آن سوی خالی کردن پشت محمد بن سلمان از سوی ترامپ و چشم انداز پرونده قتل
دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا بعد از چند هفته مقاومت و سماجت در نهایت پشت محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را خالی کرد و وی را در قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد آل سعود مقصر شناخت.
به نظر می رسد چند عامل باعث اتخاذ یک چنین رویکردی شد: نخست ترس از تضعیف بیش از پیش موقعیت جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای کنگره است.
دوم اینکه ترامپ بعد از سخنرانی اردوغان در پارلمان این کشوربه نوعی مجبور بود از وی و ترکیه در برابر عربستان حمایت کند چرا که ترکیه پیش از این به آزادی اندرو برانسون کشیش امریکایی مظنون به مشارکت در کودتای سال 2016 ترکیه اقدام کرده و حداقل در ظاهر مابه ازایی در برابر آن دریافت نکرده بود و این در حالی است که آزادی وی یک برگ مهم تبلیغاتی برای ترامپ و جمهوریخواهان در انتخابات کنگره بوده است.
سوم اینکه امریکایی ها با تجربه ای که از ماجرای 11 سپتامبر دارند به این نتیجه رسیده اند که از پرونده های این چنینی بهتر می توانند برای آنچه که زمانی ترامپ از آن به دوشیدن عربستان تعبیر کرد، به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. از این دید به نظر می رسد امریکا و بخصوص جناح راستگرای حاکم از پرونده قتل خاشقچی به عنوان اهرم فشار دیگر در کنار بخش محرمانه گزارش 11 سپتامبر علیه عربستان و شخص محمد بن سلمان برای وادار کردن آن به تامین خواسته های خود استفاده کند که یکی از این خواسته ها و مطالبات وادار کردن عربستان به عرضه سهام آرامکو در بازار بورس وال استریت جهت رونق بخشیدن به اقتصاد این کشور در برابر رقبای بین المللی خود است .
به نظر می رسد ترکیه نیز از این روش استفاده خواهد کرد و پرونده قتل خاشقچی را به مثابه چماقی بر سر عربستان و شخص محمد بن سلمان نگه خواهد داشت. این بدین مفهوم است که هر چند امکان دارد تا حدودی از حساسیت خبری ماجرای قتل خاشقچی کاسته شود اما این به منزله حل بحران ناشی از این قتل برای عربستان نخواهد بود و رویکرد بازیگران دخیل در این بحران بر مدیریت بحران استوار است تا حل آن.
این وضعیت زمانی شکل جدی تر به خود خواهد گرفت که درخواست های جاری برای تشکیل هیات تحقیق بین المللی در این زمینه به نتیجه برسد. در این صورت این امکان وجود خواهد داشت که باب پگیرد قضایی عربستان و شخص محمد بن سلمان در خصوص جنایات جنگ یمن نیز باز شود. یکی از سوالاتی که درپی قتل جمال خاشقچی در محافل سیاسی و رسانه ای و بخصوص افکار عمومی بین المللی و بخصوص منطقه ای مطرح است اینکه چرا کشورهای جهان اینقدر دربرابر قتل خاشقچی واکنش و حساسیت نشان داده اند اما در قبال جنایاتی که عربستان در برابر یک کشور و نابودی یک ملت(یمن) انجام داده تاکنون واکنش در خور از خود نشان نداده اند. ورود جدی افکار عمومی بین المللی و کشورها و سازمان های بین المللی به جنایات عربستان و شخص محمد بن سلمان در یمن شاید بتواند به تغییر ذهنیت های موجود درباره معیارهای دوگانه موثر باشد . دوم اینکه اگر گستره جنایات عربستان و شخص محمد بن سلمان تنها در مسئله خاشقچی خلاصه شود در این صورت وی بهتر می تواند بر این مشکل فایق آید اما اگر این جنایات در سطح گسترده بررسی شود در این صورت احتمال اینکه عربستان بتواند با لطایف الحیل خود را از بحران ناشی از افشای قتل خاشقچی نجات دهد و در عین حال با فشار جامعه جهانی ر خصوص ارتکاب جنایات جدید روبرو شود، قوت می گیرد.
در این میان برخی از دولت ها برای توجیه استمرار روابط خود با عربستان خواستار دریافت تضمین هایی از این کشور شده اند که قتل های همچون خاشقچی در آینده تکرار نشود و عادل الجبیر وزیر امور خارجه این کشور نیز چنین قولی را به این کشورها داده اما واقعیت این است که اگر عربستان و شخص محمد بن سلمان بتواند خود را از این مخمصه نجات دهد احتمال تشدید سیاست سرکوب وجود خواهد داشت.
-------------------------
احمد کاظم زاده