یکی از ناشناختهترین وجوه سیاسی در آمریکا موضوع لابی و لابیگری برخي دولت ها در ساختارهای اجرایی،تقنینی و قضایی ایالات متحده است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما، یکی از مهمترین و در عین حال ناشناختهترین وجوه سیاسی در آمریکا موضوع لابی و لابیگری برخي دولت ها در ساختارهای اجرایی،تقنینی و قضایی ایالات متحده است.
بخش اعظم فقدان اطلاعات در این خصوص به ماهیت لابیگری مرتبط است اما با بررسی دقیقتر میتوان دلایل چرایی وچگونگی رفتار سیاست خارجی ایالات متحده را بهتر ارزیابی کرد.بهعنوان مثال لابی عربستان در حال حاضر مشغول رایزنی با تمامی ساختارهای حاکمیتی آمریکا است تا کمترین هزینه متوجه بن سلمان در ماجرای قتل خاشقچی شود.
به همین نسبت و در موضوعات مختلف کشورهای دیگر نیز در حال لابیگری هستند و آنچه که بسیار نمود دارد همسویی این تلاشها با منافع آمریکا و همپیمانان غربی است.
در این مقاله به قوانین مرتبط با موضوع و وضعیت لابیها در این کشور میپردازیم.
مفاهيم لابي گري
لابیگری(Lobbying) در زبان انگلیسی یک عمل و حرفه ویژه است؛ که بهمنظور تلاش برای گسترش نفوذ یک دیدگاه مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا در افکار عمومی انجام میگیرد.در برخی از کشورها، دفترهای ویژهای بهنام «دفاتر لابیگری» وجود دارد که در ازای دریافت پول به تلاش برای پیشبرد حمایت از یک دیدگاه خاص بهوسیله نفوذ در دولت و یا افکار عمومی آن میپردازند.در ایالاتمتحده به کشورها و شرکتهای خارجی اجازه داده شده تا به لابیگری بپردازند. در سال 1938 میلادی قانونی بهنام «قانون ثبت کارگزاران عوامل خارجی»(Foreign Agents Registration Act) در این کشور تصویب شد. مطابق این قانون عوامل خارجی که مشغول به لابیگری در ایالاتمتحده هستند؛ میبایست فعالیتهای خود را به وزارت دادگستری اعلام کنند. با وجود این قانون تاکنون کمتر از نصف عاملین خارجی فعالیتهای خود را اعلام کرده که بهمعنای عدم رعایت قانون توسط بیش از نیمی از این شرکتهاست. حوزه اقداماتی که کشورهای مختلف با لابیگری انجام میدهند بسیار گسترده است. درحالیکه قانون داخلی ایالاتمتحده لابیگران و شرکتهای آنها را از مداخله در انتخابات و مسائل کلان تصمیمگیری در ایالاتمتحده منع میکند؛ اما شرکتهای مختلفی از عربستانسعودی،ترکیه،قطر و رژیمصهیونیستی نقشی مهم در تصمیمسازی ایالاتمتحده دارند.
از سال 1990 تاکنون، 1009 نماینده از کنگره آمریکا بازنشسته شدهاند که 114 تن از آنها بهعنوان مأمور خارجی در سیاست ایالاتمتحده ایفای نقش کردهاند.
افرادی که در سیاستخارجی آمریکا بهعنوان عوامل خارجی عمل کردهاند، طیف مختلفی از نمایندگان کنگره، کاندیداهای ریاستجمهوری و... را شامل میشوند؛ که هر یک از اینها در سال 2015 بیش از یکمیلیون دلار برای شرکتهای خود- از طریق لابیگری-کسب درآمد کردهاند.
تحقیقات مختلف نشان میدهد که پادشاهیهای خاورمیانه و همچنین کشورهایی که از تجزیه شوروی سابق به وجود آمدهاند، بیشترین هزینهها را صرف لابیگری در ایالاتمتحده میکنند و رقم هزینههای پرداختی به نمایندگانی که لابی آنها را میپذیرند در حال افزایش است.
در حقیقت برخی حکومتهای منطقه مدتهای طولانی برای شکل دادن و نفوذ در ادراک نخبگان سیاسی و مردم عادی آمریکا از طریق مؤسسات تخصصی روابط عمومی و لابیها کار کرده اند. این مؤسسات ملاقاتهایی با اعضای کنگره، شخصیتهای کلیدی دولت، پژوهشگران در اندیشکده ها و اتاقهای فکر، سردبیران و نویسندگان مطبوعات، مدیران شرکتها و بسیاری از افراد ذینفوذ برگزار می کنند.
بر اساس لیست لابیگرها که در ژوئن 2018 منتشر گردیده عربستان با 28 مؤسسه، قطر 24 مؤسسه، امارات 16 مؤسسه، عراق 15 مؤسسه و فرد، اسرائیل 7 مؤسسه، مصر 3 مؤسسه در صحنه داخلی آمریکا حضور فعال دارند. به علاوه این حکومتها تلاش می کنند دستور کارهای تحقیقاتی و افکار نخبگان در خصوص نقش و مسئولیتهای آمریکا در منطقه را با سرمایه گذاری در اتاق فکرهای واشنگتن شکل دهند.
کنگره بیش از هر بخش دیگری از دولت فدرال، مورد توجه لابیها و گروه های ذینفع است. این گروه ها تلاش میکنند در مسائل مختلفی از جمله روابط با دیگر کشورها، واردات کشاورزی، تسلیحات نظامی، حقوق بشر، تغییرات اقلیمی، مهاجرت و ... بر تصمیمات نمایندگان کنگره تاثیر بگذارند.از مهمترین و تاثیرگذارترین لابیها میتوان به لابی رژیم صهیونیستی،عربستان،ارمنستان،ترکیه،قطر،امارات و... اشاره کرد.
لابی عربستان سعودی
ریاض دارای بیست و هشت موسسه ثبت شده لابیگری در آمریکا است.لابی عربستان به دو بخش رسمی و غیر رسمی حکمرانی در ایالات متحده مرتبط است. تنها از سال 2014 میلادی، سفارت عربستان در واشنگتن 2.1 میلیون دلار به شرکت «کلمن» کمک کرده است.
این فقط یکی از کمکهای حکومت عربستان به بازنشستگان حوزه سیاستخارجی ایالاتمتحده است. عربستانسعودی برای سالهای متمادی از تأمینکنندگان بودجه نمایندگان کنگره بوده و گرچه این حمایت بعد از رأی کنگره در حق قربانیان یازدهسپتامبر برای گرفتن غرامت از عربستانسعودی کاهشیافته، اما همچنان سعودیها بودجه زیادی را صرف همراهی سیاستمداران بازنشسته با سیاستهای خود میکنند.
هماکنون لابیگریهای عربستان بیشتر برای جلب حمایت در سرپوش گذاشتن بر قتل خاشقچی و حمایت از بن سلمان،حمله به یمن و سکوت آمریکاییها در برابر فاجعه انسانی رخداده در این کشور و همچنین تلاش کلی برای حمایت از افراطگریهای وهابیت در داخل این کشور است.لابی عربستانسعودی تنها به نمایندگان کنگره محدود نمیشود.
پس از برجام، سعودی نهتنها لابیگری خود را محدود نکرد، بلکه سعی داشت تا با خرج کردن دلارهای نفتی، رسانههای آمریکایی را با خود همراه سازد.
نتیجه این لابیگری رسانهای، مقالهها و سخنرانیهای زیادی شد که به نفع باقیماندن فشارها بر جمهوری اسلامی و مخالفت با برداشتن تحریمهای این کشور انجام میپذیرفت. همچنین در مسئله یمن نیز، با وجود اینکه نهادهای حقوقبشری آن را فاجعه انسانی اعلام کردهاند و در تلاشاند تا جلوی عربستان را بگیرند، این کشور همچنان با خرج دلارهای نفتی موفق شده نمایندگان آمریکا را از اقدام علیه خود بازدارد.
لابی ارمنستان
یکی از موفقترین لابیها مربوط به کشور ارمنستان و متشکل از سازمان های سیاسی و اجتماعی ارامنه این کشور است که از عمده ترین آنها می توان به کمیته ملی ارامنه آمریکا (The Armenian National Committee Of America) و مجمع ملی ارامنه آمریکا (The Armenian Assembly of America) اشاره کرد.
اگر چه دو سازمان عمده شکل دهنده لابی ارامنه در آمریکا به صورت مستقل از یکدیگر عمل کرده و از لحاظ برخی جهت گیری های سیاسی در رقابت با یکدیگر قرار دارند اما در چارچوب لابی ارامنه اهداف مشترکی را پیگیری می کنند که از آن جمله می توان به توسعه و تعمیق روابط ایالات متحده آمریکا به جمهوری ارمنستان، تضمین کمک های مالی سالانه دولت آمریکا به ارمنستان، جلوگیری از کمک مالی و تسلیحاتی آمریکا به ترکیه و جمهوری آذربایجان، حمایت از جمهوری قره باغ، جلوگیری از تصویب قوانین و قطعنامه هایی که در تضاد با منافع ارامنه می باشند و در صدر آن ها شناسایی رسمی نسل کشی ارامنه از سوی دولت آمریکا اشاره کرد. با توجه به اهداف مشترک، رقابت موجود میان این دو سازمان نه تنها مانع از پیشرفت در فعالیت آنها نشده بلکه موجب ایجاد تحرک بیشتر در جامعه ارامنه این کشور در جهت تحقق اهداف مشترک گردیده است.
از عمده موفقیت های لابی ارامنه آمریکا می توان به کمک مالی سالانه آمریکا به جمهوری ارمنستان و ساکنین قرهباغ، جلوگیری از فروش تسلیحات به جمهوری آذربایجان با استناد به ماده 907 قانون حمایت از آزادی آمریکا، شناسایی رسمی نسل کشی ارامنه از سوی 44 ایالت و شناسایی رسمی استقلال جمهوری قرهباغ از سوی 7 ایالت آمریکا اشاره کرد.
لابی صهیونیستی
جمعیت یهودیان آمریکا در حدود شش میلیون نفر برآورده شده که کمتر از دو درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهد اما یهودیان آمریکا با ایجاد تشکلهای مهم و ارتباط کامل بین منافع آمریکا و صهیونیسم ، به یکی از بانفوذترین گروههای تاثیرگذار در سیاست خارجی دولت آمریکا تبدیل شدهاند.
آنها یکی از اهداف خود را نفوذ در کانونهای قدرت ایالات متحده تعیین نمودهاند. از میان ۲۸۱ سازمان یهودی و ۲۵۰ اتحادیه منطقهای، یکی از مهمترین لابیهای یهودیان در آمریکا، کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به "ایپک" میباشد که از دهه ۱۹۵۰ شروع به فعالیت نموده و از همان بدو تاسیس، هدف خود را مبارزه برای تصویب قوانینی در جهت حمایت از اسرائیل اعلام کرده است.
مقر اصلی ایپک در "کاپیتال هیل واشنگتن دی سی" میباشد و این موقعیت ، امتیاز ویژهای را برای دستیابی و دسترسی سهلتر به هرم قدرت به این سازمان داده است.
سازمان ایپک مادر تمامی سازمانهای یهودی آمریکا و در واقع بزرگترین آنهاست. لابیگران صهیونیست، تنها به دخالت در سیاست ایالاتمتحده بسنده نمیکنند و سعی در حمایت از اسرائیل از طرق آموزشی و پژوهشی نیز دارند. لابیهای صهیونیستی بیشتر بهدلیل تغییر نظر سیاستسازان ایالاتمتحده در حمایت از اسرائیل مشهور هستند.چنین حمایتی، موضوعاتی مانند حمایت از جنگهای خشونتبار اسرائیل ضد کشورهای عربی در سالهای ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و ۱۹۸۲؛ جنگ آمریکا با عراق در سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳؛ حمایت از حمله اسرائیل به لبنان و غزه و تهدید مستمر نظامی ایران و سوریه را در بر میگیرد.
تجربه نشان داده که علل این حمایت، چیزی جز قدرت لابی صهیونیستی در شکلدهی به سیاست ایالاتمتحده نیست. نفوذ لابیهای صهیونیستی در سیاستخارجی آمریکا بهحدی است، که جان مرشایمر در کتاب لابی اسرائیل و سیاستخارجی ایالاتمتحده میگوید:امکان مشخص کردن حد و حدود نفوذ لابی اسرائیل در سیاستخارجی آمریکا وجود ندارد؛ اما میتوان وجود سازمانهایی را مشخص کرد که هدف اصلی از تشکیل آنها تحکیم رابطه میان اسرائیل و ایالاتمتحده است و این تنها از طریق حمایت ایالاتمتحده از اسرائیل امکانپذیر است.
لابی ترکیه و کرهجنوبی
ترکیه از دیگر کشورهایی است که سعی دارد در بازی لابیگری در ایالاتمتحده سهمی برای خود بهدست آورد و در سالهای گذشته، تلاش زیادی کرده تا نمایندگان سابق کنگره را با خود همراه سازد.
میزان تنش میان ترکیه و آمریکا بهحدی است که دولت ترکیه را ترغیب به لابیگری در واشنگتن نماید. لابی های ترکیه و جمهوری آذربایجان عمدتا از سوی دولت های این دو کشور سازماندهی و حمایت مالی می شوند.همچنین دولت کره جنوبی با حدود ۷۰ میلیون دلار بیشترین خرج را در لابی گری در ایالات متحده انجام داده است.دولت سئول با داشتن تنشهای فزاینده در شبه جزیره کره با کشورهایی مانند کرهشمالی،چین و ژاپن برنامه گستردهای را برای افزایش نفوذ در ساختار حاکمیتی آمریکا ترتیب داده است.
جمعبندی
راهکار لابیگری در نظام ایالاتمتحده، در ابتدا به این دلیل بهوجود آمده که صداهای مختلف در سیاستخارجی ایالاتمتحده شنیده شوند؛ اما ساختار کنونی تصمیمسازی در این کشور تبدیل به کانالی برای جذب سرمایه توسط سیاستمداران شده که با این پولها برای سرنوشت ملتهایی تصمیم میگیرند که هزاران کیلومتر از آنها فاصله دارند. تصمیمگیری مبتنی بر پول نمایندگان بازنشسته کنگره آمریکا برای ملتهای دیگر، نهتنها توسط حامیان حقوقبشر و اندیشمندان بسیاری در سراسر دنیا نقد شده، بلکه این مشکل توسط نخبگان علمی داخل آمریکا نیز نقد شده است.
اما به این دلیل که از لحاظ مالی منافع زیادی برای سیاستمداران آمریکایی دارد، قابل اصلاح نیست. قانونهای محدودکننده در این زمینه هم نتوانسته کمکی به این تومور بدخیم در سیاست آمریکایی داشته باشد.درحالیکه لابیگران، قوانین ایالاتمتحده را فرصتی برای خود میپندارند، منتقدان زیادی این قوانین را مخالف با تمامی آرمانهای انسانی میدانند.
نمایندگانی که به پیشبرد اهداف لابیگران کمک میکنند، برای مخالفت با این اهداف رأی آوردهاند. برای مثال «سناتور کلمن» در سال 2005 نامهای را در مخالفت با سیاستهای قومیتی سعودیها امضا کرده؛ اما اکنون تبدیل به عامل پیشبرد اهداف عربستانسعودی شده است. تحلیلگر مسائل سیاسی، جیمز تربر میزان گردش مالی لابیگری در ایالاتمتحده را بیش از 9 میلیارد دلار دانسته و بیان میکند که بیش از صدهزار نفر در نظام لابیگری در ایالاتمتحده مشغول به کار هستند.نقش پول در سیاست آمریکایی کاملاً جا افتاده است. در سال ۲۰۱۸ لابیها حدود ۳,۵ میلیارد دلار به صورت رسمی در سیاست آمریکا خرج کرده و این نشان دهنده سیاستی مبتنی بر فساد و تبانی در ساختار حاکمیتی این کشور است.
===============================
نويسنده :حسين درجاني - کارشناس مسائل بين المللي.
===============================
منابع:
https://www.chathamhouse.org/2018-10-18-us-military-policy-middle-east-zenko-final.pdf
https://www.opensecrets.org/fara/ (accessed 18 Aug. 2018)
http://ana.ir/fa/news/36
https://www.islamtimes.org/fa/article/739938/
http://www.aftabir.com/articles/view/politics/world/c1_141863259
https://www.thoughtco.com/the-role-of-the-congress-3310204
http://noravank.am/arm/issues/detail.php?ELEMENT_ID=2334
https://anca.org/about-anca/profile
http://www.politico.com/story/2016/10/congress-foreign-lobbying-228982
http://www.csmonitor.com/World/Middle-East/2016/0208/To-counter-Iranian-rival-Saudi-Arabia-steps-up-Washington-lobbying