به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما ؛ چاتم هاوس نوشت ، سرنوشت جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی همچنان نامعلوم است اما یک مسئله مسلم است و آن اینکه وی ناپدید شده است. در حالی که مشخص شدن حقیقت نیاز به تحقیق دارد ، پیامدهای ناپدید شدن وی مشخص و آشکار است.
موسسه چاتم هاوس در لندن در پایگاه اینترنتی خود نوشت ، دستگاه حکومتی جدید در عربستان سعودی تاب تحمل نارضایتی ها را ندارد چه در داخل این کشور و چه در خارج . سیاست آمریکا ناخواسته اختیار تام و نامحدودی به مقامات سعودی داده است تا در کمال مصونیت هر آنچه می خواهند انجام دهند. شرکای بین المللی عربستان نفوذ بسیار اندکی بر سیاست های داخلی و خارجی این کشور دارند. اعتماد سرمایه گذاران بین المللی رو به کاهش گذاشته است و بدون ایجاد تغییرات اساسی در سیاست های عربستان طرح چشم انداز اقتصادی 2030 تضعیف خواهد شد.
قطع نظر از اینکه جمال خاشقجی کشته یا به عربستان بازگردانده شده باشد ، این اقدام به یاد ماندنی عربستان تاکیدی است بر این موضوع که دستگاه حکومتی جدید در عربستان هیچ انتقادی را از طرح چشم انداز 2030 چه در داخل کشور و چه در خارج از آن تحمل نخواهد کرد.
از زمانیکه سلمان پادشاه عربستان فرزندش محمد بن سلمان را به عنوان ولیعهد جدید این کشور معرفی کرد, بازداشت فعالان از جمله روحانیون بلندپایه ، مدافعان حقوق زنان ، صاحبان صنایع ، خبرنگاران ، مفسران رسانه های اجتماعی و اعضای بلندپایه خاندان حاکم آل سعود به امری عادی و معمول تبدیل شده است.
محمد بن سلمان ژوئن سال 2017 ولیعهد عربستان شد.
اکثر تحلیلگران این اقدامات را با میل بیش از اندازه ولیعهد برای اجرای گسترده و سریع تغییرات اجتماعی و اقتصادی همزمان با نسبت دادن این فرایند به ابتکار عمل خود مرتبط می دانند. به بیان دیگر ، همچنانکه وی در حال نهادینه کردن تغییراتی همچون اعطای حق رانندگی به زنان است در عین حال سعی دارد این اقدامات را نوعی ابتکار عمل از جانب خود نشان دهد تا واکنشی در برابر فشار افکار عمومی.
یک برداشت بسیار مثبت از رویکرد محمد بن سلمان آن است که چنین اقداماتی برای کمک به از بین بردن مقاومت جناح های محافظه کارتر در عربستان سعودی ضروری است. چنانچه قرار باشد اینطور فکر کنیم که خاندان حاکم باید در برابر فشار افکار عمومی پاسخگو باشد در آنصورت باید به دیگر گروه های ذینفع همچون جامعه اقتصادی و مذهبی اجازه داده شود تا در برابر چنین تغییراتی مقاومت کنند.
تحلیلگران و مفسران حامی برنامه های اصلاحاتی محمد بن سلمان اینطور استدلال می کنند که شیوه های وی چه در سیاست داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی برای موفقیت طرح چشم انداز 2030 با افزایش اعتماد داخلی و خارجی به این طرح لازم و ضروری است.
این در حالی است که نشانه هایی در این مسیر مبنی بر آن وجود دارد که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست - ماجرای هتل ریتز کارلتون عربستان ، بازداشت سعد حریری نخست وزیر لبنان ، اختلاف دیپلماتیک عربستان با کانادا و بازداشت سلمان العوده روحانی سعودی و سرانجام ناپدید شدن قاشقجی این برداشت مثبت از اندیشه های محمد بن سلمان را نقش بر آب می کند.
در گذشته ، ناراضیان می توانستند راهی برای بازگشت به عربستان و جبران ، عفو و همکاری با دولت پیدا کنند. این رویکرد دهها سال ادامه داشت اما با روی کار آمدن محمد بن سلمان قواعد بازی تغییر کرد.
اعدام شیخ نمر النمر در ژانویه سال 2016 نخستین نشانه واقعی از آغاز روند تغییر و تحولات و پایین آمدن آستانه تحمل مخالفت توسط دستگاه حکومتی جدید عربستان بود. البته ، برخی اینطور استدلال می کنند که شیخ نمر از مدتها پیش آستانه تحمل حکومت را رد کرده بود . با وجود این, اعدام وی به مثابه اقدامی پرمخاطره بود اما اقدامی که ظاهرا رسوایی اندکی با خود به همراه داشت.
در اینجا می توان متوجه یک نکته شد و آن اینکه دستگاه حکومتی جدید ممکن است گام های جسورانه ای بردارد و دست به اقداماتی بی پروا بزند و با واکنش غرب و جامعه بین المللی مواجه نشود. در حقیقت در دستگاه حکومتی جدید گوش شنوایی برای پیام ها و هشدارها وجود ندارد.
در واقع دولت های غربی خواهان موفقیت برنامه اصلاحاتی محمد بن سلمان هستند و به صورت آگاهانه و ناآگاهانه به وی مجوز داده اند تا منتقدان را به خاطر هدف والاتری خاموش کند.
تلاش دولت های غربی نه تنها در زمینه حمایت از اجرای اصلاحات گسترده در عربستان بلکه در استفاده از فرصت های اقتصادی حاصل از اجرای طرح چشم انداز 2030 توانایی یا تمایل آنها را برای ترغیب دستگاه حکومتی عربستان برای توسل به خویشتنداری بیشتر به شدت محدود کرده است اگرچه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از ناپدید شدن جمال خاشقجی ابراز نگرانی کرده است عدم اتخاذ موضعی محکم تر از جانب آمریکا و فقدان اعتراض دیگر دولت ها مایه تاسف است.
علاوه بر این ، محمد بن سلمان همچنان جسورانه و در کمال مصونیت عمل خواهد کرد زیرا دستگاه حکومتی نه تنها به درخواست های باراک اوباما و دونالد ترامپ برای توقف اقدامات لجام گسیخته خود پاسخگو نبوده است بلکه رویکرد بسیار سخت تری را در عرصه سیاست داخلی و خارجی در پیش گرفته است.
سعودی ها و اماراتی ها اکنون در تلاش های ترامپ علیه ایران نقشی مهم و ضروری دارند. از این رو ولیعهد جوان سعودی احساس می کند می تواند بدون چراغ سبز آمریکا و بدون توجه به پیامدها دست به اقداماتی قاطع و شتابزده بزند.
البته این اقدامات پیامدهایی به دنبال خواهد داشت ، نخست آنکه اعتماد سرمایه گذاران در عربستان سعودی رو به کاهش گذاشته است و سرانجام این موضوع هرگونه موفقیت طرح چشم انداز 2030 را تضعیف خواهد کرد. دوم آنکه ، محقق نشدن توقعات ولیعهد جوان سعودی همراه با خاموش کردن صدای مخالفان احتمالا نارضایتی های گسترده را در عربستان به دنبال خواهد داشت.
سومین مسئله آنکه ، دولت های غربی نیاز پیدا خواهند کرد تا در ماهیت همکاری خود با عربستان از بعد اقتصادی گرفته تا اخلاقی تجدیدنظر کنند. چشم انداز طرح 2030 در صورت شکست به منافع اقتصادی و جایگاه آنها در میان مردم عربستان لطمه خواهد زد.
ناپدید شدن خاشقجی یک تیر هشدار است و باید از سوی دولت های غربی محکوم شود. حمایت از اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و تلاش برای استفاده از فرصت های طلایی بسیار خوب است اما نه به هر قیمتی.
عربستان سعودی از برقراری مناسبات صادقانه تر منفعت بیشتری خواهد برد به ویژه آنکه شرکای کلیدی آن بیشتر بر رفاه این کشور متمرکز هستند تا استفاده از ثروت آن .
خاموش کردن معترضانی همچون جمال خاشقجی تنها به زیان عربستان سعودی و آن دسته از دولت هایی تمام خواهد شد که قصد دارند به هر قیمتی از این کشور حمایت کنند.