40 سال است که یاد و خاطره کشتار وحشیانه خبرنگار، دانش آموزان و مردم قزوین در دی سال 57 ، در اذهان مردم این شهر نقش بسته و رنگ فراموشی به خود نمی گیرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز قزوین ، همزمان با اوج گیری مبارزه با رژیم پهلوی در شهرهای کشور، مأموران ساواک، ژاندارمری و ارتش بی محابا به مقابله با مردم و کشتار بی رحمانه آنان برخاستند و ماه های پایانی منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، تظاهرات جدید در هر شهری، مصادف با مراسم یادبود شهدای شهر دیگری برگزار می شد.
ریشه این رخداد به واقعه 17 شهریور و کشتار مردم در میدان ژاله تهران برمی گشت که با فشار شاه و با مصوبه دولت وقت، در 11 شهر کشور از جمله قزوین حکومت نظامی و منع عبور و مرور اعلام شد و مردم انقلابی نیز با خون خود به این فشارها، واکنش نشان دادند.
شهادت خبرنگار روزنامه اطلاعات در قزوین
با شروع زمزمههای انقلاب اسلامی از سال 1341 مردم قزوین نیز نقش پررنگی در تاریخ مبارزات انقلابی ایفا کردند. با این حال اوج درگیریهای مردم قزوین به ششم تا یازدهم دیماه سال 57 برمی گردد. در این روزها، دژخیمان رژیم پهلوی، خوی استبدادی خود را به مردم قزوین نشان دادند و تعداد زیادی از مردم این شهر را به شهادت رساندند.
بر اساس اسناد ساواک، بستن شیرهای نفت بر روی مردم قزوین در سرمای زمستان سال 57 یکی از دلایل عمده تظاهرات گسترده مردم محسوب می شود تا جایی که نعمتالله معتمدی، فرماندار نظامی قزوین خطاب به ریاست ستاد ارتش در اعلامیه شماره 13 فرمانداری نظامی درباره این شهر می نویسد: «اخلالگران چپ و افراطیون سیاه و سایر شبکه های زیرزمینی همه مشکلات را به دولت شاهنشاهی تغییر جهت میدهند و مکرر درجه داران لشگر 16 تهدید شده اند که یا باید شیرهای نفت را باز کنند و یا خانه های آنها منهدم خواهد شد.»
همچنین در نامه پنج بندی از قزوین به زنجان درباره وضعیت بازار و شهر به این نکته اشاره شده است که «کلیه بازار و مغازه خیابان ها تعطیل بوده، ضمناً به علت کمبود شدید نفت در منطقه، نارضایتی و نگرانی قابل توجهی با در نظر گرفتن در پیش بودن زمستان در بین توده مردم احساس می شود.»
آن روزها قزوین به یک شهر جنگ زده درآمده بود و سخت گیری نظامیان به اوج خود رسیده بود، به طوری که در کمتر شهری از کشور چنین وضعیتی به وجود آمد و همین موضوع باعث همدردی مردم سایر شهرها با اهالی قزوین شد. در اسناد ساواک آمده است که «گفته می شود که در شهرستان های دیگر شایع است که قزوین توسط نظامیان از بین رفته و غذا برای اهالی نیست و به همین سبب ساعت 14 روز جاری دو کامیون مواد غذایی وارد قزوین گردید.»
اسناد ساواک نشان می دهد که در دی ماه سال 1357 اوضاع قزوین کاملاً بحرانی بوده و خیابان ها و میادین شهر حالت کاملاً جنگی به خود گرفته است و اصطلاحاً «شهر به یک پارچه آتش مبدل» شده بود. تعداد شهدا و زخمی ها در این ماه افزایش یافت و فقط در روز 1357/10/02 سه نفر به شهادت رسیدند.
روزنامه اطلاعات نیز همان روزها نوشت: «ششم دی ماه، هزاران نفر از مردم قزوین در خیابان ها به تظاهرات پرداختند. در جریان این تظاهرات چند مغازه در آتش سوخت و سه نفر کشته و دو نفر مجروح شدند.
محمدحسین محمودیان 21 ساله که از چند ماه پیش همکاری خود را با روزنامه اطلاعات آغاز کرده بود روز چهارشنبه ششم دی ماه در حالی که همراه دو پسر عمویش دوربین عکاسی خود را در دست گرفته بود و قصد داشت از جریان وقایع و تظاهرات آن روز قزوین برای روزنامه اطلاعات عکس بگیرد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. دو پسر عموی او نیز هدف گلوله مأموران فرمانداری نظامی قرار گرفتند و شهید شدند.»
در این روز غم بار، پنج تن از جوانان قزوینی به نامهای «عباس بالو»، «ناصر کاکوند»، ابوالفضل و احمد محمودیان ( دو برادر )و محمدحسین محمودیان پسر عموی ابوالفضل و احمد به شهادت رسیدند.
شهید محمدحسین محمودیان شهید خبرنگار قزوین است. وی که خبرنگار روزنامه اطلاعات بود، در هنگام عکاسی از تظاهرات مردمی این شهر در روز ششم دی ماه در خیابان طالقانی قزوین بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
در راهپیمایی هفتم دی ماه 57 تعدادی از دانش آموزان مدرسه بابک واقع در خیابان پادگان قزوین، تصمیم گرفتند که همراه با سایر قشرهای مردم برای تشییع پنج تن از شهدای ششم دی ماه شهر قزوین به مقصد امام زاده حسین(ع) با شعار مرگ بر شاه، حضوری فعال داشته باشند.
گذشته از تیراندازی مستقیم به مردم انقلابی در حوالی خیابان سپه ( شهدای فعلی ) یکی از درجه داران ارتش که با خودرو نظامی به سمت پادگان لشگر 16 زرهی در حرکت بود به ناگاه و به قصد ترساندن مردمی که در صف نفت ایستاده بودند، به سوی آنان حرکت کرد و در حرکات مارپیچ 9 دانش آموز را زیر گرفت که با این حمله وحشیانه، چهار دانش آموز به نام های «زهرا کلانتری یکتا»، «افسر عباسی شهرکی»، «حمید اعرابی» و «امیر اَره ساز» شهید و پنج دانش آموز دیگر نیز به شدت مجروح و به بیمارستان اعزام شدند.
دانش آموزان شهید واقعه هفتم دی، از سوی جمعیت زیادی از مردم شهر قزوین تشییع و در حیاط امام زاده حسین(ع) به خاک سپرده شدند.
اخبار جنبش اسلامی در تاریخ 12 دی 57 جنایت هفتم دی قزوین را اینگونه روایت می کند: «در روز هفتم دی ماه ۵۷ حدود چهل هزار نفر از شهروندان قزوینی در معیت روحانیون شهر، برای به خاک سپردن شهدای روز قبل به سمت غسالخانه امام زاده حسین(ع) حرکت می کنند.
در اینجا نیز مأموران سفاک رژیم بار دیگر نقاب از چهره خود بر می گیرند و بدون اخطار قبلی از پشت به وسیله مسلسل و زره پوش مردم را به رگبارمی بندند و حتی آنان را تا کوچه های فرعی تعقیب می کنند و به زیر آتش می گیرند و تا نیمه های شب به تیراندازی ادامه می دهند.
در همین روز یک کامیون ارتشی عمداً به صف مردمی که برای تهیه نفت اجتماع کرده بودند، یورش می برد و به طور مارپیچ طوری حرکت می کند که شمار زیادی زن و مرد و کودک را زیر می گیرد و می کشد.
بر اثر این خشونت و تیراندازی های متعاقب آن ۳۵ زن باردار سقط جنین می کنند که ۱۶ طفل سقط شده آنها فردا در محل غسالخانه امام زاده حسین(ع) مشاهده می گردد. شاهدان عینی شمار شهدای قزوین در این روز را بیش از 20 نفر بیان کرده اند. برخی از مجروحان نیز بعداً در بیمارستان به شهادت می رسند.»
مردم انقلابی قزوین پس از این حادثه، پشت در بیمارستان تجمع کردند و با سر دادن شعارهای انقلابی، خواهان مجازات نظامی جنایتکار شدند، اما فرمانده پادگان او را در جای امنی پنهان کرد.
پنهانکاری افسر جنایتکار فقط چند روز بیش تر طول نکشید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جوانان انقلابی، نظامی خائن را دستگیر کرده و به سزای اعمالش رساندند.
کشتار بی رحمانه مردم قزوین در مراسم تشییع شهدای دانش آموز
صبح روز هشتم دی 57 مراسم تشییع و تدفین پیکر چهار دانش آموز شهید قزوین، به تظاهراتی گسترده و بی سابقه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد.
در اعتراض های صورت گرفته آن روز، مأموران رژیم بی محابا به سوی مردم شلیک و تعداد زیادی از آنان را شهید کردند.
از آمار کشته شدگان این روزهای قزوین و همچنین مجروحان و مصدومان این وقایع، اطلاعات دقیقی در دست نیست، بدین علت که مردم، قربانیان حادثه را مخفیانه به خاک می سپردند و مجروحان نیز از مراجعه به بیمارستان خودداری می کردند، زیرا حتی بیمارستان ها نیز در این روزها در امان نبودند و چندین بار مورد حمله و تهاجم ماموران قرار گرفتند و چندین داروخانه و حتی خانه شماری از پزشکان نیز به آتش کشیده شدند.
این ماجرا در روزهای بعد نیز با شدت هرچه بیش تری ادامه یافت. شدت کشتار مردم قزوین به حدی بود که بعدازظهر یازده دی ماه ۵۷ شماری از افسران و درجه داران ارتش در داخل لشگر به اعتراض و اعتصاب می پردازند تا جایی که شاه، پنجاه میلیون ریال برای پرداخت به این افسران و تأمین نیازهای رفاهی آنان پرداخت می کند.
پیام امام خمینی(ره)، مرحمی بر دل داغ دیده مردم قزوین
کشتار خونین مردم قزوین، مشهد و کرمانشاه در روزهای ابتدایی دیماه ۵۷ تا جایی پیش رفت که امام خمینی(ره) در اطلاعیهای در ۱۲ دی ماه با فرستادن سلام بر مردم قزوین، فرمودند: «درود بر ملت مظلوم ایران، رحمت خدای متعال بر مردم شجاع و آگاه که برای احقاق حق خود قیام نموده و تا پای جان و مال ایستاده. سلام بر اهالی محترم مشهد مقدس و قزوین و کرمانشاه و سراسر ایران که در این روزها با مصیبت های گوناگون و وحشی گری های دژخیمان شاه و دولت یاغی نظامی و حکومت سفاک روبه رو شده و با دادن هزاران کشته و زخمی دلاورانه مقاومت کرده و می کنند!»
حضرت امام خمینی(ره) در ادامه این پیام به مردم مبارز ایران اسلامی اظهار کردند: «...این چند روز آخر عمر این جنایتکار از خطرناک ترین لحظات تاریخ کشور ما است. ملت مظلوم و شریف ایران باید در مقابل باقیمانده جنایات شاه پایدارى کند تا به خواست خداوند تعالى پیروزى نهایى را به دست آورد... بنابراین اعانت به حکومت یاغى و پرداخت مالیات، پول آب و برق و تلفن و سایر کمک ها به دولتى که شاه سر کار آورد، خیانت به ملت و مخالفت با حکم خدا تبارک و تعالى است...»
و سخن آخر
26 دی 57 و با فرار شاه از کشور، جانی دوباره در کالبد انقلابیون دمیده شد و خون های به ناحق ریخته شده مردم در اقصی نقاط کشور، درخت انقلاب را در 22 بهمن 57 به ثمر نشاند.
در پیروزی انقلاب اسلامی نقش مردم و علمای قزوین بی بدیل و ارزشمند است. کسانی چون آیت الله سید عباس ابوترابی، و فرزندش سید علی اکبر ابوترابی، آیت الله موسوی شالی، آیت الله تاری وردی، آیت الله هادی باریک بین، آیت الله شهیدی و... در آگاهی دهی سیاسی و سازماندهی تظاهرات نقش اساسی بر عهده داشتند و از طریق مساجد و منابر مردم را با اندیشه های امام خمینی(ره) آشنا می کردند.
حوزه علمیه قزوین نیز در جریان نهضت امام خمینی(ره) با صدور اعلامیه های مختلف و همسویی با سایر حوزه های کشور و هدایت تظاهرات و مذاکره با مسئولین رژیم، بارها از اقدامات خشن آن ها جلوگیری می کرد و سایر طبقات نیز هر کدام به نحوی در پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرینی کردند .
دی ماه را حقیقتاً باید ماه بصیرت مردم ایران نامگذاری کرد. از تظاهرات های گسترده دی ماه 57 مردم قزوین، مشهد، قم، کرمانشاه و... گرفته تا راهپیمایی گسترده مردم انقلابی در 9 دی 1388 همگی نشان دادند که این مردم تا پای جان به آرمان های امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، وفادارند.
اینک که در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی قرار داریم، مردم ایران به ویژه مردم استان قزوین بار دیگر با گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ثابت می کنند برای تعالی انقلاب اسلامی همیشه پای کارند .
نگارنده: صادق سلمانی