عنوان یکی از در معرض خطرترین کشورها، خواستار دریافت کمکهای مالی بیشتر از اتحادیه اروپا در حوزه پناهجویی است. حالآنکه مجارستان خواستار کاهش بودجه صندوق انسجام اتحادیه اروپا است. در ضمن درحالیکه حزب اوربان بهعنوان بخش از ائتلاف اروپاییهای مرکزگرا به دستور کار "اروپای اجتماعی" ماکرون مشکوک است و خواستار بازار واحد اروپای آزادتر است، سالوینی قوانین سختگیرانه اتحادیه اروپا را رد میکند و خواستار بودجهای انعطافپذیرتر برای افزایش رشد و اشتغال است. انگاره رویکرد دوستانه افرادی چون لوپن و سالوینی به روسیه نیز ازجمله موانع همکاری نزدیکتر افرادی چون یاروسواف کاچینسکی رهبر حزب قانون و عدالت لهستان با ائتلاف احتمالی احزاب پوپولیست خواهد بود.
نتیجه
افزایش نفوذ اجتماعی احزاب راستگرای پوپولیست اروپا پدیدهای نوظهور در سطح اروپا و چالشی پیشِ روی پروژه اروپا و هنجارهای لیبرال ـ دموکراسی در این قاره است. امروزه تردیدی وجود ندارد که احزاب راستگرای پوپولیسم با تضعیف موقعیت احزاب چپ و راست میانه در سپهر سیاسی اروپا به بازیگرانی مهم تبدیلشدهاند؛ بازیگرانی که بهاحتمالزیاد بر پویشهای آتی پروژه اروپا نیز تأثیر خواهند گذارد. بهعنوانمثال، با تغییر موازنه قوای فعلی در پارلمان اروپا، نیروهای سیاسی جدید احتمالاً در میان شکافهای احزاب سیاسی سنتی توسعه خواهند یافت و ائتلافها بیشتر مبتنی بر ائتلافهای خاص و محدود خواهند بود. این مسئله قدرت مانور رهبران احزاب پوپولیست را افزایش میدهد ضمن آنکه ایجاد "بلوکی مسدودکننده" برای حفاظت از منافع حاکمیتهای ملی و تحدید حرکت اتحادیه به اعمال سیاستهای تنبیهی علیه کشورهای خاطی را به همراه خواهد آورد. در ضمن، پارلمان اروپای بیشتر واگرا و درنتیجه تعاملات بین نهادی پیچیدهتر اتحادیه اروپا، حرکت در مسیر پروژههای همگرایی اروپا را محدود خواهد کرد. نکته قابلتأمل دیگر آن است که شاهد دگرگون شدن سپهر سیاسی و اجتماعی کشوری چون ایتالیا از یکی از اروپا گرا ترین کشورهای اروپایی به مکانی با کمترین میزان حمایت از آن هستیم که تهدیدی جدی برای اتحادیه اروپا خواهد بود.
نویسنده: حسین مفیدی احمدی پژوهشگر مسائل اروپا