تنگه مالاکا، علاوه بر موقعيت استراتژيک در تبادلات انرژي ، چندين کشور را نيز وارد عرصه ستيز هاي سياسي کرده است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما، تنگه مالاکا در جنوب شرقی آسیا واقع است و یکی از مهمترین گذرگاههای دریایی جهان به شمار می رود. از مهمترین بندرهای آن میتوان به بندر بِلاوان در اندونزی و بندرهای ملاکا و پِنانگ در مالزی اشاره نمود.
""نزدیک به یک چهارم از محمولههای نفت خام دنیا از این تنگه عبور میکنند که پس از تنگه هرمز مهمترین شاهراه حمل و نقل دریایی نفت در دنیا بهشمار می رود.
این تنگه درمیان سوماترا و شبهجزیره مالایاست که دریای آندامان در اقیانوس هند را به دریای چین جنوبی در اقیانوس آرام متصل میسازد. کشور سنگاپور در جنوبیترین نقطه این تنگه واقع شدهاست.تنگه مالاکا قیفیشکل است و مساحتی پیرامون ۶۵ هزار کیلومتر مربع را در میگیرد.این تنگه ۸۰۰ کیلومتر طول و بین ۵۰ تا ۳۲۰ کیلومتر عرض دارد""
(https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%)
تنگه مالاکا راهرو راهبردی بین اندونزی ، مالزی و سنگاپور محسوب می شود و یک سوم از تجارت جهانی از این راه منتقل می شود.
نگرانی های چین در تنگه مالاکا
در ماه آوریل 2017 خطوط انتقال نفت برای اتصال ساحل غربی میانمار به چین راه اندازی شد. این نخستین راه مستقیم و مطمئن برای انتقال نفت میان چین و خاورمیانه است. واردات نفتی چین از عربستان سعودی از طریق تنگه مالاکا به سرزمین اصلی چین می رسد. این مسیر تجاری آسیب پذیر است زیرا در صورتی که کنترل آن به دست قدرت های مخالف چین بیفتد به طور جدی عرضه انرژی در این کشور را به خطر خواهد انداخت. خطوط انتقال نفت میانمار-چین ظرفیت بالایی دارد و می تواند سالانه بیست و دو میلیون تن نفت انتقال دهد. این برابر نیمی از نفتی است که از عربستان سعودی وارد چین می شود و پنج درصد تولید نفتی عربستان را تشکیل می دهد.
از سوی دیگر نیروی دریایی ارتش چین در سال های اخیر به شدت توسعه پیدا کرده است و موفق شد نخستین ناو هواپیمابر خود را با نام لیائونینگ در سال 2016 به آب بیندازد و عملیات ساخت دومین ناو هواپیمابر خود را نیز در سال 2017 آغاز کند.
به گفته مقامات ارشد نظامی چین و بر اساس راهبردهای نظامی این کشور، چین تا سال 2030 باید دستکم چهار ناو هواپیمابر فعال با ناوگان های ویژه هر یک داشته باشد.
چین به شدت به دنبال تضمین امنیت مسیرهای تجارت دریایی در اقیانوس هند و تنگه مالاکا است چرا که 75 درصد واردات نفتی این کشور از این مسیرهای دریایی صورت می گیرد.
از اینرو هرگونه تنش در منطقه که به نوعی بازتابش روابط پکن با همسایگان تنگه را تحت تاثیر قرار دهد،می تواند دغدغه های امنیتی چین را افزایش دهد.
گسترش حضور چین در اقیانوس هند نیز عمدتا از مسئله ژئوپلتیک انرژی نشات می گیرد.
هند (به طور قابل درکی) نگران محاصره شدن راهبردی خود به علت روابط چین با پاکستان و میانمار است.
با این حال، حضور چین در این دو کشور دست کم تا حدی ناشی از نیاز آن کشور به ذخایر انرژی پایدار است.
قرار است فعالیت خط لوله ای از سواحل میانمار تا جنوب غربی چین امسال آغاز شود و سرمایه گذاری چین در بندر گوادر پاکستان عمدتا ناشی از علاقه ای به دسترسی مستقیم تر به نفت خاورمیانه است.
تقریبا سه چهارم واردات نفت خام چین از خاورمیانه و آفریقا است.
این واردات باید در حال حاضر از گلوگاه تنگه مالاکا و دریای مورد مناقشه چین جنوبی عبور کند.
واشنگتن از بابت نگراني هايش به طور علنی در حال انتقال بیشتر ناوگان خود به اقیانوس آرام است و تنش ها بین چین و همسایگان این کشور بر سر مالکیت آب های دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی جایي که در خصوص میزان ذخایر نفت و گاز آنها همچنان گمانه زنی می شود ولی میزان آن احتمالا قابل توجه است، رو به افزایش است.
پکن نگران است وقوع هر گونه رویارویی مسلحانه در این منطقه دریایی، واردات انرژی را تهدید کند.
رهيافت هاي جايگزين
از سوي ديگر با بالا گرفتن اختلافات در دریای چین جنوبی به نظر می رسد که این منطقه در آینده یکی از کانون های اختلاف خواهد بود و همکاری مسکو با پکن در این منطقه می تواند همراهی پکن با مسکو در حوزه اروپا را به دنبال داشته باشد. همچنین روسیه از اینکه مجمع الجزایر اسپراتلی و تنگه مالاکا در کنترل چین قرار بگیرد استقبال می کند؛ چرا که آن را از کنترل آمریکا و متحدان منطقه ای آن خارج می کند.
با وجود نگراني هاي آمريکا در منطقه مي توان گفت از آنجايي که سنگاپور و مالزی روابط خوبی با واشنگتن دارند و چین نفوذ چندانی در این کشورها ندارد، این وابستگی در بلندمدت میتواند برای چین مسئلهساز شود. همچنین با در نظر گرفتن مسائل امنیتی، وابستگی بیش از ۸۵ درصدی به یک مسیر ترانزیتی، امنیت بالایی ندارد و دولتمردان چینی به این نتیجه رسیدهاند که باید با کاهش وابستگی خود به تنگه مالاکا ضریب امنیت تأمین انرژی و مواد اولیه صنایع خود را بالا ببرند.
به همین منظور، دولت چین در دو سال اخیر پروژههای زیرساختی بسیاری را در استانهای غربی خود و همچنین در دیگر کشورها مانند پاکستان، میانمار، روسیه، ترکمنستان و برخی کشورهای آسیای میانه، با هدف ایجاد مسیرهای موازی برای تأمین پایدار انرژی و مواد اولیه خود آغاز کرده است. در ادامه به برخی از محورهایی که چین برای دور زدن تنگه مالاکا در نظر دارد، اشاره میکنیم.
یکی از اقدامات اساسی، ایجاد خطوط گسترده راهآهن در استانهای غربی چین و در امتداد آن کشورهای آسیای میانه است تا از این طریق بخشی از نیاز استانهای شرقی، بدون نیاز به تنگه مالاکا تأمین شود.
اقدام دیگر دولت چین سرمایهگذاری در کشور میانمار و ایجاد زیرساختهایی چون خطوط لوله گاز و نفت در کنار تجهیز بندر جنوبی این کشور بوده است. به این ترتیب بخشی از نفت و گازی که از تنگه مالاکا به سمت بنادر شرقی چین میرفت، در بنادر جنوبی میانمار تخلیه شده و از طریق خطوط لوله، ادامهی مسیر را طی میکند.
دیگر اقدام دولت چین برای کم کردن وابستگی به تنگه مالاکا، افزایش ظرفیت واردات نفت و گاز به طور مستقیم از روسیه، قزاقستان و ترکمنستان از طریق ساخت خط لوله بوده است. به عنوان مثال، حجم واردات نفت از روسیه و همچنین واردات گاز از ترکمنستان از سال ۲۰۱4 تا ۲۰۱8 دو برابر شده است. به این ترتیب، بخشی از نیاز انرژی چین از طریق این خطوط لوله جدید تأمین میشود و از وابستگی چین به تنگه مالاکا کاسته میشود.
اقدام دیگر چین ایجاد زیرساختهای حملونقل ریلی و جادهای و همچنین خطوط لوله انتقال نفت و گاز در پاکستان است. این اقدام نیز میتواند مسیری جدید برای تأمین انرژی و مواد اولیه مورد نیاز چین باشد که موجب کاهش وابستگی چین به تنگهی مالاکا میشود.
همچنین دولت چین در استراتژي هاي کلان خود، درصدد است این مسیرهای موازی را افزایش داده و با گسترش آنها وابستگی خود به تنگه مالاکا را کاهش دهد. حتي ایران نیز میتواند یکی از این گزینهها باشد. به طور قطع، دولت چین علاقهمند است برای دسترسی پایدار به منابع عظیم نفت و گاز ایران زیرساختهای لازم برای انتقال انرژي به کشور خود را فراهم آورد.
=================
نويسنده : سيد محمد حسيني پور- پژوهشگر سياست استراتژيک.