به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری صداوسیما؛ به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان در ابتدای سخنان خود در مراسم «چهل بهار» به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بیروت گفت: از شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت این عید، عید چهل صبح، چهل بهار، چهل بامداد، چهل طلوع تشکر می کنم. در ابتدا به روح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی قدس سره الشریف، سازنده این پیروزی و رهبر تاریخی این انقلاب و دستاورد و همچنین به ارواح شهدایی که با او قیام و ایستادگی کردند و در آغوش او، چه در زمان انقلاب چه پیش از پیروزی و چه پس از پیروزی به شهادت رسیدند، و همچنین شهدای جنگ تحمیلی به جمهوری اسلامی درود می فرستیم.
همچنین این مناسبت را به امام و رهبر امت، حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، مراجع عالیقدر، همه مسئولان در جمهوری اسلامی، ملت وفادار و ستم ناپذیر ایران، مردان و زنان و کودکان آن، تبریک می گوییم. این پیروزی، پیروزی برای اسلام و امت و همه مستضعفان و ستمدیدگان جهان بود. همچنین به همه کسانی که به این انقلاب اسلامی و ثمره آن در طول این چهل سال کمک و از آن حمایت کردند، تبریک می گویم.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: البته دو روز پیش درباره دولت لبنان صحبت کردم و پیش از آن در مصاحبه (با شبکه المیادین) درباره مسائل مختلف منطقه سخن گفتم، بنابراین در سخنان امروز خودم اولویت را به این مناسبت می دهم و البته این از فرصت های کمی است که برای من و امثال من فراهم می شود تا در آن مقداری درباره معنا و مفهوم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در ایران صحبت کنیم؛ نه اینکه درباره تاریخ آن صحبت کنیم، بلکه برای اینکه به حال حاضر و شرایط کنونی برسیم که جمهوری اسلامی ایران در آن با توجه به جایگاهش در منطقه، بزرگترین اتفاقات و تحولات را رقم می زند و شکی نیست که امروز در صدر کشورهای تاثیرگذار بر اتفاقات منطقه قرار داد.
همچنین برخی از سازمان های بین المللی در سال های اخیر، ایران را در بین سیزده کشور تاثیرگذار در اتفاقات جهان رتبه بندی کردند. برخی از نهادها و سازمان های بین المللی ایران را نهمین کشور تاثیرگذار در اتفاقات جهان رتبه بردی کردند. بنابراین هنگامی که امروز درباره بخشی از گذشته و بسیاری از حال ایران، جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی سخن می گوییم، هنگامی که درباره منطقه خود، آینده همه ما در منطقه و سرنوشتمان حرف می زنیم، درباره واقعیت نبردی بزرگ در منطقه سخن می گوییم که جایز نیست پشت انگشتمان پنهان شویم و درباره این نبرد توضیحات و توصیف های نادرست به ملتمان ارائه دهیم.
دبیرکل جنبش حزب الله لبنان افزود: صحبت های امروز خود را به سه بخش تقسیم کردم، بخش اول نگاهی تاریخی و گذرا برای یادآوری و درس گرفتن، زیرا بسیاری از نسل های کنونی در زمان آن پیروزی حاضر نبودند. ما درباره اتفاقی تاریخی صحبت می کنیم که چهل سال پیش رخ داد. بخش دوم، خلاصه ای گذرا از جمهوری اسلامی در طول این چهل سال به دور از هرگونه تشویه و بدنامی و جنگ رسانه ای توهین آمیزی که وجود دارد و سعی می کنیم صفحه ای را ورق بزنیم و از زاویه دیگری به آن نگاه کنیم. بخش سوم صحبت هایم نیز که برای ما بسیار مهمتر و حساستر است، به اوضاع کنونی و نبرد کنونی و موقعیت جمهوری اسلامی در این موقعیت و موقعیت ما و سرنوشتمان اختصاص دارد.
دبیرکل جنبش حزب الله لبنان در ادامه گفت: در نگاه گذرا به انقلاب، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، نظامی شاهنشاهی بر ایران حکومت می کرد و شاه ایران خود را شاه شاهان می خواند. برای اینکه زیاد وارد تاریخ نشویم، شاه محمدرضا پهلوی بر ایران حکومت می کرد و البته شیوه حکومتی او دیکتاتوری و شاهنشاهی و مستبدانه بود و هیچ نشانه ای از آزادی ها و خواست مردم و اولویت قائل شدن برای مردم وجود نداشت و در حد امکان تلاش می کرد ایران را از فرهنگ اصیل خود و دین و اسلام و مقدسات و تاریخ و میراثش دور کند و از زاویه ای دیگر، ایران را به کشوری وابسته و پیرو آمریکا تبدیل کرد و آمریکا همه ثروت های طبیعی و نفت این کشور را چپاول می کرد و به طور کامل بر این کشور تسلط داشت و حتی این کشور را اداره می کرد، تا جایی که وقتی نظام شاه سرنگون شد، ناظران می گفتند بیش از چهل هزار مشاور آمریکایی در زمینه های مختلف نظامی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی، رسانه ای و سیاسی در ایران حضور داشتند و حتی برخی دیگر از حضور شصت هزار مشاور آمریکایی در ایران صحبت کردند که ایران را اداره می کردند.
جمعیت ایران در آن روزها نزدیک سی میلیون نفر بود. ایران همچنین خادم و ابزاری برای سیاست های آمریکا در منطقه بود و به عنوان «پلیس خلیج» شناخته می شد. آمریکا به این نیاز نداشت که کشورهای خلیج را رام کند و به آنها پول بدهد تا بتواند ناوهای خود را به آنجا بفرستد و پایگاه های نظامی در آن کشورها بسازد، بلکه شاه پهلوی به تنهایی این ماموریت را انجام می داد؛ روابط راهبردی کاملی با اسرائیل وجود داشت و حتی نفت مجانی در اختیار اسرائیل قرار می داد.
سید حسن نصرالله در ادامه خاطرنشان کرد: اوایل دهه شصت (میلادی)، مردی از شهر قم برخواست. نام او روح الله موسوی خمینی بود؛ او فقیهی بزرگ و از مراجع بزرگ تقلید در حوزه علمیه بود و میلیون ها ایرانی از ایشان تقلید می کردند. البته اوایل مرجعیت ایشان در ایران بود. ایشان عارف، فیلسوف و اندیشمند اسلامی بزرگ و رهبری فوق العاده و شخصیتی بارز و نمونه و دارای شجاعتی بی نظیر بود؛ قلبی که ترس نمی شناخت و اراده ای خستگی ناپذیر؛ عقیده دارم که امام خمینی (ره) به یکباره از دهه شصت (میلادی) واکنش نشان نداد، بلکه همواره اوضاع را دنبال می کرد و برنامه می ریخت و زیر نظر مرجعیت آن زمان آیت الله العظمی سید بروجردی فعالیت می کرد.
امام همه اتفاقات ایران را دنبال می کرد و برای انقلابش آماده می شد؛ طلاب و یاران و طرفداران و طرح و دیدگاهش را آماده می کرد و این خود ایشان بود که زمانبندی کرد، نه اینکه اقدامش یک واکنش بوده باشد. او کسی بود که اقدام علیه شاه را زمانبندی کرد، به ویژه هنگامی که از یک فرصت استفاده کرد، زمانی که شاه برای تصمیمگیری درباره پروژه هایی که آینده، اقتصاد، کشاورزی، اوضاع داخلی و آزادیها در ایران را تهدید می کرد و خطرناکتر از آن، به روابط بیشتر و وابستگی بیشتر به آمریکا و اسرائیل منجر می شد، امام خمینی کار خود را آغاز کرد.
این انقلاب که امروز چهلمین سالگرد پیروزی آن را جشن می گیریم، تنها با یک مرد آغاز شد و شاید در آن موقع امام شصت ساله بود. در آن موقع شماری از مراجع دین، شمار زیادی از روحانیون و طلاب حوزه های علمیه، قشرهای گسترده ای از مردم ایران، از نخبگان و عامه مردم به او پیوستند و انقلاب آغاز شد. امام خمینی (ره) برای خدا و در راه خدا قیام کرد. از لحاظ منطقی و بر اساس محاسبات واقعگرایانه،کاملا عادی بود که سرنوشت امام به زندان یا تبعید یا شهادت و کشته شدن در هر لحظه ای منجر می شد، یا اینکه بر دار آویخته می شد و یا اینکه در یکی از کوچه های قم یا راه های نجف یا هر جای دیگری مثل ترکیه ترور می شد؛ امام هرگز به اینها توجهی نکرد.
اهمیت و ویژگی این انقلاب از همان روز اولش این بود که برای خدا و در راه خدا و برای رضای خدا و تقرب به خدا بود و امام به هیچ یک از امور دنیا و محاسبات دنیا و مال و مقام دنیا توجهی نداشت و البته آنهایی که با او قیام کردند نیز همینطور بودند. بنابراین در طول سال های پیش از پیروزی انقلاب، روحانیون، طلاب، اساتید، دانشجویان، مردان، زنان و کودکانشان در همه استانها، شکنجه و کشتن شدن در خیابانها و کشتارهای جمعی و زندانها و شکنجه در زندان و تبعید و مهاجرت اجباری و کشته شدن زیر شکنجه و گرسنگی را تحمل کردند، اما لحظه ای عقب نشینی نکردند و ناراحت نشدند.
امام نیز در انقلابش، همانطور که درباره ابعاد عقیدتی و دینی و اسلامی و قرآنی سخن گفت، درباره ابعاد سیاسی و راهبردی و پیروی رژیم شاه از آمریکا و رابطه اش با اسرائیل و موضعش در قبال فلسطین و قضیه فلسطین حرف زد؛ همه اینها در دهه شصت میلادی بود. امام همچنین درباره واقعیت داخلی در ایران صحبت کرد، از کشاورزی که شاه تحت عنوان اصلاح کشاورزی آن را نابود کرد، از دادگستری فاسد، از هدر دادن بی مثیل اموال عمومی به خاطر شاه و اطرافیانش، از گرسنگی شدید، از محرومیت گسترده در روستاها و حومه شهرها، از تخریب صنعت، از عقب ماندگی، از بیسودای، از بیماری و فقر و گرسنگی، حتی از آب آشامیدنی نیز سخن گفت و از اینکه ساکنان جنوب تهران برای بدست آوردن آب آشامیدنی در صف هایی طولانی می ایستادند. امام درباره همه اینها سخن می گفت.
چندی پیش همه سخنرانی ها و بیانیه های امام را از اولین آن تا 22 بهمن و سخنرانی پیروزی را خواندم و دیدم که امام در همه سخنانش به صورت جامع و از همه موضوعات سخن می گفت، از عزت ملی، عزت شخصی، عزت ارتش ایران، عزت نهادها و وزارتخانه ها و کارمندان ایران، موقعیت ایران و غیره. بنابراین می توان این انقلاب را اینگونه توصیف کرد که انقلابی اسلامی، قرآنی و ایمانی در بعد عقیدتی، ایرانی، ملی و مردمی در بعد میهن پرستی بود. این انقلاب، انقلاب مردم بود و نه کودتایی نظامی یا قیام حزب یا گروهی از احزاب انقلابی، بلکه ملت ایران با همه قشرها و قومیتهایش در همه استانها در این انقلاب شرکت کرد. انقلابی برای تغییر و اصلاح، انقلابی حیاتی، اقتصادی و فرهنگی، انقلاب محرومان و پابرهنگان و مظلومان و ستمدیدگان و مستضعفان.
بنابراین می توان همه صفات را در این انقلاب دید و این یکی از ویژگی های آن است. این انقلاب فقط بعد سیاسی یا بعد نظامی یا بعد محرومیت و خواسته های اجتماعی یا بعد جهادی یا بعد راهبردی نداشت، بلکه همه ابعاد در آن جمع شد و این یکی از اصلی ترین ویژگی های این انقلاب است. نکته مهمتر در این انقلاب، پایداری و صبر و تحمل بود تا اینکه نتیجه این شد: «همانا با صبر، پیروزی به دست می آید». این وعده الهی به مستضعفان و ستم دیدگان بود، اما چه مستضعفان و ستم دیدگانی؟ مستضعفان و ستم دیدگان صبور و مجاهد و انقلابی و فداکاران و مخالفان ظلم و ستم و بردگی و تسلط مستکبران و اشغال مقدسات؛ خداوند به این صابران وعده پیروز داد و آنها را در 11 فوریه 1979 (22 بهمن 1357) به پیروزی رساند. این گزیده ای تاریخی درباره انقلاب بود.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود در مراسم «چهل بهار» به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بیروت گفت: وارد بخش دوم یعنی دستارودهای انقلاب می شویم. در دستاوردها نیز فهرستی آماده کرده ام زیرا تنها اشاره به عناوین دستاوردها کافی است.
- سرنگون کردن رژیم شاه که یکی از سرسخت ترین دیکتاتوری های خاورمیانه بود، اگر سرسخت ترین دیکتاتوری جهان نباشد؛ این به خودی خود یک دستاورد بزرگ است و هیچ کس انتظار آن را نداشت.
- بیرون راندن آمریکا از ایران؛ چهل هزار یا شصت هزار مشاور و شرکت ها و کارشناسان و دزدان و غارتگران و فاسدان آمریکا.
- بیرون راندن اسرائیل از ایران و قطع رابطه با رژیم صهیونیستی و تبدیل سفارتش به سفارت فلسطین.
- دستیابی به استقلال واقعی؛ این مهمترین شعار در انقلاب بود، هنگامی که می گفتند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». استقلال، اولین عنوان این انقلاب بود تا اینکه آن را به دست آورد و با گذشت چهل سال همچنان آن را حفظ کرده است و این از بزرگترین دستاوردهاست.
آنهایی که کشورداری می کنند و با اوضاع اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و می دانند چه فشارهایی در جهان از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی و آمریکا وجود دارد، به خوبی می دانند اینکه کشوری چهل سال در تصمیم گیری مستقل عمل کند و از استقلال و حاکمیت و تصمیم سازی های راهبردی و داخلی خود محافظت کند، چه معنایی دارد. ایران هر کاری که بخواهد و با منافعش سازگار باشد انجام می دهد و نمی پذیرد که کسی تصمیمی یا سیاستی یا راهبردی یا مسئله ای را بر او دیکته کند و این به خودی خود دستاوردی بزرگ و باقی ماندنش و حفظ آن برای چهل سال، دستاوردی بزرگتر است.
امروز اگر بخواهیم دو سه یا چهار کشور مستقل منطقه را نام ببریم، ایران در راس آنها قرار دارد، ایران از معدود کشورهای مستقل در جهان است، آنهایی که واقعا مستقل هستند. گمان نکنید که بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی یا آفریقا یا آسیا یا حتی اروپا کشورهای مستقل هستند، بلکه بسیاری از این کشورها تسلیم تصمیم های آمریکا هستند و در مقابل دستوراتش سر فرو می آورند. کشور مستقلی که نه شرقی باشد نه غربی، نه شمالی و نه جنوبی، کشوری که اراده اش ملی باشد و از خودش و مردمش سرچشمه بگیرد، این یک دستاورد بزرگ است و ایران همچنان آن را حفظ کرده است و ادامه می دهد.
محافظت از ایران و داشته هایش پس از پیروزی؛ هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید، نه پالایشگاه های نفت و چاه های نفت تخریب شد و نه موسسه های حکومت و بانک مرکزی غارت شد، بر خلاف آنچه که در بهار عربی و بسیاری از انقلاب ها در جهان اتفاق افتاد، نه کلیساها تخریب شد و نه اقلیت های دینی و مذهبی مجازات شدند و نه وارد نزاع های فرقه گرایانه شدند و نه به هیچ یک از داشته های ایران دست درازی شد. از مردم و داشته ها و ثروات و نهادهای کشور و هر چیزی که برای مردم بود و از لحاظ شرعی دخل و تصرف در آن و غارت آن خارج از چارچوب قانون جایز نبود، محافظت شد.
حفظ وحدت ملی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران؛ با وجود همه تلاش های آمریکایی و غربی و انگلیسی برای تحریک قومیت ها در ایران، به طور مثال قومیت عربی در اهواز و خوزستان، قومیت کردی در کردستان، برخی از قومیت ها در سیستان و بلوچستان، حتی قومیت هایی در داخل شیعیان در آذربایجان، ملت ایران، مسئولان و امام توانستند وحدت ملی را حفظ کنند و این راه تا الان نیز ادامه دارد.
ایستادگی در مقابل همه توطئه های داخلی و ایستادگی در مقابل همه تلاش های انتقام جویانه؛ به یاد دارید که در سال های اول و دوم و سوم انقلاب، فتنه ها و ترورها به وفور وجود داشت، شهید مطهری، شهید بهشتی، روحانیون بزرگ، رهبران بزرگ، رئیس جمهور، نخست وزیر و شمار زیادی از وزرا، نمایندگان مجلس، نمایندگان امام در استان ها و ائمه جمعه؛ اما انقلاب ایستادگی کرد و همه این سختی ها و مشکلات را پشت سر گذاشت و از همان روز اول و به سرعت، کار ساخت نظام جدیدی که امام (ره) وعده آن را به مردم داده بود، آغاز شد، بر اساس قاعده حاکمیت مردمی.
البته ما در جهان عرب آن را دموکراسی ترجمه می کنیم، اما آنها از عبارتی اصیل و ناب استفاده کردند، «حاکمیت مردمی»، حاکمیت مردمی دینی یا حاکمیت مردمی اسلامی؛ ملتی که حاکمیت خود را به شکل های گوناگون از جمله انتخابات و همه پرسی و غیره نشان می دهد. بنابراین نظام جدید را بر اساس حاکمیت مردمی راه اندازی کردند. با وجود اینکه میلیون ها تظاهرکننده ایرانی در سالهای آخر پیش از انقلاب شعار روشنی داشتند و خواستار جمهوری اسلامی بودند، امام خمینی نیامد به آنها بگوید که خلاص! این هم جمهوری اسلامی بلکه گفتم می خواهم همه پرسی مردمی برگزار شود و این مردم هستند که می توانند بگویند آری یا نه.
بنابراین همه پرسی برگزار شد و اکثریت قاطعی از مردم ایران در آن شرکت کردند و اکثریت قاطعی از آن اکثریت قاطع به جمهوری اسلامی رای دادند. پس از آن انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بود و مردم اعضای آن را انتخاب کردند و آنها نشستند و قانون اساسی را تصویب کردند، سپس قانون اساسی به رای گذاشته شد و مردم به آن رای داد، یعنی از همان روز اول امام نگفت که شرایط سخت و اورژانسی است و الان نمی توانیم انتخابات و همه پرسی برگزار کنیم و به جای آن مثلا شورای فرماندهی فوق العاده انقلاب تشکیل می دهیم و ده یا بیست سال بعد ببینیم چه می شود...خیر، از همان روز اول به سراغ حاکمیت مردمی رفت و این حاکمیت مردمی تا به امروز نیز حاکم است.
بیش از چهل انتخابات در ایران، 12 انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس نمایندگان، انتخابات شورای نگهبان، چند همه پرسی درباره قانون اساسی و اصلاح آن، انتخابات شورای شهر. انتخابات هرگز و در هیچ دوره ای در ایران تعطیل نشد، حتی وقتی که صدام حسین استانها و شهرهای ایرانی را با موشک ها بمباران می کرد و موشک هایش به تهران می رسید. - برعکس ما در لبنان که متهم به تمدید دوره روسا هستیم - هرگز دوره ریاست جمهوری یا مجلس نمایندگان یا شهرداری ها را برای هیچ کسی تمدید نکردند، بلکه همه انتخابات در موعد خودش برگزار شد، پایبندی دقیق و قاطع به حاکمیت مردم و خواسته مردم. البته انتخابات ها حاکمانی را می آورد و دوران برخی دیگر را پایان می داد و جریانهایی را جابجا می کرد و شکل های مختلفی را در حکومت ایجاد می کرد.
در کنار اینها و از همان روز اول، جنگ بر آنها تحمیل شد و ایران در این جنگ مقاومت و ایستادگی کرد. ایستادگی ایران در جنگ هشت ساله، می خواهم به مردم و نسل هایی که در آن مرحله نبودند یادآوری کنم جنگی جهانی علیه ایران به راه افتاد و جبهه غرب به رهبری آمریکا و جبهه شرق به رهبری شوروی سابق همگی با صدام حسین بودند، کشورهای خلیج فارس نیز شاید همگی با صدام حسین بودند، متاسفانه کشورهای عربی به جز سوریه و برخی دیگر کشورها با صدام حسین بودند. جنگی جهانی بود و همه چیز در اختیار صدام حسین قرار داده شد، حتی سلاح شیمیایی که رامسفلد آن را به او داد، در مقابل ایران از همه چیز منع شد، حتی از سوزن و سیم خاردار و می گفتند شاید شما آن را در جنگ استفاده کنید. با این وجود با بدنی برهنه و دست هایی خالی و سینه های سپر کرده فرزندان و مردان و زنانش هشت سال جنگید و ایستادگی کرد و پیروز شد و این توطئه را ناکام گذاشت. این یکی از دستاوردهای بزرگ بود.
شروع فرایند بازسازی و تثبیت ثبات داخلی و ساختار نظام و پایه های حکومت تا رسیدن به پیشرفت بزرگ در جایگاه منطقه ای؛ در همه اینها ایران هنگامی که در داخل و در جنگ هشت ساله با توطئه ها رویارویی می کرد، هرگز از مسئولیت هایش در قبال منطقه شانه خالی نکرد، نه در قبال فلسطین و نه در قبال سوریه و لبنان، هنگامی که اسرائیل در سال 1982 به لبنان حمله کرد، نه در قبال هیچ کشوری عربی، نه در قبال همسایه اش افغانستان که شوروی در آن زمان آن را اشغال می کرد.
اینها عناوین اصلی و سیاسی و راهبردی بود، اما اجازه دهید برای اولین بار برخی از آمارها را فرای این عناوین سیاسی برایتان بگویم، عناوینی متفاوت. البته تخریب چهره ایران همواره وجود داشته است و برخی ایران را نمی شناسند و برخی دیگر همین که به ایران می روند، با دیدن شهرهایش غافلگیر می شوند. یکی از رهبران بزرگ سیاسی به من گفت ده ها سال در غرب زندگی کردم و هیچ شهر و پایتختی اروپایی نبود که به آن سفر نکرده باشم، اما وقتی از تهران و اصفهان و شیراز و تبریز و مشهد دیدن کردم، شگفت زده و خیره شدم؛ پاکیزگی و نظم و فضای سبز و نظم شهری و شهروندی و غیره.
همچنین در رابطه با موضوع ولایت فقیه، برخی می گویند نظام ولایت فقیه یا کشور ولایت فقیه، گویی که می خواهند تصویری سیاه یا منفی ارائه کنند. در هفته های گذشته به برخی از برادرانم گفتم که می خواهم مقایسه ای را انجام دهیم، ایران در زمان حکومت شاه چگونه بود، در برخی از بخش های اصلی مثل صنعت، بهداشت، کشاورزی، علم، دانشگاه ها، ورزش، نیروی نظامی و دیگر زمینه ها، و در طول چهل سال از نظام جمهوری اسلامی در ایران که ولی فقیه آن را رهبری می کند چطور است. ده سال امام خمینی (ره) و از زمان وفات امام تا امروز حضرت آیت الله امام خامنه ای (دام ظله و اطال الله عمره)؛ و من از کسانی هستم که شب و روز دعا می کنم خداوند بقیه عمر مرا بگیرد و به عمر این رهبر بزرگ و بی نظیر و تاریخی بیفزاید. البته من در دعای خود نمی گویم از عمر من بگیر و بر عمر ایشان بیفزا، بلکه می گویم بقیه عمرم را بگیر و به عمر ایشان بیفزا.
ایران در حال حاضر و در حکومت ولایت فقیه کجاست؟ حکومت ولایت فقیه یعنی حکومت قانون اساسی و حاکمیت مردمی و نهادها، نه حکومت دیکتاتور و پادشاه و شاه و امیری که هر طور میخواهد حکمرانی می کند. لازم به ذکر است که این آماری که به آنها اشاره خواهم کرد در سایه محاصره بین المللی و تحریم های جامع از 1997 و جنگ هشت ساله و ترورهای رهبران و دانشمندان که آخرین آنها دانشمندان هسته ای بودند، و همچنین در سایه محاصره و تحریم هایی که همچنان پابرجاست و دشمنی همسایگان بر پایه کینه هایی کورکورانه و بی منطق، به دست آمده است.
دبیر کل جنبش حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفت: به این مطلب نیز توجه داشته باشید که این انقلاب وارث کشوری بود که رژیم شاه آن را ویران کرده بود امام خمینی رضوان الله علیه می گفت رژیم شاه شهرها را خراب و گورستان ها را آباد کرد. همچنین به این مطلب توجه داشته باشد وقتی انقلاب به پیروزی رسید جمعیت ایران حدود سی میلیون نفر بود ولی الان جمعیت ایران حدود هشتاد میلیون نفر است.
تولید علم: تولید علم یعنی چه؟ یعنی اینکه ما به جای آنکه علم، کتاب و استادان را از خارج وارد کنیم به کشوری تبدیل شویم که خودمان علم تولید می کنیم. علم را ابداع می کنیم، دارای اختراعات علمی هستیم و معادلات، مقالات و اکتشاف های علمی داریم. جمهوری اسلامی ایران در زمان شاه در زمینه تولید علم هیچ رتبه ای در جهان نداشت ایران صفر بود اما در زمان کشور ولی فقیه ایران در زمینه تولید علم رتبه نخست را دارد و بر اساس میزان صدور گواهی حق اختراع رتبه هفتم جهانی را دارد و در زمینه تولید علم در جهان رتبه شانزدهم را دارد.
من باید یک ملاحظه ای در اینجا داشته باشم من نخست از برادران خواستم که به مقایسه ای (جهانی) بپردازند تا به من نگویید که این تنها ایران نیست که تغییر کرده بلکه تمام جهان تغییر کرده است. اگر ما بخواهیم ایران را با کشورهای منطقه مقایسه کنیم که من دیگر نمی توانم سخنرانی کنم چرا که باید از اول سخنرانی ام بگویم که ایران در فلان چیز و فلان چیز و فلان چیز و... اول است در مقایسه ای منطقه ای ایران در بسیاری از امور اول است و در بسیاری دوم. بنابراین معیارهایی که ما ایران را طی این چهل ساله می سنجیم مقیاس هایی جهانی است، مقیاس هایی است که با کشورهای جهان ارتباط دارد. در مقیاس منطقه ای فاصله ایران با دیگر کشورهای منطقه بسیار زیاد است. بنابراین ایران در تولید علم رتبه شانزدهم دارد.
دانشگاه ها: درباره دانشگاه ها باید گفت وقتی ایران در سال 1357 به پیروزی رسید دویست و بیست و سه دانشگاه و موسسه علمی در ایران وجود داشت اما طی چهل سال گذشته تعداد دانشگاه ها و موسسات علمی از سه هزار دانشگاه و موسسه علمی فراتر رفته است. در زمان شاه در ایران نامی از هیچ استاد یا اندیشمند بین المللی در مقالات علمی نبود -من راجع به موضع علمی صرف سخن می گویم، یعنی منظور از علم علومی مانند فیزیک، شیمی، هندسه، طب و ... است- در ایران کنونی بیش از دویست استاد و اندیشمند بین المللی است که مقالات علمی شان در سراسر جهان منتشر می شود.
در زمان شاه، اساتید دانشگاه ها و اعضای هیئت های علمی پنج هزار و پانصد و اندی بودند اما هم اکنون بر اساس آماری که دو سال پیش گرفته شد تعداد اساتید و اعضای هیئت های علمی هشتاد هزار و نود و هفت نفر بوده است و این یک رقم شگفت انگیز است. شمار دانشجویان در ایران در سال 1979 صد و هفتاد و پنج هزار دانشجو بود، اما هم اکنون شمار دانشجویان ایرانی چهار میلیون و سیصد و چهل و هشت هزار دانشجو دارد و این در حالی است که جمعیت ایران کمی بیش از دو برابر شده است ولی شمار دانشجویان بیست و پنج برابر شده است. افزایش شمار دانشجویان به آن معنا است که دانشگاه ها و دانشکده هایی ساخته شده و دانشجو و استاد جذب شده است. بانوانی که در دانشگاه تحصیل می کردند در سال 1979 شش درصد بودند اما هم اکنون هفتاد و پنج درصد دانشجویان ایرانی بانوان هستند.
درصد بی سوادی در بزرگسالان در زمان شاه هفتاد در صد بود اما هم اکنون بی سوادی در ایران صد در صد ریشه کن شده است، ریشه کن کردن بی سوادی یک اقدام عظیم محسوب می شود. در زمینه فرهنگ و کتاب باید گفت در سال 1979 هزار و پانصد عنوان کتاب به چاپ رسید، اما در سال گذشته یعنی سال 2018 تنها در یک سال صد و هفت هزار عنوان کتاب به چاپ رسید. شمار کتاب هایی که از چهل سال قبل از انقلاب تا زمان پیروزی انقلاب به چاپ رسیده بود یازده هزار کتاب بود اما شمار کتاب های چاپ شده بعد از انقلاب یک میلیون و دویست و سی هزار کتاب بوده است.
زنان نویسنده: پیش از انقلاب شما نویسندگان زن کمتر از پنجاه تن بوده است اما پس از پیروزی انقلاب تا امروز ایران هشت هزار نویسنده زن به خود دیده است.
انتشارات متعلق به زنان: پیش از انقلاب هیچ زنی انتشارات نداشته است اما پس از پیروزی انقلاب هفتصد و دوازده انتشاراتی به زنان تعلق داشته است.
تخصص های پزشکی: مجموع تخصص های پزشکی، یعنی پزشک عمومی و تخصصی و دندان پزشکی عمومی و تخصصی و داروسازی و پزشک آزمایشگاه و...، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پنج هزار و هشتصد و اندی متخصص بوده است اما هم اکنون در ایران بیش از دویست هزار متخصص در زمینه های پزشکی وجود دارد.
سلول های بنیادین: همانگونه که می دانید کشورهای انگشت شماری در جهان هستند که می توانند چنین فناوری ای داشته باشند. مسلماً در زمان شاه خبری از این مساله نبوده است. هم اکنون ایران پیشرفت چشمگیری در زمینه سلول های بنیادین داشته است و توانسته است از این فناوری در درمان های پزشکی استفاده کند. ایران در زمینه ژنتیک و سلول های بنیادین پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد. این کشور ولی فقیه است که به این مرتبه دست پیدا کرده است.
تولید علوم پزشکی: ایران در سال 1979 سه هزار و هشتاد مورد تولید علوم پزشکی داشته است اما هم اکنون ایران در عرصه های مختلف علوم پزشکی سیصد و نود و هفت هزار و اندی مورد تولید علوم پزشکی داشته است.
پیوند کلیه: تا زمان سرنگونی شاه در سراسر ایران پنجاه مورد پیوند کلیه انجام شده بود اما پس از انقلاب در ایران پنجاه هزار مورد پیوند کلیه انجام شد. بر اساس آمارهای علمی کمترین زمان انتظار برای فرارسیدن نوبت پیوند کلیه، در ایران است. این کشور ولی فقیه است که اینگونه است.
درمانگاه ها: ایران در سال 1979 پنجاه و پنج هزار درمانگاه داشت اما هم اکنون این رقم سه برابر شده است و به صد و چهل و هشت هزار درمانگاه رسیده است. البته به این نکته توجه داشته باشد که این آمار و ارقامی که ارائه می شود آماری نیست که دولت ایران ارائه کرده باشد بلکه آماری است که منابع آن موجود است و همه این سرشماری ها با نهادهای سازمان ملل متحد و سازمان های بین المللی و مراکز پژوهش های بین المللی مرتبط است که البته آمار برخی از این نهادها با آمارهایی که دولت ایران ارائه می کند مطابقت دارد.
داروسازی: ایران در سال 1979 هفتاد درصد از نیاز دارویی خود را از خارج وارد می کرد. اما هم اکنون ایران نود و هفت درصد از داروی مورد نیاز خود را در داخل کشور تولید می کند و نه تنها به خودکفایی رسیده بلکه داروهای خود را به خارج از کشور نیز صادر می کند. از همین رو آمریکایی ها به شدت از آن بیم دارند که داروهای تولید ایران به لبنان بیاید.
ایران در زمینه تولید دارو رتبه یازدهم را دارد. توجه داشته باشید که ما از منطقه خاورمیانه و جهان عرب و جهان اسلام سخن نمی گوییم بلکه از کل دنیا سخن می گوییم.
واکسن و سرم سازی: در زمان شاه که خبری از این تولید نبوده و هر چه بوده واردات بوده است اما هم اکنون ایران در این زمینه رتبه نخست خاورمیانه را دارد.
شبیه سازی: این یک فناوری جدید است و ایران توانسته است چندین بار با موفقیت شبیه سازی انجام دهد.
بهداشت و سلامت: سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمان ها پژوهش هایی را در سراسر جهان تحت عنوان «سن امید به زندگی» انجام می دهند، ایران در زمینه شاخص توسعه انسانی بهترین است و در زمینه سن امید به زندگی جز کشورهایی است که بیشترین امید به زندگی در آن وجود دارد و سن امید به زندگی از 54 سال به 75 سال افزایش یافته است آن هم با وجود تبلیغاتی است که می گویند ایران کشور مرگ و شهادت است.
فناوری نانو: این فناوری را کشورهای کمی دارا هستند. ایران هم اکنون در زمینه مقالاتی که راجع به فناوری نانو وجود دارد در رتبه چهارم قرار دارد و در زمینه دانش نانو در رتبه پنجم جهانی قرار دارد و به لحاظ کشورهایی که از فناوری نانو برخوردارند در رتبه ششم جهانی قرار دارد. ایران تولیداتی را که با فناوری نانو انجام می دهد به پانزده کشور دنیا صادر می کند.
تخصص های مهندسی: امروز اسرائیل در این باره شرح و توضیح می دهد و برخی گزارش ها در رسانه های اسرائیلی با عنوان هراس اسرائیل از تخصص های مهندسی در ایران نگاشته می شود. ایران در زمینه سهم فارغ التحصیلان رشته های مهندسی در رتبه دوم جهانی قرار دارد.
ریاضیات و فیزیک: ایران در منطقه رتبه نخست ریاضیات را دارد و در سطح جهانی رتبه شانزدهم فیزیک و ریاضیات را دارا است.
دانش های فضایی: دستیابی به فناوری فضائی و ارسال موجودات زنده به فضا، (ایرانی ها میمون به فضا فرستادند که ای کاش جای میمون برخی از آدم ها را به فضا می فرستادند). ایران یکی از یازده کشوری است که این فناوری را در جهان دارند. ایران یکی از شش کشوری است که توانسته موجود زنده به فضا بفرستد و زنده به زمین برگرداند.
توسعه علمی: در زمینه توسعه علمی ایران رتبه نخست جهان را دارد.
تولید انرژی: ایران بر اساس شاخص توسعه انرژی دومین کشور جهان محسوب می شود.
دانش های انرژی و انرژی هسته ای: ایران کشور نخست منطقه است و در سطح جهانی رتبه دوازدهم را در هر دو زمینه دارد.
تولید فناوری: ایران در زمینه تولید فناوری رتبه سیزدهم جهانی و رتبه نخست منطقه ای دارد. البته در خصوص این موارد من دیگر سخنی از زمان شاه به میان نمی آورم چرا که هیچ یک از این امور در زمان شاه وجود نداشته است.
اقتصاد: ایران در سال 1979 ایران رتبه بیست و ششم اقتصاد جهانی را داشته است اما سال گذشته رتبه ایران در اقتصاد جهانی هجده بوده است.
تولیدات کشاورزی: در زمینه تولید دانه های خوراکی ایران در میان کشورهای نخست جهان قرار می گیرد.
صادرات غیرنفتی: در سال 1979 صادرات غیرنفتی ایران پانصد و چهل میلیون دلار بوده است اما سال گذشته میزان صادرات غیرنفتی ایران پنجاه و پنج میلیارد دلار بوده است. این سیاست عدم اتکا به نفت است.
تولیدات نظامی: ایران در زمان شاه تنها پنج درصد از نیازهای دفاعی خود را تولید می کرد و تمامی تجهیزات مورد نیاز خود را به قیمت گران می خرید و اغلب خریدهای خود را از آمریکا انجام می داد امروز جمهوری اسلامی ایران کشور ولی فقیه نود درصد از نیازمندی های دفاعی خود را خودش تولید می کند و پنج میلیارد دلار نیز تجهیزات نظامی به جهان صادر می کند. یعنی ایران نه تنها نیازهای خود را تامین می کنند بلکه برخی از تولیدات خود را به کشورهای دیگر می فروشد.
آنها همه چیز را خود می سازند. سلاح سبک، توپ، خمپاره، ضد زره، موشک های کروز، موشک های بالستیک، زمین به زمین، دفاع هوایی، زمین دریا، ناو جنگی نوین، قایق های تندرو، زیردریایی ؛ انواع تانک، وسائل ارتباطات نظامی، جنگ الکترونیک، رادارها و سامانه های نظامی پیچیده، جنگنده و هواپیماهای جاسوسی، سامانه های کشتیرانی، رایانه های شلیک موشک. پیشرفت نظامی ایران کاملاً آشکار است به گونه ای که امروز آمریکا با این مساله مشکل دارد و اروپا نیز در این زمینه در کنار آمریکا قرار گرفته است.
ایران این توان علمی خود را مدیون دانشمندان، توانمندی های فکری، امکانات درونی و دارایی ها و اندیشه های خود است. این خیلی مهم است، چرا که ممکن است فردا کشوری پیدا شود و بگوید ما هم هواپیما و موشک می سازیم اما این کشور کارشناسان را از آمریکا و غرب، کره جنوبی و شمالی می آورد و تنها چیزی که در این میان ملی است پولی است که برای این کارها خرج می کنند و این چیزها در کشور ساخته می شود اما مهندس ها، اندیشمندان، طراحان و اجرا کنندگان همه بیگانه هستند و در این حال این امور دیگر ساخت ملی محسوب نمی شوند.
ساخت کشتی: در زمان شاه خبری از این صنعت نبود در حالی که ایران هم اکنون و برای اولین بار در تاریخ خود، کشتی، قایق و شناورهای دریایی می سازد.
ساخت هواپیما: در زمان شاه ایران هواپیما نمی ساخت اما هم اکنون ایران هواپیماهای غیرنظامی متوسط و کوچک می سازد.
ساخت خودرو: ایران رتبه دوازدهم جهان را در تولید خودرو دارد. ایران رتبه شانزدهم جهانی در ساخت وسائل مختلف حمل و نقل را دارد.
سدهای آبی: در این زمینه آمار و ارقام بزرگی وجود دارد و اجازه دهید که ما به خاطر اختصار به این موضوع نپردازیم.
صنعت فولاد: ایران در تولید فولاد رتبه دهم جهانی را دارد.
برق: لبنان کشوری با وسعت ده هزار و چهارصد و پنجاه و دو کیلومتر مربع است و وجود جمعیت کم خود به لحاظ برق وضعیت خوبی ندارد در حالی که ایران با هشتاد میلیون جمعیت به خودکفایی رسیده و مازاد برق خود را به کشورهای همسایه مانند پاکستان، افغانستان، عراق و دیگر کشورهای آسیای میانه می فروشد. ایرانی ها حتی برای برق رسانی به سوریه و لبنان آن هم با قیمت پایین و مناسب آماده هستند. بنابراین ایرانی ها با هشتاد میلیون جمعیت مشکل برق ندارند و بیست و چهار ساعته از برق برخوردار هستند.
در سال 1979 تنها شانزده درصد از شهرک های (شهرهای کوچک) ایران از برق برخوردار بودند اما هم اکنون اگر بخواهم محتاطانه سخن بگویم باید بگویم نود و نه درصد از روستاها، شهرک ها و مناطق حومه ای از نعمت برق برخوردار هستند.
گاز: در زمان شاه تنها پنجاه و یک هزار خانوار ایرانی از گاز بهره مند بودند اما هم اکنون بیست میلیون خانواده ایرانی از نعمت گاز بهره مند هستند. هم اکنون در کشور ولی فقیه گاز لوله کشی در خانه های ایرانی ها وجود دارد و دیگر شهروندان این کشور برای تامین گاز خود در صف گاز نمی ایستند و نیاز به سیلندر گاز ندارند بلکه تنها شیر گاز را باز می کنند و از آن بهره مند می شوند.
آب آشامیدنی: آب آشامیدنی به نود و شش درصد از روستاییان رسیده است که در زمان شاه این آمار سی در صد بود. ایران در جهان رتبه ششم کمترین هزینه برای آب آشامیدنی را دارد.
بنزین: ایران دومین کشور جهان است که ارزان ترین قیمت بنزین را دارد و سومین کشور جهان است که ارزان ترین قیمت گازوئیل را دارد.
انجمن های خیریه: قبل از پیروزی انقلاب تعداد انجمن های خیریه ای که به اوضاع ایتام، فقرا، سالخوردگان و معلولان رسیدگی می کردند کم بود اما هم اکنون به برکت انقلاب، تدین، ایمان و نظام اسلامی و امام و رهبر بیش از صد و پنجاه هزار انجمن خیریه وجود دارد که این انجام ها به امور ایتام، کودکان، خانواده ها و فقرا و بیچارگان رسیدگی می کنند.
اتوبان ها و بزرگراه ها: آمارهای شگفت آوری در این زمینه وجود دارد.
تونل ها: در سال 1979 مجموع طول تونل ها در ایران پنج هزار و نهصد متر بود اما هم اکنون سی برابر شده است و به صد و هفتاد و هفت هزار متر رسیده است.
راه آهن، مترو: ایران در زمینه بیشترین جابجایی مسافر با مترو در رتبه پانزدهم قرار دارد. ایران به لحاظ سرعت ساخت مترو در جهان رتبه دوم را دارد. ایران به لحاظ میزان خطوط مترو رتبه نهم جهان را دارد.
شبکه آب رسانی و فاضلاب: تمامی شبکه های آب رسانی و فاضلابی که در سال 1979 وجود داشت پانصد هزار کیلومتر بود اما هم اکنون دو میلیون و سیصد هزار کیلومتر است.
سخنان خود را در زمینه دستاوردهای انقلاب با ورزش به پایان می رسانم. البته دستاوردهای انقلاب بسیار زیاد است اما ما به همین مقدار بسنده می کنیم و سپس به بخش سوم سخنانم خواهم پرداخت.
ورزش: در بسیاری از ورزش های انفرادی شما می بینید که ایرانی ها مقام های اول تا سوم جهان را به خود اختصاص می دهند و در این زمینه فهرستی بلند وجود دارد. در زمینه ورزش بانوان، قبل از انقلاب زنان ایرانی تنها پنج مدال جهانی را به خود اختصاص داده بودند اما پس از انقلاب زنان ایرانی توانستند با رعایت ضوابط شرعی و حفظ حجاب صد و شصت مدال جهانی کسب کنند. قبل از انقلاب 9 مربی زن وجود داشته اما پس از انقلاب تا کنون سی و پنج هزار مربی زن وجود داشته است. هم اکنون صد و چهل و سه ورزش بانوان وجود دارد.
بنابراین شما این دستاوردها را ببینید که پس از پیروزی انقلاب در زمینه ورزش، پزشکی، علم، فرهنگ، کتابخانه ها، دانشگاه ها، تولیدات، فناوری و...به دست آمده است. این دستاوردها نه در کشور مَلِک به دست آمده و نه در کشور شاه و نه یک رهبر دیکتاتور، بلکه این دستاوردها، دستاورد حکومت اسلام در جمهوری اسلامی ایران است، این ها در کشور قانون، قانون اساسی و نهادها به دست آمده، این ها در کشور دین و ارزش های دینی و اخلاقی به دست آمده است در کشور حاکمیت مردمی به دست آمده در کشور ولی فقیه و کشور امام خمینی و امام خامنه ای به دست آمده است.
اگر بخواهیم فهرستی از همه تولیدات کشاورزی، معادن و فناوری ها ارائه کنیم تا متوجه شویم که ایران به لحاظ جهانی و بین المللی در کجا قرار دارد من باید تا صبح در خدمت شما باشم. با این حال امیدوارم که رسانه ها و پایگاه های ارتباط جمعی در ارائه این تصویر از انقلاب کمک کنند. همچنین در زندگی سیاسی نیز تغییرات شگرفی حاصل شده است. در زمان شاه دو حزب یا سه حزب وجود داشت که زمام همه در اختیار شاه بود و صرفاً نقش ها میان آنها توزیع شده بود. هم اکنون دویست و پنجاه حزب و تشکل سیاسی در ایران وجود دارد که برخی از برخی دیگر انتقاد می کنند و همدیگر را مورد حمله قرار می دهند.
البته این مطالبی را که ما گفتیم به معنای آن نیست که ایران مشکلاتی ندارد چرا مشکلات هم دارد، در ایران تا حدی فقر و بیکاری وجود دارد، انتظارات ملت ایران انتظارات زیادی است، ملت ایران به حق رویاها و آرزوهای بزرگی دارند و این حق را دارند که چنین آرزوها و رویاهایی را داشته باشند. برخی از مشکلاتی که در ایران است به علت تحریم ها است برخی از این مشکلات به علت مسائل اداری یا اختلافات داخلی است و هیچ کس نیز منکر این مشکلات نیست. مقام معظم رهبری، رئیس جمهور و روسای قوا، نمایندگان، وزرا و رسانه های ایرانی نیز از این مشکلات سخن می گویند. اما ما باید منصف باشیم و چهره متفاوتی از ایران نشان دهیم. این کشوری که ما ویژگی هایش را بر شمردیم ببینید در کجا واقع شده است. این کشور در غرب آسیا واقع شده است این کشور در منطقه خاورمیانه است، این کشور در جهان عرب و جهان اسلام واقع شده است. جهان عرب و جهان اسلامی که درصد بسیار زیادی از نیازمندی های خود را در همه زمینه ها وارد می کنند و مشارکت شان در تولید، فناوری و تولید علم محدود است.
اگر کار، تلاش، صبر، فداکاری، قناعت، تحمل، انضباط، انسجام، وحدت ملی، حضور رهبر انقلاب، فداکاری های مسئولین نبود این دستاوردها محقق نمی شد. اینگونه نبوده است که مردم فقط به مسجد بروند و با دعا کردن صرف در جایگاه نخست علمی قرار گیرند. این ها فقط با دعا به دست نمی آید بلکه با کار، مطالعه، علم، پژوهش، تلاش، زراعت، صنعت، خستگی، گرسنگی، فقر، تحمل سختی ها و مشکلات به دست آمده است.
در اینجا بخش سوم سخنانم را آغاز می کنم. انقلاب با پیروزی خود در منطقه ما موفقیت های بزرگی به دست آورد و می آورد. برخی از این موفقیت ها عبارتند از:
احیاء دین، انقلاب نه تنها اسلام را بلکه هر آنچه که تحت عنوان دین قرار می گرفت احیا کرد و باعث بازگشت مردم به دین شد و احترام آن ها را به دین موجب شد.
احیا اسلام، انقلاب توانمندی اسلام را برای خیزش ملت ها و به جنبش در آوردن امت ها و اراده ها ثابت کرد.
احیای اعتماد ملت ها به خود و توانایی هاشان برای ایستادن در برابر طاغوت ها و دیکتاتورها.
احیای اعتماد ملت ها به پروردگارشان و معادله های ایمانی و توانمندی آن برای کسب پیروزی حتی علیه طاغوت ها و نیروهای اشغالگر.
یکی از بزرگترین دستاوردهای پیروزی انقلاب این بود که به صورت جدی در برابر هژمونی آمریکا ایستاد. آنکه در برابر آمریکا ایستاد امام خمینی بود و ملت نیز پشت سر امام قرار گرفتند تا نه ای بزرگ، عظیم و قدرتمند به آمریکا بگویند، و تاکید کنند که هیچ زمینه ای برای چانه زنی، آتش بس، ترس، سستی و ذلت وجود ندارد. ایرانی ها در زمینه میدانی، سیاست، اقتصاد، فناوری، نظامی و جبهه های نبرد به آمریکا نه گفتند. ایستادن در برابر سلطه آمریکا و سیطره آمریکا بر ایران و منطقه از موفقیت های این چهل سال انقلاب است.
یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب، ایستادن ایران در برابر طرح رژیم صهیونیستی است، رژیمی که توانسته بود موفقیتی تاریخی در زمینه تثبیت خود با امضای توافق کمپ دیوید به دست آورد و مصر را از جبهه عربی خارج کند. اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران باعث شد تا بار دیگر توازن به منطقه ما باز گردد و سدی بزرگ و نفوذ ناپذیر در برابر طرح رژیم صهیونیستی قرار داد که این سد طی این چهل سال روز به روز بزرگ تر شد.
طرح اتحاد اسلامی: مسلمانان با مذاهب مختلف شان و بویژه دو مذهب شیعه و سنی در طول تاریخ خود هیچگاه به اندازه پس از انقلاب، نزدیکی، هماهنگی و همکاری با یکدیگر را تجربه نکرده بودند.
انقلاب باعث نزدیکی اقشار امت عربی، مسلمان، مسیحی، پان عرب ها و ملی گراها به یکدیگر شد.
حمایت از جنبش های مقاومت در منطقه، حمایت از ملت فلسطین و مقاومت فلسطین، حمایت از مقاومت در لبنان، این ها از موفقیت های بزرگ انقلاب اسلامی ایران است. و گرنه طی چهل سال آمریکا و اسرائیل در نتیجه سستی کشورهای عربی بر همه چیز مسلط شده بودند. سال هشتاد و دو میلادی وقتی به لبنان حمله کردند نیامده بودند که بیرون بروند بلکه آمده بودند که بمانند. طرح آنها طرح از نیل تا فرات و اسرائیل بزرگ بود.
سید حسن نصرالله دبیر کل جنبش حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود در مراسم «چهل بهار» به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بیروت گفت: به نقش اخیر جمهوری اسلامی در مبارزه با فتنه تروریسم و تکفیر می رسیم. در این باره به سادگی می توان به این موضوع اشاره کرد که به اعتراف ترامپ، داعش در عراق تشکیل شد تا بهانه ای برای بازگشت آمریکا به عراق فراهم باشد، آیت الله العظمی سیستانی دام ظله مرجعیت دینی در نجف اشرف فتوا صادر کرد، مردم عراق و دولت عراق بپاخاستند، در شرایطی که بسیاری از استان ها در عراق سقوط کرده بود، مردم بپاخاسته با مشکلاتی چون سازماندهی و تسلیحات مواجه بودند، در چنین شرایطی ایران به سرعت و در همان ساعات اولیه مداخله کرد، ژنرال ها، افسران و نظامیان و در صدر آنها برادر و مجاهد بزرگ قاسم سلیمانی به عراق اعزام شدند، ایران با تسلیحات و مهمات تولیدی خود وارد عمل شد، جمهوری اسلامی حاضر شد برای یاری مردم عراق در برابر داعش تا نهایت کار پیش برود، حال تصور کنید اگر جمهوری اسلامی نبود چه می شد؟.
تصور کنید اگر حاکم ایران شخصی مثل محمدرضا پهلوی یا مشابه او بود چه اتفاقی می افتاد؟ در سوریه نیز چنین است، جمهوری اسلامی از سوریه در برابر جنگی جهانی حمایت کرد، تصور کنید اگر ایران نبود چه می شد؟ حتی در لبنان هم اینگونه است، ما در سوریه، در لبنان و در مرزهایمان جنگیدیم اما به وضوح باید بگوییم، دولت لبنان قادر بود مخارج ارتش را تامین کند اما نمی توانست بودجه این جنگ ها را تامین کند، ما سال ها جنگیدیم، سلاح ما، مهمات ما، غذای ما، داروهای ما، مجروحان و شهدای ما، همه و همه به این دلیل بود که جمهوری اسلامی در کنار ما بوده است.
تصور کنید آنچه در منطقه می گذرد، حال نمی خواهم به پرونده های بسیار حساس مثل یمن ، بحرین و ... بپردازم. تصور کنید ایران امروز، ایران دوران شاه بود یا نظام موجود در ایران در محور آمریکا قرار داشت، یا آنکه نظامی بود که باور داشت مسائل منطقه به ما ارتباطی ندارد، در چنین شرایطی این منطقه که در برابر جنگ کشورهای جهان علیه عراق، سوریه، لبنان و حال علیه فلسطین و اهالی غزه و کرانه باختری، حتی در برابر خانواده های شهدا، اسرا، آزادگان و تامین معاششان در فلسطین قرار دارد، چه شرایطی داشت؟ این هم بخشی از دستاوردها بود.
در چهل سال گذشته بسیاری از رسانه های عربی و جهانی چهره ای سیاه و تاریک از ایران نشان دادند و در برابر بدترین دیکتاتوری ها، فاسد ترین و زشت ترین نظام ها و در برابر زشت ترین حاکمانی که مردمشان را غارت می کنند تا مردمانشان در فقر، بی سوادی، بی کاری و مشکلات متعدد اجتماعی زندگی کنند سکوت کردند. آنچه در منطقه ما می گذرد برخی آن را جنگ اسرائیلی - ایرانی می خوانند اما این تعبیر درستی نیست، برخی می گویند اختلافات سعودی - ایرانی است. این تعبیر هم نادرست است اگر چه تعبیر برخی از دوستان ما نیز هست. اولا اگر بخواهیم درباره اسرائیل بگوییم باید اشاره کنیم که درگیری های اسرائیل با منطقه، با مردم فلسطین، لبنان ، سوریه، اردن، مصر و امت های عربی و جنگ هایش با مقدسات ما از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وجود داشت. یعنی این مسائل از سال 1979 آغاز نشد بلکه آغاز آن از سال 1948 است.
دوم اینکه آنچه در منطقه شاهدیم درگیری سعودی - ایرانی نیست، توصیف دقیق آنچه را که در منطقه شاهدیم جنگ آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است که از سال 1979 تا به امروز ادامه دارد و ادامه خواهد داشت، عربستان ابزاری در این جنگ است، برخی از کشورهای خلیج فارس(شورای همکاری خلیج فارس) ابزارهای این جنگند. صدام حسین که خود را مبارز عرب و سردار قادسیه می خواند ابزار حقیری در دست رامسفلد و آمریکا در این جنگ بود. آنانی که امروز در حوزه رسانه، سیاست، تحریم ها، خرابکاری و تکفیر با جمهوری اسلامی ایران می جنگند تنها مجریان برنامه های آمریکا هستند. محمد بن سلمان ( ولیعهد سعودی ) با زبان خود اعتراف کرد که پس از سال 1979 آمریکا از عربستان خواست تا وهابیت را در دنیا ترویج دهد، چرا؟ تا جهانی که تمایل به اسلام داشت در برابر خود اسلام مد نظر خمینی و مد نظر وهابیت و نسخه های دیگر را شاهد باشد.
به همین دلیل از آل سعود می خواهند نسخه اسلام وهابی را به جهان عرضه بدارد تا ما امروز دو نسخه از اسلام را شاهد باشیم، جمهوری اسلامی ایران و الگوی دوم اصرار آنان به بیان «سازمان دولت اسلامی»، حال آن که ما آن را داعش می خوانیم، این گروه را ترامپ در سخنانش سازمان دولت اسلامی می گوید، جهان بر روی سازمان دولت اسلامی اصرار دارد، چرا؟ چون نسخه ای از جمهوری اسلامی را در پیش دارند، یعنی کشوری با در اختیار داشتن تکنولوژی، فناوری، علم، ورزش، پزشکی، توسعه، صنعت، آب نوشیدنی، بنزین ارزان، برق در تمامی خانه ها ، گاز در تمام خانه ها، حاکمیت مردم، انتخابات ، آزادی ها، عزت، کرامت ، شرافت، دنیا و آخرت.
در نتیجه، نمونه ای عرضه می کنند که با تخریب کلیساها، مساجد، بارگاه های دینی، آتش سوزی، شتم ،سب ،لعن ، مثله کردن، شکافتن سینه ها، کشتن جگرگوشه ها، شکنجه در زندان ها ، غرق کردن مناطق مختلف در زیر آب و نسل کشی شناخته می شود. این نسخه دولت اسلامی است که آمریکا می خواهد و در سوی دیگر دولت اسلامی امام خمینی قرار دارد. دولت اسلامی متعلق به داعش است، از عربستان خواسته می شود تا در جهان کار فرهنگی کند و در این مسیر بیش از دویست میلیارد دلار هزینه می شود. اینها ابزارهای جنگند، عربستان و غیر عربستان ابزار جنگ آمریکا هستند. اینها توصیف درست اتفاقات منطقه است.
چرا آمریکا به جنگ با ایران اصرار دارد؟ به دو دلیل، اول اینکه ایران کشور مستقل است، خود ارباب خویش است ، خودش تصمیم می گیرد، مالک نفت، گاز، فولاد، آهن و تمامی معادن و سرمایه های هنگفت بشری و مادی خویش است، در برابر آمریکا سرخم نمی کند، در پی منافع آمریکا نیست بلکه در پی منافع مردم و کشور خویش است، این چنین شرایطی برای آمریکا قابل تحمل نیست. آیا آمریکا در ونزوئلا مداخله می کند تا ببینید دموکراسی دارد یا نه؟ چنین نیست بلکه به این دلیل مداخله می کند که این کشور بزرگ ترین ذخیره نفت و طلا را در جهان دارد. ترامپی که در فکرش چیزی جز دلار و بشکه های نفت نیست آیا به خاطر دموکراسی به ونزوئلا نظر دارد؟ اگر چنین است پس چرا نگاهی به اوضاع دموکراسی هم پیمانانشان در منطقه نمی اندازد؟ نگاهشان به نفت ونزوئلاست و در نگاه به ایران نیز چنین رویکردی دارند، مردم ایران هم به این واقعیت آگاهند اما اطلاعات غلطی از خارج از کشور منتشر می شود که برخی در داخل به این اطلاعات غلط مشغول می شوند.
دلیل دوم مقابله آمریکا با ایران ، جایگاه منطقه ای ایران است. به این دلیل است که این کشور در کنار مظلومان و مستضعفان قرار دارد. موضع اصولی در قبال فلسطین، قدس و مقدسات دارد. از جنبش های مقاومت حمایت می کند. به این نکته باور دارم که ممکن است همه جهان از حمایت فلسطین دست بردارد اما جمهوری اسلامی هرگز از حمایت فلسطین و قدس دست نخواهد کشید. در توضیح بیشتر دلیل دوم بگویم که ایران از حزب الله، حماس، جهاد اسلامی، گروه های مقاومت فلسطین حمایت می کند، به عراق کمک کرد، در سوریه مداخله کرد، موضعی متفاوتی در یمن و بحرین اتخاذ کرد، در نتیجه آمریکا بر این کشور فشار وارد می کند.
آنچه گفته شد دلیل دوم است نه اول، زیرا در سال 1979 وقتی آمریکا جهان را علیه نظام جمهوری اسلامی و امام شوراند نه حزب اللهی بود، نه حماسی وجود داشت، نه جهاد اسلامی بنا شده بود، نه ایران از گروه های سیاسی حمایت می کرد و در سوریه و عراق هم دخالت نکرده بود. هیچ یک از این موارد وجود نداشت اما جنگی علیه ایران تحمیل شد، دانشمندان و شخصیت های اساسی این کشور ترور شدند، کشور محاصره اقتصادی شد. تحریم ها علیه ایران به دلیل حمایت از مقاومت لبنان و فلسطین نیست، تحریم این کشور از سال 1979 آغاز شده بود. حزب الله در سال 1982 اعلام موجودیت کرد و جهاد اسلامی و حماس پس از حزب الله به وجود آمدند.
در نتیجه، باید از چنین مغلطه هایی آگاه شد. مشکل آمریکا با ایران این است که این کشور، مستقل است. دیگر پلیس آمریکا در منطقه نیست و نیازی ندارد دنباله روی آمریکا باشد. امروزه ترامپ می گوید، ما مشکل داریم، تریلیون ها دلار برای حضور نظامی خود در منطقه هزینه کردیم پس این مشکل باید حل شود. اگر شاه بود چنین مشکلی نبود اما ایران امروز متفاوت است. تا زمانی که ایران با رهبری، مقامات، علما، مراجع و مردم خویش است و چنین نیز خواهد بود، این جنگ به اشکال مختلف ادامه می یابد. آزادی، استقلال ، حاکمیت، کرامت ملی و اسلامی ایران برای ایرانیان خظ قرمز شمرده می شود و از آن عقب نشینی نمی کنند پس این شرایط تا زمانی که آمریکا عقب نشینی کند و شکست بخورد در منطقه ادامه خواهد داشت و شکست هم خواهد خورد چنانچه تا به الان هم شکست خورده است، از سال 1979 تا به امروز فهرستی از شکست های آمریکا و اسرائیل در منطقه را داریم، شکست های پیاپی را شاهد بودیم.
ایران در تعامل با مردم و جنبش های منطقه ای، مسئولیت پذیر است و به دلیل چنین موضعی تبعاتش را هم می پردازد، اینها برخاسته از ایمان دینی، تعهدات اسلامی، صفات اخلاقی، فرهنگ و تاریخ ایران و مردم ایران است. بنا بر همین مسائل است که معتقدیم درگیری ها در منطقه همچنان باقی خواهد ماند و ممکن است ابعاد دیگری هم پیدا کند اما به طور کلی امروز جمهوری اسلامی قوی ترین کشور منطقه است. فارغ از هر آنچه که در سال های اخیر بر سر مردم و کشورهای منطقه آمده است، امروز محور مقاومت قوی تر از هر زمانی است. آمریکا در پی خروج و عقب نشینی بیشتری از منطقه است.
نگرانی ها و هراس اسرائیل نیز هر روز بیشتر می شود. رژیم صهیونیستی می داند برخی از آنانی که در تلاش برای عادی سازی روابط با تل آویو هستند گروهی ناتوانان و شکست خورده اند که نمی تواند در تغییر معادلات منطقه ای نقش ایفا کنند. درست است که پول زیاد، زبان دراز و رسانه های متنوعی دارند اما در معادلات حقیقی و منطقه ای جایگاهی ندارند. آیا می توان گفت اسرائیل علیه ایران وارد جنگ می شود؟ در پاسخ به این سئوال یک نیشخند کافی است.
کشورهای منطقه ای در پی جنگ با ایرانند؟ دوره اش تمام شد. صدامی که با پول کشورهای شورای همکاری و تصمیم گیری و برنامه ریزی آمریکا و دیگر کشورهای جهان شارژ می شد با ایران وارد جنگ شد اما آن جنگ، جنگ آمریکا علیه ایران بود و تمام شد. عربستان سعودی و امارات در پی جنگ با ایرانند؟ آنان با برادران مظلوم ما در یمن که شرایط بسیار دشواری دارند وارد جنگ شدند و عاجز ماندند. به طور کلی جنگ منطقه ای علیه ایران جایگاهی ندارد. برخی در پی به راه انداختن جنگ آمریکایی علیه ایرانند. با در نظر گرفتن منطق، معادلات، محاسبه منافع، توازن قدرت ، قدرت بازدارندگی، نمی توان گفت اینکه اگر علیه ایران جنگ نمی شود به دلیل کرامت اخلاقی ترامپ است ، دلیل این است که ایران کشور قدرتمندی است، این کشور در داخل و منطقه قدرتمند است. به این دلیل است که اگر جنگی را علیه ایران به راه بیندازند به طور حتم این جنگ تنها با ایران نخواهد بود. زیرا سرنوشت منطقه ما، سرنوشت ملت ما، سرنوشت مقدسات ما، به سرنوشت و موجودیت این نظام مقدس اسلامی مرتبط است.
تنها گزینه ای که باقی می ماند تحریم هاست، این هم آزمایش شد، ترامپ چند ماه قبل، از آثار خروج آمریکا از توافقنامه هسته ای علیه ایران سخن گفت، سخنش این بود که وقتی آمریکا از توافقنامه هسته ای خارج شود همه روزه در ایران صدها هزار نفر در خیابان ها تظاهرات خواهند کرد، اما چه شد؟ برخی از شبکه های ماهواره ای عرب هم در این زمینه چنین عمل کردند، اما چه شد؟ در چهارهم نوامبر سال گذشته یعنی زمانی که تحریم ها علیه ایران از سر گرفته شد، می گفتند میلیونها نفر به خیابانها می آیند و نظام ساقط می شود، اما چه شد؟ برادرانمان در ایران در پی مدیریت اوضاع و حل مشکلاتند، آنان با مشکلات آشنا هستند و احساس مسئولیت می کنند.
البته تحریم کنندگان هنوز هم امیدوارند. یعنی به تحریم ها علیه ایران، علیه ما و علیه تمامی جنبش های مقاومت و طمع داشتن به فتنه ها و درگیری های داخلی امید دارند و این موارد آخرین امیدهای آنان است اما به خواست خدا جمهوری اسلامی با درایت رهبری بزرگ و مقاماتش و با صبر ملت صبورش از مشکلات تحریم ها عبور خواهد کرد. البته ما نیز از این تحریم ها تاثیر پذیریم پس ما نیز شرایط را مدیریت می کنیم و با ایمان، صبر، معنویت و اراده قوی از این مرحله عبور می کنیم تا به چشم انداز مورد نظر یعنی پیروزی این محور و شکست طرف مقابل برسیم. طرف مقابل، آمریکا و همه آنانی هستند که در اردوی آمریکا جای می گیرند.
ایران از اولین روزی که امام خمینی (ره) وارد کشور شد دست دوستی به سوی همه دراز کرد. آن زمان این کشور اسلامی در آغاز راه بود، کشور اسلامی بزرگ که پیشوا و مرجعی بزرگ در آن حاکم شده بود، این مرجع خطاب به کشورهای عربی و اسلامی گفته بود ما از دولت اسلامی واحد دم نمی زنیم، در پی خلافت اسلامی هم نیستیم. برخی می گفتند امام در پی آن است تا خود را خلیفه مسلمانان معرفی کند و نظام ها و کشورهای دیگر را ملغی نماید، اما سخن این امام این بود که باید در پی وحدت کشورهای اسلامی باشیم.
برنامه امام خمینی از همان آغاز کار در سال 1979 وحدت بود. برنامه او توسعه سازمان کنفرانس اسلامی بود تا این سازمان به اتحادیه ایی شبیه به اتحادیه اروپا تبدیل شود و هر کشور عضو هم زمان از مرزها، حاکمیت و عاداتش محافظت نماید. اگر چه از شهادت من ایراد می گیرند و می گویند او منتسب به ایران است، اما با در نظر گرفتن خداوند، پس از چهل سال تجربه، در برابر کشورهای عربی و اسلامی شهادت می دهم ایران از شما چیزی نمی خواهد، نه گاز شما را می خواهد، نه نفتتان را می خواهد، نه به دنبال معادن شماست، نه سلاحتان را می خواهد و نه چشمش به دنبال پول شماست، اگر چه آمریکا و اروپا در پی غارت این سرمایه ها هستند.
ایران کشور فناوری گاز، نفت، سلاح و توسعه علم است، این کشور از همان روهای اول دست دوستی دراز کرد اما علیه این کشور جنگ به راه افتاد، دست برادری دراز کرد اما شمشیرها برای قطع این دست از نیام در آمدند و طی یک دوره هشت ساله همه دنیا علیه این کشور توطئه کردند. شهرها و روستاهایش را تخریب کردند، دهها هزار نفر از مردان، زنان و کودکانش را کشتند. ایران حتی پس از جنگ هم سعی کرد به سوی کسانی که مردمش را کشتند، شهرهایش را ویران و علیه تهران توطئه کردند دست دوستی دراز کند. این، همان ایران است، یک کشور، یک دوست، یک هم پیمان، یک برادر، یک سرمایه بشری، یک سرمایه تاریخی، علمی و مادی. چرا شما به چنین کشوری پشت کرده اید؟ چرا با چنین کشوری دشمنی می کنید؟ چرا علیه این کشور کینه ورزی می کنید؟ چرا علیه این کشور توطئه می کنید و در پی جنگ با آن هستید؟
ایران کشوری است که در بخش انرژی حل مشکل برق لبنان برایش آسانتر از نفس کشیدن است، در بخش امور زیستی و بهداشتی نیز این کشور قادر است مشکلات ما در بخش دارویی را به صورت ریشه ای حل کند، امروز سوریه، ترکیه و ایران تولید کننده دارو هستند اما چرا لبنان باید وارد کننده باشد؟ این کشور می تواند به ما برای تحولی شگفت انگیز کمک کند، به ما کمک کند تا هزینه کشور و دولت را صدها دلار در سال کاهش دهیم. در حوزه ساخت مترو می تواند کمک کند تا مشکل تردد در بیروت حل شود. آیا دولت لبنان جسارت دارد این کمک ها را بپذیرد؟ ایران به عنوان دوست، آغوشش باز است. شاهد مثال اینکه سوریه کشوری است که از کمک های ایران بهره می برد. پس ما از چه می ترسیم؟
در بعد نظامی شاهدیم جنگنده های اسرائیلی حاکمیت هوایی کشورمان را نقض می کنند. یک فرضیه در این زمینه مطرح است و آن اینکه اگر حزب الله سامانه دفاع هوایی قدرتمندی داشت که بتواند جنگنده اسرائیلی را در آسمان لبنان هدف قرار دهد چه می شد، اما می گویند اگر حزب الله زمانی چنین اقدامی کند اسرائیل به لبنان حمله می کند، این سخن بسیاری از افرادیست که می گفتند حزب الله کشور را درگیر جنگ کرده است. حال سخن این است که آیا با چنین اتفاقاتی در کشور و در مقابل دست خالی ارتش در سامانه دفاع هوایی می توان مدعی شد که کشور دارای حاکمیت و استقلال است. من به عنوان دوست ایران به دولت جدید می گویم حاضرم از ایران سامانه دفاع هوایی را برای ارتش(تاکید می کنم برای ارتش) تامین نمایم، پس ای گوی و این میدان، شما تصمیم بگیرید.
ارتش لبنان نمی تواند برای مقابله با تانک ها، موشک های پیشرفته داشته باشد، نمی تواند موشک های بازدارنده داشته باشد، موشک های زمین به زمین داشته باشد، من به عنوان دوست ایران این آمادگی را دارم به ارتش لبنان کمک کنم تا به قوی ترین ارتش منطقه تبدیل شود. آنچه ما در لبنان نیاز داریم جسارت است، آنچه قبل از جسارت بدان نیاز داریم حاکمیت واقعی است. تا دولت بتواند بر اساس منافع مردم و کشور لبنان عمل کند.
در این زمینه می توانند از آمریکا، اروپا و از مناطق دیگر کمک بگیرند، ما مشکلی نداریم. مشکلی نیست که آمریکا سامانه دفاع هوایی در اختیار ارتش لبنان قرار دهد. مشکلی نیست که آمریکایی ها بیایند مشکل برق ما را حل کنند. ما در این نوع همکاری ها مشکلی نمی بینیم اما از نگاه آنان همکاری با جمهوری اسلامی ممنوع است، وارد کردن سلاح از ایران ممنوع است، حل مشکل برق با ایران ممنوع است، واردات دارو، فناوری ساخت مترو و به طور کلی همکاری با ایران ممنوع است. با این شرایط ملت را با مشکلاتشان رها می کنند.
پایان سخنم اینکه ایران دوستی بزرگ، صادق و مخلص است که چشمداشتی به ما ندارد، ما، حزب الله، پیرو ولایت فقیه هستیم و این مایه افتخار ماست، من از سال 1992 دبیر کل حزب الله هستم اما ولی فقیه هیچگاه چیزی از من نخواست، هیچگاه به من دستور نداد، کشور ایران از من چیزی نخواست، از حزب الله چیزی نخواست. برادران ما در فلسطین که با ایران ارتباط دارند بگویند آیا ایران هیچگاه چیزی از شما طلب کرده است؟ درباره فلسطین، فلسطینیان تصمیم می گیرند، در لبنان نیز ما لبنانی ها تصمیم گیرنده ایم نه ایران، ما حزبی لبنانی هستیم و در اموری از کشور که به ما ارتباط داشته باشد تصمیم گیرنده ایم اما ایران ما را شریک خود در منطقه قرار داد و به همین دلیل است که می گویم ما نزد ولی فقیه دارای جایگاه و احترامیم.
این تجربه ولی فقیه و ولایت فقیه است. ایران در امور لبنان مداخله نمی کند، یک مورد اشاره کنید که ایران با مداخله در لبنان از حزب الله خواسته باشد فلان کار را به سود تهران انجام دهد، چرا باید چنین دوست و برادر قدرتمند و متینی را نادیده بگیریم، دوستی که می تواند حامی ما باشد. اگر می خواهیم کشورمان، ارتشمان و مقاومتمان را حمایت کنیم، در مسیر توسعه گام برداریم ،مشکلات داخلی خود را حل کنیم، در حوزه علمی توسعه پیدا کنیم، در محافل بین المللی پشتوانه داشته باشیم، چرا به چنین دوستی پشت می کنیم؟ و در مقابل گردنمان را در برابر دیگران کج می کنیم.
نکته ای که می خواهم خطاب به جوانان بیان کنم ، به مدت سه روز در این مجتمع نمایشگاه و جشنواره فرهنکی و رسانه ای برقرار است، همایش، نمایشگاه کتاب و دیگر فعالیت ها در این نمایشگاه ارائه می شود. مراسم امشب هم در واقع افتتاحیه این جشنواره فرهنگی رسانه ای است که چهل بهار نامگذاری شده است. می خواهم کتابی به نام ان مع الصبر نصرا (به راستی صبر به پیروزی منتهی می شود) را به شما معرفی کنم. این کتاب به صورت مستقیم از زبان حضرت امام خامنه ای و از صحبت های عربی ایشان نوشته شد. ایشان در زبان عربی بلیغ تر از بسیاری از افرادی است که خود را رهبران جهان عرب می خوانند.
حضرت امام خامنه ای با زبان عربی خاطراتش را از زمان تولد تا پیروزی انقلاب بیان می کنند. یعنی دوران پس از پیروزی انقلاب در کتاب دیده نمی شود. او با زبان عربی زیبا، داستان ولادتش را تا زمان انتخابش به عنوان ریاست جمهوری بیان می کند. من از بلاغت، طراوت و جمالی که در زبان عربی این کتاب و مقدمه آن، که ایشان با دست چپشان نوشتند، غافلگیر شدم. امیداورم این کتاب مورد توجه شما قرار بگیرد. زیرا جناب ایشان دوست دارند جوانان عرب را به صورت مستقیم و با زبان خودشان مورد خطاب قرار دهند. این کتاب تجربه شخصی مقام معظم رهبری درباره جانفشانی ها، مظلومیت ها و مشکلات است که او و بسیاری از اصحاب و یاران امام خمینی متحمل شدند. به همین دلیل این کتاب مهم و قابل توجه است که انشاء الله مورد توجه شما قرار خواهد گرفت.
با توجه به اینکه نمی توانم در مراسم افتتاح جشنواره با شما همراه شوم از برادرم جناب شیخ نعیم قاسم می خواهم در پایان سخنانم جشنواره را افتتاح کند. از اینکه صحبت هایم طولانی شد عذرخواهی می کنم زیرا سخنانم حکایتی از چهل سال بود که در یک و نیم ساعت بیان شده است. این راه و روش ماست انشاءالله وفادار خواهیم ماند، ما با امام خمینی و با پیروزی انقلاب وارد مرحله پیروزی ها شده ایم، پیروزی امت اسلام، پیروزی مستضعفان و مظلومان و انشاء الله این روند با پیروزی های نهایی تکمیل خواهد شد.