ایران با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی توانسته است از کشوری فرمانبردار و سرسپرده غرب به یکی از قدرتهای تأثیر گذار منطقه و جهان تبدیل شود
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ یک روزنامه نگار مصری با اشاره به دستاوردهای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و پیشرفتها و موفقیتهای به دست آمده در عرصه های مختلف به خصوص سیاسی و اقتصادی و نظامی و علمی و موفقیتهای منطقه ای و بین المللی و نیز با اشاره به مشکلات و چالشهای پیش رو نوشت ایران با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی توانست از کشوری فرمانبردار و سرسپرده غرب به یکی از قدرتهای تأثیر گذار منطقه و جهان تبدیل شود.
احمد عبده طرابیک روزنامه نگار مصری در مقاله ای در روزنامه اینترنتی رأی الیوم که از لندن به روز می شود نوشت: یازدهم فوریه 2019 چهل سال از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می گذرد؛ انقلابی که حادثه ای تاریخی را رقم زد و نتایج و آثار آن از مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفت.
انقلاب اسلامی در ایران، شوک بزرگی به بسیاری از قدرتهای منطقه و جهان وارد آورد و این شوک باعث شد آن قدرتها با هدف خشکاندن انقلاب در ریشه، دست به جنگهای نظامی و اقتصادی مستقیم بزنند
انقلاب اسلامی، تغییر بزرگی را نه تنها در داخل ایران، بلکه در دو صحنه منطقه و بین المللی نیز به یک میزان به وجود آورد.
انقلاب اسلامی، تغییرات ریشه ای را در پایه و ساختار نظام ایران به وجود آورد به گونه ای که این انقلاب، هویت کاملا متفاوتی با آنچه که در دوران شاه وجود داشت، به ایران داد؛ شاه نظامی بی دین و طرفدار غرب را در ایران به وجود آورده بود اما انقلاب اسلامی باعث شد نهادهای کشور بر اساس نمونه ای جدید از حکمرانی و مدیریت کشور ایجاد شود؛ نظامی سیاسی که اجازه انتقال قدرت، اگرچه نه به صورت کامل و همچنین تأسیس نهادهای نمایندگی مانند «مجلس شورای اسلامی» و قوه قضائیه و نهادهای رسانه ای قدرتمندی را می دهد.
انقلاب اسلامی در ایران، شوک بزرگی به بسیاری از قدرتهای منطقه و جهان وارد آورد و این شوک باعث شد آن قدرتها با هدف خشکاندن انقلاب در ریشه، دست به جنگهای نظامی و اقتصادی مستقیم بزنند زیرا قدرتهای بین المللی در غرب، شکل گیری نظامی اسلامی را روی آوار نظامی که برای آنها به مثابه ژاندارم سرسپرده و پایبند به همه دستوراتش بود، نمی پسندیدند؛
همانطور که کشورهای همسایه به ویژه در کرانه دیگر خلیج فارس، این ترس را داشتند که انقلاب اسلامی، عامل و انگیزه ای برای قیام ملتهایشان علیه نظامهای حاکمشان و در ادامه صادرات انقلاب به آنجا باشد.
قدرتهای غربی و کشورهای خلیج فارس عراق را به جنگی بی امان و سخت در همان اوایل تشکیل انقلاب اسلامی سوق دادند و کشورهای غربی به ویژه آمریکا تلاش کردند دو طرف ایرانی و عراقی را به ادامه جنگ با هدف فرسوده کردن دو طرف و سرنگون کردن انقلاب در ایران و تخریب زیرساختهای دو کشور واداشتند، بنابراین با دادن اسلحه به شکلی محرمانه به دو طرف که بعدها با رسوایی «ایران کونترا» شناخته شد، قوانین بین الملی زیرپا گذاشته شد. در آن زمان که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در کنار عراق ایستادند، ایران برای بدست آوردن سلاح به چین روی آورد و پس از آن، جنگ به مدت هشت سال به طول انجامید و دو کشور را کاملا فرسوده و خسته کرد.
جنگ هشت ساله در ناکام گذاشتن انقلاب ایران موفق نشد، بنابراین کشورهای غربی به رهبری آمریکا به اتخاذ راهبرد جدیدی علیه ایران روی آوردند: اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، مسئله ای که باعث شد ایران نیز به نوبه خود راهبردهایش را تغییر دهد به گونه ای که تصمیم گرفت به خودش متکی شود و منابع طبیعی و انسانی خود را برای به دست آوردن خودکفایی و پاسخگویی به نیازهای مردمش رشد و توسعه دهد.
بخش کشاورزی، بیشترین بهره را از تحریمهای اقتصادی علیه ایران برد به گونه ای که ایران توانست در زمینه حبوبات، سبزیجات و میوه به خودکفایی برسد. همچنین اقدام به توسعه محصولات کشاورزی با ارزش کرد به گونه ای که در تولید زعفران، پسته، گردو، خرما، سیب، لیمو و پرتقال، هلو، زردآلو، طالبی، گل و داروهای گیاهی و دیگر محصولات رتبه اول جهانی را کسب کرد و در کنار آن تولید محصولات غذایی سنتی مانند گندم و برنج را توسعه داد.
راهبرد ایران در مقابله با تحریمهای اقتصادی، به راهبردی بلندپروازانه تر منجر شد به گونه ای که با هدف تولید محصولات صنعتی با فناوری پیشرفته، بخش اعظم توانمندی های خود را به بخش صنعت اختصاص داد به ویژه پس از آنکه تحریمهای اقتصادی باعث جلوگیری از ورود فناوریهای غربی به کشور شد. توسعه فناوری در ایران بخشهای گسترده ای را شامل شد و در رأس آنها بخش صنایع جنگی و سلاح قرار دارد جایی که ایران توانست زرادخانه تسلیحاتی پیشرفته ای را بسازد و در زمینه تولید هواپیماهای بدون سرنشین و بالگردها و زیردریایی ها و ساخت تانکها و موشکهای میان برد و دور برد، حرفی برای گفتن داشته باشد؛ مسئله ای که باعث شد به بلند پروازی هایش در زمینه ماهواره و فضا نیز چشم بدوزد همانطور که بخشهای تولیدات مهندسی و سخت افزار و نرم افزار را نیز ارتقا داد.
اقتصاد ایران در چهار دهه گذشته به میزان زیادی تحت تأثیر قرار گرفت و البته این برای هر کشوری که در مراحل اولیه خود، جنگی سخت را به مدت هشت سال (1359-1367) با عراق داشته باشد و در طول چهل سال تحریمهای اقتصادی سختی را متحمل شده، کاملا طبیعی و حتمی است اما با این وجود، اقتصاد ایران توانست بسیاری از آن سختی ها و چالشها را با موفقیت پشت سر بگذارد و البته در مقابله با برخی از آنها نیز شکست خورد، به ویژه زمانی که ارزش ریال ایران در برابر ارزهای خارجی خصوصاً دلار و یورو به شدت افت کرد اما این اتفاق تنها به ایران محدود نبود و بسیاری از اقتصادهای کشورهای منطقه نیز به دلیل سیاستها و منازعات تجاری بین آمریکا و چین و بی ثباتی در بازار جهانی نفت با چنین چالشی روبرو شد، اما ایران توانست بخش بزرگی از این بحران را با دنبال کردن سیاست اقتصادی انعطاف پذیرتری با شرکای تجاری خود مانند چین، ترکیه و روسیه پشت سر بگذارد به ویژه اینکه بازار ایران بر بسیاری از کالاها و تولیدات اصلی داخلی تکیه دارد.
راهبرد ایران در مقابله با تحریمهای اقتصادی، به راهبردی بلندپروازانه تر منجر شد به گونه ای که با هدف تولید محصولات صنعتی با فناوری پیشرفته، بخش اعظم توانمندی های خود را به بخش صنعت اختصاص داد
ایستادگی و مقاومت نظام ایران که انقلاب اسلامی آن را به وجود آورد، باعث شکل گیری سیاست خارجی برای ایران در دو سطح منطقه ای و بین المللی شد و باعث گردید حضوری گسترده در منطقه داشته باشد و به عنوان طرف اصلی در گفتگوها با طرفهای منطقه ای و قدرتهای بین المللی در بسیاری از مسائل و پرونده ها از جمله پرونده هسته ای ایران، اوضاع عراق پس از پایان اشغالگری آمریکا، بحران سوریه، پرونده یمن و نزاع عربی اسرائیلی، چه از طریق حزب الله و چه از طریق کمک به جنبشهای مقاومت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی بویژه دو جنبش حماس و جهاد اسلامی، حضور داشته باشد. ایران توانست با آن گروه ها در کنار سوریه آنچه را که «محور مقاومت» خوانده می شود، تشکیل دهد؛ محوری که به لطف ایستادگی و تبدیل شدن به خنجری در پشت رژیم اشغالگر اسرائیلی، حضور خود را در میدان منطقه تقویت کرد، بنابراین مقاومت مسلحانه به برگه ای تبدیل شد که همه روی توانایی و جایگاه آن در هر حل و فصلی حساب باز می کنند. همانطور که دخالتش در بحران سوریه به درخواست دولت سوریه باعث شد در خط مستقیم رویارویی با اسرائیل قرار گیرد، چه به صورت مستقیم همانند این رویارویی در بلندیهای جولان اشغالی و چه به صورت غیر مستقیم از طریق حزب الله.
از طرف دیگر ایران به دلیل داشتن مرز مشترک با افغانستان و حضور پناهندگان افغانی زیادی در کشورش و روابط قوی که با برخی طرفهای درگیری در آن دارد، نقش مهمی در این همسایه شرقی خود ایفا می کند و به طرف اصلی در هر حل و فصلی در آن کشور که از زمان سرنگونی طالبان روی آرامش و ثبات را ندیده است، تبدیل شده است.
ایران پس از انقلاب توانست سیاست خارجی مستقلی را بدون هرگونه فشارهایی در پیش گیرد، در حالی که پیش از انقلاب تنها مهره ای بود که کشورهای غربی و آمریکا آن را حرکت می دادند. ایران دید که جایگاهش بین قدرتهای منطقه بر اساس توانمندیهای نظامی اش تعیین می گردد و این همان چیزی بود که برای محقق ساختن آن تلاش کرد و به یکی از کشورهای تولید کننده اسلحه های مختلف تبدیل شد و پس از آن برای توسعه و به روز رسانی آن سلاحها تلاش کرد تا اینکه به مرحله تولید موشکهای بالستیک و دیگر سلاح های کم نظیر رسید و فراتر از آن، این سلاحها یا روشهای ساخت آن را در اختیار هم پیمانانش قرار داد.
نفوذ ایران گسترش یافت، اگرچه برخی آن را دخالت در امور داخلی دیگر کشورها می دانند اما ایران آن را بلند پروازی مشروعی می داند که به حاکمیت دیگران دست درازی نمی کند چرا که معتقد است دخالتهای خارجی در منطقه به ویژه از زمان اشغال عراق بیشتر شد و این دخالتهای کشورهای غربی، امنیت و منافعش را تهدید می کند و از این رو به بازیگری اصلی در بسیاری از پرونده های منطقه ای تبدیل شد و از طرف دیگر به شریکی برای کشورهای غربی در این پرونده ها مبدل شد و این مسئله در گفتگوها و مذاکات با کشورهای غربی درباره پرونده هسته ای و توجه کشورهای اروپایی به ادامه همکاری با ایران حتی پس از کنار رفتن آمریکا از توافق هسته ای با ایران به وضوح دیده شد.
ایران توانست ائتلافهای قوی با قدرتهای بزرگ بین المللی رقیب آمریکا و کشورهای غربی، به ویژه روسیه و چین ایجاد کند و پس از آن توانست به تبادل منافع با آنان اقدام کند، چه در رابطه با شکستن بندهای تحریمهای اقتصادی آمریکایی، جایی که توانست روابط تجاری خود با چین را به عنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران توسعه دهد و چه در رابطه با پرونده های منطقه به ویژه ائتلافش با روسیه در بحران سوریه که در آن پیروزی منحصر به فردی را رقم زد.
با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، ایران توانست پایه هایی قوی را برای زیرساختهای اقتصادی خود قرار دهد، به ویژه در بخشهای مهمی چون کشاورزی، صنعت، گردشگری و استخراج معدن. این دستاوردها به شکل بزرگی روی زندگی اجتماعی و به شکل ویژه ای در بخشهای بهداشتی و آموزش نمود پیدا کرد.
البته شاید نسل انقلاب اسلامی، ثمره انقلاب خود را برداشت نکرد، اگرچه حال و روز همه نسلها در کشورهایی که شاهد انقلاب بود نیز همین است، اما گامهایی که جمهوری اسلامی در این چهار دهه از عمر خود برداشت، زیرساختهایی محکم و اساسی را به وجود آورد و از طریق آن توانست برای نسلهای بعد سطح زندگی بهتری را محقق سازد و ثمره آن انقلاب را در سایه کشوری که به یکی از مهمترین قدرتهای تأثیرگذار منطقه تبدیل شد، برداشت کند. ایران پا را از این نیز فراتر گذاشت و در بسیاری از مسائل بین المللی از جمله در آفریقا و آمریکای جنوبی نیز نقش آفرینی می کند.