آمریکايي ها پس از حملات 11 سپتامبر تصمیم قطعی را برای حمله به عراق گرفته بودند و اقدامات بعدی از جمله بازرسی های سازمان ملل چیزی بیش از یک نمایش نبود.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما؛ شبکه الجزیره انگلیسی با پخش مستندی از ژاک شارملو کارگردان فرانسوی اعلام کرد مقامات ارشد آمریکا اندکی پس از حملات 11 سپتامبر در سال 2001 تصمیم قطعی خود را برای حمله به عراق گرفته بودند و اقدامات بعدی از جمله بازرسی های سازمان ملل در عراق چیزی بیش از یک نمایش نبود.
بر اساس این فیلم مستند، مقامات آمریکایی قول دادند انتقام این حمله را از دشمنان بگیرند اما این تصمیم به سرعت با یک خیانت همراه شد و جورج بوش دشمنان آمریکا را تغییر داد. اسامه بن لادن که تا آن زمان دشمن اصلی آمریکا شناخته می شد جای خود را به صدام حسین رئیس جمهور عراق داد. این تغییر ناگهانی نتیجه یک فریبکاری خارق العاده بود که عواقب مخربی برای جهان در پی داشت.
ریشه های این فریبکاری در وزارت دفاع آمریکا بود. دونالد رامسفلد وزیر دفاع وقت از ویرانه های به جامانده از حملات یازده سپتامبر بازدید کرد و سپس به تهیه گزارشی پرداخت. استیون کمپبل یکی از مشاوران رامسفلد می گوید رامسفلد در ذیل یک گزارش محرمانه نوشت باید علاوه بر اسامه (بن لادن)، صدام حسین نیز هدف حملات آمریکا قرار بگیرد.
جورج بوش در شب پس از حملات یازده سپتامبر در یک سخنرانی خطاب به آمریکا و جهان گفت: "امروز هموطنان ما، شیوه زندگی مان و آزادی مان هدف حمله قرار گرفت... ما هیچ تفاوتی بین تروریست هایی که مرتکب این اقدامات شدند و کسانی که از آنها حمایت کردند قائل نیستیم، هیچ تفاوتی".
این بخش مهم ناشی از توصیه ای بود که از سوی پنتاگون به رئیس جمهور شد. ریچارد پرل مشاور اسبق پنتاگون عصر روز حمله در تماس تلفنی با نویسنده متن سخنرانی بوش به وی گوشزد کرد که رئیس جمهور باید در خلال سخنرانی آن شب حتما بگوید که آمریکا کشورهای حامی تروریسم را مسئول این حادثه می داند. این به منزله یک تغییر راهبردی از سیاست های ملایم تر روسای جمهور پیشین آمریکا بود.
پرل در ادامه گفت پرداختن به کشورهای حامی تروریسم در واقع به این معنا بود که ما پذیرفته ایم تعقیب یک به یک گروه های تروریستی راه حل موثری برای این مشکل نیست.
بدین ترتیب تدوین برنامه ای بلندپروازانه برای یک جنگ تمام عیار از همان زمان آغاز شد. این هدف با افکار و سیاست های نو محافظه کاران همخوانی داشت و پرل نیز از آن حمایت می کرد.
دیک چنی، دونالد رامسفلد، کوندولیزا رایس، پل ولفوویتز و داگلاس فایف مشاورانی بودند که می توانستند نظرات خود را به طور مستقیم به بوش منتقل کنند.
جوزف ویلسون دیپلمات سابق آمریکایی متوجه این روند بود. ویلسون می گوید آنها در قالب حزب جمهوریخواه بر سر کار آمدند.
این نو محافظه کاران با دنیای تجارت نفت و صنایع دفاعی و اسلحه سازی ارتباط داشتند و به این ترتیب از هواداران سلطه جهانی آمریکا بودند. در آن شرایط صدام حسین که سالها تحریم او را ضعیف ساخته بود، هدفی آسان برایشان محسوب می شد.
ری مک گاورن تحلیلگر سیا نیز با مرور خاطرات آن زمان گفت: شب همان روزی که حملات به مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون انجام شد، رئیس جمهور گفت شاید به عراق حمله کنیم. یکی از حاضران در جلسه گفت این کار بر خلاف قوانین بین المللی خواهد بود. رئیس جمهور پاسخ داد: "من به این کارها کاری ندارم. باید بعضی ها را ادب کنیم".
ویلسون در بخش دیگری از خاطرات خود گفت: دو روز پس از حملات رئیس جمهور با برخی مقامات ارشد دولت در کمپ دیوید جلسه ای برگزار کرد و در آنجا ولفوویتس به او گفت صدام حسین و عراق مشکل اصلی آمریکا هستند.
بدین ترتیب تغییر رژیم در عراق و مطیع ساختن بغداد به عنوان اهداف تازه آمریکا مشخص شدند. اینها به مراتب آسانتر از هدف قبلی یعنی از بین بردن گروه های تروریستی بود.
روز 19 سپتامبر طرفداران حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین در پنتاگون با یکدیگر ملاقات کردند.
به گفته ریچارد پرل آنها در این نشست مرتب این سوال را تکرار می کردند که سیاست مهار صدام تا چه زمان ادامه خواهد یافت و نتیجه ای که بدست آمد این بود که چنین سیاستی زیاد ادامه نخواهد یافت. یک روز بعد رئیس جمهور بوش در کنگره سخنرانی کرد. بوش در این سخنرانی تاریخی عوامل حملات را معرفی کرد: اسامه بن لادن و رژیم طالبان در افغانستان. وی گفت دشمن ما شبکه های بنیادگرای تروریستی و دولت های حامی آنها هستند. وی اشاره مستقیمی به عراق نکرد اما هشدار داد: "جنگ علیه تروریسم با القاعده آغاز می شود اما به آن ختم نمی شود".
پس از این سخنرانی طالبان به سرعت از کابل بیرون رانده شدند و القاعده متفرق شد. اسامه بن لادن نیز ناپدید شد.
بوش که به نظر می رسید تمایل به جنگ دیگری دارد از آن پس اظهار نظرات خود را برای آماده کردن شرایط ادامه داد. وی در یک مورد گفت: همانطور که گفتم جنگ با تروریسم هنوز تمام نشده است. افغانستان تازه آغاز کار بود. اگر کسی تروریست ها را مخفی کند او نیز تروریست است، اگر کسی تروریست ها را تامین مالی کند او نیز تروریست است و اگر به تروریست ها پناه دهد یا قلمرویی در اختیار آنها قرار دهد او نیز تروریست است. من نمی توانم این موضوع را روشن تر از این برای کشورهای سراسر جهان بیان کنم. اگر کشوری سلاح های کشتار جمعی تولید کند که برای به وحشت انداختن سایر کشورها از آن استفاده کند مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
به این ترتیب آمریکایی ها بدون توجه به افکار عمومی جهان و همچنین گزارش های تیم های بازرسی سازمان ملل که از نبود سلاح های کشتار جمعی در عراق اطمینان می داد در نهایت در سال 2003 با همراهی متحدانش از جمله انگلیس به عراق حمله نظامی کرد و باعث در هم ریختگی این کشور شد به طوریکه در نهایت هزاران غیر نظامی در این کشور بر اثر خشونت های بعدی جان خود را از دست دادند و این تلفات همچنان ادامه دارد.