بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دوره تحمیل خواستههای واشنگتن به شرکای نفتی ایران گذشته است.
اگر چه به گفته وزیر امور خارجه آمریکا این تصمیم واشنگتن موقتی است و آن را به دلیل همکاری آنها با سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن توجیه کرده است اما بسیاری از محافل رسانه ای و سیاسی حتی غربی عقب نشینی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در قبال اعمال تحریم های سخت نفتی ایران را یک شکست بزرگ برای وی و ایران ستیزان کاخ سفید می دانند.
خبرگزاری رویترز در ارزیابی از این عقب نشینی آمریکا آنرا شکست ترامپ در به صفر رساندن صادرات نفتی ایران دانست و تاکید کرد دوره تحمیل خواسته های واشنگتن به شرکای نفتی ایران گذشته است .
ملاحظات عقب نشيني از تحريم ها
در ارزیابی از عقب نشینی آمریکا از وادار کردن شرکای نفتی ایران به توقف کامل واردات نفت خود از جمهوری اسلامی ایران موارد زیر قابل توجه و تامل است :
الف-انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا
1-اگر چه دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا ابتدا اهمیت انتخابات میان دوره ای کنگره این کشور را دست کم گرفت اما با ورود باراک اوباما رئیس جمهوری قبلی آمریکا به عرصه انتخابات و تلاش دمکراتها برای کسب اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان، جمهوری خواهان را نیز به شدت نگران کرد به گونه ای که کاخ سفید با عقب نشینی در مواضع سرسختانه اش در قبال تحریم های نفتی ایران ،با درخواست های شرکای نفتی ایران برای اعمال معافیتهای لازم جهت ادامه واردات نفت از جمهوری اسلامی ایران موافقت کرد .
2-جمهوری خواهان نگران تاثیرات منفی کاهش عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی و افزایش بهای سوخت بخصوص بنزین در آمریکا نیز هستند که در آستانه انتخابات میان دوره ای می توانست آرای رای دهندگان را وارد سبد دمکراتها کند .
3-سیاستهای ضد برجامی دولت ترامپ با مخالفتهای گسترده در آمریکا بخصوص در میان دمکراتها و کسانی که خواهان ثبات در سیاستهای واشنگتن هستند روبرو شده است و جمهوری خواهان به شدت نگران تبعات بازگشت تحریمهای ایران از سوی کاخ سفید هستند که علاوه بر افزایش قیمت سوخت در آمریکا می تواند تبعات سیاسی نیز به دنبال داشته باشد که بدون شک جمهوری خواهان بازنده آن خواهند بود.
شبکه سی ان ان در گزارش اخیر خود از رشد سی درصدی قیمت نفت در امریکا در صورت کاهش عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی خبر داد و تاکید کرد ممکن است قیمت بنزین به گالنی چهار دلار در پمپ بنزین های آمریکا نیز برسد .
ب-استقلال و حاکمیت ملی کشورها مبنای تصمیم گیری
1-با توجه به رشد اقتصادی کشورها در مناطق مختلف بخصوص در آسیا از جمله هندوستان و کره جنوبی که از آنها به عنوان کشورهای در حال ظهور اقتصادی نام می برند برای ادامه رشد اقتصادیشان به انرژی و دریافت سوخت تضمینی نیاز دارند .به همین دلیل برای ادامه همکاری با شرکای اقتصادیشان براساس منافع ملی خود تصمیم می گیرند نه اعمال فشارهای امریکا
"ووچنگ خویی "عضو برجسته موسسه سیاست و اقتصاد جهانی چین نیز در ارزیابی از عقب نشینی امریکا در برابر به صفر رساندن صادرات نفت ایران می گوید:
"مهمترین دلیل شکست آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفتی ایران حرکت کشورها براساس منافع ملیشان است .بسیاری از کشورها و شرکتهای خصوصی جهان به نفت ایران وابسته هستند و براساس منافع خود برای خریدن یا نخریدن نفت از ایران تصمیم می گیرند نه فشارهای آمریکا "
2-پالایشگاههای شرکای اقتصادی ایران بخصوص در بخش نفت متناسب با نفت وارداتی از این کشور طراحی شده است و تغییر سیستمهای پالایشگاهی آنها برای استفاده از سایر نفتها بسیار هزینه بر است و برای شرکتهای خصوصی همچون هند به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست که بخواهند تجهیزات پالایشگاهی خود را تغییر دهند .پالایشگاه "ایندین اویل " و شرکت پتروپالایش "مانگلور " از جمله خریداران هندی نفت ایران هستند .
3-سیاست "اول آمریکا"ی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که براساس آن سیاستهای اقتصادی این کشور را اجرا می کند بسیاری از کشورها را به این نتیجه رسانده است که آنها نیز براساس منافع ملی خود تصمیم گیری نمایند .به همین دلیل شرکای نفتی جمهوری اسلامی ایران حاضر نشدند به درخواست آمریکا برای به صفر رساندن واردات نفت خود از ایران پاسخ مثبت بدهند
"بیورنارتونهوگان" رئیس بخش مطالعات بازار نفت در موسسه ریستاد انرژی معتقد است :
"مهمترین عامل شکست ترامپ در اجرای سیاست به صرف رساندن صادرات نفت ایران رد درخواست وی از سوی شرکای اصلی انرژی ایران بوده است ."
4-بسیاری براین اعتقادند جبهه مقاومت کشورها حتی شرکا و متحدان آمریکا در برابر این کشور در حال تقویت است .این بدان معنا است که شرکای نفتی جمهوری اسلامی ایران به این توان و قدرت رسیده اند که می توانند در برابر خواسته های آمریکا مقاومت نمایند و به خواسته آن نه بگویند و این شکستی بزرگ برای واشنگتن است .این بدان معنا است که هژمون گریزی از سوی شرکای آمریکا در حال تقویت است و این کشور دیگر از توانایی لازم برای وادار کردن کشورها به تبعیت از درخواستها و خواسته های کاخ سفید را ندارد .
5-تحلیلگران انرژی در آمریکا به این نکته اعتراف می کنند که در صورت کاهش عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی ممکن است نفت از جمله نفت تگزاس تا بشکه ای حدود صد دلار افزایش یابد که برای رشد اقتصادی آمریکا نه تنها زیان بار است بلکه ممکن است بازارهای مالی آمریکا را نیز به هم بریزد .
6-یکی از مهمترین دلایل دیگر آمریکا برای عقب نشینی از اعمال تحریمهای نفتی کامل ضد جمهوری اسلامی ایران ناتوانی روسیه و عربستان از جبران کاهش عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی است .اگر چه مسکو و ریاض در این مورد به توافق رسیدند اما در عمل نه تنها توانایی جبران کاهش عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی را ندارند بلکه کمبود حدود سه میلیون بشکه نفت در بازارهای جهانی می تواند شوک بزرگی را به اقتصاد جهانی وارد نماید و اقتصادهای در حال رشد را با دشواری جدی روبرو نماید.
بسیاری از کشورها در سطوح دولتی و عمومی کشش افزایش قیمت سوخت را ندارند و این می تواند موجب رکود اقتصادی در سطح منطقه ای و بین المللی شود و در همان حال ممکن است موجب بروز بحران های اجتماعی نیز شود .
7-بسیاری براین اعتقادند فرهنگ شرقی که مانع از زورپذیری کشورهای آسیایی در برابر فشارهای آمریکا می شود نباید نادیده گرفت .از نظر فرهنگی ،هند درخواستهای زورگویانه آمریکا را هرگز نمی پذیرد .گرچه ژاپن نیز از متحدان آمریکا در شرق آسیا است اما جز اولین کشورهایی بود که با اعمال تحریمهای نفتی ایران مخالفت کرد .
در زمان مصدق و در فضای ملی شدن نفت ایران که کشورهای غربی تحت فشارهای انگلیس از خرید نفت ایران خود داری کردند ژاپن با اعزام نفت کش"نیشومارو"در مارس 1953 به ایران و خرید نفت از دولت مصدق نه تنها تحریمها و فشارهای انگلیس را نادیده گرفت بلکه بر فرهنگ شرقی خود مبنی بر ادامه همکاری با کشورهای آسیایی در برابر فشارهای انگلیس اصرار ورزید.
نکته قابل توجه اینکه محموله نفت این نفت کش موتور تحرک و رشد اقتصادی و صنعتی ژاپن شد که همچنان از آن به نیکی در این کشور یاد می شود .
ج-تحریمها فرصتی برای رشد صادرات غیر نفتی ایران
1-اگر چه عقب نشینی آمریکا از اعمال تحریمهای نفتی سرسختانه ضد جمهوری اسلامی ایران شکستی مهم برای کاخ سفید تلقی می شود اما کارشاسان مسایل اقتصادی براین باورند دورجدید تحریمهای آمریکا باید به فرصتی برای افزایش صادرات غیر نفتی و افزایش حضور و نفوذ ایران در بازارهای جهانی غیر از بازارهای نفت تبدیل شود .
در این خصوص ایران از ظرفیتها و توانای های بالقوه و الفعل زیادی همچون خدمات فنی و مهندسی برخوردار است و اخیرا شرکتهای دانش بنیان نیز به دستاوردهای زیادی در این خصوص دست یافته اند که می توانند حضور ایران در بازارهای غیر نفتی جهانی را توسعه دهند .
2-رسیدن به رشد قابل توجه در صنایع صادراتی غیر نفتی نیازمند برنامه ریزی دقیق و سرمایه گذاری مطلوب است که از دیدگاه محافل اقتصادی در نظر گرفتن مشوق های مناسب برای جذب سرمایه گذاری های خارجی و داخلی می تواند به طور قابل توجهی به پیشبرد این برنامه اقتصادی کشور کمک نماید .
3-همراهی کشورهای مختلف و شرکای اقتصادی ایران با تحریمهای آمریکا ضد جمهوری اسلامی ایران باید معیاری برای سنجش دوستان تهران در مواقع سخت قرار بگیرد تا در آینده بتوان برای توسعه همکاری ها با آنها برنامه ریزی دقیق تری داشت .این بدان معنا است که جمهوری اسلامی ایران نیز باید با ارزش گذاری بازارهای انرژی خود امکان فرصت طلبی کشورها را سلب و توسعه همکاری های دوجانبه و چند جانبه را برمبنای همکاری و همراهی در روزهای سخت تعریف نماید .
4-از فرهنگ شرقی که مبتنی بر مقاومت در برابر زورگوی های بیگانه است باید در جهت منافع ملی خود بهره برداری کنیم .حتی افغانستان که هم اکنون تحت اشغال آمریکا قرار دارد در تعیین منافع و مصالح ملی خود چندان توجهی به فشارها و خواسته های واشنگتن ندارد و این مساله در مخالفتهای دولت افغانستان برای شامل نشدن استفاده از بندر چابهار جز تحریمهای آمریکا قابل توجه است.
تاجر مسلکی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و مخالفتهای داخلی در این کشور با سیاستهای وی باعث شده است تا مخالفتها با فشارها و زورگویی های کاخ سفید در کشورهای آسیایی بیش از پیش افزایش یابد که ناشی از زورناپذیری آنها در برابر قدرتهای خارجی وتکیه بر منافع و خواست ملی است.
=================
نويسنده : مجيد وقاری- کارشناس سياست در آسيا.
.