مطالعه تطبيقي وصيتنامه امام و بيانيه گام دوم انقلاب ، گوياي وحدت گفتماني اين دو سند تاريخي و نشانه تداوم و پويايي راه و خط امام است.
پژوهش خبری صدا وسیما: سي امين سال ارتحال مصلح بزرگ قرن و احياگر اسلام ناب محمدي فرصت مغتنمي است براي بازخواني ميراث بزرگ اين رهبر بزرگ معنوي و بنيانگذار جمهوري اسلامي که درخت تناور و پرثمر آن اکنون چهلمين سال عمر خود مي گذراند. وصيت نامه الهي سياسي امام خميني آخرين يادگار مکتوب امام راحل سند روشني از ترسيم آينده انقلاب اسلامي و در برگيرنده مهمترين مطالبات امام راحل از وارثان انقلاب اسلامي است؛ اگرچه براساس شواهد موجود اين سند با وجود گذشت 7 سال از تدوين متن اصلي آن در سال 61 در اواخر عمر امام هم به روزرساني نشد اما رئوس کلي و خطوط راهنماي حرکت انقلاب را در دوران پس از رحلت امام را ترسيم کرده است. از طرف ديگر ورود انقلاب اسلامي به دومين چله از حيات خود و انتشار بيانيه گام دوم انقلاب از جانب جانشين امام اين پرسش را مطرح مي کند که در مقايسه و بررسي تطبيقي اين سند چه نکاتي گفتني و درخور توجه وجود دارد؟ مطالعه تطبيقي اين دو سند گوياي اشتراک و وحدت گفتماني اين دو سند تاريخي و نشانه تداوم و پويايي راه و خط امام در طليعه چهل ساله دوم انقلاب اسلامي است. هرچند تفاوت هايي نيز از حيث کارکرد و متن و زمينه و زمانه تاريخي دو اثر مي توان ارائه کرد: نخست اينکه وصيت نامه امام در آخرين توصيه هاي رهبر انقلاب است به مخاطبان گسترده خود از مردم و مسئولان حکومتي و هواداران انقلاب گرفته تا جهان اسلام تدوين شده است. دوم اينکه اين وصيتنامه در صدر انقلاب و در سال 61 نوشته شده و چندان به رويدادها و حوادث سالهاي 61 تا 68 يعني زمان ارتحال امام نپرداخته لذا حال و هواي اوايل انقلاب را دارد نکته ديگر آنکه وصيتنامه در ابتداي انقلاب نميتوانسته مشتمل بر تحليل کارنامه و دستاوردهاي انقلاب باشد و به خصوص عموم مخاطبان وصيتنامه را مردم و نخبگان و دستگاههاي حکومتي ايران تشکيل مي دادند و اين از نگراني و دغدغه هاي امام براي تثبيت و تحکيم انقلاب سرچشمه گرفته است؛ حال آنکه بيانيه گام دوم انقلاب اساسا شامل رئوس کلي بايدها و راهکارهاي تداوم انقلاب در عين تاکيد بر محکمات و اصول انقلاب اسلامي در آينده پيش روست؛ از اين جهت است که مخاطب اصلي بيانيه گام دوم را جوانان تشکيل مي دهد. نکته ديگر اينکه زمان صدور بيانيه، چهل سال از عمر انقلاب و جمهوري اسلامي گذشته و فرصت مناسبي براي بيان فهرستي بلند از کارنامه و دستاوردهاي انقلاب و جمهوري اسلامي ارائه داده و البته تجربه عملي و عيني چالش ها و فرصت هاي کشورداري را پشت سر خود دارد. حال آنکه به دلیل شرایط زمانی وصيتنامه چنين خصيص هاي ندارد. با اين همه مقايسه و تطبيق محورهاي کلان اين دو متن راهبردي رهبران انقلاب اسلامي، از وحدت همسويي در هدف، زبان، لحن و ابعاد شناختي، گرايشي و کنشي عوامل موثر در عرصه انقلاب برخورداراست و نشانه اي از تثبيت و نهادينگي و استواري مسير و حرکت انقلابي است که براي نخستين بار درتاريخ انقلاب هاي جهان دهه پنجم حيات خود را با پافشاري بر آرمانها و اهداف خود گرامي ميدارد. در سي امين سال ارتحال امام هر چند با دشمني ها و موانع بسياري که به خصوص از ناحيه استکبار متوجه اين انقلاب و نظام نوپا شده است و با وجود همه دستاوردها و برکات انقلاب هنوز به طور کامل اهداف انقلاب محقق نشده است؛ با اين حال راه طي شده و دستاوردهاي به دست آمده در ابعادي چشمگير و فراتر از انتظارات بوده است. نوشتار حاضر مروري کوتاه دارد بر مقايسه اين دو سند رهبران انقلاب اسلامي و مولفه هاي گفتماني حاکم بر آن دو.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است
پژوهش خبری// حسن مجیدی