فوتبال باشگاهی ایران در حالی با کسب دو (سه) گانه سرخهای ایران به پایان رسید که یکی از موارد مشهود در آن، اعتراض تیمهای مختلف به داوران و نسبت دادن نتایج بد خودی و نتایج خوب دیگران به دستهای پشت پرده بود.
حتی سرمربی طلایی پوشان اصفهان در اعتراض به آنچه رفتارهای تبعیض آمیز فدراسیون خوانده می شد، از سخن گفتن با رسولان رسانه خودداری ورزید.
هرچند آمار و ارقام نشان می داد ذوب آهن بیشترین زیان را از داوریها متحمل شده و جالب آنکه ضرر پرسپولیس در این مورد، از سپاهان و استقلال بیشتر بود
حتی این نوع فرافکنیها گاهی از زبان پرسپولیسیها هم به گوش می رسید؛ آنجا که داوران را مقصر حذف از آسیای امسال یا پریسال می دانستند یا اینکه جریانی را در حال ضربه زدن به تیمشان معرفی می کردند؛ در حالی که شایسته بود قهرمان ایران جوری جلوی حریفان خود صف آرایی کند که حتی اگر توطئه ای هم در کار بود، به یاری خدا و با تلاش و کوشش خنثی شود.
در کل، باید خانه بهانه را ویران کرد و با کوشش و جوشش، در مسیر رسیدن به اهداف گام برداشت.
تا زمانی که فوتبال ایران نیاموزد که تمام مسئولیتهای نتایج خوب و بد خود را بر عهده بگیرد، نمی تواند به پله پیشرفت پا بگذارد. فرضا، حتی یک داور عمدا علیه تیمی سوت بزند؛ آیا تیم مظلوم نمی تواند درون زمین حق خود را بستاند؟ رساندن توپ از دروازه خودی تا دروازه حریف کمتر از 10 ثانیه زمان می برد. آیا یک تیم خودساخته و مسئولیت پذیر نمی تواند با وجود ناداوری فرضی داور، مثلا از شوتهای از راه دور برای رسیدن به گل بهره ببرد؟ درست است که داور می تواند در باخت یک تیم تاثیرگذار باشد، ولی نه در آن حد که آن تیم نتواند با داور بجنگد و با روشهای گوناگون به گل برسد و نتیجه بگیرد.
اکنون، زمان بررسی و جست و جو در ضعف و قوتهاست؛ تیمهای فوتبال اگر می خواهند نتایج خوبی بگیرند، مثل پدیده مشهد باید برای کسب موفقیت بجنگند؛ بی هیچ بهانه و توهم توطئه ای. هیچ کسی بی تلاش و بی هزینه نمی تواند به جایی برسد؛ چه خوش سرود حضرت مولانا:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید، جو ز جو
و چه خوشتر سرود سعدی:
به غمخوارگی همچو انگشت من
نخارد کس اندر جهان پشت من...
باید به مکتب اصیل خویش بازگشت و با توکل به خدا، بهانه ها را کنار گذاشت و سمت اهداف گام برداشت.