به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز قزوین، کارخانجات نساجی شهرک صنعتی البرز به عنوان یکی از پنج شهرک برتر صاحب این صنعت، برای قزوین اشتغالزا و برای کشور ارزآور بود. کالاهای تولیدی نیز به مقصد کشورهای همسایه، آسیای میانه، اروپای شرقی، فنلاند و اسپانیا صادر میشد. حتی ترکیه به عنوان یکی از صاحبان صنعت نساجی، مشتری واحدهای نساجی قزوین بود.
نساجی قزوین با حدود هشت هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری، همه شاخصهای یک صنعت توسعه یافته از جمله بده بستان مالی، تولید وعرضه متناسب با تقاضا، بازاریابی و صادرات را داشت و از این رو این استان با توان تولید یک سوم انواع محصولات نساجی کشور یعنی سی هزار تن در سال، در چشم انداز اقتصادی اش، خود را یکه تاز صنعت نساجی کشور میدید.
این نخهای نازک با صادرات دویست میلیارد ریالی، اقتصاد فربهای برای قزوین و کارگران نساجی اش رقم زده بود و قصه دهههای ۶۰ و ۷۰ چیزی جز این نبود.
لرزش گامهای یک صنعت
با این حال نساجی قزوین از اواخر دهه ۷۰ وارد فاز تولید محدود شد. واحدهای بزرگ و مطرح نساجی، تولید روزانه را به یک دوم تا یک سوم کاهش دادند و سایر واحدهای فعال هم با ۳۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت شان کار میکردند؛ بنابراین عملا توان قزوین از تولید یک سوم محصولات نساجی مورد نیاز کشور، به کمتر از ۱۰ درصد کاهش یافت. اینها را عبدالحسینی رئیس هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی استان میگوید.
به این ترتیب نساجی که زمانی به گردش مالی بالا، تعداد زیاد کارگران و حقوق و مزایای نسبتا خوب شناخته میشد، کم کم از نفس افتاد. روی دیگر سکه نساجی، کم کم نمایان میشد.
اقبال بهبهانی کارشناس صنعت نساجی دلایل متعددی را عامل این افول میداند که مهمترین آنها استخدام بی رویه نیروی کار بود.
به گفته او دلایل دیگری هم البته تاثیر داشت: از واردات و قاچاق بیرویه تا مدیریت دولتی و سنتی که جبران کسادی بازار را در حمایت مالی دولت از کارگر و نه خودِ صنعت، میدید.
اما سرِ رشته دراز این نخها به یک نقطه قابل تامل دیگر یعنی فرسودگی صنایع و ماشین آلات گره خورده بود.
چرا که سود کارخانهها خرج هزینههای جاری شده و مجالی برای بازاریابی، تولید بر مبنای تقاضا و حتی به روز رسانی ماشین آلات باقی نمانده بود.
بارقههای امید در کلافهای نخ
گره کلاف نساجی، اما کور نبود و برای باز شدن به نگاهی نو نیاز داشت.
مدیریت علمی، بهره گیری از پرسنل ماهر، توجه به نظرات کارشناسی و استفاده از فناوری نانو همان چیزهایی بودند که به کمک واحدهای نساجی آمدند و دوباره تولید سی درصد نخ کشور یعنی سالانه حدود صد هزار تن محصول، در استان هدف گذاری شد. حالا نیمی از این توان تنها در اختیار یکی از نمونههای موفق نساجی قزوین است.
بابایی از مدیران این کارخانه موفق، گره خوردن تاروپود نساجی به دانش و فناوری را عامل توسعه میداند و میگوید: این، بخشی از برنامههای پیش روی صنعت نساجی قزوین است تا در کنار دیگر استانهای موفق، جایگاه سوم منطقه را در افق ۱۴۰۴ از آن کشورمان کند.
داوود محمدی رئیس کمیسیون اصل نود و نماینده مردم قزوین، البرز و آبیک در مجلس شورای اسلامی هم حمایت دولت و مجلس از صنعت نساجی را یکی از ضرورتهای این بخش میداند و میگوید: پرداخت ارز دولتی برای خرید ماشین آلات نساجی کمترین کمک به آن است تا در افق ۱۴۰۴، تولید ۵۱۰ هزار تن محصول تحقق پیدا کند.
جذب سرمایه گذاری خارجی و استقرار فناوریهای نوین در قزوین، از دیگر برنامههای توسعه نساجی است تا تجربه موفق صنعت شیشه یعنی تولید بیش از یک سوم نیاز کشور در استان قزوین دوباره تکرار شود.
عبدالمحمد زاهدی استاندار قزوین در دیدار هیئتهای تجاری اندونزی، آلمان و ترکیه، آمادگی لازم برای توسعه نساجی را در استان اعلام کرده است.
به اعتقاد او یکی از زمینههای توسعه اقتصادی قزوین برای تحقق برنامه توسعه صادرات استان از ۶۴۰ میلیون دلار کنونی به یک میلیارد دلار در پایان سال جاری، همین صنعت نساجی است.
علی پرزحمت رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان هم میگوید: واحدهای احیاء شده نساجی با بهره گیری از فناوریهای نو وارد چرخه اقتصادی شده اند و قرار است نخهای نانوی تولید شده در این واحدها، جایگزین ماده اولیه صنعت فرش شود که در فاز اول، ۵ درصد صادرات فرش را به کشورهای همسایه تامین خواهد کرد.
حالا نساجی استان قزوین با ۷۰ واحد فعال و توان اشتغال ۵ هزار نیروی کار، دوباره به دنبال شکوفایی است؛ روزهایی که صادرات این محصول، از ۱۰ درصد کنونی فراتر رود و نوای کار و زندگی در میان سه هزار واحد صنعتی ریز و درشت قزوین، باز هم از دل این صنعت پردرآمد شنیده شود.