زبان دستگاهی است از نشانهها که بیانکننده افکارند و ازاینرو با خط، الفبای کرولالها، آیینهای نمادین، شیوههای ادای ادب و احترام، علائم نظامی و غیره سنجشپذیر است.
پژوهش خبری صدا وسیما:در میان نگرهپردازیهای مختلفی که امروزه از سوی صاحبنظران در عرصة هنر و ادبیات جهان مطرح میشود نشانهشناسی از تعمق بیشتری برخوردار است به گونه ای که در چند دهة اخیر و در عرصة علوم انسانی و هنر، کمتر رویدادی بیش از رشد نشانهشناسی تأثیرات بنیادی و گسترده گذاشته است. مسئلهای که بیشک، دغدغة ذهنی و فکری بسیاری برای کاربران ادبیات و هنر ایجاد کرده است.
زبان دستگاهی است از نشانهها که بیانکننده افکارند و ازاینرو با خط، الفبای کرولالها، آیینهای نمادین، شیوههای ادای ادب و احترام، علائم نظامی و غیره سنجشپذیر است. به این ترتیب میتوان دانشی را در نظر گرفت که به بررسی نقش نشانهها در زندگی جامعه میپردازد. نشانهشناسی برای ما مشخص میسازد که نشانهها از چه تشکیل شدهاند و چه قوانینی بر آنها حاکم است.
تعریف نشانه
عامترین تعریف نشانه را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «نشانه هرگونه دالی است که بر مدلولی دلالت میکند.» و یا هر چیزی که بتواند جایگزین چیز دیگر شود و به جای آن بر معنا و مفهومی ذهنی دلالت کند. مثلا دود "دال" و آتش "مدلول" است. جای پای روی زمین دال است و نشانه ای از انسانی (مدلول) که از اینجا گذشته است.
بنابراین در تعریف نشانهشناسی میتوان گفت:
"نشانهشناسی علمی است که به مطالعة چگونگی تولید معنی در جامعه میپردازد؛ ازاینرو نشانهشناسی به یک اندازه، به مسئلة فرآیندهای دلالت و ارتباط؛ یعنی به مطالعة شیوههای تولید و مبادلة معنی میپردازد."
هنگای که از زبان صحبت می شود منظور فقط زبان نوشتاری نیست بلکه تصویر هم خود زبانی است از نشانه ها که اتفاقاً جهانشمول تر از زبان نوشتاری بوده و حتی بی سوادان هم می توانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب نقش نشانه ها در تصویر اعم از تصاویر تولید شده تلویزیونی و سینمایی تا آرم ها و مارک ها و نقاشی و غیره و غیره همه حاوی نکاتی بنیادین در علم نشانه شناسی هستند که برای درک محتوا باید شناسایی شوند.
نقش نشانه ها در خبر تلویزیون
اخبار تلویزیون نیز از این موضوع بر کنار نیست. در اغلب برنامه های خبری این رسانه، نقش و جای پای نشانه ها دیده می شود کمابیش مثل هر برنامه سینمایی و تلویزیونی دیگر. اما هر چه برنامه ها هوشمندانه تر ساخته شده باشند، نقش نشانه در آنها مشهودتر و لاجرم تاثیر آنها افزون تر است.
نشانه شناسی در خبر تلویزیون مبحثی جدید و بکر است. شاید برخی از ژورنالیست های سنتی و محافظه کار این ایده را نپذیرند آن هم با این استدلال که خبر باید ساده و بدون پیچش های زبانی و کلامی باشد و با کاربرد نشانه، اصل شفافیت خبربه ناچار جای خود را به ایهام و ابهام می بخشد. اما در مقابل نوگرایان قرار دارند که معتقدند پیشرفت های تکنولوژی در عرصه برنامه سازی در خبر و حضور خبر نرم در بخش اعظم برنامه ها و تجربه تصویری بالای مخاطب و نیز حضور در جهانی مملو ازنشانه های تصویری، عملا آشنایی و پی بردن به کنه معنای نشانه ها از هر جنس و قسم و کاربرد آنها در برنامه ها را اجتناب ناپذیر ساخته است. برای مثال چراغ قرمز راهنمایی در سر تقاطع نوعی نشانه است. آیا می توان کسی را یافت که مفهوم حاصل از این نشانه را نشناسد؟ آیا تابلوهای راهنمایی و رانندگی جز نشانه بودن ارزش دیگری دارند؟ پس عملا در دنیایی مملو از نشانه ها زندگی می کنیم که ما را راهنمایی می کنند، هشدار می دهند، توصیه می کنند و معنای مورد نظرشان را منتقل می نمایند. آیا ساده لوحانه و نشانه بی تدبیری نیست که کاربرد نشانه ها را در اخبار تلویزیون تکذیب کنیم حال آنکه از همان ابتدای شروع بولتن خبری با آن سروکار داریم؟ مثلاً خبر با یک آرم شروع می شود. موسیقی آن نشانه ای از اعلام آغاز و شروع مجموعه ای از تازه های منطقه و جهان است.(مثل عملکرد شیپور جنگ که نظامیان را به نبرد فرا می خواند) تصاویر این آرم نیز دال ها و نشانه هایی از مدلول خود هستند که همانا تازه هایی از دنیای پر تحول و پر تکاپوی امروز است. در ادامه اخبار قسمت هدلاین قرار دارد. باید هر عنوان مهم خبری در هفت ثانیه معرفی شود یعنی حداکثر با سه نمای کوتاه(هر کدام حدود دو ثانیه و چند فریم) . در این صورت این نماها تنها می توانند به صورت نشانه ای، مفهوم را برسانند تا بعد در قسمت مشروح خبر به تفصیل بدان ها پرداخته شود. حال اگر ایام قربانی کردن در مراسم حج باشد تنها با نشان دادن دو تصویر بی ارتباط با هم یعنی نمایی از گوسفند و سپس نمایی از چاقو می توان ذهن همه مخاطبان را متوجه فقط یک مفهوم واضح و سرراست کرد و آن قربانی کردن یا ذبح در این مراسم است. در بخش مشروح خبر نیز هر آیتم در خود نشانه ها و دال و مدلول هایی دارد که در حد فهم عموم است. با این توضیح می پردازیم به نشانه شناسی به عنوان یک علم و کاربردهایش در متن اخبار.
نشانهشناسی که به لحاظ ریشهشناسی مأخوذ از واژة یونانی Semionبه معنای نشانه است، اولین بار توسط فردینان دوسوسور و در کتاب "زبانشناسی عمومی" وی مطرح شد. سوسور در بخشی از این کتاب مینویسد. زبان بیش از هر چیز نظامی از نشانههاست و به همین دلیل باید به دانش نشانهها متوسل شویم [تا آن را به شکلی مطلوب توضیح دهیم.
فرق علامت و نشانه
در علم نشانهشناسی، میان نشانه و علامت، تفاوت گذارده میشود: علامت عامتر از نشانه است به این معنی که تمام پدیدههای گوناگون دنیای پیرامون ما که از طریق عامل مادی به ما اطلاعات میدهند همچون ضربان قلب، نبض، حروف این مقاله و
علامت هستند. در حالی که نشانه گونهای علامت است.
فرق نشانه با علامت در این است که نشانه، قراردادی است: دودی که از آتش برمیخیزد یک علامت است. این علامت وجود آتش را اطلاع میدهد اگرچه ما آن را نمیبینیم؛ اما اگر با شخصی قرار بگذاریم که دود بر این امر دلالت داشته باشد که «همه چیز رو به راه است» یا نشانهدهندة اخطار و یا به معنی من اینجا هستم باشد، دود نشانه است... نشانه همواره دارای یک فرستنده، اطلاع(پیام) و یک مخاطب؛ یعنی گیرنده است. علامت الزاماً دارای فرستنده و گیرنده نیست. در یک آتشسوزی دود علامت آتش است؛ اما فرستندهای وجود ندارد و هیچ کس به قصد رساندن اطلاع، دود را نفرستاده است.
نشانههای سهگانه
با نگاهی اجمالی و تأملی دوباره به مثالهای بالا متوجه میشویم که همة این نشانهها و علائم از یک منبع و طبقه نیستند. چارلزسندرس پیرس (۱۸۳۹-۱۹۱۴) فیلسوف و نشانهشناس آمریکایی اولین کسی است که به طبقهبندی نشانهها پرداخته است. او این نشانه ها را تحت سه عنوان شاخص طبقهبندی کرد. پیرس انواع و اقسام نشانهها و علائم را به نشانههای نمادیSymbolic sign نشانههای نمایهای Indexsign و نشانههای شمایلی(Iconicsign ) تقسیم نمود و نوع دلالتهای آنها را مشخص ساخت:
● نشانههای شمایلی
گروهی از نشانههای طبقهبندی شدة چارلز پیرس، نشانههای شمایلی است. نشانههایی که همانندی و مشابهت پل ارتباطی بین دال و مدلول را تشکیل میدهد. در حقیقت نشانة شمایلی، موضوع را به یاری کیفیت خود موضوع و رها از هر گونه قرارداد بیان میکند. میان عکسی که از یک درخت گرفته شده است و خود آن درخت به این اعتبار همانندی صوری وجود دارد که مناسبات اجزای سازندة آنها همانند است؛ اما درک این شباهت نیز از گونهای تأویل جدانیست
از سوی دیگر میتوان نشانههای شمایلی را به دو دستة تصاویر و نمودارها تقسیم کرد. در مورد نخست همان شباهت اجزاء است اما در دومی شباهت مناسبات درونی اجزاء اهمیت مییابد.
● نشانههای نمایهای
در نشانههای نمایهای در تقسیمبندی سهگانة پیرس، رابطة بین دال و مدلول بر اساس علت و معلول است. دود نشانة وجود آتش است. باد نشانة مسیر باد، علامت بیماری نشانه درجة پیشرفت بیماری و رد پای آدمی نشانة گذرش. این نشانهها گونهای رابطة پویا با موضوع خود دارند؛ به عبارت دیگر به کارکرد یا دگرگونی موضوع وابستهاند.
در حقیقت نمایهها میتوانند در حکم نشانههای قراردادی به کار روند؛ چرا که رابطة علّی یا نمایهای میان دال و مدلول برحسب یک فرهنگ مشخص میشود. یک دال خاص میتواند در تداعی با مدلول خود قرار گیرد و برای القای آن معنی استفاده شود، حتی اگر رابطهای سببی علّی میان دال و مدلول وجود نداشته باشد. برای نمونه، از آنجا که به طور کلی، دود به معنی آتش است، میتوان با یک دستگاه دودساز برای القای معنی آتش استفاده کرد؛ حتی اگر این دود در چنین شرایطی به علت وجود آتش پدید نیامده باشد. در اینجا نمایه به صورت یک نشانة قراردادی به کار رفته است.
در هنر نمایش نیز میتوان بسیاری از نمایهها را به صورت نشانههای قراردادی به کار برد؛ مثلاً اگر قرار باشد هنرپیشهای نقش کسی را بازی کند که سرخک گرفته است ما خالهایی را که روی صورتش نقاشی کردهاند به قرارداد به معنی سرخک میگیریم نه اینکه تصور کنیم او واقعاً سرخک گرفته و رابطة دانههای سرخ روی صورتش با سرخک، رابطهای علّی است.
● نشانههای نمادی
پیرس در نشانههای نمادی دلالت میان دال و مدلول را از نوع قراردادی میشمارد که نوع رابطة میان دال و مدلول آن نه رابطهای مبتنی به همانندی (همچون نشانههای شمایلی) و نه رابطة علت و معلولی (همچون نشانههای نمایهای) است. (دیالکتیک نمادها)
در حقیقت در نشانههای نمادی، رابطة میان دال و مدلول اختیاری و قراردادی است: فشردن دست، به صورت قراردادی برای سلام و احوالپرسی به کار میرود و یا پوشیدن لباس سیاه نماد نشانة عزا و غمگین و غمدار بودن است که همگی حکایت از یک قرارداد فرهنگی و اجتماعی دارند که البته در جوامع مختلف میتواند متفاوت باشد.
انواع دلالت ها
دلالت ها بر دو نوع صریح و ضمنی هستند. دلالت یا معنای صریح گویای مفهوم ساده و عادی، ظاهری و عینی از موضوع مورد نظر است. اما منظور از دلالت ضمنی معنا یا معانی پنهان در ورای آن چیز است. مثلاً واژه "در" دارای دو معنای صریح و ضمنی است. در معنای صریح همان شی ای است که برای مسدود کردن و بستن هر اتاق یا ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرد. اما همین واژه در معنای ضمنی می تواند به مفهوم سانسور، مانع تراشی و حتی سلب آزادی های مدنی تعبیر شود.
به این ترتیب باید هر برنامه تلویزیونی را در حکم شبکه ای از معناها اعم از صریح و ضمنی در نظر گرفت. در برنامه خبری نه تنها تصاویر تولیدی و آرشیوی بلکه حرکات و سکنات مجری-گوینده خبر و فضای پس زمینه وی و رنگ ها و صداها (متشکل از کلام کوینده و گفتگو و نریشن و آمبیانس و موسیقی و سکوت) و فرم های حاصل از اشکال صحنه(فرم دایره ای میز یا لوگو ) نشانه هایی ضمنی و قراردادی محسوب می شوند که در واقع نوعی رمز های زبانی(زبان نوشتاری و کلامی و تصویری) هستند که برای درک مخاطب به این صورت کدگذاری شده اند. مثلا اگر پس زمینه تصویر مجری تحریریه خبر است در واقع معنای ضمنی آن این است که این برنامه از شبکه ای معتبر است که دهها نفر مدام درحال پیگیری اخبار و پردازش اطلاعات در آن هستند.ریتم آهسته و لحن گرفته و چهره درهم مجری می تواند نشانه ای ضمنی از اعلام یک خبر تاسف بار باشد.
پژوهش خبری // مولف: دکتر محمدرضا گل بهار