گزارش مکتوب ... می سازیم تا ساخته شویم

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز زنجان ؛ دستها دست می شوند وآجرها سقف

زمستان  است اما ریزش محبت گویا سایه انداخته برهر برگ وفصلی

جایی همین حوالی روستای آلمالوی ماهنشان است

روستایی که اهالیش  لبخند را گره گشای دستان خالیشان می دانند.

کمی آن طرفتر بر روی تپه ای  اتفاقی درحال رخ دادن است .

قرار است جایی آباد شود .

پسری جوان ملات راجابجا می کند وکمی آن  طرفترجوان دیگری که حدود 27 سال سن دارد پشت سرهم به زمین بیل میزند .

درتوصیف نمی کنجد 30 نفراینجا گردهم آمده اندو درسوز زمستان آینده می سازندوخوشبختی درومی کنند.

پیرزنی ازدور باچادری که به دورکم بسته است   با دم غیرتی که دارد آمده به استقبالم تا تنها نمانم

اسمش خورشید است که اهالی به اوخوشی می گویند مرا به گوشه ای دیگر دعوت کرده ومهمان چایی زغالیشان می کند.

می گوید 70 سال سال سن دارد و ازاینکه دراین سن هنوز کسانی هستندکه به فکرش هستند شادمان است .

خوشی خانم دوبار ازدواج کرده است اما اولاد دارنشده است وبه تنهایی گذران عمر می کند .

 او سختی های زندگیش می گوید وازاینکه خدا پیری و نداری را نصیب هیچ کس نکند

خوشی موهای حناییش را زیرچارقدش پنهان می کندومی گوید  ... خداخیرشان بدهد 20 روزی هست که مرا ازاتاق نم دار به اتاق تازه ساخت انتقال داده اندوحالا برایم اتاق دیگری که انبار و باغ است می سازند

از آرزوهای خورشید روستای آلمالو این است که هرچه رسیعتر درخانه اش ساکن شود و برادر معلول خود را  درسالمندان نگهداری می شود پیش خودش می آورد.

مجید از جهادگران فعال استان زنجان است او و دوستانش آمده اند تا قدم در بر آورده شدن این آرزوها بردارند .

اومی گوید:  28 سال سن دارد و دانشجوی ارشد یکی ازدانشگاه تهران است وعلی رغم اینکه در زنجان ساکن است اما هرگز از کار خیر خسته نمی شود .

این جوان جهادگر می گوید: هرسال حتما در2 یا 3 برنامه جهادگران مناطق محروم مشارکت می کند .

سراغ دوست دیگرمجید می روم  پسری 24 ساله که اگرچه سرما خورده اما دست از کارنمی کشد وهمچنان مشغول جابجایی آجر ساختمان است .

آمده ایم تا بسازیم  و ساخته شویم همین .

اسمش محمد صادق است ومی گوید: آمده ایم تا بسازیم  و ساخته شویم همین .

 بارفت وآمدهای اهالی روستا واحوال پرسی که با اودارند معلوم است خیلی ها اورا می شناسند

ازجمله مشهدی نجاتعلی که آمده هم سرکشی کند هم حال محمد صادق ودوستانش را بپرسد

نجاتعلی پیرمرد 65 ساله ای ایست که به قول خودش اگر دیابت و پادرد امانش دهد اززندگی لذت میبرد .

او میگوید:  من عاشق این جهادگران هستم مخصوصا محمد صادق

پیرمرد می گوید:  اگراین جوانان نبودند همه محصولاتش ازبین می رفت

نجاتعلی ازتابستان امسال می گوید وازاینکه  مریضی  ونداشتن  اولاد پسر اجازه نداده بود به باغش سربزند اما جهادگران جوان به دادش رسیده ومحصول باغش را جمع آوری وبه فروش رسانده اند.

خلاصه هرگوشه که قدم میگذارم محبت روستای آلمالو را درخود غرق کرده است .

هنوز چندساعتی نگذشته که گروه دیگری از جهادگران وارد کارمی شوند

واما این بار کمی آَشناتر

خودروی حامل افرادسرشناس را به این روستا مهمان کرده است .

10 نفر از ورزشکاران نامدار دارنده مدالهای مسابقات منطقه ای وکشوری وبین المللی هستند.

مهدی سهرابی ومحسن محمد سیفی را بیشتر از همه می شناسم

ورزشکاران دورچرخه سواری وووشوی استانمان زنجان که همیشه درمیادین جهانی خوش درخشیده اند

چرااا آمده اند به یک منطقه محروم؟

سهرابی می گوید: قهرمانی باید مرام پهلوانی راهم درکنارداتشه باشد و بادعوت جهادگران یک روز را آمدم تا درساخت خانه یک شهروند محروم سهیم باشم

وسیفی  هم با تایید این جمله دوست ورزشکارش می گوید: دستگیری ازآدمای نیازمند مایه آرامش هرفردی است ومن وخوشحالم امروز توان حضور دراین طرح راداشتم

وحال ورزشکاران طلایی همراه جهادگران جوان آستینهایشان را بالازده اند .

خاک وشن وماسه وکلنگ وصدها شیرینی دیگر دریک منطقه محروم

امندی ، رییس بسیج سازندگی استان زنجان می گوید: امسال جهادگران 100 پروژه را دربرنامه کاری خوددارند که تاکنون 72 طرح به سرانجام رسیده است.

اومی گوید: اعتبارات این طرحها از3 طریق قرارگاه محورمیت زدایی خاتم النبیاء سپاه ،همراهی خیران ومردم تامین می شود

امندی  می افزاید : برای طرحهای امسال 10 میلیاردتومان پیش بینی شده است .

 احمدی ،مسئول روابط عمومی بسیج سازندگی استان هم که همراه جهادگران درمنطقه حضور دارد می گوید:  درمجموع 192 گروه جهادی که شامل اکیپ های5 تا 50 نفره هستند دراستان فعالیت جهادی انجام می دهند.

احمدی می افزاید: این افرادبه صورت داوطلبانه وبدون چشم داشت مالی در 6 عرصه ،منابع طبیعی ، عمران ، اشتغال ، آموزش ، فنی وحرفه ای ، وبهداشت فعال هستند .

 روستا حالا روزهای به یادماندی را تجربه می کند

جذاب با طعم نشستن بر سر سفره‌ی بی ریا وبی تکلف پیرزن روستایی که هر آنچه از بهترین هایی را دارد در طبق اخلاص ، روبروی تو می‌گزارد

خوشی روستا در 70 سالگی عمرش حالا درانتظار پایان ساخت خانه اش است روی تپه خاکی نشسته وصلوات می فرستند برای سلامتی همه جهادگرانی که همراهیش می کنند

و من اما ...

غروب است  و وقت رفتن آفتاب خودش  را به نوک تیرآهنهای خانه خورشید خانم روستا کشانده است .

قرار است آفتاب با همت جهادگران تاچند روز دیگر دراین خانه روستایی خودنمایی کند

آجرها یکی یکی  بالامی روند و زمستان محرومان را گرمتر و زیباتر می کنند.

*معصومه امینی