این فصل، فصل من و توست، فصل شکوفایی ما/ برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو/ با این نسیم سحرخیز برخیز اگر جان سپردیم/ در باغ میماند ای دوست گل یادگار من و تو
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
دیروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو
امروز میآید از باغ بوی بهار من و تو
دیروز در خلوت باغ من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت آیینه دار من و توست
این فصل، فصل من و توست، فصل شکوفایی ما
برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو
با این نسیم سحرخیز برخیز اگر جان سپردیم
در باغ میماند ای دوست گل یادگار من و تو
چون رود امیدوارم بی تاب و بی قرارم
من میروم سوی دریا جای قرار من و تو
رخصت میطلبم از محضر امین فکر و فرهنگ و زبان و ادبیات پارسای پارسی
* رهبر معظم انقلاب: حالیا چشم جهانی نگران من و توست.
آقای اسفندقه: بله
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست