چين به عنوان يکي از رشد يابنده ترين کشورهاي در حال توسعه ، همچنان با مشکلات داخلي و مرزي روبروست.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ازسا ل هاي 1980 ، چین همواره با تاکيد بر اصول سوسياليسم و منطق اقتصاد مائوئيستي، بحران هاي جهاني را ناشي از رقابت دو ابر قدرت آمريکا و اتحاد جماهير شوروي تلقي مي کرد.
اما با تغير برخي نگرش ها و سياست ها ي داخلي و نيز درک بيشتر شرايط بين المللي، اجراي اقتصاد دستوري کنار گذارده شد و شيوه هاي توليد متناسب با افزايش نيازها ي عمومي وافزايش جمعيت، متحول شد.
امروز دولت چين "تبدیل شدن به ابرقدرت اول جهان" را در آینده جستجو می کند و برای این منظور نگاه را از محدوده منطقه اي به جهاني گسترده کرده، کنشي که پکن را به تدريج تبديل به بازيگري فعال در معادلات استراتژيک جهاني کرد.
چالش هاي پيش روي رشد و توسعه
اوايل هفته گذشته، چهلمين سالگرد اصلاحات اقتصادی در چین کمونیست، بود و مقامات آن به بررسی جایگاه آن کشور در شرایط امروز و آینده جهان پرداختند. از جمله شی جین پینگ رئیس جمهور چین در سخنراني خود با اشاره به ادامه روند اصلاحات در کشور، تاکید کرد برای چین با پنج هزار سال تاریخ و یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت، درسی برای یادگیری از دیگران وجود ندارد و خودش می داند چه کاری خوب است و چه کاری خوب نیست.
شايد بتوان گفت امروز چین الگویی از نظام اقتصادی و سیاسی ارائه می دهد که بر اساس آن می تواند این الگو را در برابر الگوی غربی سرمایه داری لیبرال به عنوان یک جایگزین مطرح کند.
هرچند الگوي مورد نظر در دهه هشتاد توسط دن شیائو پینگ طراحي و سپس گام به گام اجرا شد، اما همچنان چالش هاي بنيادين به نوعي مانع از تداوم سياست هاي مبتني بر سرمايه بود.
اما درحال حاضر ويژگي دولت شی جین پینگ آن است که در حوزه سياست هاي کلان دامنه، همه چیز تحت کنترل حزب و شخص رئیس جمهور بوده و در زمینه اقتصادی نوعی تمرکززدایی و نوآوری را بر کشور حاکم است.
از سوي ديگر يکي از اصلي ترين استراتژي ها در مسير اصلاحات اقتصادی در چین عبارت است از اصلاحات در شرکت های دولتی که کنترل اقتصاد کشور را در دست دارند. این شرکت ها نزدیک به سی درصد تولید ناخالص ملی چین را تامین می کنند.
شی جین پینگ و چین، "افق 2049"را در نظر دارند که در این سال صدمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین است. با برنامه ای که چینی ها در نظر دارند اگر اتفاق خاصی نیفتد در این سال این کشور در زمینه میزان تولید ناخالص ملی در جهان اول خواهد بود و به ابرقدرت اول دنیا تبدیل می شود.
چالش هاي پيش روي چين
1- در بیست سال آینده شاهد نبرد تمام و کمال چین و آمریکا در زمینه های تجاری و فناوری و غیره خواهیم بود که در آن استفاده از هر ابزاری مانند ابزار حقوقی و قضایی نیز مجاز است که نمونه آن را در بازداشت مدیر هوآوی در کانادا در پی شکایت آمریکا مشاهده کردیم.
2-درکوتاه مدت آمریکا از ابزار تجارت که در اختیارش است علیه چین استفاده می کند. اما چین به دنبال برتری جویی در درازمدت است و به نوآوری و سرمایه گذاری در همه حوزه ها ادامه می دهد ضمن اینکه نگاه دقیقی به ثبات و امنیت کشور خودش دارد.
3-ادامه درگيريهاي دولت چين در حوزه آب هاي چين جنوبي با حداقل 5 کشور.گفته مي شود پکن
مستندات لازم در خصوص اثبات مالکيت بر بخشي از آب هاي منطقه را نيز ندارد.
4-توسعه نامتوازن در کشور، خود تبديل به يک بحران جدي داخلي و پيچيده تبديل شده است.هرچند چهل سال قبل دولت چین اجرای یک برنامه عمده اصلاحات اقتصادی را شروع کرد که نتیجه آن نجات صدها میلیون نفر از فقر و تبدیل این کشور به دومین اقتصاد بزرگ جهان بود.
5- چين اصلي ترين کشور در آلوده کردن محيط زيست، به ويژه آب و هواست.
""سازمان جهانی بهداشت هم میگوید هر سال بیش از یک میلیون نفر در چین به خاطر آلودگی هوا میمیرند."" (http://www.bbc.com/world-features-46684939)
6-در سال هاي اخير یک متغير اجتماعي هم به بازيگران سياسي اضافه شده و آن اينکه هر قدر مصرف کنندگان چینی ثروتمندتر شدهاند، به نحو قابل ملاحظهای نيز در صحنه هاي سياسي و بازار اقتصاد، با نفوذ شدهاند.در حالی که در چین برندهای خارجی معمولا مشتریان زیادی دارد، خریداران چینی اکنون میگویند که برندهای داخلی را ترجیح میدهند.
7-بر اثر سياست هاي مخرب جمعيتي ،امروز جمعیت چین مثل بسیاری از کشورهای توسعه یافته در حال پیر شدن است.در سال ۲۰۱۵ دولت تصمیم گرفت به سیاست تک فرزندی پایان داده و به زوجها اجازه داشتن دو فرزند را بدهد.حتی پیش بینیهایی میشود مبنی بر این که این سیاست ممکن است انعطاف پذیرتر شده و در آینده نزدیک چینیها اجازه داشتن سه فرزند یا بیشتر را داشته باشند.
با تغییر اوضاع اقتصادی و معيشتي، رژیم غذایی چینیها و این که میخواهند پولشان را کجا و صرف خرید چه چیزی بکنند، نیز عوض شده، اما اين وضعيت مورد رضايت دولت نيست.
8- بر اساس تاريخ روابط خارجي، درگيري اصولي چين با آمريکا همچنان پا برجاست. به نحوي که استراتژیست سابق دولت آمریکا میگوید هدف رئیسجمهور این کشور از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان، تمرکز بر تهدید چین است.
"" «استیو بنن»، تمرکز بر تهدید چین را علت خروج کامل نیروهای آمریکایی از سوریه و کاهش آنها در افغانستان میداند. به گفته او، ترامپ میخواست تا با پایان دادن به این حضور گسترده نظامی، بر رقابت اقتصادی و ژئوپلتیک با چین تمرکز کند. ترامپ این کشور را بزرگترین تهدید علیه آمریکا میداند.
برخی نظریهپردازان آمریکایی روابط بینالملل چین را اصلیترین تهدید آینده آمریکا میدانند که «جان مرشایمر» از آن جمله است. بهنظر میرسد رئیسجمهور آمریکا دستکم در ابعادی با این دست نظریهپردازان اتفاق نظر دارد."" (ttps://donya-e-eqtesad.com/-62/3479673h)
جمع بندي
تمامی دستاوردها را چین در بستر روندي به نام"جهاني شدن"به دست آورده اما حرکت رشد آن کشور به معنای چشم بستن بر ضعفهای «الگوی توسعه چینی» نیست. در چين بسیاری از موارد حقوق انسانی ناديده گرفته مي شود. نابرابریهای اجتماعی در این کشور رو به افزایش میرود. جامعه چین مشکلات زیستمحیطی خاص خود را دارد. ناديده گرفتن این بحران هاي داخلي در چين و توجه صرف و مطلق به دستاوردهای فني و اقتصادی، نوعي بي توجهي به منطق مطالعات توسعه و اقتصاد سياسي بين الملل است.
============
نويسنده : محمد حسيني پور - پژوهشگر سياست استراتژيک.
.