از کندوکاو آخرین پروندههای اخلالگران اقتصادی تا زندگی شخصی قاضی پروندههای مفاسد کلان اقتصادی
اشاره: تا به حال حتما بارها درباره قضاوت و شغل یک قاضی شنیده اید، زندگی قضات شاید برای خیلی از ما بیشتر از آنکه جذاب و شنیدنی باشد، خیلی متفاوت جلوه کند، آن هم قاضی پروندههای مفاسد اقتصادی.
خیلیها فکر میکنند فقط مرور زندگی سلبریتیها یا چهرههای ورزشی، خاطره انگیز است، اما نمیدانند که فرازهای هزار توی زندگی یک قاضی هم میتواند خواندنی، جذاب و خیال انگیز باشد.
خیلیها نمیدانند، اعتقاد، عدالت طلبی و شجاعت یک قاضی میتواند الگوی زندگی باشد، نمیدانند که قضاوت یکی قاضی بر اساس مستندات پرونده همان قدر که ممکن است برای یکی سلب حیات را رقم بزند، اما برای دیگری زندگی آفرین است.
امروز به سراغ یک قاضی ویژه رفتم، حتما چهره او را در گزارش دادگاههای رسیدگی به پرونده اخلالگران ارزی و اقتصادی دیده اید. او کارنامه پر و پیمانی از رسیدگی به پروندههای قضایی دارد، در این بیست و اندی سال قضاوت، از برخی مسئولین دولتی سابق و جدید گرفته تا قضاتی که به هر دلیلی مرتکب تخلف شده اند نیز پای میز محاکمه او نشسته اند.
قاضی «اسداله مسعودی مقام» متولد ۶ مرداد سال ۱۳۴۷ و دانش آموخته دکترای حقوق جزا از دانشگاه شهید مطهری و استاد دانشگاه است، یک فرزند دارد و البته در حال حاضر به عنوان دادیار دیوان عالی کشور، رئیس شعبه ۶۸ دادگاه تجدید نظر استان تهران و رئیس شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلاگران و مفسدان اقتصادی است و از شهریور ماه سال گذشته پروندههای مفاسد اقتصادی را در دادگاههای ویژه رسیدگی میکند.
مسعودی مقام سالهای متمادی به عنوان قاضی برتر انتخاب شده و صاحب تالیفات و مقالات متنوع در حوزه قضایی است که البته این روزها هم دو پرونده سنگین و پرحاشیه «پتروشیمی» و «بانک سرمایه» را در دست رسیدگی دارد، در یکی از روزهای اردیبهشت خارج از وقت اداری و به بهانه دشواریهای کار قضاوت با او به گفتگو نشستم که البته بیش از دو ساعت و نیم گفتگو، از هر دری صحبت کردیم، از سختی پیگیری پروندههای مفاسد اقتصادی گفت تا فراز و فرودهای زندگی شخصی؛ گپ و گفت خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما را بخوانید.
> آقای مسعودی مقام! چطور شد که از میان این همه قاضی، شما به عنوان یکی از قضات پیگیری پرونده مفاسد اقتصادی انتخاب شدید؟
من از سال ۷۹ در مجتمع قضایی کارکنان دولت و از سال ۸۵ در مجتمع جرایم اقتصادی مشغول خدمتم و تقریبا میشود گفت نزدیک ۱۹ الی ۲۰ سال است که به پروندههای سنگین رسیدگی میکنم؛ حتما میدانید که پیش از این جزئیات دادگاهها منتشر نمیشد، اما به واسطه تخصص و رشته تحصیلی ام در حوزه جرایم اقتصادی، غالبا مشغول رسیدگی به چنین پروندههایی هستم.
از شهریور سال گذشته تا امروز مشغول پیگیری پرونده مفاسد اقتصادی هستید، با توجه به حجم پروندهها و کیفرخواست قطعا با موانع و مشکلات زیادی مواجه میشوید، از دشواری کار قضاوت این پروندهها بگویید.
من در این سالها به رسیدگی پروندههای حجیم و سنگین عادت کرده ام چرا که بیشتر پروندههای ارجاعی چه در شعبه ۶۸ دادگاه تجدید نظر و چه در شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی، از حجم بالای اوراق قضایی با ۲۰۰ هزار -۵۰۰ هزار و حتی یک میلیون صفحه برخوردار است که رسیدگی به آنها هم بسیار فنی و تخصصی است و قضات این حوزه باید آموزشهای دانشگاهی، تئوریک و کاربردی ببینند.
>> چطور؟
از این جهت که جرایم اقتصادی؛ جرایم متعدد، متنوع، مدرن و نوظهور است که البته این پروندهها از چند بعد قابل بررسی است، اول تخصصی بودن آنها، بعد حواشی پروندهها و حتی بحثهایی که مردم تحت عنوان فشارها از آن یاد میکنند.
درباره حواشی پروندهها باید بگویم وقتی به جرایم اقتصادی میپردازیم، قطعا اسامی اشخاص مطرح میشود، اشخاصی که شاید به طور پیدا و پنهان از صاحبان قدرت و نفوذ باشند. وقتی پای آنها به پرونده باز میشود، این حواشی هر روز بیشتر شده و قاضی با تهدیدات مختلف در این پروندهها درگیر میشود. برخی مردم فکر کنند قضات به راحتی پرونده مفاسد اقتصادی را رسیدگی میکنند در حالی که این پروندهها زمان بسیار زیادی از ما میگیرد، ارزیابی زیادی دارد، کارشناسی میخواهد و نکته مهم این که مقابله با فساد هم کار آسانی نیست. خیلیها سعی میکنند قاضی که در نقطه اصلی مقابله صحیح است را از مسیر منحرف کنند که این حواشی را مردم نمیدانند، ضمن این که یک پرونده اقتصادی شاید حاوی صدها پرونده دیگر باشد که روزانه در حال رسیدگی است.
>>> شما در نقطه اصلی رویارویی مبارزه با فساد هستید، حتما با سختیهای زیادی مواجه هستید، مهمترین مشکلات رسیدگیها در این حوزه چیست؟
نظارتها بسیار ضعیف است، مدارک و مستندات توسط ارگانها و دستگاهها به درستی جمع آوری نشده و کار قاضی چندین سخت برابر میشود که باید تمام این مستندات را جمع آوری کند که به نقطه مطلوب برسد.
>>>> و جمع آوری این مستندات چقدر زمان میبرد؟
کارشناسی برخی از پروندهها یکسال تا دو سال زمان میبرد که خودش بر طولانی شدن زمان رسیدگی پروندهها اضافه میکند
اگر مستندات از مجاری قانونی به دست ما برسد تقریبا میتوانم بگویم، برخی پروندهها که حجم کمتری دارند ظرف یک یا ۲ ماه در مرحله دادگاه منتهی به صدور رای میشود، اما عدم دسترسی به اسناد و مدارک اصلی و پاسخهای نادرست در استعلام ها، رسیدگی به پروندههای اقتصادی را زمان بر میکند. نکته دیگر این که کارشناسی برخی از پروندهها یکسال تا دو سال زمان میبرد که خودش بر طولانی شدن زمان رسیدگی پروندهها اضافه میکند، اما سعی ما این است که با هماهنگی دادسرا، ظرف زمان کوتاهی این پروندهها را به نتیجه برسانیم.
>>>>> با توجه به تلاش صاحبان قدرت و نفوذیها برای منحرف کردن مسیر رسیدگی به پرونده مفاسد اقتصادی، تدبیر شما برای حفظ جریان رسیدگی چیست؟
پاسخ این سوال در چند بخش قابل طرح است، اول دقت حرفهای مقامات قضایی را میطلبد و قاضی باید در شئونات قضایی، ارتباطات و رفت و آمدهای خود دقت داشته باشد. نکته دیگر تخصص است و در نهایت این که مردم و حقوقدانان به قاضی اعتماد داشته باشند که در این صورت فشارها به حداقل میرسد. البته در قوه قضائیه مقامات عالی رتبه و مسئولین قضایی خیلی کمک میکنند و تقریباً میتوانم بگویم با وجود سختی پرونده ها، ولی با تدابیر پیش بینی شده با کمترین فشارها از ناحیه اشخاص مواجه بوده ایم.
>>>>>> در این سالهای قضاوت، تهدید هم شده اید، درست است؟
بله، از سال ۷۹ که در شعبه کارکنان دولت و مشغول رسیدگی پروندههای خاص بوده ام تا امروز، تهدید جزئی از زندگی من است. هر روز با تهدید کلنجار میروم و تهدیدات هم متفاوت است به خصوص در پروندههای جدید که تهدیدات هم بیشتر است، چندین نوبت نسبت درباره پسرم تهدید شده ام با واسطههای مختلف و تهدید به قتل که چون عادت کردم، زیاد نگران نیستم.
>>>>>>> آقای مسعودی مقام! در پروندههای «پتروشیمی» و «بانک سرمایه» چند متهم متواری داریم، اشکال کار کجاست که فرصت فرار این متهمان فراهم شده؟
متاسفانه مهمترین نکته این است که در زمان خودش با پروندهها و اشخاص برخورد نمیکنیم، یعنی تمام پروندهها مربوط به سالهای قبل است و گاهی تحقیقات طولانی میشود. من فکر میکنم در بسیاری موارد متاسفانه وقتی اشخاص اعم از دولتی یا غیر دولتی، مرتکب جرمی میشوند ما در همان زمان با آنها برخورد نمیکنیم و این جرایم بزرگ و بزرگتر میشود، یادم هست دکتر آخوندی استاد آیین دادرسی کیفری میگفت: اگر ما با جرایم ریز برخورد نکنیم اینها بزرگ میشود و اشخاص به جرایم جنایی و بزرگ روی میآورند؛ بنابراین وقتی ما در زمان خودش با هر پروندهای برخورد میکنیم، ادله به راحتی جمع آوری میشود، متهم فرصت فرار ندارد و رسیدگی به پروندهها راحتتر است، اما این را هم قبول کنیم که برخی از این پروندهها ممکن است در دستگاههای دولتی ما باشد که با تغییر دولتها آشکار میشود.
>>>>>>>> به نظر شما چقدر از پروندههای مفاسد به صاحبان قدرت، آقازادهها و به قولی یقه سفیدها مربوط است؟
اگر جرایم اقتصادی را به جرایم خرد و کلان تقسیم کنیم، قطعا جرایم کلان بر میگردد به کسانی که صاحب قدرت هستند البته درباره یقه سفیدها قبلاً هم گفته ام که چنین افرادی یا از صاحبان قدرت هستند یا افرادی که ضریب هوشی خاص دارند که البته در کشور ما یقه سفیدها بیشتر همان صاحبان قدرت هستند تا افراد باهوش.
بیشتر جرائم صاحبان نفوذ و قدرت، از دل «رشاء» و «ارتشاء» خارج میشود حالا از تطمیع مالی بگیرید تا پست گرفتن و رسیدن به قدرت
بیشتر جرائم چنین افرادی، از دل «رشاء» و «ارتشاء» خارج میشود حالا از تطمیع مالی بگیرید تا پست گرفتن و رسیدن به قدرت. مثلا در رسیدگی برخی پروندههای بزرگ میبینیم شخص دعوت شده که مدیرکل شود یا معاون حقوقی و یا به موقعیت مالی بالا برسد که تمام اینها نشان میدهد ما در پروندههای کلان با صاحبان قدرت و نفوذ در ارتباطیم.
>>>>>>>>> در یکی از جلسات دادگاه پرونده «پتروشیمی» به نظارتهای خودمانی در برخی نهادهای کشور اشاره کردید، چرا نظارتها جدی نیست؟
فکر میکنم علت آن به عدم تخصص اشخاص در سمتهای مختلف برمی گردد یعنی وقتی به دستگاههای مختلف مراجعه میکنید با مدیران و اشخاصی، مواجه میشوید که همه تقریباً در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن هم عدم تخصص است. نمیشود فردی هم تخصص قضایی داشته باشد هم جاده سازی و مهندسی؛ اما میبینید که برخی مواقع اشخاصی به کار گماره شده اند که تخصص آن کار را ندارند و این بزرگترین مشکل کشور است. ضمن اینکه روابط بین اشخاص طوری شده که یا بر اساس اعتماد نظارت میکنند یا بر اساس این روابط از نظارت سرپیچی میکنند. امکان ندارد شما حجم بالایی از این وجوه و اموال را جابجا کنید و کسی متوجه نشود در کوچکترین مسائل هم اطلاع وجود دارد، اما نوع انعکاس آنها تقریباً شاید در بخشی از امور مبتنی بر بده بستان هاست که ما نمیتوانیم پیشگیری مناسب داشته باشیم. در حوزه قانونگذاری هم به همین شکل است در قانونگذاریها صرفا چند قدم جلوتر را میبینیم در حالی که در همه کشورها دوردستها و اهداف در نظر گرفته میشود.
>>>>>>>>>> یعنی این اشکال در حوزه قانونگذاری هم وجود دارد؟
بله، گاهی افراد و جناحها مسیر قانونگذاری را تغییر میدهند، تصویب قوانین ناکارآمد خروجی مناسبی هم نخواهد داشت و شما باید از نقطه قانونگذاری تا اجرا را در نظر بگیرید ضمن اینکه مردم هم خواستار این هستند که قوانین به درستی تصویب و اجرا شود.
>>>>>>>>>>> مردم با شنیدن اخبار پیگیری دادگاههای مفاسد در رسانه انتظار دارند نتیجه پیگیری را در فضای اقتصادی کشور ببینند، آیا تا امروز این دادگاهها نتایج ملموسی داشته؟
به نظرم بزرگترین نتیجه محاکم علنی ویژه جرائم اقتصادی، اصلاح ساختارها، اصلاح امور اقتصادی و بانکی است
ببینید، برخی آثار و تبعات رسیدگیهای قضایی در آینده دیده میشود، یعنی ممکن است ماهها و سالها طول بکشد، اما برخی را به فوریت در جامعه میبینیم به خصوص در حوزه ارزی، وقتی دادگستری به موضوع اخلال ارزی ورود کرد آثار خوبی را در بازار و نظام ارزی کشور دیدیم. با پروندههایی که در حال رسیدگی است اصلاح ساختار نظام بانکی کشور هم در دستور کار قرار گرفته و به نظرم بزرگترین نتیجه این محاکم، اصلاح ساختارها، اصلاح امور اقتصادی و بانکی است که در نتیجه میتواند کشور را به سامان اقتصادی نزدیک کند.
>>>>>>>>>>>> اگر بخواهید به اثر بازدارندگی این دادگاهها نمره بدهید، چه نمرهای خواهد بود؟
«انتشار اخبار و تصاویر دادگاهها بازدارندگی خوبی داشته» به خصوص در حوزه بانکی پروندههایی که رسیدگی میشود به تغییر سیاستها و اهداف بانک مرکزی منتهی شده و هر روز شاهد اصلاح قوانین بانک مرکزی هستیم. اما اعتقاد دارم کشوری میتواند در صف مبارزه با فساد قرار بگیرد که با مقوله پولشویی مقابله کند، متأسفانه در بحث مقابله با پولشویی خوب عمل نکرده ایم که اگر در این بخش هم با قدرت عمل کنیم، قول میدهم جرایم اقتصادی به صورت چشمگیری کاهش پیدا میکند.
>>>>>>>>>>>>> مردم از این حجم پرونده مفاسد اقتصادی ناراضی اند به نظر شما اشکال کار کجاست؟ یعنی در کدام قسمت ضعف وجود دارد که فرصت سودجویی را فراهم میکند؟
برای پاسخ به این سوال باید به معضل مهم کشور به نام «اسناد عادی» اشاره کنم چرا که ما سعی نکرده ایم به اسناد رسمی حاکمیت بدهیم، در حال حاضر مشخص نیست افراد چه میزان ثروت دارند، چه میزان اراضی غیرمنقول دارند و مالکیت به چه شکل است. اگر بتوانیم اقداماتی در جهت برچیدن و محدود کردن اسناد عادی انجام دهیم، بسیاری از پروندههای ما کاهش پیدا میکند. وقتی که از اسناد رسمی صحبت میشود، برخی تصور میکنند صنف املاکیها بیکار میشوند و مشاغل از بین میرود. خیر، آنها میتوانند این مسیر را هموار کنند تا مردم در قالب خرید یک خانه تمام زندگی شان بین نرود.
ممکن است فردی خانه بخرد و با نقل و انتقالات متعدد یا چک فاقد موجودی مواجه شود، اگر در حوزههای پیشگیری اقدامات انجام بدهیم و مردم را منضبط کنیم که رصد فعل و انفعالات مالی آنها به معنی حمایت از اقتصاد و سرمایه گذاری است نه ورود به حریم خصوصی آنها، بسیاری از جرایم کم میشود، اما اگر صرفاً ما به این پرونده رسیدگی کنیم و در مقابل هم پروندههای دیگری وارد دستگاه قضایی شود، نتیجه خوبی نمیگیریم.
>>>>>>>>>>>>>> برخوردهای قضایی ما با مفاسد اقتصادی را در مقایسه با سایر کشورهای خارجی چطور ارزیابی میکنید؟
جرایم اقتصادی در سراسر دنیا وجود دارد و نمیتوانیم بگوییم در کشورهای دیگر جرایم اقتصادی کمتری دارند، اما بحث سر این است که با توجه به نظام اقتصادی، این جرایم متفاوت است. مثلاً در کشورهای سرمایه داری جرایم حوزه فساد مالی کمتر و جرایم اقتصادی بیشتر است. در کشور ما که اقتصاد مختلط دارد و دولتها نقش چشمگیری در اقتصاد دارند، فساد مالی بیشتر است، چون رانتهای اطلاعاتی وجود دارد. تفاوت در این است که در برخی کشورها با بستر این جرایم مقابله میکنند یعنی بسترها را نا امن میکنند. اما در کشور ما بستر جرایم فراهم است یعنی نیازی نیست که حتی صاحب قدرت باشید و ارتباطی با فردی خاص داشته باشید، بلکه بستر طوری فراهم است که میتوانید مرتکب جرایم تعدد شوید. مثلاً ما پرونده مالی سنگینی داریم که از ازدواج یک آقا با دختر رئیس بانک آغاز شده و هزاران میلیارد متعاقب آن از سیستم بانکی خارج شده است، بنابراین اگر بستر فراهم باشد امکان مقابله سختتر میشود. در کشورهای دیگر بسترها را به دقت رصد میکنند و در مقابل رسیدگیهای قضایی هم به حداقل میرسد.
>>>>>>>>>>>>>>> به نظر شما اشکال کار کجاست؟ ضعف قانون یا اجرا؟
فکر میکنم بنا به دلایلی اجرای قانون محل تردید است، شاید منفعت شغلی و جناحها موجب شده که در عمل اجرای قانون را کمتر میبینیم. مثلاً برخی از مدیران ما هر روز دارند در اموال دولت تصرف غیرقانونی انجام میدهند، جابجایی بودجهها جرم است، اما شاید برای خیلی از مدیران ما حُسن تلقی شود که میتوانند پاسخگوی امور جاری شرکتها و سازمانهای متبوع خود باشند و این مساله نشان میدهد ما در اجرای قانون؛ قوی و استوار نیستیم. اگر بتوانیم نفع جامعه و دوردست را ببینیم، قانون اجرایی میشود.
>>>>>>>>>>>>>>>> تا به حال برای ندیده گرفتن بخشی از پرونده به شما پیشنهاد رشوه شده است؟
سوال خوبی است و خیلیها از من همین سوال را میپرسند، اما رفتار حرفهای من تا امروز طوری بوده که کسی از رفتارم سوءاستفاده نکرده و پیشنهاد رشوه نداده است. سعی کرده ام در چارچوب شئونات قضایی با اشخاص رفتار کنم و خیلی از مردم هم قبل از رسیدگی پرونده، اول سراغ شناخت قاضی میروند که مثلا بدانند چطور قضاوت میکند. من فقط از خدا میترسم، حق کسی را ضایع نمیکنم، اگر پرونده جو سنگین داشته باشد و کسی مشمول برائت شود، حکم برائت میدهم و اگر پروندهای مربوط به صاحبان قدرت و نفوذ باشند و مشمول محکومیت، حکم محکومیت میدهم.
>>>>>>>>>>>>>>>>> پس حتما حقوق و مزایای خوبی میگیرید که از پیشنهاد رشوه وسوسه نمیشوید؟
با بالاترین پایه قضایی، حقوقم ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است و هیچ دریافتی دیگری بابت پرونده های مفاسد اقتصادی ندارم
این سوال را هم خیلیها میپرسند که شما قاضی پرونده اقتصادی هستید حتما از مزایای خوبی برخوردارید. من قاضی ام با ۲۴ سال سابقه، دکترای حقوق و پایه قضایی ۱۱ یعنی بالاترین پایه، حقوقم ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است. بر خلاف این که میگویند ۳۰ الی ۴۰ میلیون حقوق میگیرند، من تا به حال از ۱۰ میلیون تومان بیشتر نگرفته ام. این مبلغ هم مربوط به چند سال اخیر است، از مزایای خاصی هم برخوردار نیستم و اضافه کاری که به ما میدهند از ۹ هزار تومان شروع میشود تا ۳۰۰ هزار تومان میانگین است. البته از انجایی که من قاضی دیوان هستم حقوقم بالاتر است، اما برخی قضات حقوق ۴ تا ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میگیرند و از حیث معیشت مشکل هم دارند. یکی دو سال پیش مدت استفاده از خانههای سازمانی ام تمام شده بود مجبور شدم با اخذ وام قضات، خانه بخرم ۵ میلیون هم قسط میدهم. هرچند که قوه قضائیه برای بهتر شدن شرایط تلاش میکند، اما بودجه محدودی دارد و به این خاطر به همکارانم میگویم با توجه به اینکه میزان سختی شرایط را میدانستیم و آمدیم اینجا کار میکنیم، پس کمتر ایراد بگیریم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>> یعنی بابت این پروندهها دریافتی دیگری ندارید؟
خیر، من در حال حاضر رئیس دو شعبه ام که هر دو بسیار مهم است، یک حقوق دریافت میکنم، تمام حقوقهای ما از طریق وزارت اقتصاد و دارایی پرداخت میشود، نه این امکان برای قوه قضائیه وجود دارد که به بنده دو تا حقوق بدهد، نه این که در پاکت و ... به ما پولی میدهند. چون بودجهها تعریف شده و نمیتوانند مبلغ بیشتری به قاضی پرداخت کنند. ما بابت این پروندهها هیچ مبلغ اضافهای دریافت نمیکنیم، ضمن این که میزان عایدی بنده کمتر شده، چون در دانشگاه درس میدهم و قبلا پایان نامه دکتری داشتم که این روزها به خاطر این پروندهها به حداقل رسیده است.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>> شما محافظ دارید؟
خیر، تا حالا هم محافظ نداشته ام، با وجود این که پروندههای مهم را رسیدگی میکنم مثل سایر مردم با مترو، تاکسی عبور و مرور میکنم، قوه قضائیه برای ایاب و ذهاب وسیلهای پیش بینی نکرده و هر روز با وسایل عمومی رفت و آمد میکنم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> یعنی در این سطح از شجاعت هستید که با وجود تهدیدها بدون محافظ رفت و آمد میکنید؟
اجازه بدهید این طور پاسخ بدهم که یکی از علتهایی که مسئولین نمیتوانند به درستی عمل کنند این است که اطلاعی از وضعیت مردم ندارند، یکی از اصولی که قاضی باید رعایت کند این است که بین مردم باشد و اگر فاصله ایجاد کنیم بین خودمان و مردم نقطه ضعف ما تلقی میشود. من از کسی نمیترسم، ممکن است در مسیری اتفاقاتی هم بیفتد، ولی این که ما نوع زندگی مان را متفاوت کنیم تفکر غلطی است. مردم به من لطف دارند و در خیابان هم که من را میبینند شاید سوال هم داشته باشند، اما احترام میگذارند. با وجود این که تهدیدات در ماههای اخیر بیشتر شده، اما خود متهمان و اطرافیان آنها هم میدانند که در شعبه ما فقط کار فنی حقوقی انجام میشود، ما خدا و قانون را در نظر میگیریم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> با توجه به این که بین مردم رفت و آمد دارید؛ مهمترین نقدی که مطرح میکنند چیست؟
مردم به چند موضوع نقد دارند، اول بحث تخصص قضات و میزان سواد آنها، نکته بعدی ارتباطاتی است که منتسب میکنند به برخی قضات و کارکنان دادگستری، بعد هم از طولانی شدن روند دادرسیها میگویند و عزل و نصبها هم در ردههای بعدی از سوی مردم مطرح میشود و من تا جایی که امکان داشته باشد پاسخ میدهم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> آقای مسعودی مقام! بازنگری و اصلاح قوانین چقدر در صدور احکام عادلانه تاثیر دارد؟
در کشورهای دیگر کمتر به تدوین قوانین جدید روی میآورند و قوانین اصلاح میشود، در کشور ما هر ۳ الی ۴ سال یکبار به خصوص در حوزه کیفری با این مساله مواجه هستیم که تمام حقوقدانان کیفری باید از صفر شروع کنند یعنی هر سه چهار سال یکبار باید حقوق جزا را با قانون جدید مورد توجه قرار دهید.
نکته دوم این که در قانون نویسی بیشتر ترجمه قوانین کشورهای دیگر را داریم، یعنی بومی سازی نمیشود. از چند کشور موادی را به قوانین اضافه میکنیم که متعارض هم است و بهتر این است که از داشتههای کشورهای دیگر استفاده کنیم، اما بومی سازی شود. ضمن این که در چند سال اخیر قانون گذاری ما به سمت قوانینی گرایش پیدا کرده که قاعدهها و اصول در آن رعایت نشده، اگر قوانین ما از قاعده و اصولگرایی برخوردار شود قابل فهمتر است.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> پس به همین علت است که مردم نمیتوانند به راحتی خیلی از قوانین را درک کنند؟
ما قانون را برای مردم نمینویسیم، قانون باید به زبان قابل فهم برای مردم نوشته شود
بله، ما قانون را برای مردم نمینویسیم، بلکه برای حقوقدانان مینویسیم که غلط است. وقتی به مردم میگوییم قانون را رعایت کنند باید به زبان قابل فهم برای مردم نوشته شود. در خیلی از این محاکم و رسیدگیهای قضایی با این مشکل مواجه هستیم که مردم اساسا یک ماده را نمیتوانند بخوانند چه برسد به این که برای آنها قابل فهم باشد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> به نظر شما تا چه حد تعدد عناوین مجرمانه، در افزایش پروندههای قضایی نقش دارد؟
به نظر من آخرین مرحله و نقطهای که باید لحاظ کنیم ورود به مباحث جزایی است، متاسفانه ما از ابتدا ورود جزایی داریم یعنی هر جا مشکلی ایجاد میشود تنها راهکار مقابله کیفری است درحالی که این مساله آخرین مرحله در سایر کشورهای دنیاست. اگر دقت کنیم خیلی از کشورها مشکلات ما را ندارند، بخش اعظم پروندههای حقوقی را از طریق داوری حل میکنند. سعی میکنند چابک سازی در دستگاه قضایی آنها جاری شود. اما در کشور ما پروندههای متنوع، جرایم متعدد و حتی خیلی از جاها متعارض باهم نوشته میشود درحالی که میشود قوانین و مقررات را از سطح تورم کیفری خارج کرد و در عناوین کمتری جرم انگاری داشته باشیم. قانون پولشویی که وضع میشود هیچ وقت نمیگوید که من دارم به عایدات حاصل از جرم رسیدگی میکنم که مثلا هر جرم مالی، اقتصادی و قاچاق میتواند مبنایی برای پولشویی باشد، اما در کشورهای دیگر میگویند پولشویی باید به مقابله با عایدات حاصل از جرایم مهم اقتصادی ورود کند، بنابراین ورود، خروج و مقابله به خوبی انجام میشود.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> در رسیدگیهای پروندههای دادگاه انقلاب از چه تدبیری استفاده میکنید که متهم به شما اعتماد کند؟
من در این پروندهها زمان زیادی برای دفاع به متهمان میدهم شاید چندین جلسه و در برخی پروندهها شاید ۱۴۰ ساعت اجازه دفاع به متهم داده ام. متهم اگر بداند قاضی به مطالب و دفاعیات او توجه دارد قطعا با آرامش خاطر دفاع میکند. ما با متهم مواجهیم نه مجرم. مجرم یعنی این که علل ارتکابی او به اثبات رسیده، اما متهم در مظان اتهام است خیلی از پروندهها بوده که با گوش کردن اظهارات همه افراد مسیر تحقیقات تغییر کرده و به نقطههای کشف حقیقت واقعی رسیده ایم. قاضی اگر توانایی علمی داشته باشد به نظر من نباید از دفاع طولانی متهم و وکلای او هراس داشته باشد.
بنده شاید صدها پرونده مالی بزرگ را رسیدگی کرده ام و متهمان از من ناراضی نبودند. البته از شدت و قاطعیت بنده ناراضی اند، اما کسی نمیگوید در جریان دادرسی تخلفی صورت گرفته، چون جلسات مشخص است و آرای صادره هم منتشر میشود.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تا به حال پیش آمده که بعد از صدور یک رای دچار تردید شوید؟
خیر، تردیدی ندارم، مگر این که همه تلاش خودم را انجام داده باشم و به آن نتیجه نرسیده باشم. البته دو بخش دارد، نکته اول این که زمانی ما برای کشف حقیقت تلاش نمیکنیم که قطعا ظلمی است که گریبان خودمان را هم میگیرد، اما نکته دیگر این که جایی با تمام توان تلاش میکنیم و رای صادره حاصل تمام ارزیابیها و تحقیقات است، در چنین شرایطی خودم را مورد شماطت قرار نمیدهم، اما آنچه را که کشف نکردیم و بعدا متوجه آن شوم خیلی آزرده خاطر میشوم. اما تا به حال با تردید مواجه نشده ام. هر چند که قاطعیت من گاهی اوقات اذیتم کرده به نسبت تضادی که با وجدان و احساسم دارد که مجازات سنگین داده ام.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> و پیش آمده که برای متهمی که متوجه شده اید فریب خورده حکمی بدهید و دلتان برای او بسوزد؟
در همه پروندهها با این موارد مواجه هستیم، چون انگیزههای مجرمانه، مشکلات اقتصادی و مسایل خانوادگی، شاید افراد را در مسیر اعمال مجرمانه قرار دهد، اما قاضی باید حکمی که صادر میکند با توجه به تمام این موارد و اطلاع کامل باشد. حکم عادلانه و دادرسی منصفانه ایجاب میکند که ما متهم را با وضعیت خودش مورد بررسی قرار دهیم نه این که سابقه کیفری داشته و در مقابل میتوانیم از اهرمها و تخفیفهای تعلیق و آزادی مشروط برای تناسب در مجازات استفاده کنیم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> قاطعیت و انعطاف شما کجا ظهور و بروز دارد؟
در رسیدگی به پرونده مردم عادی از رافت اسلامی استفاده می کنم ولی در مقابل صاحبان قدرت با شدت برخورد میکنم
سعی کرده ام پرونده مردم عادی را به نحوی رسیدگی کنم که حس انتقام جویی و اختلافات را به حداقل برسانم و از رافت اسلامی استفاده کرده ام. ولی در مقابل صاحبان قدرت، کارکنان دولت و افرادی که باید امین باشند و نبوده اند، با شدت برخورد میکنم، چون آنها نمایندگان جامعه هستند که دسترسی به اموال و اطلاعات دارند و انتظار عمومی این است که غفلت نکنند.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> پیگیری پرونده حمید بقایی چطور انجام شد چطور با وجود هجمهها تحت تاثیر قرار نگرفتید؟
پروندههایی که متعلق به دولت هاست همیشه برای یک مقام قضایی سنگینی خاصی دارد آن هم تا آخر عمرش. دولتها در حال تغییر و تحول هستند، اما آنکه به جرایم کارکنان دولتی رسیدگی میکند همیشه در معرض سنجش، پاپوش و تهدید خواهد بود، چون اشخاص صاحب قدرت هستند. من هرگز مرعوب این اشخاص نشدم، اما میدانم که باید به درستی رسیدگی کنم. در «پرونده بقایی ۱۴۰ ساعت اجازه دفاع دادم»، تمام مدارک و مستندات را رسیدگی کردم ظرف ۴۵ روز کاری از ۸ صبح تا ساعت ۲ بعد از نیمه شب سرکار بودیم وقتی رای را وارد سیستم کردیم هیچ یک از مسئولین دستگاه قضایی از جزئیات رای اطلاعی نداشتند و ما ساعت ۲ و نیم بعد از نیمه شب از دادگاه تجدیدنظر خارج شدیم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> در میان مردم این شائبه وجود دارد که قبل از برگزاری دادگاه رای را برای قاضی دیکته کرده اند، پاسخ شما چیست؟
این موضوع از سالها پیش هم مطرح بود، من در کنار چهار رئیس قوه قضائیه کار کرده ام میتوانم با قاطعیت بگویم که تاکنون یکی از روسای قوه یا روسای دادگستری به ما نگفته اند چه کار کنیم و چه کار نکنیم. ضمن اینکه قاضی نمیآید شرف، ایمان و اعتبارش را در معرض خطر قرار بدهد، من تا به حال برای شعبات خودم کسی نگفته چظور انشای رای کنم، به نفع چه کسی رای بدهم و به نفع چه کسی رای ندهم؟ پرونده که به شعبه ارجاع میشود تمام مسئولین میدانند که من اجازه ورود به هیچ کسی نمیدهم، جز قانون. هیچ وقت هم نمیآیم ظلمی کنم که برای خودم منفعتی داشته باشد، خیلی منصبها هست، ولی من سعی کرده ام با تمام توان این اعتقاد و ایمان را نسبت به متهمین و شکات برقرار کنم که جز پرونده و اصحاب پرونده به چیز دیگری توجه ندارم.
تا به حال کسی به من زنگ نزده برای پروندهای سفارش کند. جز مسیر منزل، محل کار و دانشگاه جای دیگری ندارم. برخی پروندهها به قدری شخصی است که کسی نمیتواند بگوید چه رایی صادر شود. اگر برخی عقیده دارند دیکته میشود، باید بدانند که پرونده نیاز به دادرسی دارد و این دادرسیها اساسا از پیش طراحی شده نیست و بعد رای قاضی منتشر میشود که دلالت براین دارد که از ناحیه قاضی صادر شده نه اینکه به او دیکته کرده باشند. قاضی که براساس فرامین و سفارش دیگران، چه در برائت و چه در محکومیت رای صادر کند، نقطه سقوط و پایانی اوست و چون من از سال ۸۰ تا امروز به جرایم قضات رسیدگی میکنیم میبینیم که هر قاضی که ظلم کرده به سرعت به او بر میگردد.
قاضی که در مسیر رشوه خواری، مسایل اخلاقی و یا تضییع حق دیگران قدم بردارد، در این دنیا بدون پاسخ نمیماند حالا مجازات اخروی هم سرجای خودش.
و همیشه این سرلوحه کارم بوده «طوری قضاوت کن که دوست داری تو را قضاوت کنند».
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> در دوران تحصیل هم مثل امروز که قاضی برتر هستید، شاگرد اول بودید؟
بله در مقطع کارشناسی ارشد جزو نفرات برتر کنکور سراسری سال ۷۷ بودم و شاگرد اول مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس در رشته حقوق جزا، همیشه معدلم بالای ۱۸ بود.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> با توجه به پروندههای قضایی و مشغلههای قضاوت، خانواده شما شاکی نمیشوند؟
چرا متاسفانه. اما عادت کردند، برخی مواقع خودم هم خسته میشوم، اما مادرم توصیه میکند که مرخصیها و تفریحها را بگذارم برای بعد از بازنشستگی، چون حالا وضعیتی است که باید مقابله کنی. در زندگی ام تنها ظلمی که کرده ام ظلم به خانواده بوده نزدیک به ۱۷ سال مرخصی از دستگاه قضا طلب دارم که البته نمیشود پروندهها را رها کنم. در ۱۰ سال اخیر یک بار کربلا رفتم و یک سفر آموزشی خارج از کشور که آن هم با هماهنگی قوه قضائیه انجام شد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> اهل شعر و موسیقی و سینما هستید؟
طرفدار پروپاقرص پرسپولیسم و به فیلم های حاتمی کیا علاقه دارم
زندگی من یک بخش بیشتر ندارد، از ساعت ۴:۳۰ صبح شروع میشود تا ساعت ۲ بعد از نیمه شب و روزانه بیشتر از ۲ ساعت نمیخوابم. برخی فیلمها و آثار آقای حاتمی کیا را خیلی دوست دارم، آن وقتها که درس میخواندم دانشکده حقوق زیر مجموعه دانشکده ادبیات بود و قضات در این حوزه هم وارد میشدند و توانایی داشتند، اما حالا بیشتر یکسویه هستیم و فقط حقوق و قضا تدریس میشود که ضعف بزرگی است.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> پس فرصت سفر با خانواده را ندارید؟
تقریبا میشود گفت نمیتوانیم خیلی جاها باهم برویم، چون به خاطر شئونات قضاوت اوقات فراغت کمی دارم که در کنار خانواده باشم. من کار تایپ پروندهها را خودم به همراه همکارانم انجام میدهم. قضات معمولا ۸ ساعت تا ۱۰ ساعت کار میکنند بعد هم پرونده را میبرند منزل و شبها هم خواب پروندهها را میبینند.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> پس شما با این پروندههای سخت و پیچیده حتما کابوس میبینید؟
کابوس نه، زیاد نمیبینم. اما خواب زیاد میبینم و برخی مواقع این خوابها شاید یک قدرت و قوت خاصی به من میدهد برای کارها.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> یعنی پیچیدگیهای پروندهها در خوابهایتان روشن میشود؟
خیر، مصممتر میشوم برای پیگیری.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> اهل ورزش هستید؟
بله، علاقه زیادی به ورزش و فوتبال دارم و با همه مشغله هایم حتما همه مسابقات فوتبال را میبینیم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟
متاسفانه طرفدار پرسپولیس، لیورپول و رئال مادرید و تقریبا دیگر نمیتوانم کتمان کنم طرفدار پرو پا قرص پرسپولیسم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> پس چطور اسپانسر سابق پرسپولیس را محاکمه کردید؟
ببینید، اگر پرونده نزدیکترین فرد زندگی ام را به من بدهند من بر معیار قانون رسیدگی میکنم، چون ما متعهدیم به این که در جامعه قراردادهای اجتماعی، حقوقی و قانونی را رعایت کنیم. یک نکته هم بگویم این که اتفاقا برخی متهمان اگر گاهی به این حوزهها ورود میکنند به این جهت است که شهرت طلبی، به آنها در جاهای دیگری کمک کند.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> خیلیها دوست دارند بدانند مهریه همسر قاضی پروندههای مفاسد اقتصادی چقدر است؟
مهریه همسرم ۱۰۰۰ سکه.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> قضات که همیشه توصیه میکنند بالا بودن میزان مهریه تضمین زندگی نیست.
آنها که توصیه میکنند خودشان رعایت نمیکنند.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> یعنی شما توانایی دادن ۱۰۰۰ سکه به همسرتان را دارید؟
خیر، توانایی ندارم، اما ضمانت اجرایی آن را میپذیرم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> فکر میکنید همسرتان مهریه اش را میبخشد؟
مهریه همسرم ۱۰۰۰ سکه است
خانمها میگویند میبخشیم، اما نمیبخشند. حالا تصمیم دارم بعد از بازنشستگی از دستگاه قضا شغلی انتخاب کنم که تامین کننده مهریه باشد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> هیچ وقت این میزان مهریه، تبدیل به چالش زندگی شما نشده؟
خیر، خدا را شکر ما در این حوزه اختلاف نداریم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حالا برخی مهریههای عجیب و غریب تعیین میکنند از بال مگس گرفته تا گل رز و نان بربری نظر شما چیست؟
متاسفانه برخی ازدواجهای امروز با یک مشکل مواجه است، عدم شناخت. یعنی زن و مرد سعی میکنند غیر از آنچه که در باطن آنهاست خودشان را نشان دهند و این آغاز مشکلات خانوادگی است. خانمها برای تضمین خودشان نگاه مالی به مهریه دارند، اما واقعا مهریه کم، متوسط و زیاد تاثیری در زندگی مشترک ندارد. وقتی شناخت نباشد زوجین همدیگر را تحمل میکنند. خیلی از زندگیهای امروز رنگ و بوی زندگی ندارد و فقط ۲ نفر زیر یک سقف هستند بی آنکه با هم زندگی کنند. مشکلات زوجین امروز برمی گردد به سطح توقعات، نوع نگاه به زندگی، مسایل اقتصادی و چشم و همچشمیها و به نظر من تعیین این نوع مهریه ها، به معنی موفقیت در زندگی نیست. مهریه بال مگس، بال پشه، دست و پا معلوم است دیگر خروجی مناسبی در زندگی نخواهد داشت.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> شما با همسرتان هم حرفه هستید به اختلاف حقوقی بر نمیخورید؟
بیشتر حقوقدانها و افرادی که کار قضایی انجام میدهند فکر میکنند در خانه هم حاکم هستند، من مخالف هم صنف بودن زن و شوهر در زندگی هستم، چون هر دو بدون انعطاف رفتار میکنند و مسیر زندگی هم سخت میشود. اما من و همسرم در رشتههای مختلف حقوق تحصیل کرده ایم و اختلاف نظر حقوقی نداریم ضمن این که در منزل هم بحث حقوقی نمیکنیم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> آخرین هدیهای که به همسرتان داده اید؟
من، چون اصفهانی ام هدیه نمیدهم، یادم نیست فکر کنم ۱۰ یا ۱۲ سال پیش به ایشان هدیه داده ام.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> آخرین هدیهای که از ایشان گرفتید؟
همین اخیرا یک پیراهن از ایشان هدیه گرفته ام.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> چقدر تجزیه و تحلیلهای حقوقی در زندگی شما تاثیر داشته؟
خیلی زیاد، به خصوص که در مجتمع قضایی کارکنان دولت کار میکنم. کاری که مردم به صورت عادی انجام میدهند، ما حقوقیها با تجزیه و تحلیل انجام میدهیم، مثلا چند وقت پیش مادرم میخواست خانه بخرد دائم میگفتم حواست باشد کلاهبرداری نشود که به من گفت این حرفها چه معنایی دارد؟ اصلا به حرف تو گوش نمیدهم. کارش را انجام داد و به من گفت اگر به حرف تو گوش میکردم با توجه به تورم نمیتوانستم خانه بخرم.
ما به خاطر نوع کار و رشته تخصصی مان همه چیز را تجزیه و تحلیل میکنیم و همیشه فکر میکنیم یک اتفاقی خواهد افتاد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> یک نمره به خودتان بدهید؟
نمره را مردم به مسئولان قضایی می دهند، این را هم بگویم که همیشه به خاطر استقلال در کار و اینکه دانشگاهی هستم و حرف کسی را گوش نمیدهم مورد بی مهری قرار گرفته ام که این را ضعف میدانم از این جهت که برخی من را به جهت استقلالم ارزیابی کرده و نمره منفی میدهند. اما برای من معیار و ملاک قانون است و امروز هزاران قاضی مستقل و کارآمد در حال کار هستند. در هر صورت من نمره خوبی نمیدهم، چون مردم نمره را باید به دستگاه قضا بدهند، اما فکر میکنم که ۱۰ الی ۱۲ برایم کفایت میکند.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تا به حال به شما برای کار پیشنهاد حقوق نجومی شده؟
بله از سوی برخی موسسات مالی و بانکها پیشنهاد کار داشته ام برای سرپرستی حقوق و معاونت حقوقی که پیشنهاد آنها چند برابر حقوق فعلی من بوده حدود ۳۰ الی ۵۰ میلیون در ماه. اما من به دستگاه قضا تعهد دارم و نپذیرفتم.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> و در نهایت از تلخ و شیرینهای کار قضاوت در این سالها بگویید.
خاطره شیرین من بر میگردد به پیگیری پرونده «ورمی کمپوست» که هزاران شاکی داشت و یک پرونده پولشویی در خوزستان. دیدن شادی مردم برای رای صادره هرگز از ذهنم نمیرود، خاطره تلخ این سالها هم ظلمی است که به خانواده ام کرده ام و بیشتر وقتها در کنار آنها نبودم.