فردای کودکان شما، امروز است به جای اینکه در آینده به دنبال حل معضل اعتیاد فرزند خود باشید، امروز در دوران کودکی با رعایت قوانین پدری و مادری از آن جلوگیری کنید.
چکیده مطلب:
- اگر زن و شوهر با هم سازگار و مهربان باشند، عموما واکنش های درست و عادلانهای خواهند داشت و در نتیجه، کودک از آنها اطاعت میکند.
- والدین با امر و نهی پی در پی و دستورات مکرر، بحث و مجادله طولانی، انتقاد از یکدیگر در مقابل کودک و... اقتدار خود را از دست میدهند.
- والدین هنگامی نفوذ بیشتری دارند که به هم پیوستگی روابط پدر و مادر بیشتر از روابط والدین وکودک باشد.
- والدین قاطع و مقتدر در مقایسه با سایر والدین، گرمتر، صمیمی تر و با محبّت تر هستند.
- هم والدین مستبد و هم والدین قاطع هر دو هدفهای متعالی برای فرزندان خود در نظر دارند و از آنها انتظار دارند که رفتار مناسب و شایسته ای داشته باشند.
- زماني که قانونگذاری و پایش پدرانه با محبت و مهروزی مادرانه آمیخته نشود، زندگی به پادگان مبدل میشود
- فردای کودکان شما، امروز است به جای اینکه در آینده به دنبال حل معضل اعتیاد فرزند خود باشید، امروز با رعایت قوانین پدری و مادری از آن جلوگیری کنيد.
پژوهش خبری صدا وسیما: آیا تاکنون به طور جدی به این موضوع اندیشیده اید که فرزند شما چه رفتار و چه ویژگی های شخصیتی خواهد داشت؟ مطمئنا شما همانند سایر پدران و مادران بارها فکر کردهاید و هزاران آرزو و امید به ذهنتان خطور کرده است؛ گاهی احساس غرور را تجربه کرده ايد و گاهی نگرانی وجودتان را فراگرفته است. خانواده اولین و مهمترین نهاد برای رشد و پرورش محسوب میشود. سیستم خانواده یک سیستم پویا است و رفتار هر عضو خانواده بر رفتار دیگر اعضا تأثیر دارد و دائما با رویدادهای تازه، تغییرات رشدی اعضای خانواده و تغییرات اجتماعی سازگار می شود. اما علیرغم این تغییرات می توان ویژگی های باثباتی را در عملكرد خانواده ها یافت که نحوة رفتار والدین با فرزندان و ارتباط خواهران و برادران را با یکدیگر تعیین میکنند.[1]
در اين گزارش بطور کلي سوالات ذیل را پاسخ میدهیم:
1ـ اقتدار در رفتار والدين چگونه بايد بروز کند؟
2ـ روابط پدرومادر چه تأثیر روی فرزندان دارد؟
3ـ موانع رفتاري اقتدار در والدين کدام است؟
ـ اقتدار در رفتار والدين چگونه بايد بروز کند؟
اقتدار به هیچ وجه به مفهوم خشونت و ترس و ارعاب نیست، «اقتدار یعنی ثبات در رفتار» و همین که والدین برنامه هایی را که به صورت قانون یا به شکل فرمان و دستور به کودک اعلام کرده اند را عوض نکنند، پدر و مادر مقتدری به حساب خواهند آمد. اقتدار یعنی حرفی را که به کودک زده ایم عوض نکنیم. بنابراین والدین باید روی حرف خود بایستند و حرف های خود را به راحتی با بدخلقی و چانه زنی کودک تغییر ندهند، همچنین کودک بداند که نفر اول خانواده نیست و با والدین خود فاصله ای دارد که با بزرگ شدن، آرام آرام هم سطح آن ها خواهد شد، بنابراین هنگامی که والدین محدودیت هایی مانند ساعت خواب یا ندیدن برنامه تلویزیونی مخصوص بزرگسالان یا بستن کمربند و… . را اعمال میکنند که کودک موظف است آن ها را اجرا نماید. قدرت به همراه خرد (عقل) اقتدار محسوب میشود و قدرت بدون خرد، چیزی نیست جز استبداد و دیکتاتوری.
همیشه مخالفت کردن و همیشه تسلیم شدن، پیامدهای سنگینی دارند. برای حل کردن چنین مواردی، باید یاد بگیرید که وقتی منظورتان نه است، «نه» بگویید و دیگر نظرتان را عوض نکنید. این کار آسان نیست؛ به ویژه برای والدینی که مشغله شان زیاد است ولی کار شدنی است.[2]
ـ روابط پدرومادر چه تأثیر روی فرزندان دارد؟
هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را میبینند و درک میکنند. زمانیکه والدین بهصورت گروه با عملکرد خوب کار میکنند، کودکان یاد میگیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجرهی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مودب هستند و به یکدیگر احترام میگذارند. بهاینترتیب، فرزندان یاد میگیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند. والدینی که بهدلیل روابط ضعیفشان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را بهعنوان والدین بهخوبی انجام نمیدهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. از سوی دیگر، روابط زناشویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین میتواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. فرزندان مادرانی که از روابط زناشویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.[3]
فرزندپروری قاطعانه و مقتدرانه
والدین قاطع و مقتدر در مقایسه با سایر والدین، گرمتر، صمیمی تر و با محبّت تر هستند. این والدین هم به استقلال و تصمیمات فرزندان خود احترام می گذارند و هم قوانین و معیارهای مناسب تعیین میکنند و در مواضع خود قاطع و محکم هستند و درعین حال در مورد راهنمایی ها، معیارها و مخالفت های خود دلایل منطقی و قاطعانه ارائه میکنند. سبک فرزندپروری این والدین نه کیفری و تنبیهکننده است، و نه قوانین و معیارهاي خشک و غیرقابل انعطاف تعیین میکنند.
هم والدین مستبد و هم والدین قاطع هر دو هدف های متعالی برای فرزندان خود در نظر دارند و از آنها انتظار دارند که رفتار مناسب و شایسته ای داشته باشند و هم می خواهند بر فرزندان خود کنترل و نظارت داشته باشند، ولی تفاوت عمدهای که بین این دو نوع والدین دیده میشود، در مورد چگونگی کنترل و نظارت است. والدین مستبد از فرزندانشان اطاعت محض و بدون چونوچرا میطلبند، درحالیکه والدین قاطع و قدرتمند دلایل منطقی و قاطعانه ای در مورد دستورات خود ارائه میکنند، و در تصمیم گیریها شرایط و نیاز فرزندان خود را در نظر می گیرند و دیدگاهها و نظرات آنها را مورد توجه قرار میدهند. به طور کّلی فرزندپروری قاطع و مقتدر شیوهای است که با رابطة گرم و صمیمی با فرزندان مشخص می شود. آنها معمولا احساس خود را در مورد کارهای فرزندانشان ابراز میکنند و علاوه بر آن به فرزندان خود فرصت بیان مشکلات، افکار و احساسات را می دهند و با آنها همدلی میکنند. این والدین هم برای خود به عنوان بزرگسال مسئول پرورش کودک، حقوقی قائلند، و هم علایق فردی و ویژگیهای ّ خاص کودک را می شناسند. طبق پژوهشهاي انجام شده، ثابت شده است که فرزندان این والدین بسیار خوب پرورش مییابند، شاد و سرحال هستند، در کسب مهارت ها و آموزش های جدید و تسلط بر آنها از اعتماد به نفس برخوردارند و پیشرفت زیادی میکنند.[4]
اقتدار پدرانه و محبت مادرانه، دو بال تربيت فرزندان
دکتر محمد ترکمان متخصص روانشناس کودک در خصوص سبک های تربیتی ميگويد: در سبک فرزند پروری سختگیرانه یا استبدادی بُعد اقتدار بسیار بالا و بُعد محبت بسیار پائین است. در گذشته سبک سختگیرانه رواج بیشتری داشته است. سبک آسانگیر یا سهل گیر که به نام فرزند سالاری رواج پیدا کرده است محبت بیشتری نثار کودک می کند و توقع بسیار پایینی از او دارند. سبک ترک کننده و غفلت ورز ، والدین بر اساس این سبک نسبت به کودکان خود بی تفاوت هستند. سبکی که مد نظر ماست؛ سبک مقتدرانه و یا دموکراتیک است تربیت نیاز به تعادل دارد و همچنین نیاز به دو بال اقتدار و محبت دارد. مشکل اکثر والدین این است که نمیتوانند بین اقتدار و محبت تعادل ایجاد نمایند.[5]
زماني که قانونگذاری و پایش پدرانه با محبت و مهروزی مادرانه آمیخته نشود، زندگی به پادگان مبدل می شود. جاهایی که باید در قانونگذاری های پدرانه استثناء قائل شد، توسط مادر انجام میشود، روانشناسان می گویند، خیال ورزی کودکان در برخورد با مادر رشد می کند. چرا که ضابطه مندی نشان دادن چارچوبهای واقعی است و شاید این چارچوب ها فرصتی برای بیرون رفتن از آنها باقی نمی گذارد در حالی که مادر فرصتی می دهد که شاید شما تصور کنید این قاعده بتواند تغییر کند. البته تعادل بین این دو نقش بسیار مهم است. هر کدام از این دو کفه اگر سنگین تر شود یا واقع گرایی در کودک شما تثبیت میشود به طوری که شخصیتی مهربان نخواهد داشت و یا بسیار مهربان و بی مسئولیت خواهد شد.[6]
سخن آخر
والدین باید بدانند یک کودک خردسال در ابتدا ضوابط اجتماعی را نمیشناسد. او طبق رانشهای درونی خود عمل میکند و تنها اصل لذت و احساس قدرت مطلق است که او را پیش میبرد. او برای تبدیل شدن به یک انسان متمدن کم کم باید روش برخوردش را تغییر دهد. در این مسیر اعمال اقتدار از سوی والدین بر کودک امری اجتنابناپذیر است. در غیر این صورت کودک شما پس از گذران این دوران و مواجه نشدن با قوانین و حد وحدودها متاسفانه وقتی به عنوان یک فرد مستقل وارد جامعه شد و با قوانینی که تا به امروز با آنها روبرو نبوده مواجه شد، راهی جز فرار از آنها را نخواهد داشت و شاید این فرار او را به دامان اعتیاد بکشاند تا بتواند رنج و درد حاصل از این معضل را از خود دور کند .فردای کودکان شما، امروز است به جای اینکه در آینده به دنبال حل معضل اعتیاد فرزند خود باشید، امروز در دوران کودکی با رعایت قوانین پدری و مادری از آن جلوگیری کنید [7].
پژوهش خبری // مریم عابدی
-------------------
[1] . نقش خانواده در تربيت فرزندان، نويسنده: دکتر نورمحمد بخشايي؛ استاد دانشگاه علوم پزشکي زاهدان
[2] . چطور اقتدار خود را حفظ کنیم؛ سايت فرزند پرتال، 5/ 12/ 96
[3] . نقش پدر در تربیت فرزند چیست؛ سايت روزامه، 2/ 10/ 96
[4] . سبک های فرزند پروری؛ سايت مرکز مشاوره نگاه نو، 8/ 2/ 97
[5] . آگاهی والدین متضمن تربیت فرزندانی موفق؛ دانا، 22/ 7/ 96
[6] . اقتدار پدرانه و محبت مادرانه، دو کفه یک ترازو؛ مهرخانه، 2/ 11/ 94
[7] . مهارت های فرزندپروری، نويسنده: سارا گودرزی؛ سايت فرزندپروري