بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که نوع برخورد واشنگتن با ماجراي قاشقجي و استعفای هیلی، نشان دهنده تداوم آشفتگی بی سابقه در سیاست خارجی آمريکاست.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ،ناپدید شدن جمال خاشقچی، ستون نویس روزنامه واشنگتن پست در کنسولگری عربستان در استانبول سئوالات بسیاری را درباره آینده روابط عربستان و آمریکا مطرح کرده است. برخی بزرگ کردن بیش از حد مسئله خاشقچی، روزنامه نگار سعودی را بهترین فرصت برای پوشاندن ابعاد واقعی استعفای هیلی می دانند و برخی معتقدند این تحول کاملا برنامه ریزی شده و با هدف تغییر هیات حاکمه عربستان و پایان محمد بن سلمان می دانند. اما همه این تحولات نشانه هایی از یک مسئله کلان تر، یعنی فقدان یک راهبرد کلان در سیاست خارجی آمریکاست. سئوال مقاله این است که سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ در چه وضعیتی است و نمادهای آشفتگی در آن چیست؟
سیاست خارجی آشفته آمریکا در دوره ترامپ
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دلیل استعفای هیلی و تضاد رفتار در برخورد با ناپدید شدن قاشقچی هر چه باشد، نشان دهنده تداوم آشفتگی بی سابقه در سیاست خارجی است. در 90 هفته ای که از ریاست جمهوری ترامپ می گذرد، توئیتر ترامپ و شبکه تلویزیونی فاکس نیوز دو بازوی اصلی سیاست خارجی آمریکا محسوب می شوند.[1]نحوه برکناری تیلرسون، یکی از مهمترین نشانه های آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا بود. با رفتن تیلرسون، گری کوهن و هربرت مک مستر، ترامپ وضعیت بهتری برای تصمیم گیری های فردی در سیاست خارجی پیدا کرد. [2]
دیدار ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی از اقدامات دیگری بود که بدون هماهنگی وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا انجام شد. خروج از توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام از دیگر نشانه های آشفتگی در وزارت خارجه آمریکاست. جنگ تجاری با اتحادیه اروپا، کانادا و چین از دیگر نشانه های شخصی شدن سیاست خارجی آمریکا و خارج شدن این نهاد از ساختارهای سابق آن است.
کرسی های خالی در وزارت خارجه یکی دیگر از نشانه های وضعیت نامطلوب وزارت خارجه آمریکا است. به گزارش روزنامه واشنگتن پست، 48 درصد از کرسی های مقامات ارشد وزارت خارجه در دوره ترامپ خالی مانده است. از آنجا که در دوره ترامپ، وزارت خارجه آمریکا به شدت لرزان شده است، دستیاران وزارت خارجه و معاونان آن به شدت بی انگیزه شده اند و کارهای خود را فقط در حد وظایف و تکالیف روزانه انجام می دهند.[3]در سیاست خارجی آمریکا حتی موارد ضد و نقیض بسیار زیادی دیده می شود. به عنوان مثال در افغانستان، در حالی که جیم متیس تلاش می کند مانع فروپاشی دولت افغانستان شود، اما در مقابل مایک پامپئو درصدد است با رهبران طالبان ارتباط برقرار کند.
نمونه دیگر استعفای نیکی هیلی از مقام خود بود که حتی ترامپ را هم شگفت زده کرد. هیلی در مقام نماینده آمریکا در سازمان ملل، نقش یک سرباز خوب را ایفا کرد. با حمله به ساختار و نهاد سازمان ملل، مشروعیت آن را زیر سئوال برد و حتی آمریکا را از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج کرد. کشورهایی را که با طرح انتقال سفارت به بیت المقدس مخالف بودند، به قطع کمک های آمریکا تهدید کرد و تا جایی که می توانست و در مواقع و موارد متعدد و در شرایط مختلف ایران را محکوم می کرد. او همچنین کمک های آمریکا به سازمان آنروا، یک سازمان امدادرسان به فلسطینی ها را قطع کرد. اما موضع او درباره روسیه و مواضع تندش در قبال این کشور نشان می داد که او بیش از تعلق داشتن به تیم ترامپ، یکی از محافظه کاران سنتی در ساختار آمریکا محسوب می شود. اعلام پذیرش استعفای نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، همانقدر که برای محافل رسانه ای غافلگیر بود، برای مایک پامپئو، وزیر خارجه این کشور و کارکنان کاخ سفید هم غیرمنتظره بود. این داستان تکراری تیم سیاست خارجی آمریکا در بیست و دومین ماه ریاست جمهوری ترامپ است. در این تیم، سومین مشاور امنیت ملی و دومین وزیر خارجه نیز با ترامپ اختلاف پیدا کرده اند. اینکه تا قبل از انتخابات میاندوره ای، تقریبا بیش از نیمی از اعضای کابینه یک رئیس جمهور تغییر کرده باشند، تقریبا امری نادر است.
آخرین مسئله درباره نحوه برخورد با قتل خاشقچی در سفارت عربستان در ترکیه است که برخی آن را اولین بحران جدی در سیاست خارجی آمریکا از ابتدای ریاست جمهوری ترامپ توصیف کرده اند. جیمز استارویدیس، یکی از مقامات سابق ناتو معتقد است، اقدام عربستان در قتل خاشقچی باید پاسخ داده شود و اولین گام هم فراخواندن سفیر آمریکا در عربستان است اقدام بعدی تحریم همه شرکت های عربستانی از معامله با شرکت های آمریکایی است و اقدام احتمالی دیگر نیز قطع کمک های نظامی آمریکا به عربستان است، اما دشواری کار اینجاست که همه این اقدامات به نفع ایران تمام می شود و همین تصمیم گیری را بسیار سخت می کند.
احتمال برکناری جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه دونالد ترامپ با برنامه شصت دقیقه سی بی اس،[4] مطرح شد. به نوشته لارا سلگمن در فارین پالیسی، سیگنال هایی که ترامپ در این مصاحبه درباره احتمال برکناری متیس فرستاد، به اندازه ای آشکار بود که اکنون فقط می توان یک سئوال را مطرح کرد، چه کسی جایگزین متیس خواهد شد؟ [5] این وضعیت، عدم قطعیت را در یکی دیگر از بازوهای اجرایی سیاست خارجی یعنی وزارت دفاع به وجود آورده است.
کنگره و سیاست خارجی ترامپ
سیاست های ترامپ در به انزوا کشاندن نهادهای مرتبط با تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های خارجی تا آنجا پیش رفته است که به تدریج کنگره آمریکا تصمیم گرفته است، راسا در برخی موارد موضعگیری کند. مسئله قتل خاشقچی، عرب ساکن آمریکا و انفعال کاخ سفید در برابر این حادثه برخی از اعضای کنگره را که در آستانه انتخابات به رای مردم نیاز دارند، به واکنش وا داشته است. البته برخی اعضای مستقل کنگره نظیر برنی سندرز خواستار اتخاذ یک موضع قوی در برابر عربستان شد. وی گفت، من فکر می کنم فقط نباید به توقف فروش تسلیحات نظامی به عربستان سعودی بسنده کنیم بلکه باید تحریم های شدیدی نیز علیه عربستان وضع کرد. باید خودمان را از این دردسرهایی که عربستان برای آمریکا ایجاد کرده است از جمله جنگ با یمن خارج کنیم. [6]
البته مواضع بسیاری از اعضای کنگره در آستانه انتخابات را بیشتر می توان در راستای اهداف انتخاباتی آنها جستجو کرد. مسلما آنها در حالت عادی که از لابی های اسلحه، نفت و سعودی، هدیه های کلان دریافت می کنند، به اضلاع این مثلث کمتر انتقاد می کنند. اما در زمان انتخابات، به وعده های خود جنبه های انسانی اخلاقی و ارزشی را می افزایند.
نتیجه گیری
سیاست خارجی آمریکا از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید گروگان توئیت های ترامپ و شبکه تلویزینی فاکس نیوز است. برخلاف روال سنتی، به جای این که تحولات در سیاست خارجی توسط نهاد رسمی وزارت خارجه اعلام شود، ترامپ از طریق توئیتر آن را اعلام می کند و به جای انتشار بیانیه توسط وزارت خارجه، فاکس نیوز است که اولین مواضع درباره یک پدیده را اعلام می کند. به جز وزارت خارجه دیگر نهادهای تحت رهبری آمریکا نیز شرایط مشابهی را تجربه می کنند و عملا ترامپ به مقامات نهادهای مختلف به چشم تدارکاتچی خواسته های ترامپ نگاه می کنند. اما به نظر نمی رسد که استعفای هیلی و قتل خاشقچی تاثیر قابل ملاحظه ای بر سیاست خارجی آمریکا بگذارد، زیرا ترامپ خودش به تنهایی سیاست خارجی آمریکا را پیش می برد و افراد و کشورها فقط ابزار کار او هستند. مقامات عربستان تا زمانی که همچون گاو شیرده خواسته ها و مطامع آمریکایی ها را تامین کنند، از سوی آمریکا حمایت می شوند و حقوق بشر هیچ جایگاهی در مناسبات دو جانبه نخواهد داشت.
اما به طور کلی می توان گفت، یکی از مهم ترین پیامدهای آشفتگی در سیاست خارجی، تأثیر آن بر نظم و امنیت بین الملل است که در نهایت می تواند بر جایگاه و اعتبار آمریکا در نظام بین الملل نیز تاثیر بگذارد.
منابع:
[1] - https://www.theguardian.com/commentisfree/2018/oct/10/nikki-haley-departure-chaos-trump-foreign-policy
[2] - https://www.washingtonpost.com/opinions/global-opinions/trumps-foreign-policy-has-devolved-into-chaos/2018/09/16/f507f70c-b758-11e8-94eb-3bd52dfe917b_story.html?utm_term=.521c678e4df0
[3] - https://www.washingtonpost.com/graphics/politics/trump-administration-appointee-tracker/database/?utm_term=.48dcc6d1cefb
[4] - https://www.cbsnews.com/news/donald-trump-full-interview-60-minutes-transcript-lesley-stahl-2018-10-14/
[5] - https://foreignpolicy.com/2018/10/15/who-will-replace-mattis/
[6] - https://edition.cnn.com/2018/10/15/politics/saudi-arabia-congress-trump-khashoggi/index.html
=============
نویسنده: تهمینه بختیاری - کارشناس مسائل بين المللي .
.