مصر فريب امريکا را نخورد
کناره گيري مصر از ناتوي عربي، روياي امريکا براي استفاده از کشورهاي عربي به عنوان پياده نظام عليه ايران را بر باد داد.
بر اساس گزارش رويترز، دولت مصر از تلاش آمریکا برای تشکیل «ناتوی عربی» عليه ايران عقب نشيني کرده و اعلام کرده که به نشست روز يکشنبه با اين موضوع که قرار است در رياض برگزار شود هیچگونه هیئت دیپلماتیک اعزام نخواهد کرد.
بر اساس گزارش رويترز، مصر اعلام کرده است که حاضر نيست در طرحي مشارکت داشته باشد که مي تواند به افزایش تنش ها با ایران بینجامد.
هر چند طرح ناتوي عربي در سال 2017 در جريان سفر دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا به عربستان مطرح و هدف اصلي از اين طرح تشکيل نيروي عربي براي مقابله با آنچه گسترش نفوذ ايران در منطقه ادعا مي شود اعلام شد اما واقعيت آن است که تشکيل چنين ائتلافي از نيروهاي عربي پس از شکست استراتژي نظامي امريکا در خاورميانه پس از دو لشکر کشي به افغانستان و عراق، نتيجه بازنگري در سياست هاي نظامي در دوره اوباما و پيگيري اين بازنگري در دوره ترامپ بوده است.
امريکا در جريان دو لشکر کشي به افغانستان و عراق هزاران نظامي خود را از دست داد بر اساس ادعاي ترامپ امريکا 7 تريليون دلار هم هزينه کرد بدون اينکه دستاوردي داشته باشد و در سفر مخفيانه به عراق او گفت که با اين همه هزينه بايد در تاريکي و ترس و واهمه و بدون اطلاع بيايد و در تاريکي برگردد.
از سويي شکست راهبرد نظامي امريکا در منطقه سبب شد تا ملت هاي منطقه همگرايي بيشتري با محور مقاومت داشته باشند و موجوديت رژيم صهيونيستي بيش از پيش در معرض تهديد قرار گيرد و همه اينها بر خلاف اهدافي بود که امريکا در لشکر کشي به منطقه به ويژه هدف اجراي نقشه سايکس- پيکوي جديد، در نظر داشت.
بنابر اين در دوره دولت اوباما آن هم در شرايطي که مذاکرات هسته اي ميان ايران وپنج بعلاوه يک جريان داشت، امريکا و متحدانش با هدف حاشيه امن سازي براي رژيم صهيونيستي، تهديد ايران را مطرح کردند و اوباما از سران کشورهاي عربي خواست که به کمپ ديويد بيايند و در آنجا قراردادهاي فروش تسليحات از جمله قرارداد فروش 110 ميليارد دلاري سلاح به عربستان پايه ريزي شد.
اوباما در جريان نشست جي بيست در آنتاليا که آبان ماه سال 1394 برگزار شد در سخنراني خود گفت که براي امريکا امکان پذير نيست که ديگر به خاورميانه لشکر کشي کند و از کشورهاي عربي خواست که نيروي نظامي مشترکي تشکيل دهند و خود وارد عمل شوند.
اما در دوره رياست جمهوري ترامپ اين بازنگري به شدت دنبال شد و دولت امريکا با تجربه از گذشته دو لشکر کشي به افغانستان و عراق ويک تجربه تاريخي از تاريخ اشغال هند توسط انگليس و استفاده اين کشور از نيروهاي هندي در جنگ هايي که منافع لندن نشين هارا تامين مي کرد وارد عرصه سياست شد آن هم در حاليکه طرح معامله قرن به قيمت نابودي مسئله فلسطين را هم در دست داشت.
ترامپ و تيم جنگ طلب او اين اولويت را دنبال کرد که کشورهاي عربي را عليه ايران متحد کند آن هم در حاليکه جنگ هايي که از سال 1948 با اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي در منطقه رخ داد يک پاي آن اين رژيم و طرف ديگر کشورهاي عربي بوده است.
تيم ترامپ در طول اين دو سال و اندي تمام تلاش خود را کرده است تا کشورهاي عربي به ويژه عربستان و امارات را به درگيري ايران سوق دهد و در اين راستا وعده حمايت لجستيکي و تسليحاتي را نيز به آنها داده است. جنگي که ديگر يک نظامي امريکايي نيز در آن کشته نخواهد شد و هيچ هزينه اي نيز بر دوش امريکا تحميل نخواهد کرد چرا که پياده نظام آن نيروهاي عربي خواهند بود و به جاي هزينه، با فروش تسليحات و حمايت لجستيکي درآمد نصيب امريکا خواهد کرد چنانچه اکنون دولت ترامپ صورت حساب هاي هزينه هاي حمايت امريکا از ائتلاف متجاوز سعودي در حمله به يمن را به رياض ارسال مي کند.
البته در پايان چنين جنگي ، چند کشور ضعيف در منطقه باقي خواهند ماند که امريکا به هرگونه اي که بخواهد خواهد توانست در آن اعمال سياست بنمايد.
صرف نظر از اينکه اساسا چنين ائتلافي به دلايلي چون آزموده شدن چنين ائتلافي دريمن، اختلافات درون کشورهاي عربي مانند اختلافات قطر با عربستان وامارات و سياست هاي نسبتا مستقل کويت وعمان، به نظر مي رسد مصر به خوبي پايان اين داستان را مي داند و خود را از قرباني شدن در پاي مطامع امريکا و رژيم صهيونيستي کنار مي کشد. هر چند بر اساس گزارش رويترز مقام هاي وزرات امور خارجه امريکا براي فريب دادن قاهره ، در باغ سبز دروغيني به مصر نشان مي دهند و از اين صحبت مي کنند که مصر با کناره گيري از ناتوي عربي نقش رهبري منطقه را از دست مي دهد.
مصر به خوبي به اين چند نکته پي برده است نخست اينکه چرا بايد وارد تنش بيهوده با ايران شود . دوم اينکه
در سياست هاي اعمالي خود چرا بايد ايران را دشمن بپندارد در حاليکه بر اساس طرح معامله قرن مجبور است از بخشي از خاک خود در صحراي سينا، مسئله قدس و اشغال جولان و دهها مولفه ديگر به نفع رژيم صهيونيستي بگذرد. سوم اينکه چرا بايد در جنگي وارد شود که امريکا جرات ورود به آن را ندارد. چهارم اينکه چرا بايد پياده نظام و گوشت قرباني هدف هاي منطقه اي امريکا باشد. پنجم اينکه چرا بايد وارد جنگي شود که پايان آن جز ويراني منطقه و تخريب روابط با همسايگاني شود که به هيچوجه نمي توان آنها را جابجا کرد در حاليکه امريکا در هزاران کيلومتر آن طرف تر قرار دارد.
و در آخر اينکه چرا بايد پياده نظام امريکا بود آن هم در حاليکه اين کشور پس از دو دهه لشکر کشي به افغانستان و عراق هيچ منفعتي نداشته و اکنون به مذاکره با طالبان روي آورده است.
در خصوص تلاش امريکا براي تشکيل ناتوي عربي جاي دارد که به سخنان مایک پمپئو در پاسخگويي به سنا اشاره شود که گفت: «ما از دیپلماسی خلاقانه برای تشکیل ائتلاف ها به منظور مقابله با دشمنان خود استفاده کرده ایم چون ما نه می توانیم و نه باید هر کاری را به تنهایی انجام دهیم".
-----------------------------------
رضا محمدمراد