تامین مالی نشدن بنگاههای کوچک و متوسط از بازار سرمایه از مهمترین موارد مطرح شده در در نشست نمایندگان بخش خصوصی در کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران بود
در این نشست به این موضوع پرداخته شد که چرا سهم بازار سرمایه در تامین مالی بنگاهها طی سالهای اخیر، همواره کمتر از ۱۰ درصد بوده است و به چه دلیل بازار سرمایه نتوانسته در این مسیر موفق عمل کند؟
در همین رابطه، کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران یک پروژه تحقیقاتی برای ریشهیابی دلایل این ضعف پیش برد که این مساله را مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار دهد. به همین منظور هادی لاری که شرکتش این مطالعه را در دست انجام دارد، در توضیحاتی با اشاره به اینکه در بهترین حالت، تنها حدود ۸ درصد منابع مالی بنگاههای اقتصادی کشور در سالهای اخیر از طریق منابع بازار سرمایه تامین شده است، گفت: این حجم از تامین مالی از طریق بازار سرمایه با کشورهای اروپایی که نظام تامین مالی آنها نیز عمدتا مبتنی بر منابع بانکی است، فاصله زیادی دارد.
تامین مالی در بازار سرمایه ایران از سه کانال، افزایش سرمایه، عرضه اولیه و انتشار ابزارهای تامین مالی صورت میگیرد
وی با بیان اینکه تامین مالی در بازار سرمایه ایران از سه کانال، افزایش سرمایه، عرضه اولیه و انتشار ابزارهای تامین مالی صورت میگیرد، افزود: بررسیها نشان میدهد شرکتهای فعال کشور طی سالهای اخیر، به ترتیب از طریق افزایش سرمایه، انتشار ابزارهای تامین مالی و عرضه اولیه سهام، منابع مالی خود را تامین کردهاند.
به گفته وی، به رغم افزایش محسوس تامین مالی از طریق «افزایش سرمایه» در سالهای اخیر، سهم این روش از حدود ۸۵ درصد در سالهای ۱۳۹۱ تا ۹۴ به ۶۶ درصد در سال ۱۳۹۴ و ۴۳ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است، اما در عوض طی سالهای یادشده شاهد افزایش حجم انتشار انواع ابزارهای تامین مالی به خصوص اوراق بدهی یا صکوک بودهایم.
لاری در ادامه، به گزارش اخیر موسسه جهانی مکنزی اشاره کرد و افزود: بر اساس این گزارش، نسبت بازار سرمایه ایران به تولید ناخالص داخلی کمتر از متوسط جهانی است و این در حالی است که بازار سهام ایران نامتنوع بوده و ۱۰ شرکت برتر، تقریبا ۴۰ درصد بازار را در اختیار دارند.
بازار سرمایه ایران نیاز به بازسازی زیرساختهای حمایتی دارد
وی سپس با بیان اینکه بازار سرمایه ایران نیاز به بازسازی زیرساختهای حمایتی دارد، گفت: در ایران سهم تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه نسبت به سیستم بانکی بسیار پایین است به طوری که از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۵ بیش از ۸۶۰ هزار میلیارد ریال اوراق بدهی در کشور منتشر شده که در برابر رقم ۴۶ هزار هزار میلیارد ریال تامین مالی از طریق سیستم بانکی بسیار ناچیز است.
لاری در ادامه به یکی از معضلات بزرگ ساختار بازار سرمایه برای بنگاههای اقتصادی اشاره کرد و افزود: در حال حاضر هزینه و زمان لازم برای پذیرهنویسی سهام، اوراق بدهی و صندوقهای سرمایهگذاری نسبت به میانگین جهانی بسیار بالاتر است به طوری که یک شرکت برای اینکه از طریق بورس تهران یا فرابورس ایران سهام خود را به بازار عرضه کند، ملزم به طی مراحل هشتگانهای است که به صورت متوسط حدود یک تا دو سال به طول میانجامد.
وی گفت: در حال حاضر در سازمان بورس ۱۴۳ آییننامه و دستورالعمل وجود دارد و کتاب قانون مقررات بازار سرمایه نزدیک به ۲۴۰۰ صفحه است، از این رو به دلیل وجود چنین مقررات و مجوزهای سختگیرانهای، تاسیس شرکتهای سهامی عام در بورس عملا متوقف شده است.
در بورس استانبول، متوسط زمان مورد نیاز برای عرضه سهام شش هفته است
لاری در عین حال، افزود: هماکنون اگر شرکتی بخواهد سهام خود را در بازار عرضه کند و با فرض آن که همه مدارکش آماده باشد حداقل یک سال فرآیند آن به طور میانجامد. این در حالی است که در بورس استانبول، متوسط زمان مورد نیاز برای عرضه سهام شش هفته است.
وی افزود: زمان طولانی و هزینه زیاد بهرهگیری از ابزارهای مختلف تامین مالی سبب شده تعداد زیادی از بنگاههای اقتصادی کشور، مخصوصا بنگاههای کوچک و متوسط نسبت به حضور در بازار سرمایه رغبتی نداشته باشند. بنابراین، در زمینه ورود شرکتها به بازار بورس، سازمان باید انعطاف بیشتری به خرج داده و حجمی از اشتباه و ریسک را بپذیرد.
لاری همچنین، عدم نظارت و پیگیریهای مستمر روی ابزارها و ساختارهای تامین مالی در مرحله بعد از پذیرهنویسی را یکی از دلایل عدم توفیق آن و عدم استقبال فعالان بازار برشمرد و گفت: به دلیل روند فعلی ارزیابی مدیران در بازار سرمایه که کیفیت را فدای کمیت میکند، انگیزه اصلی مسئولان امر تنها به معرفی ابزار جدید تامین مالی چندان شکل عملی و اجرایی به خود نمیگیرد.
بیثباتی و تغییر مداوم قوانین کشور، عدم بازنگری قوانین مربوط به بازار سرمایه، عدم هماهنگی مقام ناظر در بخشهای مختلف اقتصادی و پایبند نبودن مقام ناظر به مقررات مصوب خود را از جمله ضعفهای بازار سرمایه است
این کارشناس بازار سرمایه بیثباتی و تغییر مداوم قوانین کشور، عدم بازنگری قوانین مربوط به بازار سرمایه، عدم هماهنگی مقام ناظر در بخشهای مختلف اقتصادی و پایبند نبودن مقام ناظر به مقررات مصوب خود را از جمله ضعفهای این حوزه برشمرد و افزود: سازمان بورس باید پیشگیری را در دستورکار قرار داده و بر عملکرد حسابرسان و بازرسان در زمان پذیرش شرکتها و در طول زمان حضور آنها در بازار سرمایه توجه بیشتری داشته باشد، ضمن اینکه معافیت مالیاتی بیشتر از جانب سازمان بورس به شرکتهایی که شفافیت را رعایت میکنند باید اعطا شود.
لاری افزود: ابزار تامین مالی از طریق بازار سرمایه برای آنکه مورد قبول بخش خصوصی قرار گیرد، باید در مقایسه با سایر روشهای تامین مالی و به ویژه نظام بانکی سریعتر باشد، شفافیت بالایی داشته باشد و ساز و کار مشخصی داشته و فرآیند بروکراتیک پیچیدهای نداشته باشد.
وی گفت: بازار سرمایه ایران برای آن که بتواند بستر تامین مالی شرکتهای کوچک و متوسط باشد، بیش از راهبرد نیاز به چابکی دارد. اگر بازار سرمایه واقعا میخواهد این بستر را فراهم کند، باید هر هفته یا حداقل هر ماه چند شرکت کوچک و متوسط جدید در بازارهای مختلف بورس و فرابورس عرضه شود.