به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما به نقل از روزنامه القدس العربی، اقدام آمریکا در به رسمیت شناختن حاکمیت رژيم صهيونيستي بر بلندیهای اشغالی جولان سوریه توطئه ای برای الحاق کرانه باختری رود اردن به اسرائیل است.
روزنامه القدس العربی نوشت تابستان گذشته در همین روزنامه القدس العربی مطلبی درباره طرح «معامله قرن» که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و جارد کوشتر داماد وی آماده می کنند، منتشر و در آن هشدار داده شد که این طرح فقط برای سرپوش گذاشتن بر هدف خطرناکی است که مقصود از آن تکمیل فاجعه 1948 برای الحاق رسمی بیشتر اراضی کرانه باختری اشغالی سال 1967 به اسرائیل است.
آنان نمایش بزرگی آماده می کنند که «صحنه گردان سیاسی» آن دونالد ترامپ و قهرمان این نمایش نیز جارد کوشنر است و از طریق آن طرح معامله قرن را اعلام می کنند و یقین دارند که فلسطینی ها نمی توانند آن را نپذیرند درست مانند اینکه هیچ فلسطینی ملی گرا یا عربی نمی تواند تصمیم درباره تجزیه و تقسیم را بپذیرد.
اجرای این طرح فرصتی برای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل فراهم می کند تا اراضی اشغالی کرانه باختری رود اردن را که امروز تحت کنترل اسرائیل است به طور رسمی به خاک این رژیم ملحق کند. (بخشی از یادداشت «معامله قرن و تکمیل فاجعه» القدس العربی در تابستان گذشته.)
با تصمیم دونالد ترامپ، آمریکا الحاق یک سوم منطقه جولان به اسرائیل را که از ژوئن سال 1967 اشغال کرده است، به رسمیت شناخت.
این تصمیم ترامپ، واقعیت پیش بینی ما و جدی و خطرناک بودن اوضاع را بیشتر نمايان می کند. در هر حال ترامپ به مقوله جولان، فراتر از آنچه خود حزب لیکود جرأت آن را می کرد، وارد شد. لیکود پس از رسیدن به قدرت در سال 1977 و پس از اطمینان از بی طرفی مصر از طریق امضای پیمان کمپ دیوید در پایان سال 1981 در دوره نخست وزیری مناحیم بیگن، تصمیم گرفت منطقه اشغالی جولان را تحت قوانین، دستگاه قضایی و مدیریت اسرائیل در آورد. این تصمیم به معنای الحاق عملی جولان به اسرائیل بود اما مرحله الحاق به صورت رسمی و اسمی صورت نگرفت.
بر این اساس رژیم صهیونیستی همواره فکر می کرد که می تواند درباره سرنوشت منطقه جولان گفتگو کند اما در زمان دولت حزب لیکود هیچ گفتگویی درباره آن صورت نگرفت. در سال 1999 دولت آمریکا به ریاست بیل کلینتون بر مذاکرات میان دولت حزب کار اسرائیل به رهبری ایهود باراک و نظام حافظ اسد نظارت کرد. این گفتگوها به موازات تلاشهای دولت آمریکا (کلینتون) برای رسیدن به توافق نهایی میان دولت ایهود باراک و تشکیلات خودگردان به رهبری یاسر عرفات صورت می گرفت. اما این تلاشها با توجه به عدم آمادگی اسرائیل برای دادن امتیازهایی که برای رسیدن به توافق لازم بود، شکست خورد.
مانع اصلی در روند مذاکرات میان تل آویو و دمشق با نظارت واشنگتن درباره بلندی های جولان، مخالفت اسرائیل با چشم پوشی از بخش جنوبی این منطقه بود که تحت کنترل اسرائیل قرار دارد و یکی از مهمترین منابع آب اسرائیل محسوب می شود.
گفتگوها میان دولت سوریه به ریاست بشار اسد و دولت ایهود اولمرت (نخست وزیر وقت اسرائیل) در سال 2008 با نظارت رجب طیب اردوغان دوباره آغاز شد اما این گفتگوها زیاد دوام نیاورد و با حمله جنایتکارانه ارتش اسرائیل به نوار غزه در اواخر همان سال متوقف شد. سه ماه پس از آن ایهود اولمرت به علت رسوایی ها در زندگی سیاسی خود مجبور به استعفا شد.
حزب لیکود به ریاست بنیامین نتانیاهو دوباره به قدرت رسید و اعلام کرد درباره منطقه جولان گفتگو نمی کند و قصد دارد این منطقه را تا ابد حفظ کند.
اما تصمیم خطرناک ترامپ این است که وی نه فقط تصمیم سی و هشت سال پیش لیکود را به رسیمت شناخت بلکه فراتر از آن رفت و به الحاق نهایی جولان به اسرائیل مشروعیت بخشید مانند شهر قدس که رژیم صهیونیستی مدت کوتاهی پس از اشغال آن در سال 1967 به خاک اسرائیل ملحق و اعلام کرد هر دو بخش شهر قدس (قدس غربی و شرقی) پایتخت اسرائیل است و ترامپ نیز با اتخاذ تصمیمی درباره انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس، آن را تایید کرد.
ترامپ تصمیم گرفت در آستانه انتخابات پارلمانی اسرائیل که رهبری حزب لیکود نگران است با توجه به رسوایی های گسترده در پرونده قضایی او، شکست بخورد، هدیه با ارزشی به او بدهد.
نتانیاهو به خوبی می داند و بارها گفته است که دونالد ترامپ بهترین دوست اسرائیل است که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده است. ترامپ جمعی از دوستداران و علاقمندان به اسرائیل از جمله جارد کوشنر و دیوید فریدمن سفیر آمریکا در قدس و مایک پمپئو وزیر امور خارجه را دور خود جمع کرده است. پمپئو در سخنرانی گفته بود این اراده الهی است که ترامپ به قدرت رسید تا از ملت یهود در برابر ایران حمایت کند. نتانیاهو چگونه می تواند این فرصت تاریخی را از دست بدهد. او می تواند در انتخابات بعدی اسرائیل پیروز شود به ویژه اینکه این فرصت تاریخی تکرار نمی شود.