ترامپ پس از اینکه در سال 2016 با شعار اول امریکا به کاخ سفید راه یافت بسیاری از معاهده های بین المللی از جمله آب و هوای پاریس، نفتا و توافق هسته ای با ایران را زیر پا گذاشت و در مورد آخر نه تنها خود از توافقی که از پشتیبانی قطعنامه 2231 شورای امنیت برخوردار بود خارج شد بلکه دیگ کشورها را نیز تهدید کرد که در این اقدام غیر قانونی از امریکا تبعیت کنند.
اکنون هم دولت ترامپ با لغو معافیت خرید نفت از ایران، تهدید کرده است که هر کشوری را که از ایران نفت خریداری کند تحریم خواهد کرد و بدین وسیله جامعه جهانی را تحت فشار قرارداده است که به جای تبعیت از قوانین بین المللی از اقدامات ساسی امریکایی تبعیت کنند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده است که پس از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین در سال 1999، روسیه دوران افول ناشی از فروپاشی شوروی را پشت سر گذاشته و بار دیگر خود را به عنوان قدرتی که می تواند یکجانبه گرایی امریکارا به چالش بکشد مطرح شده است. در کنار روسیه، چین و هند نیز از قدرت های اقتصادی و اتمی جهان هستند که این انتظار می رود که این دو کشور نیز یکجانبه گرایی امریکا را نپذیرند.
در چنین اوضاع و شرایطی دولت ترامپ با تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، از دیگر کشورها خواسته است که از این خواسته غیر قانونی تبعیت کنند. اینکه آیا بازار کشش حذف صادرات نفت ایران را دارد یا ندارد و چه تبعاتی چنین تحریم هایی می توانند بر قیمت انرژی بگذارد یا اینکه به صفر رساندن صادرات نفت ایران شدنی یا نشدنی است هر چند جای بررسی دارد اما یک نکته مهم با این اقدام دولت ترامپ روشن خواهد شد و آن اینکه نظم جهان کنونی را که تعریف خواهد کرد.
اکنون تلاش ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، صحنه جدال تحمیل یکجانبه گرایی امریکا بر جامعه جهانی است و اگر این اتفاق در این منطقه از جهان با موفقیت همراه شود باید شاهد اقدامات یکجانبه گرایانه دیگر ترامپ در شرق آسیا، افریقا ودیگر نقاط جهانبود که هدف آن همان شعار اول امریکای ترامپ است.
اما این اقدام ترامپ یک روی دیگر نیز دارد ترامپ دست به قماری زده است که اگر دیگر کشورها به ویژه چین، روسیه و هند و برخی قدرت های مطرح منطقه ای مانند ترکیه به آن تن ندهند باید شاهد شکست سیاست های یکجانبه گرایی ترامپ و به چالش کشیده شدن سلطه امریکا و بیرون آمدن نظم نوین بین المللی بود.
---------------------------------
رضا محمدمراد