۲۴ مهر ۵۷، واقعهای که به حرکت مردم انقلابی ایران برای پایان دادن به سلطه ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، سرعت بخشید.
به گزارش خبرگزاري صدا و سيما ، 24 مهر 1357 در شهر کرمان ، روزی متفاوت بود. در چهلم شهدای هفدهم شهریور تهران وبه دعوت جامعه روحانیت کرمان ، مراسمی در
ساواک بعدا در گزارش های خود تعداد حاضران در مراسم را حدود 5 هزار نفر اعلام کرد اما بعضی منابع تا 20 هزار نفر هم ذکر کردند.
همزمان چند خیابان آن طرف تر اجتماع دیگری در حال شکل گرفتن بود. افرادی که با خودروهای وانت و کامیون به خیابان سرباز کرمان آمده بودند و در گزارش های ساواک شمار آنها یک هزار نفر برآورد شده است بعد از دریافت چماق ها و چوب های میخکوب شده و تصاویری از خاندان پهلوی به سمت مسجد جامع به راه افتادند و شعارهایی در حمایت از رژیم سر دادند.
با رسیدن این گروه به مسجد جامع ، یورشی وحشتناک آغاز شد و به رغم آنکه جوانان انقلابی بلافاصله درهای مسجد را بستند تا مردم حاضر در مراسم آسیبی نبینند اما مهاجمان از شکستن در مسجد ابایی نداشتند. آقای کازرونی یکی از جوانان محافظ آن دوره مسجد می گویدک با آغاز یورش ، مردم به داخل شبستان رفتند تا از گزند سنگ ها و آجر پاره هایی که از روبرو و پشت بام ها به صحن مسجد پرتاب می شد در امان بمانند ، اما شلیک گازاشک آور به داخل شبستان ، جمعیت را مجبور به خروج از شبستان کرد و در این لحظه بود که شمار مصدومان یورش رو به فزونی گذاشت.
آقای آنتیکی جوان دیگری که در این حادثه زخمی شد می گوید: مهاجمان بعد از ضرب و شتم مردم و بیرون راندن آنها از مسجد ، وارد شبستان شدند و ضمن تخریب اموال موجود ، فرش ها و کتب مذهبی را هم آتش زدند.
آقای علمی یکی دیگر از شاهدان حادثه است که می گوید مهاجمان قبل از ورود به مسجد ، دوچرخه ها و موتورسیکلت های پارک شده در مقابل در مسجد را آتش زدند و به خودروهای پارک شده در اطراف مسجد هم آسیب رساندند.
گزارش های بعدی حاکیست مهاجمان بعد از اتمام ماموریت خود در مسجد ، سوار بر خودروهای از قبل آماده شده به سمت بازار به راه افتاده و مغازه های مشخصی را که بعدا معلوم شد مربوط به بازاریان انقلابی است تخریب و غارت کردند.
مانور و عربده کشی افراد چماق به دست تا بعدازظهر طول کشید.
با آرام شدن نسبی اوضاع ، مشخص شد اين فاجعه ، دو شهید و صدها زخمی برجای گذاشته است اما برخلاف تصور رژیم ، این نه پایان ماجرا که شروع بعد جدیدی در نهضت اسلامی مردم بود.
از فردای آن روز ، موج تلگرام های تسلیت و همدردی به سمت کرمان و خطاب به آیت الله صالحی کرمانی رئیس حوزه علمیه کرمان سرازیر شد ، محتوای همه تلگرام ها پیامی مشترک داشت: ابراز انزجار از وقاحت رژیم پهلوی که حمله به اماکن مقدس دینی و به آتش کشیدن مسجد را هم مجاز شمرده است.
آقای بابایی کارشناس مسائل سیاسی می گوید: این موج چنان برای رژیم غافلگیر کننده بود که بلافاصله برنامه هایی نمایشی را برای
رژيم ، ابتدا از ماهیت مهاجمان و برنامه ریزی قبلی آنها اظهار بی اطلاعی کرد ، سپس مدعی شد ماموران انتظامی در حفظ امنیت مسجد غافلگیر شده اند و بعد از آن هم هیئت های متعدد بازرسی را برای تحقیق درباره حادثه به کرمان اعزام کرد.
ساواک در گزارشی که از این حادثه به تهران مخابره کرد ابتدا سعی کرد موضوع را درگیری میان دو گروه موافق و مخالف رژیم قلمداد کند اما در همان گزارش عصبانیت خود را از تبدیل مسجد جامع کرمان به پایگاه مبارزات انقلابی نتوانست مخفی کند.
در گزارش ساواک کرمان آمده است...« ... مسجد جامع کرمان به صورت یک پایگاه و ستاد عملیات تخریبی و ضدیت با مقدسات ملی درآمده بود به تدریج در این مسجد عناصر قشری و هواداران خمینی و جمعیت نهضت آزادی و عناصر کمونیست لانه کرده بودند و با نصب عکس بزرگی از خمینی در بالای سر در مسجد در داخل آن کاریکاتورهای زشت ، زننده و بسیار موهن از مقامات عالیه مملکت نقاشی و یا به دیوارها نصب شده بود.بلندگوهای مسجد رو به بیرون قرار داده شده، هر روز و شب زننده ترین و رکیک ترین جملات نثار مقدسات و معتقدات مردم میهن پرست می شد به طور کلی مسجد جامع کرمان از حالت یک عبادتگاه خارج و به صورت یک مرکز فعالیتهای تخریبی درآمده بود…»
رژیم همچنین سعی کرد با اعزام وزیر اطلاعات و جهانگردی خود و معاونان وزیر کشور به کرمان از مردم دلجویی کند اما موضوع فاش تر از آن بود که بتوان با برنامه های نمایشی آن را توجیه و تفسیر کرد.
تصاویری که آقای باغینی پور تصویربردار وقت رادیو و تلویزیون کرمان از حادثه گرفت به خوبی نشان می دهد که ماموران شهربانی
آقای حسیبی از پیشکسوتان فرهنگی کرمان می گوید پیامدهای حمله به مسجد جامع کرمان در روزهای بعد از حادثه پررنگ تر شد.
نخستین اعتصاب فرهنگیان کرمان که برای ساختار اداری رژیم در استان کمرشکن بود 5 روز بعد از حادثه 24 مهر آغاز شد و خیلی سریع به دیگر شهرهای استان سرایت کرد ، این اعتصاب با تعطیلی همه مدارس همراه شد تا همه خانواده ها نسبت به آنچه در کشور جریان داشت و رسانه ها آنرا کتمان می کردند ، حساس تر شوند.
اقای جوپاری یکی از فعالان سیاسی آن زمان می گوید: در روز سی مهر مصادف با شب هفت شهدای حادثه ، مجلس ترحیمی برگزار شد که بیش از 5 هزار نفر از مردم از جمله ۶۰۰ نفر از فرهنگیان در آن حضور داشتند ، در این روز تمام بازار و مغازه های شهر تعطیل شد.
حمله به مسجد جامع کرمان بازتاب های وسیعی در دیگر شهرها هم داشت و در مشهد به اعتصاب غذای یک روزه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و برگزاری چند راهپیمایی مردمی منجر شد ، ۱۳ تن از روحانیان مازندران هم در نامه ای خطاب به آیت الله صالحی کرمانی تاکید کردند:« ..جامعه اسلامی تصور نمی کرد دستگاه جبار و خودکامه ، مسجد را در حالی که بندگان خدا به خدا و خانه اش پناه برده و در عزای عزیزان شهید ۱۷ شهریور تهران نشسته باشند به آتش بکشد…»
ابعاد حادثه چنان بود که حضرت امام چند بار در سخنان خود به این حادثه پرداخته و ضمن محکوم کردن این جنایت ، آن را فضاحت
به هر حال رژیم پهلوی که در تعامل با مردم کشور خود از همان ابتدا راهی اشتباه را درپیش گرفته بود از سناریوی خونین مسجد جامع کرمان هم طرفی نبست و تنها ماهیت واقعی خود را عریان تر نشان داد و مردمی را که تنها راه نجات کشور از حکومت هزار فامیل ، بیرون راندن اجانب از کشور و حفظ اعتقادات دینی خود را در انقلاب اسلامی می دیدند ، در ادامه راه خود مصمم تر کرد .