اصفهان که نام شهرستان کاشان اش را از هنر صنعت کاشی اش دارد، چند سالی بود صنعت گران این هنر صنعت ایرانی در پشت در کارخانه ها می دیدیم ،اما یکی دو ماه است به همت سرمایه گذاران داخلی ، برخی از کارخانه ها خط تولید روی خط رونق قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما،مرکز اصفهان،صبح بود ،صبحی روشن که به شهرستان نجف آباد رفتیم ،با دوربین و کارت شناسایی که نشان آمدن خبرنگار به کارخانه کاشی اصفهان را می داد.
درب بزرگ کارخانه باز شد و کارگران در تلالو نور خورشید یکی یکی و دو تا دوتا و چند تا چند آمدند و بلند به همدیگر سلام میکردند.
اینها مردان صنعتگری هستند که هنر کاشی کاری را از پدران هنرمند خود به میراث برده اند .واگر نگاهی به گنبد های فیروزه ای اصفهان داشته باشی یا کتیبه های تاریخی را به نظاره نشسته باشی ،متوجه خواهی شد از زمان سلجوقیان تا صفویان اصفهان مهد هنر صنعت کاشی بوده است.
اما امروز ما به واحدی صنعتی آمده ایم که یک سالی می شد چرخ تولیداش خوابیده بود و حالا 9 ماه است آرام آرام به همت سرمایه گذار اصفهانی نفس می کشد .
تلق تلق تلق"صدای حرکت کاشی های بود که روی ریل می رفتند تا وارد کوره شوند و پس ازپخت لعاب بگیرند طرح و نقش ها روی آنها بنشیند بعدبسته بندی شوند به سمت بازارهای جهانی حرکت کنند.
از همین امروز که حساب کنی به عدد 51 سالگی می رسی روز ی که اولین کارخانه مدرن کاشی در ایران احداث شدهم اکنون ظرفیت تولید کاشی در ایران 600 برابر شده است.
از سال 90قوانین بانکی و مالی و احداث بی رویه کارخانجات تولید کاشی و سرامیک و تولید بدون در نظر گرفتن نیاز بازارچرخ این صنعت را از کار انداخت.
چرخ صنعتی که نان 350 کارگر را تامین کرد.
و امروز که ما دراین کارخانه چرخ میزدیم آشنایی دیدم ،نامش محمد است با اندام کار ورزیده کنار کوره ایستاده بود و با دقت رصد می کرد
محمد را پارسال وقتی کارخانه تعطیل شده بود پشت درهای بسته دیدم که اشک می ریخت و برای ما از بدبختی هایش می گفت .
دوربین روی چهره خندان و عرق کرده محمد آقا زوم شد . متوجه ماشد با دیدن ما اوهم مارا شناخت دستی تکان داد و لبخنداش پررنگ تر شد.گفتم " یا الله خسته نباشی محمد اقا ،لبخند زد دستی تکان داد عرق پیشانی اش را پاک کرد گفتم : خدا را شکر که دوباره سرکار می بینمتان ... نمیدانم صدای تولید گذاشت بشنود یا نه ... اما اشاره کرد صبر کنید می آیم.
و محمد آقا با چشمان قرمز و صورت گل انداخته از حرارت کارخانهبه سمت ما آمد وگفت :« سال های اخیر خیلی به ما سخت گذشت نه فقط برای من برای همه صنعتگرانی که عمرشان پای کوره پخت کاشی سرامیک گذاشته بودند سخت بود ،در سال 95 اصلا مسوولان به سخننان و در خواست های ماتوجه نمی کردند.»
سپس ادامه داد:«آن زمان که شما من را دیدند که به دیوار تکیه داده بودم و گریه میکردم واقعا شرایط سختی داشتم ،وام گرفته بودم،نمی توانستم پرداخت کنم .اما خدا را شکر ! هر چه بود گذشت .دکتر احمدی آمد کاری استثنایی کرد یک کار توپ یک کار عالی ،اما اگه مسوولان با ایشان وعده خلافی نکنند می تواند رونق قبلی کارخانه بر گرداند .
خدا را شکر! در همین مدت هم حقوق ما را برقرار کرده اولین بخش مطالبات را نیز داده است.»
به سراغ جوانی رفتیم که عرق کارگری بر پیشانی اش نشسته بود گفت :«یادتان هست سال 90 ،واقعا اوضاع بعدی داشتیم» ...و من را برد به مرداد سال 95 وقتی برای خبر تجمع 2 هزار کارگر کاشی به استانداری اصفهان رفتیم ،کارگرانی که برای عقب ماندن حقوق شان با زن و بچه جلوی در استانداری تجمع کرده بودند .
نا خودآگاه در مقابل صحبت اش گفتم" روزهای سختی برای همه واحد های صنعتی استان بود" کارگر جوان در جواب من گفت :« واقعا همه در ها را بسته می دیدم و هیچ امیدی نداشتم . تا اینکه سال گذشته شد و یک سرمایه گذار جدید به کارخانه آمد ...خدا را شکر! ما به کار برگشتیم الان مدتی است حقومان را سروقت می دهند و به ما قول پرداخت مطالبات ما را نیز داده اند.»
کارگر دیگری جلو آمد گفت :«دو سال پیش که ما شما را دیدم همه ما واقعا وضعیت بدی داشتیم خدا را شکر الان وضعیت مان خوب شده چرخ کارخانه و چرخ زندگی ما می چرخد و امیدواریم این روند ادامه پیدا کند.»
جوان دیگری هم همانطور که کارش را میکرد گفت « سال 95 کارخانه ما تعطیل شد آن زمان ما شش ماه حقوق بدهکار بودیم ...هیچ پولی برای خرج زندگی نداشتیم » خیره به دستگاه روبروی اش شد و ادامه داد "«شرمنده زن و بچه ها مون بودیم"اما حالا مسوولان کارخانه شرایط ما را درک میکنند و ما می بینیم که سعی می کنند مشکلات ما را حل کنند.»
کارگر دیگری همانطور که از کنار ما رد میشد گفت «آقای صالحی و احمدی برای احیا کارخانه وقت گذاشتند الان روحیه ما کارگران عوض شده است ».
خریداری که رونق تولید آورد
آقای صالحی و احمدی هم به خط تولید آمدند کارگران با دیدن دورشان جمع می شدند و پرسشهای خود را می پرسیدند صدای تولید اجازه نمی داد ما بفهمیم چه میگویند اما هرچه بود خنده و شوخی هم جاشنی رابطه کارفرما و کارگر بود.
علیرضا احمدی که حالا مدیر عامل کارخانه است تا قبل از این مشتری محصولات کارخانه کاشی و سرامیک اصفهان بود که تعطیل شده بود.
آقای احمدی که از کیفیت تولیداین واحد صنعتی خبر داشته و نمی خواسته چراغ کارخانه خاموش شود و او کارخانه کاشی اصفهان را با همه بدهی میخرددر گفتگو با ما می گوید«:اول بدهی پیمانکاران و بدهکاران را پرداختم بعد فراخوان به کارگیری کارگران را دادم و شروع به پرداخت مطالبات آنها کردم و هم اکنون در کنار راه اندازی سه خط طرحهای توسعه را نیز در دست اجرا دارم.»
اول بدهی پیمانکاران و بدهکاران را پرداختم بعد فراخوان به کارگیری کارگران را دادم و شروع به پرداخت مطالبات آنها کردم و هم اکنون در کنار راه اندازی سه خط طرحهای توسعه را نیز در دست اجرا دارم.
وی گلایه ای هم از بانکها داشت و گفت« اگرچه بانکها در پرداخت بدهی ها تا حدودی همکاری کردند اما هیچگونه تسهیلاتی به من برای احیا بازسازی و نوسازی این واحد صنعتی ندادند.»وی که کارخانه اش 9 ماه است شروع به کارکرده 90 درصد محصولاتش را صادر می کند آقای احمدی می گوید:«تولیدات این کارخانه به عراق افغانستان پاکستان عمان و گرجستان صادر می شود.»
راه اندازی خط توسعه
به سالن بعدی رفتیم ،اینجا عده ای داشتند دستگاه بزرگی را نصب می کردند ،مهندسان کارخانه با دقت کار را رصد میکردند ...
در این کارخانه طرحهای توسعه ای هم در حال اجرا است تا این واحد صنعتی که ظرفیت اسمی تولید 9 میلون متر مکعب در سال بتواند نه تنها به این ظرفبت د ست پیدا کند بلکه ظرفیت خود را به 10 میلیون متر مکعب در سال برساند.
امید جعفری مسوول فنی کارخانه کاشی اصفهان می گوید : «قرار است در واحد 2 یک کوره جدید راه اندازی می شود که با راه اندازی این واحد ظرفیت اسمی آن به 350 هزار متر در ماه تا یکی دو ماه آینده برسد »وی ادامه داد:« در واحد شماره 4 نیز یک کوره و یک خط لعاب جدید با ظرفیت 300 هزار متر تولید کاشی تا پایان امسال می رسد که در مجموع ظرفیت کارخانه تا پایان امسال 600 هزار متر افزوده می شود»
.وقتی به این واحدها سر میزنیم می بینیم کارگران کارخانه دستگاههای جدیدی را دارند نصب می کنند یکی از کارگرها که داشت پیچ های کف خط را محکم می بست دستی به پیشانیش می کشد و به ما لبخندی زند جلو میروم و با سلام و احوال پرسی می گویم :چه کار میکنی؟ می گوید :خط جدید راراه اندازی می کنیم می گویم مگر تخصص نصب و راه اندازی دارد می گوید :«زیر نظر مهندسان کار می کنم» می پرسم :چه مدت است اینجا کار می کنی؟ می گوید :«چهار ماه است اینجا آمده ام و با من قرار داد بسته اند.» بر اساس گفته مسوولان این کارخانه تا کنون 350 نیرو بر سر کار خود آمده اند و 150 نیروی جدید هم مشغول به کار شده اند.
وارد خط جدیدی می شویم که به تازگی راه اندازی شده است کاربر این خط نیز می گوید «با راه اندازی این سیستم به روز جهانی امکان هر نوع چاپی بر روی کاشی و سرامیک فراهم شده است.»
او می گوید :«قبل از تعطیلی این کارخانه دستگاه چای داشتیم اما دستگاه به این کیفیت و تنوع چاپ نبود.»
کاشی ها رقص کنان بروی ریل ها حرکت می کردند و از این سالن به آن سالن در حرکت بودند و از سفید به نقش دار میرسیدند.
کارگران با دقت کاشی های اندازه میگرفتند تا کاشی ها از هر مرحله ای وارد مرحله جدیدی از تولید شود .کاشی های با بعاد 30 در30 ،25 در 60 ،30 در 60 و 60 در 60 . 30 در 90 پشت سر هم تولید می شوند.
مصطفی همتیان مدیر تولید کارخانه می گوید : «هم اکنون سه واحد از چهار واحد تولیدی این کارخانه راه اندازی شده است»وی گفت:« در واحد شماره یک کاشی و سرامیک کف ،واحد شماره دو کاشی دو پخت دیوار و واحد شماره چهار کاشی پرسلان کف تولید می شود .»
بعد از کاشی اصفهان خبر رسیده کاشی نیلو هم چرخ تولید اش شروع به چرخیدن کرده است.حالا وقت بود که بگویم 5 کارخانه تعطیل شده از 20 کارخانه تولید کاشی و سرامیک درهایشان بر روی کارگران باز شده و چرخ تولیدشان می چرخد.
نویسنده:لیلا اعظمی کتایونچه
عکس :جواد استکی