این اقدامات در واقع به منزله تضعیف موضع فلسطین و کشورهای عربی در مقابله با معامله قرن است.
روزنامه اینترنتی رای الیوم که از لندن به روز می شود، در یادداشتی به قلم «عمر الرداد» نوشت: طرح اسرائیل با هدف ربودن «نور الدین برکه» درست همانند عملیات اطلاعاتی آمریکا صورت گرفت، عملیاتی که به منظور اثبات توانمندی های دستگاه های امنیتی و نظامی، تصویر فرد بازداشت شده را منتشر و در رسانه ها به ویژه شبکه های ماهواره ای از طریق کنفرانس های خبری اعلام می کنند.
البرکه یکی از فرماندهان گردان «القسام» شاخه نظامی جنبش حماس بود. علت ربودن وی مسئولیت هایی بود که وی در حفر تونل های نظامی جنبش حماس به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های مقاومت بر عهده داشت. این تونل ها از ناکامی تدابیر اسرائیل و طرح های نظامی آن پرده برداشت؛ به ویژه آنکه طول برخی از تونل ها در داخل عمق مناطق تحت سیطره اسرائیل به چندین کیلومتر می رسد.
با وجود آنکه این عملیات با کشتن برکه و شماری از اعضای شاخه نظامی این جنبش به پایان رسید؛ اما برای اسرائیل به معنای شکست نظامی و امنیتی بود؛ زیرا در مقابل فرمانده گروه مهاجم و شماری از عناصر اجرای این ماموریت کشته شدند و گفته شد، اگر پشتیبانی هوایی گسترده و حملات توپخانه ای اسرائیل اطراف منطقه حمله نبود، همه عناصر شرکت کننده در این ماموریت کشته یا اسیر می شدند و این همان چیزی است که نخست وزیر اسرائیل را بر آن داشت که سفر خود را رها کند و به سرعت از پاریس برگردد.
در ادامه این مقاله آمده است: عملیات اسرائیل با روند کلی و فضای سازشي که میان اسرائیل و حماس درباره آن ادعا می شود، مغایرت دارد. روندی که با میانجی گری های قطر و مصر، مشارکت کشورهای اروپایی و با اطلاع آمریکا همچنان ادامه دارد.
رای الیوم نوشت: عملیات(رژيم) اسرائیل، با آغاز ورود کمک های مالی قطر و محموله نفتی این کشور هم زمان و مبلغ 15 میلیون دلار به عنوان دستمزد کارکنان نوار غزه میان آنها توزیع شد. این هم زمانی، همچنین مسائل دیگری همچون عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج (فارس) که سفر نخست وزیر اسرائیل به سلطان نشین عمان یکی از بارزترین گونه های این عادی سازی بود، همچنین استقبال از گروه های ورزشی و فرهنگی (رژيم) اسرائیل در دوحه و ابوظبی و اظهارات سیاسی کشورهای خلیج (فارس) درباره پذیرش اسرائیل و عادی سازی روابط با آن، سوالاتی را مطرح می کند. این اقدامات در واقع به منزله تضعیف موضع فلسطین و کشورهای عربی در مقابله با معامله قرن است و این عادی سازی چه بسا به طور تلویحی به اسرائیل بفهماند که می تواند چنین عملیاتی را صورت دهد.
رژيم صهيونيستي برای چنین عملیات گسترده ای، محاسبات داخلی خود را داشته است و این محاسبات به مباحثات نخست وزیر رژيم اسرائیل و احزاب راست گرای هم پیمان با او ارتباط دارد تا برگه های خود را در انتخابات آینده اسرائیل تقویت کند؛ به ویژه پس از تبلیغات گسترده اسرائیل درباره آنچه عادی سازی روابط با کشورهای خلیج (فارس) خوانده می شود. اقدامی که به منزله نفوذ بی سابقه این رژیم به شمار می رود و از نابودی نتایج طرح صلح عربی که سال 2002 در بیروت در کنفرانس سران کشورهای عربی مطرح شد، حکایت دارد، به ویژه آنکه این عادی سازی به بهانه رویارویی با ایران از سوی اسرائیل ترویج داده و به عنوان یک نقطه مشترک با کشورهای خلیج (فارس) در نظر گرفته می شود.