نشست روی زمین، پهن کرد دریا را/ کشید پارچه را، متر کرد پهنا را/ درست از وسط آب، قایقی رد شد/ شبیه قیچی مادر، شکافت دریا را
نشست روی زمین، پهن کرد دریا را
کشید پارچه را، متر کرد پهنا را
درست از وسط آب، قایقی رد شد
شبیه قیچی مادر، شکافت دریا را
صدای تَقتَتَتَق... تیر بود میبارید
صدای تِقتِتِتِق... دوخت چتر خرما را
کنار قایق بابا که خورد خمپاره
بلند کرد و تکان داد خُرده نخها را
فرو که رفت در انگشت مادرم سوزن
کسی دقیق نشانه گرفت بابا را
وَ آب از کف قایق سریع بالا رفت
و تند مادر هی کوک زد همانجا را
بریده شد نخ و از بین قاب بابا دید
میان دامن خود چرخ میزند سارا
* رهبر معظم انقلاب پس از پایان شعر: طیبالله! خیلی خوب! انشاءالله که موفق باشید. شعر نمادین و سمبلیک. زنده باشید.