به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما؛ پایگاه اینترنتی واشنگتن پست در مقاله ای به بررسی اقدام دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در انتشار تصاویر دستکاری شده از نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان این کشور پرداخت که در آن به نظر می رسد پلوسی در تکلم هنگام کنفرانس خبری خود دچار مشکل است. در این تصاویر تلاش می شود به خواننده القا شود پلوسی مست یا بیمار است. بر این اساس، شکل گیری ابزارهای رایانه ای که از آنها برای فریب عموم مردم استفاده می شود، بسیار آزار دهنده است. این موضوع به طور خاص بسیار هشدار آمیز است، آن هم در زمانی که آمریکا توسط رئیس جمهوری اداره می شود که خود مایل به فریبکاری است. نقش یک رهبر مسئول، مقابله با حملاتی است که علیه حقیقت صورت می گیرد. این در حالی است که ترامپ خود عامل چنین حملاتی است. این مشکلی است که نه توییتر و نه هیچ بستر رسانه ای دیگری، نمی توانند آن را حل کنند.
در این مقاله آمده است آیا رئیس جمهور (ترامپ)، تصاویر ویدیویی جعلی از نانسی پلوسی منتشر کرد؟ پاسخ به این پرسش به ظاهر ساده، آزار دهنده است. اما اگر قضاوت را بر اساس رفتارهای ترامپ انجام دهیم، آنگاه پاسخ به این پرسش، کمتر چالش برانگیز خواهد بود.
حساب های کاربری محافظه کاران در رسانه های اجتماعی، طی هفته کنونی تصاویر ویدیویی را منتشر کردند که به صورت عمدی دستکاری شده بود تا چنین نشان دهد که نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان، سخنان خود را با حالتی سست و ناواضح بیان می کند. برخی از افراد نیز در اظهار نظرات خود، پلوسی را به مستی متهم کردند. این تصاویر ویدیویی حاکی از "جعل عمیق" است که با استفاده از یک فناوری بسیار ساده، صورت گرفته است. در "جعل عمیق" از هوش مصنوعی برای تبدیل تصاویر انسان ها به تصاویر واقعی استفاده می شود، در حالی که تمام این فرایند، جعل است. اما در جریان دستکاری تصاویر پلوسی، تنها سرعت پخش تصاویر مصاحبه وی کاهش پیدا کرده و لحن او نیز تغییر یافته است.
این کلیپ پلوسی که در پیام توییتری ترامپ با عنون "لکنت زبان پلوسی در کنفرانس خبری" منتشر شد، بخشی از همین روایت بود. اما این تصاویر، مغشوش یا تغییر داده نشده بود، بلکه ویرایش شده بود.
این کلیپ ویدیویی، بخش های کوتاهی از سخنان پلوسی را که در آن کلمات تکرار می شود، در نمایی تاریک به نمایش می گذارد که به غلط، این احساس را در مخاطب ایجاد می کند که پلوسی در سرتاسر مصاحبه خبری 21 دقیقه ای خود، این حالت را داشته است. در صورتی که واقعیت غیر از این است. ترامپ، این کلیپ ویدیویی را نساخت، یا آن را از باتلاق رسانه های اجتماعی جناح راست بیرون نیارود. بلکه وی این کلیپ را از باتلاق «فاکس بیزینس نتورک» در اختیار گرفت و منتشر کرد.
جار و جنجال های شکل گرفته و درخواست از شرکت هایی مانند یوتیوب، فیس بوک و توییتر برای حذف یا محدود کردن توزیع این گونه کلیپ ها که حاوی اطلاعات نادرست هستند، بحث و مناظره آزار دهنده ای را در این خصوص شکل می دهد که چه اخباری واقعاً جعلی قلمداد می شود. تصاویر ویدیویی از لکنت زبان پلوسی، همراه با اتهامات ساختگی درباره مستی وی، در یک روی سکه قرار دارد، و دستکاری این تصاویر در روی دیگر. قائل شدن مرز میان این دو موضع نیز می تواند پیامدهای ادامه داری را به دنبال داشته باشد. بسیاری از مردم، همواره در حال ویرایش کردن و تغییر تصاویر ویدیویی هستند. گاهی اوقات این اقدامات برای تفریح و خنده انجام می شود و گاهی اوقات به منظور نشان دادن یک نکته سیاسی. اما ویرایش کردن تصاویر، چه زمانی وارد حوزه دستکاری در تصاویر می شود، و دستکاری تصاویر چه زمانی در حوزه تغییر و مخدوش کردن آنها قرار می گیرد؟ آیا دستکاری در تصاویر هیچگاه مجاز نیست؟ یا چنین اقدامی به نیت، انگیزه، تاثیرات و دیگر عوامل می تواند بستگی داشته باشد؟
این دشواری ها، هم به واسطه از بین رفتن اعتماد به آمریکای امروز شکل گرفته است و هم باعث تشدید این دشواری ها می شود. در آمریکای امروز، به سختی می توان گفت اخباری که منتشر می شود، تلاش برای بی اعتبار و جعلی جلوه دادن اخبار واقعی است، یا تلاش برای منتشر کردن اخباری که در واقع جعلی است. فناوری قطعا به شکل گیری این مسائل کمک کرده است، زیرا ابزاری آسان برای ایجاد تبلیغات و همچنین اشاعه آن فراهم می کند. پیچیدگی های ویرایش تصاویر، که باعث شکل گیری تهدید واقعی شیوع "جعل های عمیق" در فضای سایبری می شود، این مسائل را دشوارتر می کند.
در بهترین شرایط، باید اعلام کرد که شکل گیری چنین ابزارهایی که از آنها برای فریب عموم مردم استفاده می شود، بسیار آزار دهنده است. این موضوع به طور خاص بسیار هشدار آمیز است، آن هم در زمانی که آمریکا توسط کسی اداره می شود که خود مایل به فریبکاری است. نقش یک رهبر مسئول، مقابله با حملاتی است که به حقیقت صورت می گیرد. این در حالی است که ترامپ خود عامل چنین اقداماتی است. این مشکلی است که نه توییتر و نه هیچ بستر رسانه ای دیگری، نمی توانند آن را حل کنند.