یکم خرداد ماه سالروز بزرگداشت محمد بن ابراهیم شیرازی مشهور به ملاصدرا و صدرالمتألهین است .
ملاصدرا بر پایهی افکار فلاسفه وعرفای پیش از خود و بر اساس تعالیم دینی که در آیات الهی و روایات پیامبر و ائمه اطهار آمده بود، موفق به پی ریزی مکتب فلسفی خود شد و آن را مقابل مکاتب فلسفی پیشین، حکمت متعالیه نامید.
او با ایجاد این نظام فلسفی توانست میان فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان محی الدین عربی و منابع دینی آشتی و سازگاری برقرار کند.
ملاصدرا در حکمت و فلسفه صاحب مکتب و درجهی بالایی بود ودر رسیدن به این مقام از محضر استادان و فلاسفهی بزرگی بهره جست. صدرالمتالهین پس از مهاجرت به قزوین، در دوران جوانی با شیخ بهایی آشنا شد که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیدهی کم نظیر، بنا نهاده شد و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی - الهی و اصول یقینی سید امیرمحمد باقر بن شمس الدین، مشهور به میرداماد عهده دار گشت.
با انتقال پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان، شیخ بهاءالدین و میرداماد به همراه شاگردان خود به این شهرآمده بساط تدریس خود را در آنجا گستراندند.
ملاصدرا در جوانی، بینیاز از تحصیل شده و در فکریافتن مبانی جدیدی در فلسفه بود که مکتب معروف خود را پایه گذاری کند.
پس از تکمیل تحصیلات فلسفی و عرفانی خود، برای تهذیب نفس و سیر و سلوک و نیز به علت مخالفت عدهای از علماء ظاهربین ناچار به ترک اصفهان شد و درروستای کهک در نزدیکی قم اقامت کرد.
ملاصدرا در این دوران هم تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده اقدام به برگزاری جلسات درس کرد و البته بیشتر وقتش را به ریاضت و عبادت باریتعالی پرداخت.
صدرالدین محمد در این مدت به دلیل تسلط و تبحر در علوم متعارف زمان و بویژه در فلسفه اشراق، مکتب مشاء، کلام، عرفان و تفسیر قرآن به فیلسوف کثیرالاضلاع شهرت یافت. او آثار فلسفی متفکرانی همچون سقراط و فلاسفه هم عصرش یعنی افلاطون، ارسطو و همچنین دانشمندانی، چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را بررسی کرد و موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسایل مبهم مکاتب را بخوبی آشکار ساخت.
ملاصدرا به دنبال تأسیس مدرسه خان در شیراز و درخواست والی فارس، پس از سالها به شیراز بازگشت و در آن به تدریس فلسفه و علوم اسلامی میپرداخت.
دوران طلایی زندگی این فیلسوف بزرگ مرحله کشف و شهود غیب است که به حقایق فلسفی، نه در ذهن که با دیده دل رسید و همین باعث شد که مکتب فلسفی خود را کامل کند.
به گفتهی ایشان اگر چه دانسته هاى دنیاى غرب و حتى بخشهایى از دنیاى اسلام از این شخصیت کم نظیر چندان وسیع نیست، ولى حوزه هاى فلسفى ایران لااقل در سه قرن اخیر - یعنى تقریبا از صد سال پس از تألیف کتاب اسفار تا کنون - یکسره از آراء فلسفى صدرالمتالهین تغذیه شده و کتابها و آراء مهم او - که بسیارى از آنها حداقل در قالب استدلالى و عقلانى اش از ابتکارات اوست - محور درس و تحقیق و شرح و تنقیح بوده است.
از ملاصدرا بیش از ۴۰ اثر برجای مانده است که الاسفار، المعاد و المبدا، العرشیه، المشاعر و مفاتیح الغیب از مهمترین آنها به شمار میآیند.
وی که سرمایهای بسیار و منبعی سرشار از دانش و بویژه فلسفه داشت با آراء جدیدی که ارایه کرده بود، شاگردان بسیاری نیز همانند فیض کاشانی، فیاض لاهیجی، ملا حسین تنکابنی و حکیم آقاجانی تربیت کردکه علمای بزرگ روزگار خویش بودند.
حکیم وارسته صدرای شیرازی در طول عمر خود هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و سرانجام در سفر هفتم بر سرراه خود به مکّه و زیارت کعبه در خاک عراق بیمار شد و چشم از جهان فروبست.