ماجرای نماینده سراوان ماجرای تلخ و شیرینی بود در تلخی آن همین بس که مسئول ما گرفتار کبر و خود برتری شد و این گرفتاری فقط مختص او نیست،
اما شیرینی کار در نهی از منکری بود که در موضعگیری مردم ما دیده شد.
بخاطر این نهی از منکر جمعی، نماینده ای که برافروختگی طلبکارانه داشت و در پی برکناری طرف دعوا بود، عذرخواهی کرد، نمایندگانی که بجای حق مداری، گارد دفاع از هم صنف خود را گرفتند متوجه شدند زیان اینکار بیشتر از سودش است و دفاع ناحق را رها کردند. وزیری که عجالتا عذرخواهی کرد و درپی مواخذه کارمند بیگناه بود، جرات پیدا کرد به ریس مجلس بدیهی ترین نامه را بنویسد که کارمند بی گناه، گناهی نداشته است! آنهایی که چشم بسته رای دادند، دانستند رای دادن حق الناس است و نباید در دادن حق به اهلش گرفتار تساهل و تعارف، شد.
همه این اتفاقات شیرین حاصل یک نهی از منکر جمعی بود. وقتی می توانیم چنین باهم راه بدی را ببندیم چرا از توان و ظرفیتی که خدا آن را واجب دانسته، استفاده نکنیم
صدها نمونه دیگر، منتظر ماست. خوی اشرافی گری، خطر مدیر شدن ثروتمندان و یا ثروتمندی برخی مدیران، فرهنگ شدن بی فرهنگی و بی عفافی، دلالی بانک ها و سبک زندگی غیر اسلامی ما ، همه و همه منتظر نهی از منکر ملی است.
برای تحقق این فریضه کافیست بجای تعلقات فامیلی، همشهری، هم جناحی، هم لیستی، هم صنفی فقط و فقط به درستی کار، به حق بودن و رضایت حق پایبند باشیم . این، بهترین راه برای بهشتی شدن جامعه و رسیدن به خوشبختی جمعی است
یادداشت روز : احمد ملاشاهی