آمریکا که خود را گرفتار در گرداب ناامنی های افغانستان از نظر مالی و پرستیژ می بیند با طرف شدن با طالبان درصدد است وضعیت این کشور را بنا به خواست و اراده خود خاتمه دهد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ رفتار و موضع گیری های گروه طالبان در ارتباط با روند صلح افغانستان نشان می دهد که این گروه بازی چند وجهی را در قبال مردم، دولت این کشور و همچنین آمریکا پی گیری می کند که مخرج مشترک همه آن ها، قدرت نمایی برای گرفتن بالاترین امتیاز سیاسی و امنیتی از طرفین گفتگو در مورد صلح افغانستان است.
آمریکا نیز که خود را گرفتار در گرداب ناامنی های افغانستان از نظر مالی و پرستیژ می بیند با طرف شدن با طالبان درصدد است وضعیت این کشور را بنا به خواست و اراده خود، فیصله دهد.
نحوه بازیگری طالبان در مورد روند تحولات افغانستان
بي ترديد گروه طالبان به این نتیجه رسیده است که دیگر نمی تواند از طریق نظامی قدرت را در کابل در دست بگیرد. به همین دلیل با نرمش در مواضع خود، گفتگو با آمریکا و سپس رهبران احزاب و گروه های سیاسی افغان را آغاز کرده است و پی گیری می کند. اما آنچه مهم و تعیین کننده است موضع گیری های گروه طالبان در قبال تحولات آتی افغانستان است که همچنان با ابهام روبرو است.
این گروه به تازگي اعلام کرد که مساله گفتگو با دولت افغانستان و همچنین آتش بس، مساله داخلی این کشور است و ارتباطی به گفتگوهای طالبان و آمریکا در دوحه ندارد. در مقابل، دولت کابل اعلام کرد موضوع ادامه حضور نیروهای خارجی بخصوص آمریکایی در افغانستان و یا خروج آنان، مساله ای کاملا مرتبط با دولت این کشور است و در چارچوب حق حاکمیت ملی، دولت افغانستان باید در این مورد تصمیمم بگیرد و براساس توافقنامه امنیتی با واشنگتن نیروهای آمریکایی می توانند تا مدت تعیین شده در افغانستان بمانند.
بنابراین، از دیدگاه دولت افغانستان، گروه طالبان نه تنها حق ندارد در مورد مسایل مربوط به حاکمیت ملی این کشور با طرف های خارجی گفتگو کند بلکه خود این گروه، بخشی از مشکلات و چالش های دولت افغانستان است که باید در داخل حل شود.
همزمان با برگزاری پنجمین دوراز گفتگوهای گروه طالبان با آمریکا در دوحه قطر، گروه طالبان حملات خود را ضد مواضع دولتی شدت بخشید و گروه تروریستی داعش نیز با قدرت نمایی اقدام به حمله تروریستی کرد. در این حال، ارتش افغانستان با تشدید حملات خود ضد طالبان اعلام کرد که دهها تن از آنان را به هلاکت رسانده است.
مجموع تحولات و رویدادهای اخیر افغانستان نشان می دهد که طالبان یک سیاست کلی را که مبتنی بر نگاه برتری طلبانه به امور افغانستان است دنبال می کند و درصدد است ضمن گرفتن بیشترین امتیاز در مذاکرات با آمریکا، ساختارهای سیاسی، امنیتی و نظامی آتی افغانستان نیز بر مبنای خواست طالبان تنظیم شود. به همین دلیل گروه طالبان از آمادگی خود برای ادغام نیروهای خود در ارتش افغانستان نیز سخن گفته است.
با این حال، محافل منطقه ای و بین المللی در مورد توافق های پنهانی طالبان و آمریکا و پیامدهای آن ابراز نگرانی می کنند. "مانتیتسکی" سفیر روسیه در کابل، ضمن مخالفت با گفتگوهای پنهانی آمریکا و طالبان تاکید کرد هر گونه توافق میان دو طرف باید مورد قبول تمامی کشورهای دخیل در مساله افغانستان باشد.
در این حال؛ "میلوش زمان " رئیس جمهوری چک نیز ضمن مخالفت با مذاکرات پنهانی آمریکا و طالبان آن را مانند مذاکره با هیتلر نازی دانست. این موضع متحد آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو، بیانگر بی اعتمادی عمیق همپیمانان این کشور در افغانستان است که بدون شک بر روند توافق های احتمالی آمریکا و طالبان و تحولات آتی افغانستان تاثیر منفی خواهد داشت.
علل تشدید ناامنی درافغانستان
در مورد عوامل تشدید حملات خونین در افغانستان ازسوی طالبان و داعش دیدگاه های مختلفی مطرح است. برخی بر این اعتقادند که دیدگاه واحدی در مورد مذاکره با آمریکا و رهبران احزاب در افغانستان در گروه طالبان وجود ندارد و عوامل ناراضی درصددند با دامن زدن به خشونت های خونین مانع از ادامه هر گونه مذاکره شوند.
برخی از محافل سیاسی نیز تشدید خشونت های خونین را در افغانستان در راستای سیاست فشار از بالا برای گرفتن امتیاز در مذاکرات می دانند و اینکه طالبان همچنان دست بالا را دارد و می تواند به راحتی اوضاع افغانستان را بحرانی و ناامن نماید. برخی نیز حملات خونین طالبان را برای جلوگیری از شکل گیری هر گونه ائتلاف میان دولت افغانستان و رهبران سیاسی برای گفتگو با طالبان در دوحه قطر ارزیابی می کنند.
عطا محمد نور رئیس اجرایی حزب جمعیت اسلامی افغانستان به تازگي اعلام کرد دولت این کشور همراه با رهبران سیاسی در مذاکرات دوحه شرکت می کند. با توجه به ادامه مخالفت گروه طالبان برای گفتگو با دولت کابل، همکاری و حضور مشترک هیات دولت و رهبران سیاسی افغانستان، راه حل میانه ای برای کمک به پیشبرد مذاکرات صلح افغانستان تلقی می شود.
این در حالی است که پاکستان و آمریکا به هیچ عنوان با همکاری جریان های سیاسی ودولت افغانستان به عنوان یک گروه واحد برای گفتگو با طالبان موافق نیستند. به همین دلیل، با دامن زدن به خشونت های خونین در این کشور تلاش کردند با رو در رو قرار دادن دولت و جریان های سیاسی بخصوص در حمله راکتی به مراسم سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری رهبر پیشین جزب وحدت اسلامی افغانستان، مانع از شکل گیری اتحاد و همکاری میان آن ها شوند.
حمله زمانی صورت گرفت که عبدا... عبدا... رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان در حال سخنرانی بود و شخصیت هایی مانند حامد کرزای رئیس جمهوری قبلی، حنیف اتمر مشاور پیشین امنیت ملی و محمد محقق معاون دوم عبدا.. عبدا... و یونس قانونی از اعضای ارشد حزب جمعیت اسلامی حضور داشتند که برخی محافل مغرض هدف از حمله را از بین بردن آنان می دانند که ممکن است بر روابط دولت کابل با جریانهای سیاسی تاثیر منفی بگذارد.
آیا پاکستان همچنان بر طالبان نفوذ دارد
در مورد ادامه نفوذ پاکستان بر گروه طالبان دیدگاه های مختلفی مطرح است. برخی معتقدند دولت پاکستان دیگر نفوذ دهه هفتاد شمسی بر طالبان ندارد و بعد از تشکیل رژیم طالبان در افغانستان که با حمایت های کامل پاکستان، آمریکا، عربستان سعودی و امارات صورت گرفت این گروه به سطحی از بلوغ سیاسی رسیده است که می تواند ضمن بازی با جریان ها و کشورهای مختلف نه تنها به عنوان بازیگر اصلی در تحولات افغانستان مشروعیت کسب کند بلکه به طور مستقل طرف گفتگو قرار بگیرد.
برخی دیگر نیز بر این باورند که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان آی اس آی همچنان نفوذ خود را بر طالبان حفظ کرده و از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کند. معتقدان به این دیدگاه به مواضع و اظهار نظر مقامات افغانستان اشاره می کنند که همچنان طالبان را ابزار دست پاکستان می دانند.
اگر این دیدگاه را بپذیریم می توان گفت نوعي دوگانگی در مواضع طالبان در برخورد با تحولات افغانستان و نوع برخورد با دولت اسلام آباد را شاهد خواهیم بود. زیرا فضل الرحمن رئیس جمعیت علمای اسلام پاکستان که پدر معنوی طالبان نیز شناخته می شود از رابطه خوبی با دولت عمران خان نخست وزیر پاکستان برخوردار نیست و این احتمال که فضل الرحمن و سایر علمای تاثیر گذار بر طالبان که با عمران خان مشکل دارند اجازه بدهند وی از طالبان برای تقویت موقعیت منطقه ای خود استفاده کند دور از ذهن می دانند.
در این خصوص، تحلیل گران به دونکته سازماندهی و تاثیر ایدئولوژی بر طالبان اشاره می کنند و معتقدند سازمان اطلاعات ارتش پاکستان به همراه سایر کشورهای حامی کار سازماندهی طالبان را برعهده دارند و اکنون به نظر می رسد سازماندهی و هدایت طالبان در مذاکرات ارجح تر از هرگونه دیدگاه پدران معنوی طالبان در مواجه با صلح افغانستان است.
آیا پاکستان اجاره طالبان را واگذار کرده است؟
در مورد اعمال نفوذ پاکستان بر طالبان و اینکه واقعا این گروه در اختیار و اجاره چه کشوری است محافل سیاسی به سخنان والی هرات اشاره می کنند که اعلام کرد دولت پاکستان در جریان سفر اخیر محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در توافقی گروه طالبان را به وی واگذار کرده است.
عبدالقیوم رحیمی در گفتگو با یکی از فرماندهان ارتش افغانستان در این باره اعلام کرد دولت اسلام آباد در قبال وعده دریافت 20 میلیارد دلار از بن سلمان، هدایت طالبان را به وی واگذار کرده است. نورا... قدیری از فرماندهان سپاه ارتش افغانستان با تایید اظهارات والی هرات تاکید کرد ماموریت طالبان همچنان در راستای منافع پاکستان تعریف می شود که همانا کشتار مردم بی گناه افغانستان است. چنانچه این ادعای والی هرات صحت داشته باشد تاثیر بسیار منفی بر وجه طالبان در نزد مردم افغانستان خواهد داشت. این در حالی است که این گروه بارها خود را یک گروه ملی عنوان کرده که در جهت تامین منافع مردم افغانستان می جنگد.
نتیجه گيري
از دیدگاه محافل سیاسی بازی چند وجهی طالبان، فقدان اطلاع رسانی در مورد محورهای مذاکرات آمریکا و طالبان در دوحه، اعتراض و ابراز نگرانی از پیامدهای هر گونه توافق پنهانی دو طرف، تشدید خشونت های خونین و قدرت نمایی گروه تروریستی داعش از پیچیده تر شدن اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان حکایت دارد.
اینکه آمریکا و طالبان خود را داعیه مهربان تر از مادر برای مردم افغانستان نشان می دهند نه تنها مورد تایید مردم و دولت این کشور نیست بلکه آن ها در حال پایه گذاری بحرانی جدید در افغانستان هستند که گروه تروریستی داعش می تواند به عنوان ابزار و عامل جدیدی برای دامن زدن به بحران در افغانستان حضور خود را در این کشور پررنگتر و تقویت کند. اظهارات مقامات دولت افغان مبنی براین که گفتگو با طالبان و توافق احتمالی با وی به معنای پایان تروریسم در افغانستان نیست در همین راستا قابل توجه است. بنابراین:
1- محافل منطقه ای و بین المللی بخصوص سازمان ملل که از مذاکرات دولت افغانستان و طالبان حمایت می کند باید به تسریع این روند با شکل گیری همکاری دولت و رهبران سیاسی برای گفتگو با طالبان کمک کنند.
2- با توجه به کثرت قومی و مذهبی در افغانستان که بر امور سیاسی در این کشور اولویت دارد هر گونه توافق احتمالی آمریکا و طالبان نمی تواند به تقویت وفاق ملی در افغانستان کمک کند. زیرا مشکل می توان تصور کرد سایر اقوام به تقویت موقعیت و قدرت طالبان در ساختارهای سیاسی و امنیتی افغانستان رضایت دهند.
3- محافل منطقه ای و دولت افغانستان از سازمان ملل انتظار دارند فراتر از توصیه و درخواست از طالبان عمل کند و بر تلاش های خود برای وادار کردن طالبان به گفتگوی مستقیم با دولت کابل بیافزاید.
4- دولت افغانستان انتظار دارند در روند گفتگوهای صلح، استقلال و حاکمیت ملی این کشور از سوی آمریکا مدنظر قرار گیرد.
نویسنده: مجيد وقاری کارشناس مسائل بین الملل