در واکاوی از ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران این نکته بارز است که اولاً استقامت و پافشاری نیروهای مذهبی و ملی؛ ثانیاً ائتلاف و اتحاد این نیروها، پیروزی را به ارمغان آورد.
چکیده مطلب:
- ملی شدن صنعت نفت ایران در سال 1329 نمونه بارز برآیند مقاومت و وحدت است.
- مقاومت و وحدت و یکپارچگی در تاریخ ایران زمین ثمرات بسیار زیادی را به همراه داشته است.
- گسست و انشقاق در میان نیروهای سیاسی و اجتماعی و رخنه بیگانگان بود، موجب شد تا عمر دوره هم دولت ملی و هم ملی بودن نفت کوتاه باشد.
- این مقطع تجربه گران بهایی برای آیندگان پس از این رویداد به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
- مقاومت و ایستادگی دکتر مصدق در برابر دخالت و تقلب دربار و شاه در انتخابات و همراهی و همکاری جریان مذهبی فدائیان اسلام و به خصوص آیت ا... کاشانی (در تبعید) گام نخست برای تحقق یک واقعیت تاریخی برداشته شد.
- در واکاوی از ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران این نکته بارز است که اولاً استقامت و پافشاری نیروهای مذهبی و ملی؛ ثانیاً ائتلاف و اتحاد این نیروها، پیروزی را به ارمغان آورد.
پژوهش خبری صدا و سیما: پیروزی در ملی شدن صنعت نفت ایران در سال 1329 نمونه بارز برآیند مقاومت و وحدت است. بر همین اساس است که با گذشت 68 سال، همچنان از این رویداد به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر یاد میشود. مقاومت و وحدت و یکپارچگی در تاریخ ایران زمین ثمرات بسیار زیادی را به همراه داشته است. میتوان گفت هرچه موفقیت و پیروزی در مقاطع مختلف برای ایران در طول تاریخ به دست آمده در نتیجه ایستادگی، مقاومت در کنار اتحاد، همبستگی همه اقشار مردم بوده است. از مصادیق بارز آن، انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس ... و ماجرای ملی شدن صنعت نفت است. از طرفی گسست و وادادگی در بحبوحه های تاریخی، باعث شکست شده است. ماجرای ملی شدن صنعت نفت با توجه به چگونگی پیروزی و نقش ائتلاف و اتحاد نیروهای سیاسی و مذهبی در تحقق آن از اهمیت زیادی برخوردار است. گرچه مجموعه عوامل داخلی و خارجی که از مهمترین آنها گسست و انشقاق در میان نیروهای سیاسی و اجتماعی و رخنه بیگانگان بود، موجب شد تا عمر دوره هم دولت ملی و هم ملی بودن نفت کوتاه باشد، اما همین مقطع تجربه گرانبهایی برای آیندگان پس از این رویداد به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
بنابراین هدف از این بحث و ضرورت آن در حال حاضر، استفاده از تجربه ملی شدن صنعت نفت برای شرایط امروز است. لذا زاویه دید در بررسی دوباره موضوع ملی شدن صنعت نفت، کارکرد مقاومت، ایستادگی و وحدت و یکپارچگی در رسیدن به موفقیت است. بر این اساس سوالی که در این تحقیق مطرح میشود، نقش و تأثیر مقاومت و وحدت در پیروزی ملی شدن صنعت نفت چیست؟ از اینرو در این نوشتار سعی میشود از این زاویه به ماجرای ملی شدن صنعت نفت پرداخته شود.
سیر کشف نفت در ایران و سلطه انگلیس بر آن
از اوائل قرن بیستم (26 می 1908م) یا به عبارتی پنج خرداد 1287 شمسی که اولین چاه نفت غرب آسیا در مسجد سلیمان در استان خوزستان به نفت رسید، موضوع نفت یکی از عوامل تعیین کننده روابط سایر کشورها به خصوص کشورهای قدرتمند و استعمارگر با ایران بوده است. به گونه ای که نمیتوان سیاست خارجی این کشورها با ایران را از مسئله نفت در سده گذشته جدا کرد. در این میان «ویلیام ناکس دارسی» بازرگان و سرمایه دار انگلیسی در سال 1901(1280) پس از مذاکره با مظفرالدین شاه قاجار امتیاز استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران غیر از پنج ایالت آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان به مدت 60 سال را دریافت کرد. در مقابل، دارسی متعهد شد ظرف دو سال، شرکت یا شرکتهایی برای بهرهبرداری از امتیاز تأسیس کند و از عواید حاصله شانزده درصد به عنوان حقامتیاز بپردازد. به علاوه بیست هزار لیره به طور نقدی به صورت سهم به ایران بدهد.[1]
از طرفی، پس از کشف نفت در مسجد سلیمان، شرکت نفت ایران و انگلیس در 1909م با سرمایه دو میلیون لیره تأسیس و صدور نفت از 1913م آغاز شد. سال بعد دولت انگلیس به علت اهمیت نفت، 56 درصد سهام شرکت را خرید و دو نفر نماینده با حق «وتو» درباره تصمیمات شرکت منصوب کرد و در حقیقت، این امتیاز متعلق به دولت انگلیس شد.[2]
بر این اساس انگلستان با استفاده از عنصر نفت بیش از نیم قرن بر مقدرات و امور ایران سلطه بلامنازع پیدا کرد.
جنگ جهانی اول و شرایط بحرانی و هرج و مرج پدید آمده در ایران، انگلیسی ها را بر آن داشت که برای اجرای بهتر امور خود در ایران شخصی مطیع و فرمانبر بر سر قدرت بیاورند. از اینرو با کودتای سوم اسفند 1299 رضامیرپنج مشهور به رضاخان را بر سر کار آوردند و چندی بعد با حذف سلسله قاجاریه سلطنت پهلوی ها را پایه ریزی کردند. در بحبوحه این شرایط زمانی، انگلیسی ها علیرغم توسعه حوزه نفتی در ایران، نفت ایران را بدون انجام تعهدات قرارداد 1901 به تاراج می بردند. اختلافات چندی پیش آمد و رضاشاه هم ظاهراً با ژست مخالفت و اعتراض، در10 آذر1311ش/ 1932م. در حضور هیئت وزیران امتیازنامه دارسی را ملغا و در آتش بخاری انداخت. در پی این اقدام، دولت بریتانیا از ایران به جامعه ملل شکایت کرد. اقدامات بعدی نشان داد این برنامه سوزاندن قرارداد نیز می توانست نوعی جنگ زرگری باشد که انگلستان متخصص آن بود. چراکه انگلیسی ها منتظر فرصتی بودند تا قرارداد دادرسی را به وضع بهتری تثبیت کنند؛ که اولاً: مجلس ایران آن را تصویب کند و ثانیاً: دیگر ادعایی درباره شرکتهای خارج از ایران نباشد. این موضوع با انعقاد قرارداد 1933 (1312ش) محقق شد که رضاخان برای خوش خدمتی به انگلیسی ها و با تحکم منعقد ساخت. قرارداد اصلاح شده دارسی در 7 خرداد 1312ش/ 1933م در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که به موجب آن امتیاز نفت ایران به انگلیس تا شصت سال دیگر تمدید شد.[3]
در اینجا به برخی از اشکالات اساسی قرارداد 1933(1312ش) که زمینه ساز ملی شدن صنعت نفت در سال پایانی دهه بیست شد، اشاره می گردد.
از دیگر زمینه های ملی شدن صنعت نفت، بحران امتیاز نفت شمال ایران در طول جنگ جهانی دوم و مخالفت با اعطای این امتیاز در مجلس دوره چهاردهم و عدم تصویب لایحه تشکیل شرکت مختلط نفتی ایران و شوروی در مجلس پانزدهم بود.
دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ جهانی دوم درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت شمال ایران برآمد. برهمین اساس در شهریور ۱۳۲۳ هیئتی از طرف اتحاد شوروی به ریاست "کاف تارادزه" معاون وزرات امورخارجه شوروی وارد تهران شد. مبارزات سیاسی در مجلس و مطبوعات شدت گرفت. نهایتا هرگونه مذاکره در مورد امتیازات نفت به بعد از جنگ جهانی دوم موکول شد. در همین راستا، سفارت شوروی روابط خود را با دولت وقت ایران (محمدساعد مراغهای) قطع کرد و حزب توده و جراید آن علیه دولت تظاهرات و مبارزات جدی به راه انداختند؛ در آبان همان سال دکتر مصدق به مجلس پیشنهاد کرد که دولت حق نداشته باشد، بدون مشورت مجلس به دول خارجی امتیازی بدهد.[5]
با تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان در مجلس شورای ملی، اتحاد شوروی از دریافت امتیاز نفت شمال محروم شد، و بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و نیروهای خود را از ایران بیرون نبرد. علاوه بر این، بسیار علنی در آبان ۱۳۲۴ به پشتیبانی از جنبشهای خودمختاری کردها و آذربایجانیها در ایران پرداخت. ارتش شوروی از ورود نیروهای پلیس و ژاندارمری ایران به آذربایجان و کردستان خودداری کرد. کردها جمهوری مهاباد را با پشتیبانی شوروی برپا کردند و در آذربایجان، جعفر پیشهوری با حمایت شوروی فرقه دمکرات آذربایجان را برپا نمود. پس از شکایت دولت ایران به شورای امنیت و مسافرت قوام السلطنه نخستوزیر وقت به مسکو که به امضای موافقت نامهای درباره تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی انجامید، در اردیبهشت ۱۳۲۵ شوروی نیروهای خود را از ایران خارج کرد. حکومت خودمختار حزب دمکرات در آذربایجان و کردستان نیز بیش از ۷ ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.[6]
ماجرای ملی شدن صنعت نفت
دهه بیست شمسی علاوه بر سقوط رضاشاه و مواجهه ایران با جنگ جهانی و اشغال کشور، موضوع نفت به یکی از مهمترین مسائل سیاسی ایران تبدیل شد. چراکه از یک سو اهمیت نفت در جهان و برای کشورهای صنعتی افزایش یافته بود و ماده حیاتی جهان گشته بود. به گونه ای که از این دوران نفت نصف وزن جهان را تشکیل می داد و به همین دلیل در طول جنگ دوم جهانی و به خصوص در پایان این جنگ، کشورهای دارای نفت مورد توجه جدی کشورهای صنعتی قرار گرفتند. چنان که ایران به جهت نفت و البته موقعیت ژئوپلیتیکی و دیگر ویژگی ها جزء محورهای اساسی سیاست خارجی کشورهای صنعتی از جمله آمریکا و شوروی گردید. از سوی دیگر با توجه به شکل گیری جهان دو قطبی و ورود آمریکا به سیاست های جهانی و همسایگی ایران با شوروی سابق و ترس از نفوذ کمونیسم، ایران در سیاست خارجی کشورهای سرمایه داری و استعمارگر از جمله آمریکا، اهمیت خاصی یافت. در واقع از این دوران ارتباط بین سیاست، نفت و امنیت افزایش بسیار زیادی یافت و مقوله نفت در رأس هرم استراتژی کشورهای امپریالیستی از جمله امریکا و انگلستان قرار گرفت. بدین جهت تبعات و بازتاب های این شرایط نوین کشورهای صاحب نفت از جمله ایران را فراگرفت. به همین دلیل از سال 1320 به بعد، بخش عمده ای از تحولات ایران با توجه به مقوله نفت شکل گرفته است.
با توجه به افزایش اهمیت نفت در جهان، شرایط داخلی ایران نیز تحت الشعاع همین مسئله قرار گرفت، چنان که موضوع قراردادهای نفتی و فروش نفت از مجلس چهاردهم تا مجلس هفدهم مورد توجه جدی قرار گرفت. از طرفی در سال هاي پس از جنگ جهانی دوم، فعاليت شرکت نفت جنوب، توسعه بسياري پيدا کرد و هر سال بر ميزان استخراج نفت افزوده شد. در سالهاي جنگ جهاني دوم، مواد مبهم و دو پهلوي قرارداد 1933، همگي به نفع شرکت تفسير شد و سود طرف انگليسي از قرارداد مذکور افزايش فوق العادهاي پيدا کرد.[7]
از این رو در مجلس چهاردهم موضوع امتیاز نفت شمال به آمریکا و شوروی و تجدیدنظر در قرارداد 1312 (1933م) مطرح گردید. در مجلس چهاردهم موضوع ملی شدن نفت هم مطرح گردید که با مخالفت عده ای مواجه شد.
با برجسته شدن موضوع قراردادهای نفتی به ویژه قرارداد 1933 دارسی و اعتراض دولت و مردم ایران به این قرارداد، انگلیسی ها برای ساکت کردن مخالفین و صدای اعتراضات با همکاری بعضی دولتمردان وقت قرارداد دیگری با عنوان «قرارداد الحاقی گس - گلشاییان» به مجلس پانزدهم ارائه کردند. این قرارداد حاصل مذاکرات «نویل گس»، از مقامات شرکت نفت ایران و انگلیس، و «عباسقلی گلشائیان»، وزیر دارائی دولت ساعد در سالهای ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ بود. اصول کلی قرارداد الحاقی گس – گلشاییان عبارت بود از:
بنابراین طبق این قرارداد، تنها مقدار کمی حق امتیاز ایران از نفت جنوب افزایش مییافت ولی در عین حال قرارداد اصلی یعنی قرارداد ۱۹۳۳ تغییری نمیکرد بلکه برپایه قانونی استواری قرار میگرفت.[8]
این لایحه که در اواخر دوره مجلس پانزدهم ارائه شد و مسئولین امر تلاش داشتند هرچه زودتر تصویب شود، اما چند نماینده با تلاش خود توانستند از تصویب آن جلوگیری کنند تا اینکه عمر مجلس پانزدهم بهپایان رسید.[9]
با اعمال نفوذ دربار و ارتش که در رأس آن سپهبد رزمآرا رئیس ستاد ارتش، برای جلوگیری از انتخاب نمایندگان مخالف قرارداد در مجلس شانزدهم، جمعی از نمایندگان مخالف که در رأس آنها مصدق و عدهای از همفکرانش بودند به مجلس شانزدهم راه نیافتند. بر همین اساس مصدق با عدهای از همفکرانش در اعتراض به وضع انتخابات در دربار شاه متحصن شدند. مصدق و همراهانش در این تحصن جبهه ملی ایران را پایه گذاشتند که در سالهای بعد نقش مؤثری در صحنه سیاسی ایران داشت. از جمله مفاد اساسنامه جبهه ملی تشکیل دولت ملی و ملی کردن صنعت نفت بود.
با نپذیرفتن اعتراض مصدق و همراهانش از سوی شاه و دربار، گروه فدائیان اسلام با ترور عبدالحسین هژیر که وزیر دربار و عامل تقلب در انتخابات بود، شاه را مجبور به عقب نشینی و تجدید برگزاری انتخابات در تهران کرد. آیت ا... کاشانی و دکتر مصدق و چند تن دیگر از جبهه ملی در انتخابات مجلس شانزدهم (پس از ابطال صندوقهای تهران و رأیگیری مجدد) به مجلس راه یافتند.[10]
مقاومت و وحدت، رمز پیروزی ملی شدن صنعت نفت
مقاومت و ایستادگی دکتر مصدق و همراهانش در برابر دخالت و تقلب دربار و شاه در انتخابات و همراهی و همکاری جریان مذهبی فدائیان اسلام و آیت ا... کاشانی (در تبعید) گام نخست برای تحقق یک واقعیت تاریخی برداشته شد. انتخاب آیت ا... کاشانی از سوی مردم و تلاش بعضی از علمای بزرگ، نظیر مرحوم آیت ا... بروجردی، سرانجام آیت ا... کاشانی در خرداد 1329با استقبال با شکوه و بی نظیر مردم تهران (که در میان آنان دکتر مصدق و نمایندگان جبهه ملی نیز بودند) به وطن بازگشتند. یکی از اهداف ورود افرادی همچون آیتا... کاشانی و دکتر مصدق به مجلس اقدام برای ملی کردن صنعت نفت بود. لذا در یکی از نخستین جلسات مجلس شانزدهم، پیام آیتا... کاشانی، مبنی بر اعتراض به تبعید غیرقانونی خود و علل آن و بی اعتباری مصوبات مجلس ساختگی مؤسسان (مجلس سنای سابق) و قرارداد تحمیلی نفت، به وسیله دکتر مصدق قرائت شد. در قسمتی از این پیام آمده است: «... نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار می کند و قرارداد قانونی که با اکراه و اجبار تحمیل شود، هیچ نوع ارزش قضایی ندارد و نمی تواند ملت ایران را از حقوق مسلمه خود محروم کند.» با عنوان شدن ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور، آیت ا... کاشانی طی اعلامیه مفصلی، کوشش در این راه را تکلیف دینی و وطنی ملت مسلمان اعلام کردند. پس از آن، علما و مجتهدین بزرگی، نظیر آیت ا... سیدمحمدتقی خونساری، بهاءالدین محلاتی، عباسعلی شاهرودی، سید محمود روحانی قمی و کلباسی با صدور اعلامیه هایی و نیز در پاسخ به استفتائات مردم، بر لزوم ملی کردن صنعت نفت و حمایت از آیتا... کاشانی تاکید کردند.[11]
از طرفی رزم آرا که با دخالت در امر انتخابات تلاش کرده بود تا نیروهای نزدیک به خود را به مجلس بفرستد و پس از آن به نخست وزیری برسد، نهایتاً به این مقام دست یافت. رزم آرا در اولین اقدامات خود تلاش کرد لایحه قرارداد الحاقی گس- گلشاییان را در مجلس شانزدهم با حمایت نمایندگان نزدیک به خودش به تصویب برساند که با مقاومت و اتحاد نیروهای ملی و مذهبی به رهبری آیت ا... کاشانی و دکتر مصدق ناکام ماند. پیگیری ها و تلاش های رزم آرا برای تصویب این لایحه باعث شد که فدائیان اسلام او را در 16 اسفند 1329 به قتل برسانند.[12]
از فردای قتل رزم آرا، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت که تا آن روز تصویب نشده بود، یک بار دیگر به رأی گذاشته شد. اعضای کمیسیون که هنوز گرفتار هول و هراس ترور رزم آرا بودند، به اتفاق آراء آن را تصویب کردند. متن تصمیم مورخ 17 اسفند 1329 کمیسیون مخصوص نفت از این قرار بود: «نظر به اینکه ضمن پیشنهادات نفت پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آن جایی که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می نماید. از این پیشنهاد بعدها به عنوان اصل ملی شدن نفت یاد شده و همان است که در تمام دوران حکومت دکتر مصدق اساس و مبنای مذاکرات بود. متن کامل پیشنهاد بدین صورت بود: « به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود؛ یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد».
در جلسه 24 اسفند 1329 مجلس شورای ملی از 131 نماینده، 95 نفر در جلسه حضور داشتند و همه آنها به گزارش کمیسیون نفت رأی مثبت دادند. مجلس سنا هم در آخرین روز سال، یعنی 29 اسفند سال 1329 این گزارش را تصویب کرد.[13]
نتیجه گیری
در واکاوی از ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران این نکته بارز است که اولاً استقامت و پافشاری نیروهای مذهبی و ملی؛ ثانیاً ائتلاف و اتحاد این نیروها، پیروزی را به ارمغان آورد. مطمئناً اگر این دو موضوع نبود ثمره حرکت ملی شدن نفت هم آن نبود. چراکه در کمتر از سه سال به علت گسست و تفرقه شاهد شکست ملی شدن صنعت نفت ایران بودیم. در بررسی و مرور وقایع تاریخی ایران زمین به این نتیجه می رسیم که در هر رخدادی اگر با دو عنصر وحدت و یکپارچگی اقشار مردم و جریان های فکری جامعه در کنار مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن و رسیدن به مقصد صورت گرفته فتح و پیروزی هم حاصل شده است. علاوه بر ماجرای ملی شدن صنعت نفت موارد دیگری در تاریخ معاصر ایران وجود دارد که حاکی از پیروزی ملت ایران بر اثر وحدت و همدلی است که می توان به لغو امتیاز انحصاری توتون و تنباکو و فتوای میرزای شیرازی، انقلاب مشروطه، وقوع انقلاب اسلامی، هشت سال دوران دفاع مقدس و ... اشاره کرد. در طول چهل سال پیروزی انقلاب اسلامی اگر مقاومت، ایستادگی و وحدت و یکپارچگی مردم، جریانهای سیاسی و مسئولین کشور نبود، نظام جمهوری اسلامی نمی توانست در برابر هجمه ها و توطئه های دشمنان -که روز به روز هم افزایش یافته- تاب و تحمل بیاورد و پیروز شود. بنابراین، رمز ماندگاری این نظام و انقلاب تاکنون در همین عناصر قابل پیگیری است. یقیناً ادامه مسیر انقلاب نیز در پرتو همین عناصر ممکن خواهد بود.
منابع در آرشیو پژوهش خبری دردسترس است.
پژوهش خبری// پژوهشگر: حسین رمضانی پور