پشت پرده استقبال از صهیونیستها؛
تغییر شرایط فلسطین توهم برخی کشورهای عربی
القدس العربی: بزرگترين مشکل کشورهای عربی خلل بنیادین و عميق در درک منافع عربی است؛ از این رو شاهد تناقض در سیاست ها و دیدگاهشان نسبت به مسائل محوری جهان عرب هستیم.
به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صداوسيما به نقل از
پایگاه اینترنتی روزنامه القدس العربی چاپ لندن؛ برخی کشورهای عربی گمان می کنند با استقبال از مقامات صهیونیستی -شبیه همان کاری که عمان در استقبال از نتانیاهو کرد- می توانند شرایط موجود میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها را تغییر دهند که البته توهمی بیش نیست. روز بیست و ششم ماه جاری، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژيم صهيونيستي در سفری رسمی به عمان، وارد مسقط شد. عمان روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارد و این اتفاق باعث غافلگیری بسیاری از محافل سیاسی و مردمی شد هرچند قبلا مقاماتی در این سطح یا پایین تر دیدارهایی با هم داشتند اما آن زمان شرایط فلسطین، جهان عرب و شرایط بین المللی کاملا با اوضاع کنونی متفاوت بود.
درست است که نظام رسمی عربی در را به طور کامل به روی دشمن اسرائیلی نبسته بلکه از خلال طرح موسوم به صلح عربی، معاهدات صلح بین مصر و اردن از یک سو و اسرائیل از سوی دیگر و نیز سفرهای پیدا و پنهان به تل آویو این در را باز گذاشته است، اما عرب ها با انجام این اقدامات به چه نتیجه ای نائل شده اند؟ هیچ، فقط اسرائیل از قبل جسورتر شده و ارکان خود را در سرزمین فلسطین بیش از پیش تثبیت کرده و همه معاهداتی که پیش تر پذیرفته بود پشت گوش انداخته است. حتی جامعه جهانی نیز با رویکردهای اسرائیل بیش از گذشته همراهی می کند و از همه تضمین هایی که به کشورهای عربی داده بود شانه خالی کرده است. بر اساس این تضمین ها قرار بود اگر کشورهای عربی به سوی صلح با اسرائیل گام بردارند جامعه جهانی با اعمال فشار بیشتر در جهت ایجاد کشور فلسطین اقدام کند. به این ترتیب گشایش درهای عمان به روی اسرائیلی ها به نفع کیست؟
مسئله مهم برای نتانياهو و همه اسرائیلی ها این است که عرب ها دست از آرمان فلسطین بردارند و به آن صرفا به عنوان یک دیدگاه بنگرند.
کشور پادشاهی عمان همواره در بحران های منطقه به سیاست به اصطلاح بی طرفانه پایبند بوده و خودش را به عنوان میانجی در منازعات منطقه ای خاورمیانه مطرح کرده است. این کشور با در پیش گرفتن چنین سیاستی موفق به ایفای نقش های زیادی شده است به عنوان مثال دریانوردان انگلیسی را که سال 2007 توسط مقامات ایرانی در ”اروند رود“ دستگیر شده بودند آزاد کرد. همچنین به آزادی کارگران فرانسوی که به دست القاعده یمن اسیر شده بودند کمک کرد و در توافق هسته ای در زمان اوباما سهیم بود اما درک اقدام عمان در ایفای چنین نقشی در مناقشه عرب ها با اسرائیل قابل فهم نیست زیرا نباید در این قضیه بی طرف باشد. آنها امروز میزبانی از مسئول اسرائیلی را این طور توجیه می کنند که این دیدار مقدمه برقراری روابط دیپلماتیک بین دو طرف نیست زیرا این موضوع قبل از هر چیز دیگری به پایبندی عمانی-عربی بر لزوم حل درگیری و ایجاد کشور فلسطین مرتبط است اما در شرایط کنونی ارتباط دادن جدیت روابط با موضوع تبادل دیپلماتیک یا عدم آن مسئله ای غیرواقعی است. وقتی دیدارها در بالاترین سطوح انجام می شود و ارتباط سیاسی و امنیتی بیش از هر زمان دیگر به سمت تعاملی شدن پیش می رود آیا نداشتن روابط دیپلماتیک می تواند تنها عامل پایبندی عربی علیه اسرائیل باشد؟ یقینا خیر. زیرا نخست وزیر اسرائیل وقتی اخیرا از تریبون سازمان ملل متحد گفت: ”بین ما و کشورهای عربی دوستی بی سابقه ای است که مانند آن را در عمرم ندیده ام. چند سال قبل حتی تصور چنین چیزی غیرممکن بود“. بنابراین او به داشتن یا نداشتن روابط دیپلماتیک اهمیتی نمی دهد چون این امر به ناچار در آینده حاصل خواهد شد. مسئله مهم برای او و همه اسرائیلی ها این است که عرب ها دست از آرمان فلسطین بردارند و به آن صرفا به عنوان یک دیدگاه بنگرند. از این رو این دیدار سندی است در صحت اظهارات نتانیاهو مبنی بر این که بیش از تصور بعضی ها با کشورهای عربی در ارتباط است. اطلاعات موجود حاکی از آن است که سلطان قابوس به رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین پیشنهاد داده است نقش میانجی را بین آنها و اسرائیل ایفا کند و دو طرف بر سر این موضوع به توافق رسیده اند. اگر نگاهی به ترکیب هیئت همراه نخست وزیر اسرائیل بیندازیم رئیس موساد، مشاور نظامی، مشاور امنیت ملی را همراه او می بینیم. یعنی این سفر پروتکلی نبوده است. همین امر این تصور را به وجود می آورد که مذاکرات بین دو طرف از مدتی قبل در جریان بوده است و ماهیت امنیتی هیئت همراه نتانیاهو نشان می دهد تفاهماتی در برخی مسائل حساس و مهم حاصل شده و اکنون مذاکرات در مورد پرونده امنیتی بین طرف اسرائیلی و طرف فلسطینی است. شاید هم در موضوع قدس و پناهندگان برای تعویق بررسی آنها تا بعد، توافق حاصل شده باشد. مسئله مهم اکنون بازگشت به مذاکرات با هدف دور کردن منطقه از درگیری است به ویژه آن که منطقه اکنون در زمینه های مختلف در معرض خطرات بزرگی قرار دارد. احتمالا این جهت گیری با اعمال فشار بین المللی صورت گرفته است چنان که آمریکا نمی تواند از انگیزه هایی که موجب سفر نخست وزیر اسرائیل به عمان شده است برکنار باشد. امکان ندارد روابط بین تشکیلات خودگردان فلسطین و اسرائیل به حل برخی مسائل در رابطه بین عباس و ترامپ ارتباطی نداشته باشد. از این رو کشور پادشاهی عمان به عنوان میانجی بین دو طرف ایفای نقش کرده است یعنی میانجیگری عمان به سمت ایجاد روابط مجدد بین فلسطینی ها با اسرائیل و آمریکا به صورت جداگانه بوده است. ذکر این نکته ضروری است که این تحرکات در چارچوب توافق موسوم به معامله قرن صورت می گیرد تا با احیای مذاکرات بین همه طرف ها و با اطلاع سایر کشورهای عربی از جمله عربستان و مصر و اردن به آن دست یابند.
سوالی که در مورد این سفر مطرح می شود این است که آیا به موضوع ایران نیز اشاره شده است یا خیر؟ عمانی ها انکار می کنند اما موقعیت جغرافیایی عمان در نزدیکی ایران و عربستان باعث می شود صرفا حضور نتانیاهو در این کشور پیامی آشکار به سعودی ها باشد مبنی بر این که زمان توسعه روابط و خارج کردن آن از پوشش محرمانه فرا رسیده است. و نیز این پیام برای ایرانی ها که ما در منطقه مقابل شما در آن سوی تنگه هرمز ایستاده ایم.
ماهیت امنیتی هیئت همراه نتانیاهو در عمان نشان می دهد تفاهماتی در برخی مسائل حساس و مهم حاصل شده و اکنون مذاکرات در مورد پرونده امنیتی بین طرف اسرائیلی و فلسطینی است.
پیام این حضور برای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هم این است که عرب ها در به روی ما گشوده اند پس اگر می خواهی با ما گفت و گو کنی ما شرط های خودمان را داریم. اما اگر مایل به گفت و گو نیستی نه تنها از سوی دولت آمریکا بلکه توسط برادران عرب خود نیز منزوی خواهی شد.
بزرگ ترین مشکل کشورهای عربی وجود خلل بنیادین و عمیق در درک منافع عربی است از این رو شاهد تناقض در سیاست های آنها و دیدگاهشان نسبت به مسائل محوری جهان عرب هستیم. آنها به صورت جداگانه می دانند باید چه کنند اما به صورت یکپارچه نه. در حال حاضر برخی از آنها خواستار روابط آشکار و برخی خواستار روابط پنهانی با اسرائیل هستند. در حالی که ساختار امنیت ملی عربی وجود خارجی ندارد یا در بهترین حالت بر پایه های جمعی استوار نیست و سازوکارها و اهداف در آن وجود ندارند آن هم در حالی که تاثیرات خارجی قوی تر از هر زمان دیگری هستند.
مطمئنا این سفر خدمتی به آرمان فلسطین نمی کند زیرا باعث می شود مراجع تصمیم گیری اسرائیل این گونه بپندارند که تا زمانی که در کشورهای عربی مورد استقبال قرار می گیرند مجبور به ارائه امتیاز به طرف فلسطینی نیستند. برخی از این کشورها معتقدند که می توانند با ترتیب دادن دیدارهایی مانند سفر اخیر نتانیاهو تغییری در اوضاع راکد بین فلسطین و اسرائیل ایجاد کنند اما این توهمی بزرگ است زیرا کشورهای بزرگ که در دو طرف تاثیرگذار هستند قبلا در دستیابی به این هدف ناکام مانده اند.