هجرت امام خميني به پاريس که با اعمال فشار رژيم پهلوي بر رژيم بعثي در سال 57 صورت گرفت بر خلاف تصور دولت وقت پهلوي، روند پيروزي انقلاب را شتابان کرد.
پژوهش خبری صدا وسیما:در تاريخ مبارزات ملت ايران به رهبري امام خميني (ره ) نقاط عطفي وجود دارد که هر يک در تعيين مسير انقلاب تعيين کننده بوده است. رويدادهايي که در نگاه اول اي بسا رويدادي نگران کننده در مسير مبارزات انقلابي ملت ايران محسوب ميشد؛ اما گذشت زمان و وقايع بعدي نشان داد که دست هدايت الهي مجموعه رويدادها را به نحوي همسو ساخته است که اتفاقا چنين واقعهاي ابعاد فزاينده و تقويت کنندهاي در جهت پيروزي ملت ايران داشته است. هجرت امام خميني به پاريس در سال 1357 از جمله اين رويدادهاست حضور امام در نجف از سال 43 تا سال 57 يعني به مدت 14 سال ايشان را در ميان مراجع شيعه نامبردار ساخت و ارتباطات ايشان با جريان انقلاب به دليل اختلافاتي که ميان دو دولت وقت ايران و عراق وجود داشت امکانپذير ميشد. اما بعد سياست دولت عراق تغيير کرد. سفر امام به فرانسه که انتخاب چندم امام بود عملا به نفع انقلاب تمام شد و موجب جهاني شدن پيام انقلاب شد. اوج گيري پيام انقلاب که به موازات فراگيرتر شدن تظاهرات ملت ايران در شهرها و مناطق مختلف کشور صورت ميگرفت در سياستهاي دولت وقت فرانسه به رياست ژيسکار دستن که در کنفرانس گوادلوپ مقامات غربي را از پايان عمر سياسي پهلوي و بيفايده بودن حمايت ها از وي خبر داد؛ بيتاثير نبود.
نوشتار حاضر به ابعاد و آثار هجرت امام به پاريس ميپردازد.
1. پايان اقامت امام در عراق
بعد از امضاي قرارداد 1975 ميان ايران و عراق براي حل اختلافات با اعمال فشارهاي رژيم پهلوي، سخت گيري هاي دولت بغداد درباره فعاليت هاي امام تشديد شد و در دیداری که بین وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک در دوران تبعید امام صورت گرفت، تصمیم به اخراج ایشان از عراق گرفته شد.
سيد محمود دعايي در تشريح روند پايان يافتن اقامت امام در عراق مي گويد: عراقیها ابتدا نمیخواستند زیاد سختگیری کنند، لذا تنها بر این جهت اصرار داشتند که نوارهای امام از طریق عراق به ایران فرستاده نشود و اعلامیهها در عراق تکثیر نشود، اما فشار ساواک به قدری قوی شده بود که عراقیها ناگزیر شدند جلو فعالیت ها را بگیرند. به همین منظور بیت حضرت امام را محاصره کردند و چند تن از دوستان امام را دستگیر کردند. امام به عنوان اعتراض به رژیم بعث به خاطر فشارها و اذیتها اعتصاب کردند و از منزل بیرون نمیآمدند. انعکاس این مسئله در خارج برای رژیم عراق، قابل تحمل نبود، لذا به ناچار از امام عذرخواهی کردند و به ظاهر حلقهی محاصره را برداشتند، ولی در واقع تحت عنوان این که از طرف ایران می-خواهند به شما سوء قصد کنند و ما باید از شما حفاظت کنیم، مراقبت و کنترل بیت امام را شدید کردند که امام فرمودند: ایشان حفاظت نمی کنند، بلکه نظارت میکنند. تا این که یک روز از بغداد، من را خواستند و من رفتم. به من گفتند: مرکز عالی فرماندهی انقلاب تصمیم گرفته است نمایندهای رسمی برای مذاکره با آیتا... خمینی به نجف بفرستد، لذا وقت آن را تعیین کنید. من را خواستند و من رفتم. به من گفتند: مرکز عالی فرماندهی انقلاب تصمیم گرفته است نمایندهای رسمی برای مذاکره با آیتا... خمینی به نجف بفرستد، لذا وقت آن را تعیین کنید. من پیام آنان را به امام عرض کردم. امام هم بعدازظهری را برای مذاکره تعیین کردند. در روز موعود سعدون شاکر که آن وقت رئیس کل تشکیلات امنیت عراق بود، به اتفاق استاندار و رئیس سازمان امنیت و رئیس اوقاف نجف که فارسی میدانست، خدمت امام آمدند. ابتدا با اشاره به من، سؤال کردند که ایشان از طرف شما نمایندگی دارد که برای ما پیام شما را میآورد یا خیر؟ امام فرمودند بله. سپس با احترام، ولی در عین حال جدی گفت: مطابق تحولات جدید در رابطهی ما با ایران، قرار بر این است که به مخالفین یکدیگر اجازهی فعالیت ندهیم و ما به این تعهد پای بندیم، لذا از شما درخواست میکنیم به فعالیتهای علنی خود علیه شاه ایران خاتمه دهید. امام در پاسخ فرمودند: من دست از فعالیتهای خود برنمیدارم. من نمیتوانم مردم ستمدیدهی ایران را که زیر ستم شاه هستند. فراموش کنم. مجددا او یادآوری کرد، ما موظف هستیم به تعهدمان عمل کنیم و نگذاریم شما فعالیتی داشته باشید. امام فرمود: شما اگر ناگزیر هستید من از عراق خارج میشوم».
روز اول مهر 1357 منزل امام در نجف به وسیله قوای بعثی محاصره گردید. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام خمینی گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دست کشیدن از مبارزه و عدم دخالت در سیاست است و امام نیز با قاطعیت پاسخ داده بودند که به خاطر مسئولیتی که در مقابل امت اسلام احساس میکنند حاضر به سکوت و هیچگونه مصالحه ای نیستند.
در پی فشارهای رژیم عراق بر امام، حضرت امام تصمیم به هجرت تاریخی خود گرفتند. هجرتی که تکمیل کنندۀ سیر طولانی و پرفراز و نشیب مبارزات آن حضرت بود. هجرتی که به گونهای شگفتانگیز در اندیشه امام خطور کرد و باعث شد تا آرمان ها و فریاد حقطلبانه یک مرجع دینی و شیعی در قلب اروپا و جهان غرب نیز طنینافکن شود. امام خمینی از عامل این تصمیم چنین یاد میکنند: «... خیال ما هم این بود که به کویت و سپس به سوریه برویم... هیچ برنامهای هم نداشتیم به پاریس برویم. شاید مسائلی بود که هیچ ارادۀ ما در آن دخالت نداشت و هر چه بود و از اول هم هر چه بود اراده خدا بود... فقط خواست خدا بود که باید عملی میشد».
پس از قطعی شدن خروج امام خمینی از عراق، اولین کشوری که برای مهاجرت مطرح شد، سوریه بود. اما به دلیل تیرگی رابطه عراق و سوریه، رژیم بعثی اجازه خروج به مقصد سوریه را نمی داد. پس از منتفی شدن این گزینه، عزیمت به کویت مطرح شد تا پس از اقامت کوتاه در کویت، از طریق آن کشور به سوریه برود. سید احمد خمینی در این مورد میگوید: «جلسهای در منزل ما تشکیل شد و تصمیم گرفتیم با کویت تماس بگیریم... قرار شد با حضرت آیت ا... مهری از روحانیون مبارز کویت تماس بگیریم. حضرت آیت ا... مهری هم آقازاده شان را با یکی دیگر از افراد با دعوتنامهای برای امام روانه نجف کردند».
پس از اخذ اجازه خروج از عراق، سحرگاه 12 مهر 1357، امام خمینی ( ره ) به همراه سید احمد خمینی و چند نفر دیگر به قصد عزیمت به کویت از نجف خارج شدند. از نجف تا مرز کویت در منطقه صفوان، ماموران عراقی کاروان را همراهی کردند. مقامات کویتی پس از اطلاع از این امر، با ورود امام خمینی به کشورشان مخالفت کردند و امام خمینی و همراهان به ناچار ساعت یازده شب به بصره بازگشتند و شب را در هتلی گذراندند و سیزدهم مهر به بغداد رفتند.
براساس خاطرات سیداحمد خمینی، فرانسه به این دلیل انتخاب شد که از طریق آن کشور در اولین فرصت به سوریه بروند: «{پس از بازگشت از مرز کویت به بصره} نماز صبح را با امام خواندم و بعد از نماز از تصمیمشان جویا شدم. امام گفتند: من سوریه را انتخاب می کنم و به سوریه می روم. عرض کردم اگر سوریه راه نداد چه کار کنیم؟ خوب است به جایی برویم که ویزا احتیاج نداشته باشد و ما از آنجا بتوانیم به سوریه برویم. چرا که اگر لب مرز سوریه هم ما را برگردانند، دیگر برای رفتن جایی نداریم. فرانسه را پیشنهاد کردم. امام پذیرفتند.
2- مخالفت اوليه دولت فرانسه و قاطعيت امام
حضرت امام خمینی پس از ورود به پاریس در منزل یکی از دانشجویان در محله کشان یکی از محلات مرکز حکومت فرانسه اقامت گزید. البته منزل اجارهای بود و شرط امام برای سکونت نیز پرداخت اجاره آن بود. از آنجا که خانه در طبقه چهارم یک ساختمان واقع شده بود، رفت و آمد زیاد به منزل امام باعث ناراحتی همسایه ها می شد. لذا خانه ای در نوفل لوشاتو که از روستاهای حومه پاریس بود و در پنجاه کیلومتری آن قرار داشت انتخاب شد و به آنجا تشریف برد. نظر امام این بود که محل اقامتشان ساختمانی باشد که در اطرافش همسایه ای وجود نداشته باشد تا برای مجاورین زحمتی فراهم نشود. برادرانی که در پاریس بودند موفق نشدند منزلی با این ویژگی در پاریس بیابند، از این رو منزل یکی از برادران ایرانی مقیم نوفل لوشاتو را که خالی از سکنه بود پیشنهاد کردند. این خانه کوچک دارای دو اتاق تودرتوی به مساحت هفت و نه متر مربع بود که در انتهای اتاق عقبی پستوی کوچکی قرار داشت. در کنار اتاق اول آشپزخانه شش متری و یک دستشویی قابل مشاهده بود. حمام در زیرزمین بود که دستگاه تکثیر نوارهای امام را در زیر زمین قرار دادند. امام در اتاق عقبی، حاج احمد آقا در پستو و برادران همراه در اتاق جلویی استقرار یافتند. زمانی که هوا مساعد بود در محوطه نسبتا وسیع مقابل خانه فرشی می گسترانیدند که امام به آنجا تشریف می برد. ایشان برای وضو ساختن و یا به هر دلیل دیگری که قصد خروج از اتاق را داشت باید از اتاق برادران می گذشت.
در بدو ورود به پاریس، نمایندگان کاخ الیزه با امام ملاقات کرده و پیام رسمی دولت را مبنی بر ممانعت از هرگونه فعالیت سیاسی ابلاغ کردند. امام در پاسخ با همان قاطعیتی که به مسئولین عراقی برخورد داشتند، فرمودند که این گونه محدودیت-ها خلاف ادعای دموکراسی است:
« ما فکر میکردیم که اینجا مثل عراق نیست. من هر کجا بروم حرفم را میزنم. من از فرودگاهی به فرودگاه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر میکنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا دستشان را در دست یکدیگر گذاشتهاند تا مردم جهان صدای ما مظلومان را نشنوند. ولی من صدای مردم دلیر ایران را به دنیا خواهم رساند. من به دنیا خواهم گفت که در ایران چه میگذرد».
ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود ولی در آخرین لحظه ها نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشت، خطر واکنش تند و غیر قابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.
در پی اخطار دولت فرانسه، سیل تلگراف ها و نامههای شخصیت های سیاسی و مذهبی و جمعیتها و دانشجویان و علمای داخل و خارج کشور برای ژیسکاردستن رئیس جمهور و مقامات فرانسوی سرازیر شد که مصرانه خواستار آزادی عمل رهبر انقلاب بودند. محبوبیت امام و فشار افکار عمومی سبب شد تا مسئولین فرانسوی بدون آنکه رسماً موضع خود را اعلام کنند، در عمل از فشارهای خود کم کردند.
حضرت امام در نوفل لوشاتو در حومه پاریس بجز ساعات محدودی، تمام وقت کار میکردند. در مدت اقامت چهار ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبری جهان بود و مصاحبه های متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدف های آتی نهضت برای جهانیان بازگو میکرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانی ترین دوران نهضت را در ایران رهبری کرد. مسائل ایران و انقلاب اسلامی در این ایام در صدر اخبار جهان قرار داشت.
3. حضور امام در پاريس و جهاني شدن پيام انقلاب
در مدت اقامت 4 ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مركز خبری جهان بود و مصاحبههای متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حكومت اسلام و هدف های آتی نهضت برای جهانیان بازگو میكرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود كه بحرانیترین دوران نهضت را در ایران رهبری كرد.
رژيم پهلوي گمان ميكرد دورتر شدن محل تبعيد امام خميني (ره) از ايران باعث تضعيف نهضت خواهد شد و بر همين اساس ديپلماسي منطقهاي خود را بر عدم پذيرش امام از سوي كشورهاي منطقه قرار داده بود، اما نتيجه كار طور ديگري رقم خورد. شرايط قانوني و عرفي فرانسه به رهبران و نخبگان سياسي امكان ميداد به نشر آزادانه افكار خود بپردازند و انقلابيون مخالف رژيم پهلوي از اين شرايط بهخوبي استفاده كردند و حول محور حضرت امام (ره) به گسترش و انتشار ايدههاي نهضت و انجام مقدمات تشكيل شوراي انقلاب پرداختند. امام (ره) استراتژي و اهداف انقلاب را از فرانسه به مردم ايران و جهان ابلاغ ميكرد و سرانجام بر اثر فرصت هاي بهدست آمده در فرانسه، سرنگوني رژيم شاه به گونهاي باور نكردني تسريع گرديد.
رفتن [امام] خمینی [ره] به پاریس در اوایل اکتبر 1978، ایشان را در کانون شبکه های رسانه ای جهانی قرار داد، و ظاهراً تصمیم گرفته شد از رسانه های خارجی به شکلی فعالانه تر استفاده شود. [امام] خمینی [ره] در عرض دو ماه نخست تبعیدشان در پاریس، مصاحبههایی با دست کم خبرگزاریهای فرانسه و آسوشیتدپرس ایستگاه های رادیو تلویزیونی از کشورهای فرانسه، آلمان، اتریش، لوکزامبورگ، سوئد و یونان، خبرنگاران از جمله مایک والاس از سی بی اس؛ و روزنامههای المستقبل و گاردین انجام دادند. مجموعه پیامها، سخنرانی ها و مصاحبه های ایشان فقط در این دو ماه نخست، بالغ بر 458 صفحه فارسی است (ندای حق، 1979 [1357]). تحلیل ها و طرح های [امام] خمینی [ره] نه تنها معروفیتی بین المللی برای ایشان به ارمغان آورد؛ البته پیشینه و گذشته ایشان نیز در شکلگیری این وجهه نقش مهمی داشت. تصاویری که زهد و پارسایی ایشان را نشان میداد و گزارش هایی مبنی بر اینکه ناهار ایشان یک غذای ساده ایرانی است، روی فرش ایرانی می نشینند و ملاقات کنندگان را روی زمین مینشانند و به آنها چای تعارف میکنند، با شکوه و جلال تخت طاووس در تقابل آشکار قرار داشت. [امام] خمینی [ره] غیر معمول ترین "ستاره" رسانهای بود.
مصاحبههاي گوناگون با خبرگزاري ها و مطبوعات بينالمللي، درج متن سخنراني ها و اخبار نهضت در مطبوعات و نيز پخش اين مطالب از شبكههاي تلويزيوني فرانسه و ساير كشورهاي غربي، موقعيت استثنايي و كمنظيري را براي تبيين و تبليغ اهداف و استراتژي نهضت اسلامي ايران و جهانيكردن آن و همچنين افشاي ماهيت غيرمردمي حكومت پهلوي و شخصيت خودمحور محمدرضا پهلوي پديد آورد. امام خميني در مدت توقف چهار ماهه در پاريس، در مقايسه با اقامت چهارده ساله عراق، به موفقيت هاي بيشتري دست يافت. از اين رو باري روبين معتقد است اخراج امام خميني از عراق را بايد يكي از بزرگترين اشتباهات دولت شريف امامي به حساب آورد: « شريف امامي گمان ميكرد كه اگر آيتا... خميني از كشور همسايه ايران ــ عراق ــ به نقطه دورتري برود، امكان تماس او با گروههاي مخالف در داخل كمتر خواهد شد؛ به همين دليل با اقامت او در كويت هم موافقت نشد. آيتا... خميني به پاريس رفت و برخلاف تصور شريف امامي با دسترسي به وسايل ارتباط جمعي جهان و امكان برقراري تماس مستقيم تلفني با تهران، امكانات وسيعتري براي انعكاس نظرات خود در جهان و تماس با طرفداران خود در ايران بهدست آورد. آيتا... خميني ناگهان به يك چهره خبرساز بينالمللي تبديل شد و طرفداران او در ايران نه فقط به وسيله تلفن و رابطيني كه مرتبا بين تهران و پاريس در حركت بودند، بلكه به وسيله راديوها و مطبوعات و خبرگزاري هاي بينالمللي از نظريات و دستورالعمل هاي روزانه او آگاه شدند.
با سفر به پاريس [امام] خمینی [ره] به ناگهان در کانون توجه رسانه های جهان قرار گرفت؛ زیرا امکان دسترسی به ایشان بسیار بیشتر شد. بسیاری از سرشناس ترین خبرنگاران جهان از شبکه های خبری به این روستا که پیش از آن در سکوت و آرامش بود، سفر کردند تا در کنار این رهبر انقلابی جدید و استثنایی بر روی فرش بنشینند و با ایشان مصاحبه کنند. تجهیزات پیشرفته مخابرات بینالمللی فرانسه نیز فرآیند انتشار نوارها را آسان کرد. در خانه استیجاری [امام] خمینی [ره] دو دستگاه ضبط صوت، بی وقفه، سخنرانیها و اطلاعیههای ایشان را ضبط و برای ارسال یا انتقال به ایران تکثیر میکرد. [امام] خمینی [ره] حاضر نبود پشت تلفن صحبت کند؛ از این رو ابتدا صدای سخنرانی های ایشان را ضبط و بعد نوار آن را از پشت تلفن پخش می کردند تا همزمان در تهران ضبط شود. در تهران پیروان ایشان در استودیوهای موقتی با چندین دستگاه ضبط صوت، شبانه روز کار میکردند تا متن این سخنرانیها را منتشر کنند. نوار فروشی های تهران به هر مشتری که چند نوار موسیقی می خرید یک نوار مذهبی هم می دادند. نتایج یک تحقیق (افلاطونی، 1978) نشان داد که فروش نوارهای موسیقی از سال 1977 که نوارهای مذهبی و سیاسی از جمله سرودهای انقلابی در دسترس قرار گرفت، کاهش یافت.
علاوه بر استفاده از وسايل ارتباط جمعي و تماس هاي تلفني، ارتباطات عادي افراد، ملاقات ها و مذاكرهها نيز بدون كنترل و مانع انجام ميگرفت. اقامت در پاريس به مبارزان و امام خميني امكان ميداد بهراحتي با هم ديدار كنند و در امور نهضت و مبارزه بهطور مستقيم و از نزديك به مشورت و گفتوگو بپردازند. مهدي بازرگان در اين مورد ميگويد: «[مهاجرت امامخميني به پاريس] راهگشاي موثري براي ملاقات ها و مذاكرات و اقدامات گرديد. چه با ايراني هاي مقيم و مسافرين از ايران و چه با دنياي خارج، حتي بهتر و راحتتر از آن كه اگر به ايران ميآمدند، توجهات و افكار از هر سوي به سوي ايشان و به سود پديدهاي كه بعداً نامش انقلاب اسلامي ايران گذارده شد، جلب گرديد.
شبکه گسترده مخالفان سنتی (رژيم پهلوی) با استفادة بسیار مبتکرانه رسانههای ارتباطی مدرن و فناوریهای مخابراتی توسعه یافت تا موفقترین نمونه بسیج رسانههای جايگزين بدیل در انقلاب که تا آن روز در جهان نظیر نداشت، شکل بگیرد. آنچه موفقیت را بیشتر کرد، کنش متقابل و پیچیده میان رسانههای سنتی و مدرن، مذهبی و سکولار و شفاهی و چاپی بود، نه صرفاً اینکه رسانههای کوچک، کارکردهای متهورانه جدید پیدا کردند، دو نوع «رسانه کوچک» در جنبش ایرانیها به کار گرفته شد: نخست، نوارهای کاست که همچون منبر الکترونیک عمل کردند و دوم بیانیههای فتوکپی شده که به اعلامیه معروف بودند.
در زمان اقامت چهار ماهه امام در پاريس، برخي شخصيت هاي سياسي و مذهبي ايراني و نيز نمايندگان سياسي و شخصيت هاي خارجي با ايشان ديدار و گفتوگو كردند. محور مذاكراتي كه با شخصيت هاي مبارز صورت ميگرفت، بر مبناي مشورت براي پيشبرد اهداف انقلاب بود اما شخصيت هاي خارجي اغلب براي اطلاع دقيق از مواضع و ديدگاههاي امام، به ديدار ايشان ميرفتند و اين مسئله به نوبه خود باعث ميشد ديدگاهها و مواضع امام در خصوص مبارزه عليه حكومت پهلوي، هرچه بيشتر منتشر گردد؛ چنانكه مبارزات انقلابي مردم ايران انعكاسي جهاني پيدا كرد.
در پائیز 1978 که حوادث، خشونت بارتر و اوضاع بحرانی تر شد، ایران روی جلد مجلات خبری را تسخیر کرد؛ این مجلات با چاپ عکس هایی از [امام] خمینی [ره]، حوادث خشونت بار در دانشگاه تهران و به آتش کشیده شدن عکس شاه و بحرانی شدن اوضاع این کشور را توصیف میکردند. این مجلات در ایران دست به دست می شد، و حتی آنهایی که از گزارش های انگلیسی سردرنمی آوردند، کاملاً در مییافتند که حوادثی مهم و بین المللی در شرف وقوع است. این معروفیت، احساس غرور میان مردم به وجود آورد و آنها را مطمئن کرد که تاریخ را رقم خواهند زد.
شوراي انقلاب به دستور امام خميني، هنگام اقامت ايشان در پاريس شكل گرفت. شهيد مطهري به دستور امام با افراد مورد نظر جهت تشكيل شورا، در منزل خود در تهران مصاحبه كرد و از آنها براي عضويت و فعاليت در اين شورا دعوت به عمل آورد. زمان تشكيل و اعضاي شورا، هيچ گاه بهطور رسمي از سوي موسسان آن اعلام نشد. با اين همه، قريب به يقين ميتوان گفت شورا در اواخر آبان و يا اوايل آذر 1357 شكل گرفت و در نيمه دوم آذر رسميت يافت. هدف از تشكيل شورا، رهبري انقلاب و تدبير امور آن در داخل و خارج كشور بود كه البته شاخه خارج از كشور، با پيروزي انقلاب فرصت شكلگيري نيافت. جلسات شورا به صورت مخفي در محل هاي مختلف تشكيل ميشد و ضمن تماس با امام خميني در پاريس، امور مربوط به روند انقلاب و هماهنگي براي حل و فصل مسائل را مورد بحث و بررسي قرار ميداد. تصميمات شورا، پس از كسب تكليف از حضرت امام اجرا ميشدند.
نتيجه گيري
هجرت امام خميني به پاريس که با اعمال فشار رژيم پهلوي بر رژيم بعثي در سال 57 صورت گرفت بر خلاف تصور دولت وقت پهلوي، روند پيروزي انقلاب را شتابان کرد. بر اثر اين رويداد، نهضت انقلاب ايران جهاني شد و ارتباط امام با ايران، برخلاف تصور رژيم، به آسانترين روش ممكن، عملي گرديد. از آن پس بود كه امواج انقلاب در درون ايران نيز غير قابل مهار گرديد و امام خميني موفق شد كاري را كه در طول چهارده سال زمينه انجام آن فراهم نشده بود، در مدت چهار ماه انجام دهد و رژيم پهلوي با سرعتي غير قابل باور و پيشبيني، سقوط كند. امام همچنانکه در نجف فرصت يافته بود نظريه ولايت فقيه را در سلسله درس هاي خود تبيين کند در پاريس در قالب مصاحبه و سخنراني فرصت يافت ابعاد ديگري از طرح نظام جمهوري اسلامي را که شکل کلي آن با مشورت با بزرگاني مثل شهيد مطهري و شهيد بهشتي تعيين شد، مشخص سازد. وقتي از امام درباره شکل حکومت آينده ايران پرسيده ميشود ميفرمايند که جمهوري به همان معنايي که همه جا جمهوري است لکن اين جمهوري بر يک قانون اساسي متکي است که قانون اسلام باشد. اينکه ما جمهوري اسلامي مي گوييم براي اين است که هنوز شرايط منتخب و هم احکامي که در ايران جاري ميشود اينها بر اسلام متکي است لکن انتخاب با ملت است.
ميتوان گفت هجرت امام به پاريس به جهاني شدن انقلاب اسلامي کمک شاياني کرد. ملاقات شخصيت هاي مختلف جهان اسلام در محيط نسبتا آزاد پاريس اين امکان را فراهم کرد که شناخت بهتري از طرح انقلاب اسلامي در مقايسه با ديگر جنبش هاي فعال و يا به رکود رفته جهان اسلام صورت گيرد. ملاقات امام با شخصيت ها و چهرههاي غربي نيز در ايجاد ياس نسبت به عمر رژيم پهلوي و نيز کاستن از شدت مخالفت اوليه غربي ها با انقلاب اسلامي موثر بود. رسانههاي غربي خواسته يا ناخواسته پيام انقلاب و امام را به جهانيان منتقل کردند. در اثر حضور امام در نوفل لوشاتو پاريس با توجه به اينکه فرانسه براي ايرانيان رواديد را لغو کرده بود؛ ارتباط گيري با امام براي انقلابيون سهل تر و آسانتر شد. ميتوان گفت حمايت ها و تجمعات دانشجويان ايراني مقيم اروپا به جز اينکه در ايجاد اتحاد و وحدت ميان آنان در مقابله با رژيم موثر بود؛ در افزايش صبغه مذهبي اين جريانات نيز موثر بود. بخش مهمي از دانشجويان ايراني مقيم اروپا و امريکا با اين ارتباط ها و ملاقات ها با پيوند با انقلاب بخشي از نخبگان آينده جمهوري اسلامي را شکل دادند. ابزارهاي رسانهاي کوچکي مانند نوار و اعلاميه به سهولت در پاريس ضبط و به تهران مخابره مي شد تا رسانه انقلابي بزرگ باشند. نکته قابل توجه ديگر که در تاريخ روحانيت شيعه کم نظير است اين است که امام بهرهگيري از فضاي فرانسه براي پيش برد انقلاب را در منافات با روحيه استقلال خواهي و نفي تفکر و سلطه غربي نمي دانستند و هوشمندانه از فضاي بازتر غرب براي پيشبرد انقلاب استفاده کردند.
پژوهش خبری // گروه سیاسی