از آخرین باری که یک ویرانی بزرگ در شرق ایران اتفاق افتاد، بیش از 750 سال میگذرد؛ جوینی از تاریخ نویسان آن دوران در مورد حمله چنگیزخان مغول می نویسد: «هر کجا که ۱۰۰ هزار کس بود، ۱۰۰ کس نماند». اکنون این دشمن بی شمشیر و کمان، "بی آبی" است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز سیستان و بلوچستان ، از آخرین باری که یک ویرانی بزرگ در شرق ایران اتفاق افتاد، بیش از 750 سال میگذرد؛ جوینی از تاریخ نویسان آن دوران در مورد حمله چنگیزخان مغول می نویسد: «هر کجا که ۱۰۰ هزار کس بود، ۱۰۰ کس نماند»
اما در دنیای امروز که احتمال حمله چنگیزخان به صفر رسیده، دشمن دیگری پیدا شده است که بنا به گفته کارشناسان، 24 درصد جمعیت روستانشین سیستان و بلوچستان و نیمی از روستانشینان دو استان خراسان جنوبی و خراسان رضوی را آواره شهرها کرده، و جمعیت حاشیه نشین شهرهای سیستان و بلوچستان را به 450 هزار نفر و حاشیه نشینان مشهد را به یک و نیم میلیون نفر رسانده است.
این دشمن بی شمشیر و کمان، "بی آبی" است.
چرا شرق ایران آب ندارد؟
شرق ایران در منطقه ای بیابانی و نیمه بیابانی واقع شده و همواره محصور در بین کویرهای خشک و سوزان بوده است.
اگر چه تراکم جمعیت در سه استان شرقی کشور پایین است و در 27 درصد مساحت ایران، 12 درصد جمعیت کشور (10 میلیون نفر) مستقر شده اند، اما میزان بارش ها و منابع آب موجود پاسخگوی نیاز این جمعیت نیز نبوده است.
نیاز آبی این سه استان در سال 95 نزدیک به 940 میلیون متر مکعب بوده و در سال 1420 به 1800 میلیون متر مکعب خواهد رسید و در صورت حفظ منابع تا سال 1420 سه استان شرقی کشور با 920 میلیون متر مکعب کسری آب مواجه خواهند بود.
به علت وقوع خشکسالی در شرق ایران که متاثر از تغییرات آب و هوایی جهانی نیز بوده، در هر دوره 10ساله در سه استان شرقی کشور میزان بارندگی 4 درصد و میزان روان آب ها 13 درصد کاهش یافته و تالاب جازموریان و دریاچه بین المللی هامون کاملا خشک شده است.
گذشته از این در حال حاضر دو منبع بزرگ تامین آب زابل، زاهدان و مشهد یعنی چاه نیمه های زهک و همچنین سد دوستی خراسان رضوی تا حد زیادی وابسته به منابع آبی خارج از کشورند که بدعهدی و خساست همسایگان نیز هر از گاهی مردم را از اندک منابع آب خارجی محروم می کند.
هرمزگان و استان های مرکزی چه کرده اند؟
در حالی که طرح انتقال آب از دریای عمان به سه استان شرقی کشور در مرحله مطالعاتی است و کلنگش نیز به زمین نخورده، آب خلیج فارس تا دو سال دیگر به استان های کرمان و یزد می رسد.
مدیر عامل آب و فاضلاب شهری هرمزگان میگوید: ۱۱ درصد از منابع آبی استان از آب شیرین کن ها تامین میشود که تا دو سال آینده به بیش از ۶۰ درصد میرسد.
امین قسمی میافزاید: اکنون یک آب شیرین کن با ظرفیت ۱۰۰ هزار متر مکعب و دیگری با ظرفیت یک میلیون مترمکعب به منظور تامین آب شهرهای بندرعباس و بندرخمیر درهرمزگان و نیازهای صنعتی دو استان یزد و کرمان در بندرعباس در حال ساخت است.
وی میگوید: تلاش میشود تا پایان سال ۹۸ از ظرفیت کامل آب شیرین کن بندرعباس در شبکه توزیع استفاده شود.
از پروژه انتقال آب دریای عمان چه خبر؟
اگر کلنگ طرح انتقال آب دریای عمان در دهه فجر امسال به زمین بخورد، 7 سال طول می کشد تا خط لوله 1500 کیلومتری انتقال آب به مشهد برسد تا هزینه هر متر مکعب از این آب به مشهد 3.2 دلار، 2.6 دلار در بیرجند، 1.9 دلار در زاهدان و 80 سنت در چابهار باشد.
مدیر عامل کنسرسیوم تابش به عنوان مجری طرح انتقال آب دریای عمان به سه استان شرقی کشور می گوید: قطعه اول خط انتقال آب از چابهار به زاهدان است که 630 کیلومتر طول دارد و خط های زاهدان - گناباد و گناباد – مشهد نیز به ترتیب 640 و 250 کیلومتر طول دارند.
اسدی می افزاید: ظرفیت این سه خط انتقال نیز به ترتیب، 230، 190 و 76 میلیون متر مکعب در سال خواهد بود.
واضح است که با توجه به وضعیت بحرانی شرق کشور تصمیم برای انتقال آب دریا بسیار دیر گرفته شده و اگر همه چیز مطابق برنامه پیش برود، تا دو سال دیگر خط انتقال به سواحل مکران، تا 5 سال دیگر به خراسان جنوبی و تا هفت سال دیگر به مشهد می رسد که مشخص نیست تا آن زمان چگونه آب شرب و صنعت این سه استان را باید تامین کرد.
تا آن زمان تکلیف چیست؟
مدیر آب منطقهای خراسان رضوی می گوید: توسعه سه استان شرقی کشور با ظرفیت زیست محیطی آنها همخوانی ندارد و با توجه به تغییرات آب و هوایی، تهدیدات برون مرزی آبی ناشی از عهدشکنی همسایگان و به طور کلی خشکسالی دامنه دار نیاز است، راهبرد سازگاری با کم آبی در پیش گرفته شود.
علایی می افزاید: کسری سالانه مخازن آب این سه استان حداقل 1.5 میلیارد متر مکعب است که حتی در صورت انتقال آب هم قابل جبران نیست.
مدیر آب منطقه ای سیستان و بلوچستان نیز از هدر رفتن آب در بخش کشاورزی گلایه دارد و می گوید: 236 میلیون متر مکعب آب به سه استان قرار است انتقال پیدا کند درصورتی که نیاز فعلی آبی این سه استان 11 میلیارد متر مکعب است که 10 میلیارد متر مکعب آن به بخش کشاورزی اختصاص داده شده است؛ بخشی که راندمانش در کشورهای توسعه یافته به 100 درصد رسیده و در ایران تنها 35 درصد است.
اتابک جعفری با اشاره به اینکه اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی خراسان رضوی یک میلیارد و 200 میلیون متر مکعب و در سیستان و بلوچستان 600 میلیون متر مکعب در سال است، می افزاید: 90 میلیون متر مکعب از آب انتقال داده شده از دریا به بخش شرب، سه استان و مابقی به بخش صنعت می رسد که باید برای مصارف کشاورزی چاره ای اساسی اندیشیده شود.
چاه ژرف به کجا رسید؟
تابستان امسال و در گیر و دار توفان و بحران آب در سیستان، یکی از نمایندگان مردم شمال سیستان و بلوچستان اخبار امیدوار کننده ای از حفاری هایی با عمق بیش از 2000 متر در زیر دشت سیستان و رسیدن به چشمه های آب ژرف آرتزین داد.
از این طرح که متولی آن معاونت علمی و فنآوری ریاست جمهوری است، به بهانه هایی نظیر زمانبر بودن آزمایش کیفیت آب و نیاز به حفاری بیشتر در اعماق زمین؛ خبرهای دلخوش کننده دیگری منتشر نشده و اطلاعاتی قابل اتکا در دسترس نیست؛ حتی اگر این طرح هم به نتیجه برسد ضرورت انتقال آب دریای عمان با توجه به عمق بحران آب شرق کشور به قوت خود باقی خواهد ماند.
نتیجه گیری:
آب کالایی در دسترس و ارزان نیست؛ آب کالایی گران و حیاتی است. برای سازگاری با کم آبی، آوردن آب به سر سفره با خط های انتقال چند هزار کیلومتری و تا ارتفاع 2000 متر از سطح دریا، راه چاره ای از سر ناچاری است؛ بهترین چاره استقرار صنایع در سواحل و انتقال جمعیت حاشیه نشین شهرهای شرقی به کرانه دریای عمان است. استقرار جمعیت در سواحل مکران هزینه تامین آب را پایین می آورد.
دیگر آنکه تغییر الگوی کشت به محصولاتی با نیاز آبی کم، نصب کنتورهای هوشمند بر روی چاه ها، مسدود کردن چاه های غیر مجاز و بالا بردن راندمان بخش کشاورزی مهمتر از طرح انتقال آب هستند، طرحی که یک لیتر از آب آن را هم نمی توان برای مصارف کشاورزی صرف کرد.
سرعت بالای انتقال آب به مرکز کشور از هرمزگان یک دلیل دیگر دارد و آن مشتریان دست به نقدی است که کارخانه هایشان را ساخته اند و تنها مشکلشان آب است.
درصورتی که شرق کشور بخواهد به سرعت مرکز پیشرفت کند نیازمند توسعه در زیرساخت های حمل و نقل ریلی و زمینی و توجه بیشتر به صنعت است تا با خیال راحت تر منابع آبی بیشتری را از دریا انتقال دهد.
نویسنده: دانیال مسلمی زاده و محمودرضا نشاط